هسته استحکام جامعه را لرزان نکنید

جعفرگلابی روزنامه‌نگار هنوز آثارافزایش تورم طی چندهفته گذشته فشار خودرا برحقوق بگیران شاغل وبازنشسته کاملا ظاهر نکرده که مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی درشهرهای مختلف خصوصا درتهران تجمع کردند تا دولت را متوجه اوضاع معیشتی خود نمایند. درواقع بازنشستگان تامین اجتماعی بیش ازاقشاردیگرجامعه وحتی فراتر از بازنشستگان کشوری ولشگری تحت فشار امواج تورمی هستند. آنها که درحال حاضر هم درمعیشت خود دچار مضایق تبعیض‌آمیز هستند، دردمندانه به استقبال تورمی می‌روندکه پیشروی طوفانی آن کاملا قابل مشاهده است. بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی ازبس اصطلاح همسان‌سازی حقوق را درهمه جا و پیش هر وکیل و وزیر و مسئول و غیر مسئول بکار برده‌اند زبانشان مو درآورده است! در این میان رنج واحساس بی‌عدالتی درمیان کارگران و بازنشستگان مشاغل سخت وزیان‌آور شدیدتر است. پس ازسال‌ها تلاش ودرخواست ورایزنی تشکل‌های مختلف صنفی وانواع تجمع‌های بازنشستگان، لایحه همسان سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی ازسوی دولت پیشین با تاخیر فراوان به مجلس رفت و امید‌ساز این قشر بزرگ جامعه شد ولی ناگهان و درمیان بهت وحیرت خانواده بزرگ مستمری بگیران همه چیز متوقف ولایحه مذکوراز دستورکار مجلس خارج شد! این توقف واقعا برای بازنشستگان شوک آوربود ولی هنوز توضیح قانع کننده‌ای ازسوی مجلسیان ارائه نشده است ومستمری بگیران را بشدت نگران آینده نزدیک خودکرده است. برخلاف بازنشستگان کشوری ولشگری که عائله دولت هستند و البته توجه مهرآمیز بیشتری متوجه ایشان است بازنشستگان مظلوم تامین اجتماعی هیچ خواسته‌ای از دولت برای تامین معاش خود ندارند و همه درخواست‌های آنان حول پرداخت طلبشان از دولت متمرکزاست. اگر دراین ارتباط قاعده وفرمول مشخصی به تصویب برسد و بدهی 400 هزارمیلیاردی قوه مجریه به سازمان تامین اجتماعی درفواصل مشخص و به صورت مستمر پرداخت شود درواقع یکی ازمشکلات معیشتی کل جامعه حل می‌شود وحاکمیت می‌تواند ازاین ناحیه خیالی آسوده برای خویش تامین کند. اگر مسئولان وتصمیم گیران خصوصا مراجع اقتصادی نسبت به حجم مشکلی که دراین ناحیه وجود دارد دچار سهل اندیشی شده‌اند کاملا به خطا رفته‌اند. سازمان تامین اجتماعی با 44 میلیون افرادتحت پوشش و۶ میلیون و ۸۳۰ هزار مستمری‌بگیراصلی و تبعی یکی ازبزرگ‌ترین اقشارحقوق بگیرجامعه راتشکیل می‌دهند که غلفت از خواسته‌ها ومطالبات ودغدغه‌های آنها به صلاح ملک وملت نیست. با اینکه اهمیت موضوع کاملا روشن است وهوشمندی دولت در به کارگماشتن مدیران با تجربه وکارآمد و توانا در این حوزه باید تجلی می‌کرد ولی اهتمام لازم صورت نگرفت وحتی یکی ازنمایندگان اصولگرا و حامی دولت اظهارداشت که مدیران توانمند تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کنارگذاشته شدند وافرادغیرمرتبط را بکارگماشته‌اند! افرادی که در کوران مسائل اجرایی پخته نشده وبه تعبیری می‌توان آنها را با حجم عظیم مسائل و پیچیدگی‌های این حوزه بیگانه دانست. وزارت کارکه مسئولیت‌های سنگینی به عهده دارد افزون بر اشراف مدیریتی وتجربه‌های درازمدت نیازمند مدیران آشنا به سیاست است که دراین عرصه هم شناخت کافی داشته باشند و هم توانایی تاثیرگذاری بر ساختار اداری و مقننه را از خود بروز دهند. سازمانی که طی دوره‌های متعدد و در دولت‌های مختلف نتوانسته است طلب‌های خویش را دریافت کند بامدیران جوان تازه کار و بدون پشتوانه قوی سیاسی واجتماعی و شخصیتی چگونه می‌تواند درتامین اجتماعی کشور نقطه عطفی ایجاد کند و خویش را از بحران‌های بزرگی که در پیش دارد برهاند؟ به هرحال اگر دولت در حوزه‌های مختلف با بحران‌ها وابربحران‌های متعدد روبه‌روست قطعا یکی از آنها موضوع صندوق‌های بازنشستگی خصوصا مستمری بگیرانی است که پس از 30 سال کار مشقت‌آسا می‌خواهند از اندوخته خود استفاده کنند ونگران درغلطیدن به پرتگاه فقر و تهیدستی نباشند. جمعیت بزرگی از زنان و مردان که در همه شئون جامعه حضور داشته‌اند و از کارخانه‌ها تا بیمارستان‌ها تاجاده‌ها تا خیابان‌های شهرها تا بازارها تامزارع ودریاها و عرصه‌های روزنامه‌نگاری و هنر و نشر و سینما وکتاب و خانه‌ها همه روزه حق بیمه داده و می‌دهند ودر دوران پیری انتظارآسایش دارند. آنها بخش بزرگی از اجتماع را تشکیل می‌دهند و هسته سخت استحکام جامعه هستند. این هسته که سخت‌ترین مراحل مختلف انقلاب و از جمله جنگ را اداره کرده است اگر متزلزل شود و احساس کند که در حداقل معیشت خود تنهاست در واقع ارکان ثبات جامعه تکان خواهد خورد. دولتی که با ادعای برنامه داشتن برای همه امور پا به عرصه فعالیت گذاشته است اگر در این گستره فراخ متن مدونی برای عرضه و اجرا ندارد حداقل درتصویب لایحه دولت گذشته اهتمام کند و میلیون‌ها کارگرشاغل و بازنشسته را از خود راضی نماید. حیاتی بودن تحصیل این رضایت چیزی به بزرگی مشکل آب کشوراست که اگر در این حوزه به مهر آسمان نظر دارند درعرصه تامین اجتماعی نیاز مبرم به کارآمدی و مدیریت و قاطعیت و سرعت و آینده‌اندیشی و احساس مسئولیت دارند تا از مخارج بلاوجه دولت بکاهند و در ضروریاتی چون تامین میلیون‌ها نفر بازنشسته خرج کنند. اگر گوش آقایان تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز بدهکار نصیحت و دلسوزی و نقد مشفقانه نیست کافی است نگاهی گذرا به تاریخ دغدغه‌ها، نقصان‌ها، مشکلات، درخواست‌ها، نجابت‌ها و حرکت‌های کارگری طی دو قرن اخیر در اغلب کشورها بیندازند و به عینه تاثیرگذاری قاطع آنها را در تحولات بزرگ مشاهده کنند.