شوخی‌های خامه‌ای با نیم میلیون فالوور

در نهایت 17 نفر در این زمینه دستگیر شدند. حالا آنها دستبند به دست در پلیس آگاهی ایستاده‌اند. بعضی از این متهمان روایت جالبی از اقداماتشان در فضای مجازی داشتند.

شوخی با کیک خامه‌ای

فوق‌لیسانس مهندسی شبکه دارد. کارش نصب سیستم‌های کامپیوتری است، اما راه دیگری هم برای پولدار شدن انتخاب کرد. راهی عجیب‌وغریب که فقط برای دیده شدن در فضای مجازی انجام می‌شد. سهیل تصمیم گرفت با کیک خامه‌ای شوخی عجیب و حتی ترسناکی با مردم خیابان‌ها کند: «کیک خامه‌ای گرفتم. با دوربین به سراغ مردم در مترو ‌رفتم. یکی از دوستانم هم معمولا همراهم بود و فیلم‌ها را ضبط می‌کرد. یک ظرف کیک پر از خامه داشتم. وقتی مردم از پله برقی پایین می‌آمدند، خامه را به صورت‌شان می‌زدم و فرار می‌کردم.»

از لحاظ روان‌شناسی صورت مردم را بررسی می‌کردند و معمولا به سراغ آنهایی که ظاهری آرام داشتند می‌رفتند تا کمتر درگیری ایجاد شود: «صبر می‌کردیم. پله که کمی خلوت می‌شد، صورت مردم را می‌دیدیم. مرد و زن فرقی نداشت. فقط از لحاظ روان‌شناسی به سراغ ظاهرهای آرام‌وموجه می‌رفتیم. بعد کیک خامه‌ای را به صورت‌شان می‌زدیم. آنها نیز فریاد می‌زدند و عکس‌العمل‌های جالبی داشتند. وقتی به دنبال‌مان می‌افتادند، سعی می‌کردیم از آنها رضایت بگیریم.»

نیم میلیون فالوور با دوربین مخفی آزاردهنده

با شگردهای مختلف رضایت قربانیان خود را جلب می‌کردند. گاهی با پول، گاهی هم با صحبت: «معمولا به سراغ آنها می‌رفتیم، گاهی تا 500 هزار تومان پول به آنها می‌دادیم تا رضایت دهند. حتی لباس‌شان را هم برای شست‌وشو می‌گرفتیم تا به خشکشویی ببریم. گاهی هم وقتی می‌گفتیم دوربین مخفی بوده، حرفی نمی‌زدند و با کمی صحبت و دلداری آرام می‌شدند. ما فقط برای جذب فالوور این کار را انجام می‌دادیم. در کل هم چهار مورد این کار را انجام دادیم. فیلم آنها را هم در پیج‌مان منتشر می‌کردیم. چون می‌خواستیم فالوورهایمان بیشتر شود. از طرفی هم می‌خواستم مردم شاد شوند و بخندند. نمی‌خواستم کسی را آزار دهم. اصلا نمی‌دانستم که این‌کارم کسی را ناراحت می‌کند. از دوربین مخفی‌های خارجی دیدم و تقلید کردم. از همین طریق هم نیم میلیون فالوور جذب کردم.»

ترساندن مردم با صدای عجیب‌وغریب

پشت گوش مردم صدای عجیب‌وغریب درمی‌آورد. آنها را می‌ترساند. سوژه‌های مهرداد هم در خیابان‌ها انتخاب می‌شد. پشت سر مردم راه می‌رفت، در یک لحظه به آنها نزدیک می‌شد و صدای ترسناک از خودش درمی‌آورد: «مردم می‌ترسیدند. ولی بعد از دیدن من عصبی نمی‌شدند. چون خودم ظاهری خنده‌دار داشتم و مردم با دیدنم به خنده می‌افتادند. من کچلم و مردم با دیدن سر بی‌موی من می‌خندیدند. شاید هم فکر می‌کردند که دیوانه‌ام، برای همین چیزی نمی‌گفتند. البته بودند کسانی که عصبی می‌شدند و دنبالم راه می‌افتادند. ولی معمولا این اتفاق نمی‌افتاد. با این‌حال هرکس عصبی می‌شد، سعی می‌کردم رضایت‌شان را جلب کنم.»

