شهر ناموزون!

حمیده امینی فرد
خبرنگار
به این دو آمار که تقریباً در فاصله 2 سال منتشر شده دقت کنید!
براساس اعلام مجله اکونومیست «تهران در سال 2021 با 50 پله صعود در جدول گران‌ترین شهرهای جهان نشست. جایگاه تهران پیشتر 79 بود که حالا به رتبه 29 رسیده است. پاریس و سنگاپور مشترکاً دومین شهر گران سال 2021 انتخاب شده‌اند.»


«آماری که مؤسسه «نامبنو» در سال 2019 منتشر کرده نشان می‌دهد که تهران در رتبه‌بندی کیفیت شهرهای جهان از آخر سوم شده است.» قدرت خرید، مراقبت‌های درمانی، هزینه‌های زندگی، زمان اتلاف شده در ترافیک و آلودگی هوا بخشی از شاخص‌های ارزیابی اعلام شده است. در این ارزیابی هر تهرانی روزانه 39 دقیقه از وقت خود را در ترافیک تلف می‌کند.
تهران 10 سال گذشته یکی از ارزان‌ترین کلان شهرهای خاورمیانه معرفی شده بود. حالا ما با این سؤال مواجه می‌شویم ؛ در شهری که میانگین نرخ هر متر خانه به 32 میلیون تومان رسیده است (طبق اعلام بانک مرکزی، درآبان ماه امسال متوسط قیمت یک متر مربع مسکن در شهر تهران ۳۲ میلیون و ۹ هزار تومان بوده که نسبت به ماه قبل و مدت مشابه سال قبل به ترتیب ۱.۲ و ۱۷.۷ درصد افزایش یافته است)، سطح دسترسی به خدمات عمومی و شهری و کیفیت امکانات ارائه شده چقدر است؟ برای نمونه سهم مترو و اتوبوس در شرایط عادی در تهران 22 درصد است اما اگر به این سهم در شهرهای اروپای شرقی یا به لندن نگاه کنیم که قیمت مسکن در آنجا گران است، می‌بینیم که این سهم به 45 درصد هم می‌رسد و این درحالی است که ما در هر سرانه با توجه به منطقه و پراکندگی جمعیت، سطح دسترسی متفاوت تری داریم!
 
طرح آمایش سرزمین را از روی زمین بردارید!
«تهران شهر فرصت‌هاست و از نظر درآمدی و امکانات تفریحی، رفاهی و... با شهرهای دیگر فاصله زیادی دارد. برای همین است که پایتخت با وجود گرانی‌ها، اما هنوز هم برای مخاطب جذاب است و می‌تواند گروه‌های مختلف شهری و طبقاتی را جذب کند، اما در این میان در همین تهران هم از نظر دسترسی به خدمات و امکانات شهری همیشه میان شمال و جنوب تمایز وجود داشته است. اگر تاریخی به این معضل نگاه کنیم باید بگوییم که این تمایز محصول دوران ناصری است.
حسین ایمانی جاجرمی، جامعه‌شناس شهری، مسأله عدم تناسب هزینه و کیفیت زندگی در شهرهای بزرگ را به عدم توسعه سایر شهرها مربوط می‌داند. او به «ایران » می‌گوید: «ساکنان شمال تهران دسترسی مناسب تری به مراکز خرید، فضای سبز و مؤسسات آموزشی دارند، البته که این دسترسی رایگان نیست و باید بهای آن را پرداخت. مثلاً منطقه 3 دارای بیشترین مدارس غیر انتفاعی است. به هرحال طبقه برخوردار و ثروتمند به هر منطقه‌ای که می‌رود به خاطر نفوذ و نوع ارتباطاتش، امکانات را هم با خود به آن منطقه می‌برد یا اگر در خدمات شهری به مشکلی برخورد، سریع گزارش می‌دهد.»
