شکم سیر از گرسنه بی‌خبر است

محمدرضا خباز نماینده ادوار مجلس یکی از ایراداتی که بر اداره امور کشور ما از گذشته هم بوده، الان هم هست، اینکه افراد به‌ویژه تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران مسئولیت سخنان خودشان را به عهده نمی‌گیرند. یک وقت یک فرد عادی یا یک مسئول دست چندم کشور سخنی می‌گوید ولی سخنش موثر و کارساز نیست. نقطه مقابل اینکه فردی که مسئولیت دارد و سخنش در تصمیمات کشور موثر است، سخنی می‌گوید و تصمیمی می‌گیرد، بعد این تصمیم نادرست از کار در می‌آید اما اصلا پاسخگوی سخنان و تصمیماتش نیست و بی‌توجه از کنار هر بلایی که سر کشور و ملت آمده، عبورمی‌کنند. به‌عنوان مثال در آخرین روزهای مجلس ششم برنامه پنجساله سوم که به‌وسیله آقای خاتمی داده شده بود، مصوب شد. در ماده چهارم این برنامه آمده بود که دولت موظف است سالانه 10 درصد بر قیمت حامل‌های انرژی بیفزاید و درآمد حاصل صرف یکسری مصارف که در قانون آمده، شود. مجلس ششم به پایان رسید و مجلس هفتم آغاز به کار کرد. گروه اقتصادی مجلس هفتم در اولین اقدام خود ماده مزبور قانون پنجساله سوم را به کلی حذف کردند درحالی که خود را اقتصاددان می‌دانستند و بودند ولی اشتباه کردند. هرچه آن زمان فریاد زدیم این سیل پشت این سد جمع می‌شود و یکباره گرفتاری به‌وجود می‌آورد ولی گوش شنوایی نبود. به‌بهانه تثبیت قیمت‌ها که هر عاقلی می‌داند درکشوری که حداقل تورمش سالانه 20 درصد است، ممکن نیست ولی به‌رغم اصرار اقتصاددان و بقیه دلسوزان این سخن غیرمنطقی را به کرسی نشانده و ماده چهارم را حذف کردند. حال آنکه اگر این ماده حذف نمی‌شدکه از آن زمان تا بحال بیش از 16 سال می‌گذرد و سالی 10 درصد به حامل‌های انرژی افزوده شده بود الان قیمت متعادلی بود و هم به مردم سخت نمی‌گذشت و هم یکی از گرفتاری‌های اصلی دولت نبود و با درآمد آن می‌شد بسیاری از گرفتاری‌های کشور را حل کرد. همان آقایان که چنین تصمیمی گرفتند الان در مجمع تشخیص مصلحت نظام دارند اشتباه مشابهی می‌کنند. با بی‌بصیرتی بلایی سر کشور و ملت آوردند و در جایی هم احضار نشدند که بگویند چرا چنین سخن بی‌اساسی را به کرسی نشاندند و کشور را دچار این معضل بزرگ کردید .مشابه همین امر در موضوع برجام است. همگان شاهدند که نزدیک شش سال عده‌ای در کشور فریاد زدند که برجام بد است و نگذاشتند تفاهم بین ایران و بقیه کشورهای مدعی به نتیجه لازم برسد و حتی تحریکات به جایی رسید که ترامپ ناآگاه هم از تعهدی که برعهده داشت شانه خالی کرد، مخالفان داخلی و ترامپ عهدشکن همراستا شده و دولت را زمین‌گیرکردند. وقتی دولت در 28 خرداد امسال انتخاب شد، به تیم مذاکره‌کننده گفته شد فتیله را پائین بکشد و فشار را برای ادامه مذاکرات کم کند. هرچه فریاد زدند که اجازه دهید به آخر کار رسیده و حدود 90 درصد بیانیه آماده شده ولی گفتند بگذارید این افتخار برای دولت بعدی در تاریخ ایران ثبت شود و نه برای دولت تدبیر و امید. حالا چه بر سر مردم می‌آید برای آقایان مهم نیست و خلاصه کلام شد آنچه شد و اجازه ندادند این تعهد امضا شود. اتفاقی که افتاده اینکه همان‌ها که تا دیروز فریاد می‌زدند و با برجام مخالف بودند الان مدعیان برجام شدند. البته خدا را شکرکه بعد از شش سال سر عقل آمدند ولی مسئول این همه خسارتی که به مردم خورده، کیست؟ الان فهمیدند که اصلاح اقتصاد کشور با وجود تحریم‌ها امکان‌پذیر نیست. از طرفی یکی از مذاکره‌کنندگان ادعا کرده که تحریم‌ها برداشته شد که شد، نشد هم آنها کار خودشان را بکنند ما هم کار خودمان را می‌کنیم! این سخن چه معنایی دارد؟ اگر توان کار داشتید که تا به‌حال انجام داده بودید. شکم سیر از گرسنه خبر ندارد. آقایان خانه اجاره‌ای نمی‌نشینند که بدانند اجاره‌ها سر به فلک کشیده. در خارج ازکشور ساکن هستند و در تیم مذاکره‌کننده شرکت می‌کنند و می‌گویند شد، شد، نشد نشد ولش کن! غافل از اینکه تا به‌حال سر ملت چه آوردند و بعد از این چه می‌خواهد بشود؟ اگر مثل این مردم درآمد زیر پنج میلیون تومان داشتید امروز صدای شکسته شدن استخوان خود و خانواده‌تان به گوش همه می‌رسید. ولی چون نه از تورم و نه از فشارهای اقتصادی و نه از بیکاری جوانان خبر ندارید، دارید همان تفکر گذشته را بر کشور حاکم می‌کنید. زمانی که قطعنامه‌ها نوشته می‌شد هم رئیس‌جمهور وقت می‌گفت که کاغذپاره‌ای بیش نیست. همین آقا در مجمع در حضور مرحوم هاشمی‌رفسنجانی دست‌ها را بلند کرد و گفت دیگر کشور قابل اداره شدن نیست. کسانی که این تصمیمات را گرفتند و نسخه غلط برای ملت نوشتند، امروز باید به کار خود ادامه دهند؟ اگر الان پزشکی نسخه‌ای برای بیماری بنویسد و معلوم شود که به دلیل نسخه نابجای پزشک بدتر شده یا از دنیا رفته، مورد بازخواست نظام پزشکی قرار می‌گیرد. یا اگر مهندسی، ساختمانی را از نظر فنی تائید کند و مشکلی به‌وجود‌اید، باید در نظام مهندسی پاسخ دهد. آیا کشور با این عظمت به اندازه یک پزشک، یک بیمار و یک ساختمان اهمیت ندارد تا کسانی که نسخه‌های نابجا نوشتند، امروز در محضر مردم محاکمه شوند و حداقل اگر قرار نیست محاکمه شوند، احساس شرمندگی کنند و به مردم بگویند که اشتباه کردند و عذرخواهی کنند نه اینکه نسخه‌های مشابه نسخه‌های شکست‌خورده قبلی بنویسند. اقتصاد کشور با تحریم اصلاح نمی‌شود. اقتصاد کشور با اختلاس‌های فراوان داخلی اصلاح نمی‌شود. اگر دولت همه تلاش خودش را برای رفع تحریم‌ها و جلوگیری اختلاس اختلاسگران به‌کار ببرد، جا دارد و آن موقع می‌توان نسخه‌های درست علمی نوشت ولی متاسفانه تیم اقتصادی دولت هم که از روز اول گفتیم آقایان نشنیده گرفتند و الان سر و صدایش به گوش می‌رسد تیم اقتصادی ناهماهنگ است و باید اصلاح شود. حال از این می‌ترسیم که بخواهند ابرو درست کنند و چشم را هم کور کنند و بدتر از این شود. هرکس نسخه‌ای برای اداره کشور نوشت و غلط از آب درآمد، پاسخگو نباشد این کشور راه صلاح و رستگاری را نخواهد پیمود. زمانی به اصلاح امور می‌رسیم تا هر مسئولی که نسخه‌ای نوشت بعد از یکسال راستی‌آزمایی و بررسی شود اگر اشتباه و نابه‌کار بود، باید پاسخگوی اعمالش باشد. در این صورت امیدی به اصلاح امور هست.