به راهبردها و مکتب حاج‌قاسم سلیمانی بیندیشیم

غلامرضا منتظری*: در تاریخ سیاسی و اجتماعی کشورمان چهره‌های مختلفی مانند یک ستاره درخشیده‌اند که هم در زمان حیات خود روشنی‌بخش راه بودند و هم پس از عروج‌شان.  حاج‌قاسم سلیمانی چهره‌ای بود که پس از شهادت، مکتبش شکوفا شد و گل‌برگ دفتر زندگی‌اش از سوی مقام معظم رهبری به عنوان «مکتب حاج‌قاسم» مطرح شد؛ رهبر معظم انقلاب فقط به ۲ نفر عنوان مکتب دادند که نفر اول حضرت امام خمینی(ره)‌ و دیگری هم حاج‌قاسم سلیمانی بودند. وقتی می‌گوییم «مکتب» معنایش آن است که بناست نقشه زندگی در ابعاد مختلف باشد که این موضوع نشان‌دهنده جامعیت فرد در حوزه‌‌های متعدد است؛ جامعیت حاج‌‌قاسم سلیمانی اسباب وحشت دشمنان را فراهم کرد و قلمرو تأثیرگذاری او در مقیاس ملی و بین‌المللی در دشمنان خوف عظیمی را به وجود آورد که چشم دیدن او را نداشتند.  وقتی تبر تیز ترور بر قامت رسای چهره‌های خاص فرود می‌آید، نشانه اوج وحشت و درماندگی و هراس جبهه مقابل و مخالف اندیشه دینی ما است؛ حاج‌قاسم سلیمانی با شهادت خود جهان اسلام بویژه جبهه مقاومت را وارد مرحله نوینی کرد؛ او توانست اجزای پراکنده جبهه مقاومت را منسجم کند و این اقدام برای استکبار گران تمام شد، چرا که آنها هیچگاه انسجام مسلمانان را دوست ندارند. اخلاق و منش حاج‌قاسم قلب‌ها را به هم پیوند‌ زده و راهبردهایش هم راهگشا بود. ضمن اینکه نقشه‌های دشمنان را افشا می‌کرد لذا آنها نتوانستند حاج‌قاسم را تحمل کنند و با وجود اینکه می‌دانستند ترور این سردار بزرگ اسلام برای آنها هزینه سنگینی دارد اما دست به این کار زدند؛ عظمت حاج‌قاسم سلیمانی آنجاست که حتی سرسخت‌ترین دشمنانش هم می‌گویند او دشمن ما اما قابل تحسین بود لذا این نکته حائز اهمیت است. باید هر سال مرور کنیم چقدر مکتب حاج‌قاسم سلیمانی سرلوحه زندگی ما قرار گرفته است؛ حاج‌قاسم سلیمانی معتقد بود هزینه مقاومت کمتر از هزینه سازش است؛ آیا باید ببینیم ما اینگونه هستیم؟ زیرا مکتب فقط شعار نیست؛ حاج‌قاسم معتقد بود باید همگی به استحکام عمود خیمه ولایت بیندیشیم؛ آیا ما اینگونه هستیم؟ راه عزت و سربلندی ما استمرار مسیر عزت‌بخش حاج‌قاسم سلیمانی است و این امر اتفاق نمی‌افتد؛ مگر اینکه از کلام به عمل تبدیل شود. * نایب‌رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس