مخالفان و موافقان نمایشگاه

کاش برویم به سمت نمایشگاه حضوری

سیامک گلشیری/نویسنده
آثار:  مهمانی تلخ، میدان ونک، یازده و پنج دقیقه، آخرین رویای فروغ، تصویر دختری در آخرین لحظه، رمان‌های پنج‌گانه «گورشاه»، رمان‌های پنج‌گانه‌ «خون‌آشام»

سری به نمایشگاه مجازی کتاب زده‌اید؟
امسال هنوز نه. سال گذشته هم اوضاع خراب بود و چندان پیگیر نبودم.

از چه لحاظ؟
آنقدر درگیر این بیماری و تبعات آن بودیم که دیگر فرصت نبود و البته داشتم رمانی هم می‌نوشتم. برای همین نمی‌دانم سال گذشته در نمایشگاه مجازی کتاب واقعا چه اتفاقی افتاد. اما تا جایی که یادم است ناشران به هر حال توانسته بودند فروش داشته باشند. با ناشران خودم که صحبت می‌کردم، شنیدم که کم و بیش بد نبوده. ولی امسال هیچ تصوری ندارم. نمی‌دانم چه اتفاقی می‌افتد. فکر می‌کنم زمانی که نمایشگاه به شکل حضوری برگزار می‌شد، خیلی بهتر بود. واقعا ای کاش برویم به همان سمت.

گویا قرار است هر دو را با هم پیگیری کنند. یعنی هم نمایشگاه مجازی باشد، هم حضوری و به شکل فیزیکی.



امیدوارم واقعا این‌طور شود. یعنی با رعایت کردن پروتکل‌ها، بروند به سمت بازگشایی نمایشگاه حضوری. البته همان‌طور که تأکید کردم به شرطی که مردم دچار بیماری نشوند و تمام جوانب مراعات شده باشد؛ چون نمایشگاه مجازی مطلقا نمی‌تواند جایگزین نمایشگاه واقعی باشد. هرچند به هر حال از اینکه هیچ چیزی هم نباشد، بهتر است. همه چیز از جمله کتاب، در یکی دو سال اخیر بسیار گران‌تر شده و قدرت خرید مردم هم پایین‌تر آمده. فروش کتاب هم ضربه خورده و برای همین گفتم برگزاری آن از اینکه هیچ کاری انجام نشود، بهتر است. البته کتاب نسبت به سایر اقلام هنوز هم خیلی گران نیست، اما مردم به خاطر مسائل اقتصادی خیلی کم می‌توانند سراغش بروند.

به هر حال اگر یک فرد کتاب‌خوان حرفه‌ای هم دو سال پیش می‌توانست با یک رقمی، 6 جلد کتاب بخرد، الان سبد خریدش نصف شده و ناچار است با همان قیمت فقط 3 جلد بخرد.
بله، طبیعی است که دیگر آن قدرت خرید را نداشته باشد.

چه کاری در نمایشگاه مجازی امسال می‌شود از آثار شما تهیه کرد؟
همین هفته خبر دادند جلد چهارم مجموعه رمان‌های «گورشاه» از طرف نشر «افق» منتشر شد.

درباره مضمون و زمینه کار توضیح می‌دهید؟
یک داستان فانتزی و کاملا تخیلی است که جلد اول آن در تهران اتفاق می‌افتاد و بعد از یک جایی، شخصیت‌ها وارد فضایی کاملا خیالی می‌شوند. به خاطر اتفاقی که در جلد یک می‌افتد، دختری گم می‌شود و مابقی ماجرا... عنوان جلد اول «دختران گمشده» بود. بعد از این است که وارد فضایی کاملا تخیلی می‌شویم. در واقع شما با جهانی مواجه می‌شوید کاملا متفاوت که پر از پادشاهان و شیاطین و این‌هاست.

تا چند جلد قرار است ادامه بدهید؟
تمام شده. من جلد پنجم را هم تحویل داده‌ام. هر کدام تقریبا 300 صفحه است و در جلد پنجم تمام می‌شود. 5 سال هم نوشتنش طول کشید و اوایل امسال بود که آخری را تحویل دادم. احتمالا اوایل سال دیگر هم آخرین جلد منتشر می‌شود.

مخاطبان سراغ کتاب‌های مطمئن می‌روند

پیمان خاکسار/ مترجم
آثار: عامه‌پسند (چارلز بوکوفسکی)، باشگاه مشت‌زنی (چاک پالانیک)، بالاخره یه روزی قشنگ حرف می‌زنم (دیوید سداریس)، اتحادیه ابلهان (جان کندی تول)، برادران سیسترز (پاتریک دوویت)، پسر عیسی (دنیس جانسون)، جزء از کل (استیو تولتز)، مجوس (جان فاولز)، اصلاحات (جاناتان فرنزن) و...

