نوروز یادگار باستانی و عید بزرگ ایرانیان شهراد شاهرخی طهرانی*

نوروز جایگاه ویژه‌ای برای ما ایرانیان دارد درواقع نوروز تجلی گاه حقیقت نور است که با فرا رسیدن فصل فرح بخش و نوید زیبایی‌های بهار و آشکار شدن شکوفه های زیبای درختان و ترنم بلبلان و عطر خوش و دل انگیز مشک نافه های آهوان از دل دشت‌ها و مرغزارها که همراه نسیم عشق به مشام دل و‌جانمان نوازش می دهد ، جلوه ای زیبا و شاهکاری بی نظیر را به نمایش می گذارد. نوروز، تاریخی دیرینه و باستانی در این مرز و سرزمین کهن دارد، با آمدنش تحولی نو و تازه در طبیعت ذاتمان آفریده می‌شود و جلوه ای زیبا و تابنده و درخشان می آفریند و این دگرگونی سبب زیبا شدن فطرت عشق در وجودمان می‌گردد. نوروز از خجسته ترین ایامی ست که ایرانیان هر ساله آن را برگزار می کنند و به زیباترین و قشنگ ترین شکل این عید باستانی را که ریشه در فرهنگ ما ایرانیان هست، به نمایش می‌گذارند؛ درواقع برگزاری جشن و سرور در فرهنگ سرزمین ایران جایگاه والایی داشته است جالب است بدانید هر روز نام خاصی در گاهشماری باستانی ایرانیان دارا بود و در همه ماه‌ها روزی که همنام همان ماه می شد آن روز را به جشن و شادمانی می پرداختند بنابراین جشن‌های متنوعی همچون آبانگان، تیرگان، امردادگان، مهرگان و ... در طول سال ها برگزار می شد.
البته به غیر از این جشن‌ها مراسم‌های دیگری همچون یلدا، گاهنبارها، سده و ... برگزار می‌‌شده است که یکی از مهمترین آنها می توان به جشن نوروز اشاره کرد که اکنون پیشینه و تاریخچه ای سه هزار ساله به خود اختصاص داده و یکی از کهن سال ترین عیدهای ملی در جهان محسوب می شود.سنت نوروز به جمشید هخامنشی منسوب است و گویند که او جامی جهان بین داشت که همه چیز را در آن می دید که کنایه از دل روشن و آگاه است‌ نوروز آیینی ایرانی است که همزمان با آغاز و رسیدن زمین به نقطه اعتدال بهاری یعنی روز فروردین آغاز شده تا ششم این ماه یعنی روز تولد زرتشت ادامه دارد. این جشن از دیرباز تا کنون ادامه داشته است. در بسیاری از آثار گذشته نگاران، از جمله در تاریخ طبری، شاهنامه فردوسی و آثار بیرونی، نوروز به جمشید، شاه ایران و در پاره‌ای دیگر به کیومرث نسبت داده شده و آن را به دلیل آغاز بهار، برابر شدن روز و شب و ازسرگرفته شدن درخشش خورشید و اعتدال طبیعت، بهترین روز در سال دانسته اند.برخی مورخان این روز را روز به سلطنت رسیدن جمشید و تاجگذاری او می دانند: «(جمشید) در تحویل آفتاب به نقطه حمل، بر تخت نشست و آن روز نوروز نام نهادند.» فردوسی نیز بر این باور است که در روز نخستین فروردین عدالت را در زمین گستراند و دست دیوان را از زمین کوتاه کرد و بر تخت نشست: جهان انجمن شد بر تخت او/ شگفتی فروماند از بخت او/ به جمشید بر گوهر افشاندند / مر آن روز را روز نو خواندند/ چنین جشن فرخ از آن روزگار / بمانده از آن خسروان یادگار/ ز رنج و زبد‌شان نبد آگهی/ میان بسته دیوان بسان رهی/ (شاهنامه فردوسی)
برخی این روز را روزی می‌دانند که جمشید جم از جنگ دیوان پیروز شد و در زمین صلح آغاز کرد. در حقیقت با آمدن بهار، طبیعت از خواب شیرین طولانی بیدار شده و رنگ تازه‌ای از عشق‌بازی‌های دل انگیز فصل را به خود می‌گیرد، بهار با آمدنش نشان می دهد که آدمی می تواند تحولی نو در زندگانی خود ایجاد کرده و به زیباترین آفرینش ها دست بزند و همراه با سال نو و طبیعت تازه جان خود را شستشویی کرده و طرحی نو در آغاز بهار و نیز پیدایش طبیعت عشق در اندازد . بشنویم آواز عندلیبان را ،ترنم باد را که در گوش درختان بهاری می نوازند و مژده آغاز تازگی را می دهند. نوروز با آمدنش بهترین و زیباترین تجسم عاشقانه طبیعت را با خود به همراه می آورد تا همگی به ستایش ذات یزدان عشق بپردازیم‌. بیاییم این فرهنگ زیبا را به قشنگ‌ترین شکل پاس بداریم .
* نویسنده و شاعر