 بحث مهم دیگر شارژ شهری است. به اعتقاد جاجرمی، شهرداری تهران از دهه 70 به جای اینکه سراغ عوارض جدی نوسازی یا شارژ شهری برود سراغ تراکم فروشی رفته است. می‌گوید: «هرسال باید براساس قیمت‌های منطقه‌ای، این عوارض افزایش یابد و براساس آن شهر اداره شود. گرفتاری ما این است که  شهر تکه تکه شده و هر منطقه متناسب با اهدافی که دارد دخالت‌هایی انجام می‌دهد و چون هماهنگ نیستند چوبش را مردم می‌خورند. در سطح ملی هم به علت اختلافی که میان وزارت مسکن و سازمان برنامه و بودجه وجود دارد، طرح آمایش سرزمین روی زمین مانده است. درحالی که اگر مناطق دیگر شهری توسعه یابند، تهران از این وضعیت نامتوازن بیرون می‌آید.»به گفته وی «در دهه 50 میلادی این اتفاق در فرانسه افتاد. آن زمان فقط پاریس ثروتمند بود، اما سایر شهرها در فقر بودند. تا زمانی که برنامه آمایش سرزمین اجرا و مثلاً صنایع به بیرون از پاریس منتقل شد. از طرفی برای مناطق دیگر هم مسئولیت توسعه‌ای تعریف کردند و پاریس سبک شد.»
او تأکید می‌کند تمرکز شدید منابع و امکانات در تهران دو جنبه دارد؛ از یک سو برای شهر درآمد‌سازی می‌کند و از سوی دیگر به علت فشار زیاد بر زیرساخت‌ها و تقاضا برای خدمات، کیفیت زندگی کاهش می‌یابد.
باز بر می‌گردیم به قیمت مسکن در تهران، نه فقط قیمت خرید و فروش واحدهای مسکونی که اجاره واحدهای مسکونی در تهران هم در آبان ماه همین امسال نسبت به سال قبل و در کل مناطق تهران رشد بالای 50 درصد را داشته است. در میان مناطق ۲۲‌گانه شهر تهران بیشترین قیمت هر متر خانه بالای ۷۲ میلیون تومان در منطقه یک و کمترین آن با بالای ۱۴ میلیون تومان در منطقه ۱۸ بوده است که در هر دو منطقه باز هم رشد قیمت مسکن هیچ تناسبی با عدم رشد توسعه خدمات شهری ندارد. حالا دیگر خیلی از مردم با توجه به توان مالی خود فقط می‌گویند چند متر خانه در هر جایی از تهران می‌توانند اجاره کنند یا بخرند. این در حالی است که پیش از این مواردی مثل دسترسی به مترو، دسترسی به میادین میوه و تره بار، دسترسی به مراکز درمانی، دسترسی به پارک خودرو و پارک های محلی و دیگر خدمات و امکانات شهری در انتخاب‌ها لحاظ می‌شد اما حالا به نظر می‌رسد دیگر بحث کیفیت در انتخاب‌ها ملاک نیست و در این وانفسا شاهد تحولی در رشد خدمات شهری هم نیستیم. شاید حتی در برخی مناطق دیگر فضایی برای گنجاندن یک مکان برای خدمات عمومی هم پیدا نشود!
مهسا دری که در منطقه پیروزی ساکن است به خبرنگار «ایران» می‌گوید: از جایی که خانه مان است هر روز باید 15 دقیقه پیاده روی کنم تا به مترو برسم. قیمت کرایه‌ها هم آنقدر زیاد شده که برای دو قدم هم کمتر از 5 هزار تومان دریافت نمی‌کنند. البته در منطقه پیروزی دسترسی به مایحتاج روزانه خیلی خوب است چون کاملاً بافت محلی دارد ولی ترافیک آن وحشتناک است و خیلی بافت متراکمی هم دارد. در این سال‌ها هم قیمت مسکن سر به فلک کشیده ولی من شخصاً ندیدم حتی یک مدل خدمات عمومی به محله اضافه شود.
فرشاد محبی ساکن منطقه 5 است و از ترافیک و نبود خطوط اتوبوس و مترو در تمام منطقه گلایه دارد و می‌گوید: موضوع ما اهالی غرب تهران فقط بحث حمل‌ونقل عمومی نیست بلکه بحث این است که انگار خیلی از محله‌ها، محله نیستند و فقط یک مکان‌هایی برای زندگی در آن ساخته شده در حالی که قیمت همین مکان‌ها چه برای اجاره چه خرید وحشتناک بالاست. واقعاً نمی‌توان گفت مثلاً حضور شهرداری برای ارائه خدمات شهری مثل فرهنگسرا و میادین میوه و تره‌بار و حمل‌ونقل و... خیلی مشهود است. این طرف‌ها فقط اتوبان‌ها خوب کشیده شده است که البته همیشه هم شلوغ و اعصاب خرد کن است یا پاساژ ساخته شده است. مثلاً من برای اینکه فرزند 6 ساله‌ام را تا پارکی برسانم که چهارتا وسیله بازی داشته باشد باید دو تا محله آن طرف‌تر بروم.
شهریار صادقی هم می‌گوید: من که منزلمان را به سمت شهریار بردم چون دیگر توان پرداخت اجاره‌ها در تهران را نداشتم. حالا هم باید هر روز مسافت طولانی برای سر کار بروم و بیایم. من سه فرزند دارم و در یک واحد 50 متری نمی‌توانستم زندگی کنم. قبلاً در حوالی آزادی سکونت داشتم. آنجا سهم ما از زندگی در شهر فقط دود و آلودگی بود. حالا حداقل یک کم نفس می‌کشیم. ضمن اینکه از دیدن معتادانی که در کوچه و خیابان جلوی دید هر روزمان بودند هم راحت شده‌ایم.
باید برای زندگی در تهران هر روز دوباره برنامه ریخت. هر روز به جدول قیمت مسکن نگاه کرد ولی چیزی که لازم نیست روزانه یا ماهانه به آن نگاه کرد جدول خدمات شهری و رفاهی محله‌هاست که خیلی تغییری نمی‌کند.

چرا شهرهای ما از کیفیت لازم برخوردار نیستند؟
مقایسه شهرهای بزرگ دنیا با تهران به خاطر نرخ بالای زمین شاید چندان منطقی به نظر نرسد اما در این گزارش شهر ژنو(سوئیس) را از نظر دسترسی به خدمات و هزینه که شهروندان بابت مسکن می‌پردازند مقایسه کرده‌ایم تا اگر اسم شهرمان در لیست گران‌ترین هاست، سطح کیفیت خدمات را هم بررسی کنیم.
شایان قهرمانی تقریباً 7 سال است که در ژنو زندگی می‌کند: «اینجا چیزی به‌ نام پایین و بالای شهر وجود ندارد. تنها عده‌ای که مولتی میلیاردر هستند در یک منطقه خاص زندگی می‌کنند. کسانی که کار نیمه وقت دارند اجاره نیم بها می‌دهند. ساختمان‌ها هم برقی است ما گاز نداریم، اینجا کیفیت خانه‌ها بسیار بالاست. در هر منطقه از ژنو هم مرکز خرید و هم آتش‌نشانی وجود دارد. افرادی که کار تمام وقت دارند مالیات بالا می‌پردازند اما تورمی وجود ندارد و ما از این بابت نگرانی نداریم. اینجا متروی زیرزمین نداریم. اما چند خط اتوبوس و قطار در هر محله‌ای وجود دارد و به همه نقاط دسترسی دارید. ماشین شخصی به ندرت استفاده می‌شود. کسانی که زیر نظر دولت هستند یا کار نیمه وقت دارند، بلیت را 25 درصد ارزان‌تر می‌خرند. قطار بین شهری هم برای افراد زیر 25 سال 50 درصد تخفیف دارد و خط دیگری هم هست که از 7 شب تا 7 صبح رایگان است.»
سرانه‌های شهری تعیین شده، اجرا نمی‌شود
چرا شهرهای ما از کیفیت لازم برخوردار نیستند. علی نوذر‌پور، کارشناس شهری به این سؤال شفاف پاسخ می‌دهد و می‌گوید: «چون اسناد قانونی که با صرف زمان وهزینه زیاد برای شهرهای ما نوشته شده در اجرا با عدم همکاری و هماهنگی مواجه می‌شوند.»
