تواضع مقابل امریکا تهاجم علیه مقابل روسیه!

تأکید بر نقش ویژه روسیه در مذاکرات هسته‌ای و سپردن عنان اختیار ایران در مذاکرات به طرف روسی به عنوان مهم‌ترین محور عملیات رسانه‌ای-ادراکی طی هفته‌های اخیر از سوی رسانه‌های فارسی زبان غربی و بسیاری از فعالان اصلاح‌طلب در حال پیگیری است. البته کل شواهد و ادله این ادعا‌ها صرفاً استناد به مواردی، چون عکس مذاکره دونفره نماینده روسیه با نماینده امریکا یا برخی توئیت‌های نماینده روسیه راجع به روند مذاکرات است.
این خط رسانه‌ای که به صورتی هماهنگ و جبهه‌ای در جریان است، در واقع ادامه همان خط عملیات ادراکی است که با انتشار فایل صوتی مصاحبه آقای ظریف در اردیبهشت‌ماه امسال برجسته شد؛ فایلی که وظیفه تولید آن را مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری دولت روحانی با مسئولیت حسام‌الدین‌آشنا بر عهده داشت و انتشار آن از سوی رسانه بدنام انگلیسی-سعودی «ایران اینترنشنال» انجام شد! خلاصه و چکیده سخنان آقای ظریف در آن مصاحبه، ساخت دوقطبی میدان- دیپلماسی و ادعای مخالفت روس‌ها با به نتیجه رسیدن مذاکرات و برجام بود. در آن فایل صوتی اینگونه انگاره‌سازی شد که «میدان» با بازی در پازل روسیه و نقش‌آفرینی به عنوان نیروی زمینی این کشور در سوریه مسبب واقعی شکست برجام بود وگرنه نه به برجام ایرادی جدی وارد است و نه امریکایی‌ها آن قدر‌ها هم که تصور می‌شود فریبکار و جنایتکار هستند! این ادعا را البته برخی دیگر از اصلاح‌طلب‌ها هم کم‌و‌بیش تکرار کرده‌اند. چندی پیش نیز صادق زیباکلام آن را مطرح کرد، ولی این تهمت به قدری ناجوانمردانه و غیرواقعی است که با واکنش شجاعانه آقای شمس‌الواعظین از چهره‌های سرشناس رسانه‌ای اصلاح‌طلب مواجه شد که برخلاف خط پروپاگاندای کنونی این جریان، آزادمنشانه و برای ثبت در تاریخ به آن پاسخ داد.
این روز‌ها به بهانه توئیت‌های آقای اولیانف تا عکس‌های منتشره از مذاکرات تا حتی مسائل کشوری مثل قزاقستان، تحلیل پشت تحلیل است که علاوه برشبکه رسانه‌ای ضدایرانی غرب، توسط ماشین پروپاگاندای اصلا‌ح‌طلبان ایرانی با مضمون برجسته‌سازی خطر روسیه و وادادگی ایران در برابر آن، تولید و ذهن مخاطبان با آن‌ها بمباران می‌شود.
در این خط تبلیغاتی مدام حوادث تاریخی کشورمان که مرتبط با روسیه است بازخوانی می‌شود و این انگاره بدیهی تلقی می‌شود که ظریف به عنوان نماد جریان اصلاح‌طلب در مذاکرات منتهی به برجام کاملاً حافظ منافع ملی بوده و در مقابل مذاکره‌کنندگان فعلی تماماً و دربست در خدمت منافع روسیه و در واقع مهره‌های این کشور هستند و در وادادگی در برابر روسیه کم از قاجار ندارند! این خط تبلیغی البته فراتر از دولت فعلی را نشانه رفته و شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» را پایان یافته تلقی و عنوان می‌کند که نظام به خاطر کینه و عداوت با غرب و از سر ناچاری به شرق پناه برده است. این جریان بدون خجالت نسبت به نتایج حاصله از سیاست سال‌های قبل دولت مورد حمایت خود مبنی بر مذاکره مستقیم با کدخدا، مجدداً تجویز می‌کند که بهتر است برای رفع سوءتفاهم‌ها و حل مشکلات با خود امریکایی‌ها به صورت مستقیم و رو در رو مذاکره صورت بگیرد. درباره این عملیات ادراکی- شناختی نکات زیر قابل توجه است:


- برای ادعا‌ها و برچسب‌زنی‌های فوق، صرفاً پیام‌های رسانه‌ای متعدد با محتوای تهییج‌آمیز، خشمگین‌کننده و تقریباً یکسان و با ادبیاتی شبیه به هم تولید و منتشر شده و هیچ حرف مستند، مستدل و عقلانی برای اثبات آن‌ها زده نشده است. در این خط رسانه‌ای با بزرگنمایی خطر روسیه و هم‌تراز قرار دادن قدرت این کشور با امریکا سیاست برابر این دو با ایران در شرایط کنونی، به تخریب تیم مذاکره‌کننده کنونی و حمله به سیاست‌ها و تاکتیک‌های نظام در مذاکرات و روایت واژگونه از آن پرداخته شده است. در حالی‌که آنچه در صحنه واقعی در حال رخ دادن است این است که هرچه زمان می‌گذرد از یک سو با انجام حداکثر تحریم‌های ممکن علیه ایران توسط دولت امریکا، اقتصاد کشور به شرایط تحریمی تا حد زیادی عادت و خود را با آن منطبق می‌کند و تحریمِ بیشتر، عملاً به صورت واقعی ممکن نیست و اثر چندانی ندارد و از سوی دیگر پیشرفت ایران در زمینه هسته‌ای شتاب می‌گیرد و دست ایران را هر روز پرتر و غربی‌ها را در موقعیت سخت‌تری قرار می‌دهد. در چنین شرایطی حتی واسطه شدن یک طرف ثالث از طرف ایران برای مذاکره با امریکا، نه تنها به معنای ضعف ایران نیست بلکه بیشتر یک تاکتیک دیپلماتیک برای تحت فشار قرار دادن امریکا و بالا بردن توان چانه‎زنی ایران است.
