ژوبین صفاری بحران تحلیل در جامعه امروز

طی چند سال گذشته وقایع با سرعت زیادی در حال مخابره شدن به همه مردم جهان هستند، شاید پیش از این هم تعدد رویدادها همواره وجود داشته اما به دلیل عدم گسترش رسانه‌ها چندان فراگیر نمی شده است. اتفاقاتی که با سرعت جای خود را با رویدادهای جدیدتر عوض می کند. با این همه اما همزمان با توسعه انتشار وقایع، به نظر می رسد تحلیل نگاری از اتفاقات، به موازات توسعه در نشر آن‌ها رشد نکرده است. به بیان دیگر هرچند توسعه شبکه اجتماعی و انتشار سریع رویدادها در عصر جدید رخ داده است اما در جامعه ایرانی همزمان با آن تحلیل و نقد با همان شیوه دهه های گذشته انجام می شود. بنابراین موضوع نقد به خودی خود نوعی از سوگیری شخصی در خود دارد که وقایع نه از منظر تحلیل همه جانبه که مانند یک هوادار تیم ورزشی بررسی می شود. برای مثال اگر روسیه به اوکراین حمله می‌کند، یک طیف بدون در نظر گرفتن نفس منفی حمله و جنگ به یک ‌کشورِ دیگر، به ریشه‌یابی تقصیر کشور مورد حمله می‌پردازند و طیف دیگر بدون در نظر گرفتن نقش کشورهای غربی در به وجود آمدن بحران تنها به مذمت عمل پوتین می‌پردازند. فارغ از اینکه کدام تحلیل به واقعیت ماجرا نزدیک‌تر است نوع نگرش به مسائل از دریچه تک بعدی و رویکرد هوادارانه به مسائل است. تحلیل‌هایی که گاها اما نوعی خشم نسبت به گروه مقابل را نیز در پی دارد. شاید از منظری بتوان این مشکل را ناشی از عدم رشد یافتگی در پرداختن به فضیلت گفتن و شنیدن توامان در افراد جامعه دانست. این عدم رشد یافتگی در نقد همه جانبه البته در نهادهای تصمیم ساز هم دیده شده است. به بیان دیگر گاه از اتفاق نهادهای تصمیم ساز خود نیز به این فرآیند ناپخته دامن زده اند. ناگفته پیداست تحلیل بدون عصبیت در یک جامعه نرمال از بدیهیات است اما به واقع هنوز در بخش هایی از جامعه نیازمند آموزش نگاه بدون سوگیری به مسائل لازم است. این مساله حتی در قشر روشنفکر و اثرگذار نیز به وفور دیده می شود. در واقع پذیرش دیگری در فرآیندهای برخورد با مسائل می‌تواند رویکرد مطالبه گری را نیز به سمت واقع بینی حرکت دهد. با این همه اما این قطعی نگری به مسائل که البته ماحصل بخشی از خرده فرهنگ های غلط منتقل شده از گذشته نیز هست، ره آوردی جز افزایش تقابل و گاه خشونت در انواع مختلف آن در پی نخواهد داشت. در این بین گاه بعضا به دلیل همین نگاه قطعی نگر، برخی به دنبال محدود کردن بسترهای نشر و تحلیل وقایع هستند که نمونه آن را در طرح صیانت نیز می توان دید. اشتباه راهبردی این افراد این است که به جای ایستادن جلوی قطار توسعه ارتباطات باید بتوانند خود را برای تقویت استدلال و تحلیل‌هایشان برای پذیرش عموم آماده کنند. تفکر نقادی همان تکه گمشده پازل همزیستی مسالمت‌آمیز است که در هر بستری می‌تواند رخ دهد. بنابراین آنچه باید بیشتر از گذشته صیانت شود پرداختن به فضیلت گفت‌وگو و انتقاد از دریچه نگاه همه جانبه است نه محدود کردن ابزارهای ارتباطی برای یکدیگر.
سایر اخبار این روزنامه
چرا بازار نشر به سوی افزایش ترجمه کتاب‌های عامه‌پسند رفته است؟ جولان کتاب‌های زرد در ویترین کتابفروشی‌ها ژوبین صفاری بحران تحلیل در جامعه امروز دست پر تلویزیون با سریال‌های متنوع نوروزی جذاب‌ها تکرار می‌شوند چرا آمار فوتی‌ها در مواجهه با اُمیکرون چند صد نفری شد؟ واکسن زده‌های بی‌پروا و جان دوباره اُمیکرون در جنگ روسیه و اوکراین چه می‌گذرد؟ از مذاکره برای توقف جنگ تا افزایش نیروهای روسی نرخ دلار در پایان سال و سال آینده چگونه خواهد بود؟ بازار ارز پشت چراغ قرمز مذاکرات وین حضرت آیت الله خامنه‌ای: طرفدار توقف جنگیم خطیب‌زاده در پاسخ به اظهارات سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: ایران برای توافق آماده است، اما تا ابد منتظر نمی‌ماند بهادری جهرمی تشریح کرد دستور ویژه رئیسی‌ برای استفاده از ظرفیت گردشگری جام جهانی قطر احتمال توافق با احتمال عدم توافق در وین برابری می‌کند؟ مشخصه‌های توافق احتمالی ایران و ۱+۴ در وین تصمیمات ستاد تنظیم بازار برای کاهش قیمتها بایدن: آمریکایی‌ها نگران جنگ هسته‌ای نباشند