وی می‌گوید: «در طرح جامع با توجه به هزینه‌های زندگی، استانداردهای مربوط به سرانه‌های خدمات شهری برنامه‌ریزی شده است. در سند هم ذکر شده که شهر باید با این سرانه، ویژگی‌ها و خدمات به حیات خود ادامه دهد. اما فضای خصوصی شکل می‌گیرد، بدون آنکه فضای عمومی متناسب با آن رشد کند. در منطقه 22 برج و واحد مسکونی ساخته می‌شود بدون آنکه متناسب با آن فضای آموزشی، بهداشتی، ورزشی، فرهنگی، انتظامی، امنیتی و حتی تأسیسات و تجهیزات شهری ساخته شده باشد. در حالی که در شورای عالی معماری و شهرسازی کشور برای هر میزان جمعیت، سرانه‌های استاندارد تعریف شده است. مثلاً در منطقه 22 در سال 99، 47 مدرسه کم داشتیم تا جمعیت فعلی را جواب دهد. بنابراین جمعیت دانش‌آموزی به مناطق 2 و 5 سرریز شد.همین حرکت دانش‌آموزان هزینه حمل و نقل، ترافیک و آلودگی هوا ایجاد کرد که کیفیت زندگی را زیر سؤال می‌برد. در منطقه الهیه غرب - مروارید شهر- ما با مشکل کمبود پاسگاه نیروی انتظامی مواجه بودیم. چرا؟ چون نیروی انتظامی متناسب با طرح جامع اقدام به خرید زمین نکرده است. برخی البته توقع دارند شهرداری زمین‌ها را رایگان در اختیار سازمان‌ها قرار دهد، درحالی که هیچ کجای قانون چنین چیزی ذکر نشده.تنها براساس بند 6 ماده 55 قانون شهرداری‌ها، شهرداری می‌تواند برای مصارف انجمن‌هایی که در حوزه فرهنگی، هنری، آموزشی فعال هستند بهره‌برداری زمین نه مالکیت آن را آن هم برای مدت معین با تصویب شورا در اختیار این مراکز قرار دهد. سازمان زمین شهری در همه مناطق شهری زمین دارند، اما چون می‌خواهد انتفاع ببرد تلاش می‌کنند زمین‌ها کاربری انتفاعی داشته باشد.»او ادامه می‌دهد: «تأمین سرانه‌های هفتگانه که در طرح جامع پیش‌بینی و تصویب شده کمک می‌کند کیفیت زندگی در شهرها بالا برود. یکی از اشکالات دیگر این است که مهندسین مشاور که وظیفه تهیه طرح جامع را دارند، سرانه خدمات عمومی را روی زمین‌هایی که در تملک اشخاص است قرار می‌دهند. یعنی بی‌توجه به اینکه مالک زمین کیست، روی زمین کاربری عمومی و غیرانتفاعی می‌گذارند و همین باعث مشکلاتی می‌شود که بین مالک و شهرداری به‌وجود می‌آید. نکته مهم دیگر این است که طرح جامع تهیه شده، اما مبنای صدور پروانه طرح تفصیلی است و همین مسأله موجب شده تا بیشترین انحراف از طرح جامع بین سال 86 تا 91 رخ دهد، جالب اینکه عمده پروانه‌هایی که از نظر شهرسازی دچار مشکل شده‌اند و بویژه در حوزه بلندمرتبه سازی‌ها در همین برهه زمانی رخ داده است. در واقع شهر به سمت مصارف خصوصی و انتفاعی رفته است و مصرف غیرانتفاعی را نادیده گرفتند. شما ببینید در همین کشورهای همسایه برج‌هایی که ساخته می‌شود از هم فاصله دارند، نور، جای پارک و خدمات عمومی ساختمان همه رعایت می‌شود. ما به خاطر ارزش زمین همه چیز را نادیده می‌گیریم، چون می‌خواهیم از زمین انتفاع بیشتری ببریم. برای همین تراکم می‌فروشیم. مردم هم انتظار دارند روی زمین بارگذاری بیشتری کنند و کمتر به فکر سرانه‌ها هستند.»

بــــــرش

در کشورهایی که با پدیده «نخست شهری» مواجهند مثل قاهره، دهلی و مکزیکوسیتی یعنی کشورهایی که شهرنشینی وابسته دارند، شهر اول با شهر دوم فاصله معناداری دارد.
جاجرمی جامعه شناس شهری می‌گوید: این مسأله البته سال‌های بسیار دور نیز از سوی محققان و کارشناسان هشدار داده شده بود و به همین علت دولت به‌دنبال برنامه آمایش سرزمین رفت که تا حدودی هم وضعیت تعدیل شد، البته این مسأله‌ای ریشه دار است و به توسعه شهری ایران برمی‌گردد. ممکن است در مناطقی از تهران در سال‌های اخیر با این مشکل مضاعف روبه‌رو شده باشیم که شهرداری زمین‌ها را فروخته است و ما با کمبود زمین مواجه شده‌ایم و از نظر سرانه‌های آموزشی دچار فقر هستیم. در مناطق غیر رسمی و در مناطق روستایی اطراف تهران (روستا- شهر) مثل مرتضی گرد شرایط فرق می‌کند. چون هیچ برنامه‌ریزی در کار نیست پس کمبود مراکز خدمات عمومی طبیعی است، اما در توسعه شهری برنامه‌ریزی شده وضعیت متفاوت است. در طرح تفصیلی زمین‌ها پیش‌بینی شده است. حتی در شهرهای جدید نیز زمین کافی هست اما آموزش و پرورش منابعی برای ساخت ندارد.