مهرداد 20 سال دارد و تکنیسین برق است. او دیپلم برق صنعتی دارد. با این‌حال او هم تصمیم گرفته بود برای جذب فالوور فیلم‌های عجیب‌وغریب بگیرد. او با خونسردی از کارهای خطرناکش می‌گوید: «مردم بیشتر جا می‌خوردند. ولی می‌دانم که کار اشتباهی کرده‌ام و آنها را ترسانده‌ام. تا الان 60 فیلم مشابه گرفتم. نیم میلیون هم فالوور دارم. فکر می‌کردم با این کار می‌توانم به پول زیادی برسم. هرچه فالوورم بیشتر باشد می‌توانم تبلیغات بگیرم. قصدم فقط شوخی بود. نمی‌دانستم که جرم مرتکب شده‌ام و دستگیر می‌شوم.»

کار خلافی نکردم

محسن هم تحصیلکرده است. فوق‌دیپلم برق دارد. او هم با تهیه کلیپ‌های عجیب‌وغریب و ترساندن و شوخی‌های آزاردهنده سعی در جذب مخاطب و دیده شدن داشت. با این‌حال خود را مجرم نمی‌داند: «من کار خلافی نکردم. فقط چون 3 هزار فالوور دارم، می‌خواستم یک شوخی با مخاطبانم داشته باشم. من فقط با مردم شوخی می‌کردم. نمی‌دانستم کارم اشتباه است. کلیپ طنز درست می‌کردم و بیشتر از این نمی‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم. کار من خلاف نبود. فقط یک شوخی بود. من خودم شغل دارم. در کار خریدوفروش خودرو هستم. نمی‌دانستم کارم خلاف است.»

شوخی‌های عجیب برای دیده شدن

عباس و مجید هم با هم شوخی می‌کردند. البته شوخی‌های عجیب‌وغریب. آنها نیز با تولید محتوای مجرمانه سعی در دیده شدن البته در یوتیوب داشتند. عباس می‌گوید: «مثلا یکی از شوخی‌های من و دوستم که 300 هزار ویو داشت، تراشیدن ریش من در خواب بود. من خواب بودم و دوستم ریشم را تراشید. یا مثلا یک بار گوشی دوستم را روی زمین کوبیدیم و او عصبانی شد و عکس‌العمل خنده‌داری داشت. ما فقط شوخی می‌کردیم و با تهیه فیلم آن را در فضای مجازی منتشر می‌کردیم. دو سه ماهی است که این کار را انجام می‌دهیم. قصدمان درآمدزایی بود. می‌خواستیم از یوتیوب درآمد داشته باشیم. چون اگر آنجا بازدید بالایی داشته باشی می‌توانی کسب درآمد کنی. قصد ما خلافکاری نبود. فقط تولید محتوای خنده‌دار می‌کردیم. برای سرگرمی دست به این کار زدیم.»

تهیه پوشک برای سرگرمی

به داروخانه‌ها و سوپرمارکت‌ها می‌رفت. می‌گفت پوشک می‌خواهم برای خودم. از عکس‌العمل مردم، فیلم تهیه می‌کرد و با انتشار آن سعی در جذب فالوور داشت: «من فقط می‌خواستم شوخی کنم. وقتی به سوپرمارکت رفتم و گفتم پوشک می‌خواهم، آنها تعجب کردند، اما در نهایت یک پوشک آوردند و به من دادند. من هم آن را خریدم. یک بار هم به ساندویچ‌فروشی رفتم و گفتم همبرگر می‌خواهم. بعد پرسیدم گوشت سگ است یا خر؟ از همین سوالم بقیه تعجب می‌کردند. می‌خواستم شوخی کنم. شاید هم مردم به بی‌مزگی این حرکت می‌خندیدند. ولی هرچه بود برای سرگرمی بود. آن کلیپ‌ها را منتشر کردم و در فضای مجازی دست‌به‌دست چرخید.»