نمایشگاه مجازی کتاب را چطور می‌بینید؟
من همیشه گفته‌ام با هر اتفاقی که منجر به روی آوردن بیشتر مردم به کتاب بشود، موافقم. فقط باید در نظر داشت که در این نمایشگاه مجازی چه اتفاقی می‌افتد. مثلا آمازون وقتی کتاب می‌فروشد، 10 صفحه‌ از اول کتاب می‌گذارند ولی وقتی چنین چیزی نباشد، انتخاب کتاب کمی سخت می‌شود.

اکثر ناشران در ایران متأسفانه اطلاعات درستی درباره کتاب و محتوای آن و صفحات داخلی آن بارگذاری نمی‌کنند و خریدار اصلا نمی‌داند چه چیزی باید بخرد.
برای همین فکر کنم خریداران کتاب بیشتر می‌روند سراغ کتاب‌هایی که از آن‌ها مطمئن هستند. یعنی می‌دانند چه کتابی را قرار است تهیه کنند، اطلاعات آن را از قبل درآورده‌اند و دقیقا خریدی را که پیشتر در نظر داشتند، انجام می‌دهند. برای همین فکر نمی‌کنم کتاب‌های ناشناخته استقبال زیادی داشته باشند. مثلا کسی که می‌خواهد «منطق الطیر» تصحیح شفیعی کدکنی را بخرد، قیمت کتاب را با خودش حساب می‌کند، بعد تصمیم می‌گیرد در نمایشگاه مجازی کتاب آن را بخرد. تخفیف هم دارد و بنابراین آن را می‌خرد، چون خیالش راحت است و می‌داند چه محصولی را قرار است تهیه کند. اما از یک ناشر گمنام، نویسنده گمنام یا مترجم گمنام، بعید می‌دانم کسی کتابی بخرد. یا حداقل می‌شود گفت اقبال به سمت ناشران و مؤلفان و مترجمان مطرح بسیار بیشتر است. مثلا مخاطب کتابی را قبلا دیده و ورق زده و پسندیده اما به خاطر قیمت تهیه نکرده. حالا در این نمایشگاه می‌آید همان اسم را جست‌وجو می‌کند و با اطلاعات قبلی، به خاطر تخفیفی هم که ناشران می‌دهند، کتاب مورد نظرش را می‌خرد.

پس در مجموع با برگزاری نمایشگاه مجازی موافقید؟
همان‌طور که گفتم فی‌‌النفسه هر اتفاقی که باعث شود مردم کتاب بخرند، خوب است. حالا به هر شکلی هم که باشد، باز خوب است. یعنی هر کاری کنند که مردم برای خرید کتاب ترغیب شوند، اتفاق خوبی است. برای همین راجع به این‌جور اتفاقات همیشه نظرم مثبت بوده؛ در واقع هر نوع اتفاقی که باعث شود فروش کتاب بالاتر برود.

در مورد آثار خودتان، از قدیمی‌ها و تازه‌ها، کدام یک را به مخاطب پیشنهاد می‌کنید که تهیه کند؟
من از قدیمی‌ها «اتحادیه ابلهان» را توصیه می‌کنم و از تازه‌ها، جدیدترین‌شان «اصلاحات».

چرا از قدیمی‌ها «اتحادیه ابلهان» را پیشنهاد می‌کنید؟
برای اینکه در مقدمه آن هم نوشته‌ام بهترین کتابی است که در زندگی‌ام خوانده‌ام. واقعا هم فارغ از اینکه خودم ترجمه‌اش کرده‌ام، بی‌نهایت این کتاب را دوست دارم. یکی از بهترین کتاب‌هایی است که به نظرم در تاریخ ادبیات نوشته شده. بی‌نظیر است و خیلی خوشحالم این شانس را داشتم که من آن را ترجمه کردم.

درباره «اصلاحات» هم می‌شود توضیحی بدهید؟
«اصلاحات» نوشته جاناتان فرنزن، نویسنده مطرح آمریکایی است؛ کتابی که یکی از مهم‌ترین آثار این نویسنده هم هست. یعنی «اصلاحات» همیشه در فهرست‌هایی که برای بهترین رمان‌های آمریکایی یا بهترین رمان‌های قرن بیستم در نظر می‌گیرند، حضور دارد. رمانی فوق‌العاده لایه‌لایه و پیچیده و دقیق در واکاوی ناکامی‌های انسان است. حدودا 800 صفحه است و قیمت بالایی هم دارد. برای همین خرید آن با تخفیف نمایشگاهی، طبیعتا برای مخاطب به‌صرفه‌تر است.