- فارغ از غیرمستند و غیرمستدل بودن ادعا‌های مطرح شده در پروپاگاندای فوق، صاحبان و نشردهندگان آنها، افراد مستقل و بی‌طرف نیستند که بتوان به حرف‌هایشان اعتنا کرد و آن‌ها را در ادعاهایشان صادق و غیرذی‌نفع دانست! نشر دهندگان این خط تبلیغاتی یا آن دسته از رسانه‌های غربی هستند که مأموریت پروپاگاندا علیه دولت و ملت ایران برای پیگیری اهداف خود را دارند یا اعضا، وابستگان و نزدیکان یک جریان سیاسی شناخته شده هستندکه به همنوایی با غرب و غرب‌دوستی مشهور بوده و این حب و علاقه به قدری است که راجع به ستایش‌های آن‌ها از غرب و نگاه عاطفی آن‌ها حتی به مذاکره‌کنندگان اروپایی و امریکایی می‌توان مثنوی هفتاد من نوشت!
- به گواه تحولات چهل و اندی ساله پس از انقلاب، جمهوری اسلامی همواره سیاست مستقل خود را پیگیری نموده و برای پیشبرد آرمان‌های انقلابی، منافع ملی و امنیت خود از هیچ کس اجازه نگرفته و به کسی باج نداده است. حتی در زمانی که جریان خوش‌بین به غرب در رأس دولت قرار داشت که ماحصل آن، پذیرش توافقی سست و شکننده، یکجانبه و بدون دریافت تضمین‌های واقعی از غرب برای عدم نقض آن و صرفاً با اعتماد به تضمین بودن امضای یک شخص (جان کری) بود، باز هم نظام جمهوری اسلامی برای خوشامد غرب از برنامه‌های خود برای ناکام گذاشتن طرح‌های غرب و امریکا در منطقه غرب آسیا و نیز افزایش توانمندی دفاعی و موشکی دست نشست و سیاست مستقل خود را ادامه داد و این از هوشمندی ایران بود که کشوری مثل روسیه را برای ناکام گذاشتن پروژه ضدایرانی صهیونیستی- تکفیری وارد صحنه نمود و عملاً نیروی هوایی این کشور برای پیشبرد برنامه‌های عملیاتی نیرو‌های مقاومت در زمین به کار گرفت.
- در روز‌های آینده آقای رئیسی به عنوان رئیس‌جمهور ایران سفری به روسیه خواهد داشت که این سفر می‌تواند دستاورد‌های زیادی برای کشور در حوزه‌های اقتصادی و دفاعی داشته باشد و به نظر می‌رسد یکی از علل پررنگ شدن این خط تبلیغاتی توسط جریان غرب‌گرا در مقطع کنونی، تحت‌الشعاع قرار دادن این سفر است که با هدف به حاشیه بردن و تلاش برای تضعیف روابط ایران با روسیه به عنوان دولتی که در شرایط کنونی بر سر مسائل متعدد از جمله تقابل با امریکا با ایران منافع مشترک دارد انجام می‌شود. در پایان باید از فعالان رسانه‌ای اصلاح‌طلب که برای یک توئیت طعنه‌آمیز اولیانوف (نماینده روسیه در مذاکرات) خطاب به ظریف گریبان چاک می‌کنند و فریاد به یغما رفتن عزت ملی سرمی‌دهند پرسید چرا زمانی که در میانه مذاکرات مستقیم آقای ظریف با امریکایی‌ها، وندی شرمن (مذاکره‌کننده ارشد امریکا در دوره ظریف) با توهین به ۸۵ میلیون ایرانی گفت: «فریب و نیرنگ بخشی از DNA ایرانیان است.»‌رگ غیرت شما نجنبید و آتش خشم و فریادتان برای توهین آشکار یک مقام رسمی امریکا به ۸۵ میلیون ایرانی بلند نشد؟!