کتاب‌فروشی‌ها را نابود نکنید!

ضحی کاظمی/ نویسنده/مدیر کتاب‌فروشی «راما»
آثار: سال درخت، آغاز فصل سرد، کاج‌زدگی، رنسانس مرگ، باران‌زاد، زمان‌سوار، سندروم ژولیت، آدم‌نما، خاک آدم‌پوش و...


دومین سال است که نمایشگاه مجازی کتاب برگزار می‌شود. نظرتان درباره مجازی شدن نمایشگاه کتاب چیست؟
به عنوان نویسنده یا کتاب‌فروش؟

فکر می‌کنم جالب باشد به عنوان کتاب‌فروش صحبت کنید تا خوانندگان ما هم در جریان این کار قرار بگیرند.
راستش ما زمان خوبی را برای راه‌اندازی کتاب‌فروشی انتخاب نکردیم. یعنی شرایط به نفع‌مان نبود؛ چون شروع کارمان هم‌زمان شد با کرونا؛ هرچند ما با سماجت ادامه دادیم اما سال گذشته در بهمن‌ماه، هم‌زمان با نمایشگاه مجازی، رسما به کما رفتیم. امروز هم که با شما صحبت می‌کنم، فروش‌مان صفر بوده! یعنی به محض اینکه نمایشگاه مجازی کتاب شروع می‌شود، ما دچار ضرر می‌شویم.

یعنی نمایشگاه مجازی برای کتاب‌فروش‌ زیان‌آور است؟
بله. حتی وقتی شنیدم ناشر معتبری مثل «ققنوس» در نمایشگاه شرکت نکرده، به خاطر این اقدام حرفه‌ای و تصمیم‌گیری درست‌شان خوشحال شدم.

پس تنها به عنوان نویسنده می‌توانید از برپایی چنین نمایشگاهی راضی باشید؛ چون ناشرانی که کتاب‌های شما را منتشر کرده‌اند در نمایشگاه فروش خواهند داشت. اما به عنوان کتاب‌فروش، ضربه به کار شماست. در واقع در نهایت با برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب مخالفید؟ درست است؟
همان‌طور که ابتدای مصاحبه گفتم، بستگی دارد کجای این معادله بایستی. نویسنده باشید، ناشر باشید یا کتاب‌فروش. در واقع درست است که برپایی نمایشگاه ممکن است برای ناشران خوب باشد، اما ناشر در طول سال با پخش و کتاب‌فروشی‌ها هم می‌تواند کار کند. اما این حرکت یعنی برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب، در طولانی‌مدت باعث تضعیف کتاب‌فروشی‌ها می‌شود و به آن‌ها ضربه می‌زند. خب، من اجاره نمی‌دهم و ملک متعلق به خودمان است و با اینکه به خاطر این نمایشگاه چند ماه دچار ضرر می‌شوم، می‌توانم خودم را سرپا نگه دارم، اما خیلی‌ها نمی‌توانند. همین هم باعث می‌شود یکی دو سال کتاب‌فروشی را نگه دارند و بعد هم به‌ناچار تعطیل کنند. اصلا نمایشگاه را هم اگر نگاه کنید، زمان بسیار بدی است.

چرا؟
الان در بهمن‌ماه هستیم. مردم از نیمه دی‌ماه منتظر نمایشگاه می‌مانند و خرید نمی‌کنند. بعد از آن هم که بهمن می‌شود و مردم از نمایشگاه مجازی کتاب می‌خرند. بعد چه اتفاقی می‌افتد؟ خب، کسی که در نمایشگاه کتاب می‌خرد، برای چهار پنج ماه، خریدش را کرده است و دیگر تا چند ماه کتاب نمی‌خرد. در این چند ماه هم نیازی ندارد دیگر سراغ کتاب‌فروشی برود. برای همین این روند کاملا به ما ضربه می‌زند. سال گذشته هم آسیب زد.

نمایشگاه واقعی چطور؟ یعنی اگر مجازی نباشد، لطمه نمی‌خورید؟
با نمایشگاه فیزیکی هم کتاب‌فروشی‌ها ضربه می‌خورند اما اول اینکه خریدار مجبور است بلند شود و به محل برود، دوم اینکه نمایشگاه‌های فیزیکی در شهرستان‌ها به شکل چرخشی برگزار می‌شود. اما در نمایشگاه کتاب مجازی تمام ناشران حضور دارند و مردم از کل کشور در آن خرید می‌کنند. برای همین کل کتاب‌فروشی‌ها را به شکل کامل به تعطیلی می‌کشاند.

اگر کتاب‌فروش‌ها هم بتوانند در نمایشگاه شرکت کنند، چه اتفاقی می‌افتد؟
در حال حاضر که کتاب‌فروش‌ها چنین مجوزی ندارند. اگر هم شرکت کنند، معضل دیگری وجود دارد. ناشر اگر کتاب خودش را در نمایشگاه با 20 درصد تخفیف هم بدهد، باز سود می‌کند، چون همان هزینه پخش را در واقع دارد به مخاطب می‌دهد. اما کتاب‌فروش کلا از هزینه پشت جلد کتاب، 25 درصد عایدش می‌شود. 25 درصدی که کفاف هزینه‌های نگهداری کتاب را هم نمی‌دهد، چه برسد به اینکه بخواهد به سود برسد! اصلا این اشتباه است که عده‌ای فکر می‌کنند 25 درصد هزینه پشت جلد برای کتاب‌فروش سود است؛ چون اگر شما به هزینه‌های مختلف یک کتاب‌فروش نگاه کنید، می‌بینید عملا چیزی نمی‌ماند. هزینه‌های خاموش ما آن‌قدر زیاد است که در بهترین حالت فقط ممکن است هزینه گرداندن کتاب‌فروشی دربیاید، آن هم کتاب‌فروشی که اجاره نمی‌دهد.

مقصودتان از هزینه‌های خاموش چیست؟
حقوق پرسنل، بیمه پرسنل، عیدی‌ کارمند، هزینه اجاره برای کسانی که اجاره می‌دهند، آب، برق، گاز، شارژ و عوارض و مالیات ملک برای کسی که مالک است. همه این‌ها هزینه است. این‌قدر هم تورم بالا رفته که شما برای خرید یک دستمال‌کاغذی در کتاب‌فروشی‌تان هم باید صرفه‌جویی کنید. حالا اگر بخواهید ماسک و الکل و این‌ها هم بگیرید که دیگر بیشتر. با تمام این شرایط، فقط 25 درصد پشت جلد به کتاب‌فروشی می‌رسد. حالا اگر همین کتاب‌فروش بخواهد بیاید در نمایشگاه مجازی هم شرکت کند، دیگر چطور می‌تواند تخفیف هم بدهد؟! اصلا چیزی برایش نمی‌ماند. مثل این است که شما یک کتاب را بگیرید و از این دست به آن دست بدهید! ضمن اینکه توجه داشته باشید در نمایشگاه کتاب مجازی، ارسال و پست کتاب رایگان است و هزینه آن را دولت به عهده گرفته. اما برای یک کتاب‌فروشی کوچک امکان ارسال رایگان وجود ندارد و ما مجبوریم هزینه ارسال را از مشتری بگیریم. هزینه پیک و پست هم آن‌قدر زیاد است که نه تنها ۲۵ درصد پشت جلد، بلکه ممکن است بیشتر از آن بشود و ما این امکان را نداریم که از جیب‌مان برای ارسال کتاب هزینه کنیم. برای همین باز هم ضرر می‌کنیم. در واقع من هم به عنوان کسی که کتاب زیاد می‌خرم، وقتی می‌بینم نمایشگاه کتاب مجازی تخفیف بالا می‌دهد و ارسال رایگان دارد، ممکن است ترجیح بدهم از نمایشگاه خرید کنم و حواسم نباشد که در میان‌مدت چه ضربه‌ای به خودم به عنوان مخاطب زده‌ام. این ضربه باعث تعطیلی کتاب‌فروشی‌ها می‌شود و در طول سال، جای دلخواهی که بتوانم حضوری بروم و از فضای دلنشین یک کتاب‌فروشی لذت ببرم، وجود نخواهد داشت.

البته بعضی کتاب‌فروشی‌ها هم بوده‌اند که اعتراضی نداشتند.
برای بعضی از کتاب‌فروشی‌ها چندان مهم نیست؛ جاهای بزرگی که درآمدهای بالا دارند و عمده درآمدشان هم از لوازم‌التحریر و فروش‌های جانبی است. اما برای من که یک کتاب‌فروشی کوچک دارم و فقط هم کتاب می‌فروشم، خیلی سنگین تمام می‌شود. کتاب‌فروشی‌های کوچک به خاطر چنین اقداماتی کم‌کم تعطیل می‌شوند و در این سال‌ها هم شاهد تعطیلی‌شان بوده‌ایم؛ چون نمی‌توانند روی پای خودشان بایستند و ناچار به تغییر شغل می‌شوند. در مجموع هم شما به جایی می‌رسید که دیگر کتاب‌فروشی‌هایی مثل ما را در سطح شهر نمی‌بینید و همه جمع می‌کنند و می‌روند.