احیای دیپلماسی انرژی

گروه اقتصادی: فعال کردن دیپلماسی انرژی و توسعه همکاری‌های ایران با کشورهای همسایه یکی از برنامه‌های دولت سیزدهم بوده و گاز از بسترهای مهم برای فعال کردن دیپلماسی انرژی است.  ایران در مجموع ذخایر نفت و گاز رتبه نخست را در جهان داراست، این موضوع سبب شده تا همواره در هر موقعیتی که به نوعی به انرژی‌های هیدروکربوری مربوط است، نام ایران نیز مطرح شود. بر این اساس، آمریکا در تحریم علیه ایران نیز همواره صنعت نفت و گاز را نشانه رفته، زیرا این بخش از اقتصاد به‌عنوان مزیت مهم ایران شناخته می‌شود. در سال‌های اخیر اما به‌دلیل همین تحریم‌ها و البته برخی ناکارآمدی‌ها، نقش ایران در مناسبات انرژی منطقه و جهانی دستخوش تغییر شد.  ایران بارها اعلام کرده با توجه به گسترش هزاران کیلومتر شبکه انتقال گاز در سطح کشور، آماده است افزون بر صادرات گاز، سوآپ گاز را نیز بویژه از شمال به جنوب و برعکس به کشورهای همسایه از طریق خط لوله و دیگر نقاط جهان از طریق احداث تأسیسات ال‌ان‌جی عملیاتی کند. درواقع ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و زیرساخت‌های موجود می‌تواند مطلوب‌ترین گزینه برای تجارت گاز باشد.  ایران با در اختیار داشتن ۱۸ درصد ذخایر گازی جهان، دومین کشور دارنده این منبع انرژی ارزشمند و دوستدار محیط‌زیست به‌ شمار می‌آید. ذخایر گازی ایران حدود ۳۲ هزار میلیارد مترمکعب برآورد شده که فاصله‌ای ۵ هزار میلیارد مترمکعبی با روسیه به‌ عنوان نخستین کشور دارنده ذخایر گاز جهان دارد.  سیاست قطعی کشور گسترش همکاری‌ها با کشورهای همسایه و راهبرد محوری وزارت نفت، همکاری با دیگر کشورها در حوزه انرژی است، ایران منابع و ذخایر گازی خوبی در خلیج‌فارس دارد که می‌تواند با یک همکاری سازنده و رو به جلو و با یک فرمول برد - برد کارهای خوبی انجام دهد. در شرایط کنونی ۲ قرارداد گازی با عراق داریم؛ نخست قرارداد صادرات گاز به بغداد است که در سال ۱۳۹۲ امضا شد و دیگری قرارداد صادرات گاز به بصره که در سال ۱۳۹۴ امضا شد. هر دو قرارداد اجرایی است و این کشور از مشتریان گاز ایران به‌ شمار می‌آید اما زمان اتمام قرارداد صادرات گاز ایران به عراق نزدیک است.  قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان نیز خردادماه ۱۳۸۸ و کمتر از ۲۰ روز مانده به برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری (۲۲ خردادماه ۱۳۸۸) با حضور محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت ایران و آصف‌علی زرداری همتای وقت پاکستانی‌اش به امضا رسید. روزی که این قرارداد امضا شد بیش از ۲ دهه از آغاز مذاکرات ایران برای صادرات گاز به هند و پاکستان موسوم به خط لوله صلح می‌گذشت. ۴ سال پس از امضای قرارداد و ۴ ماه مانده به یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در ۲۱ اسفندماه ۱۳۹۱ احمدی‌نژاد و آصف‌علی زرداری، همتای پاکستانی‌اش در چابهار به هم رسیدند و در نقطه صفر مرزی کلنگ آغاز عملیات ساخت خط لوله صادرات گاز ایران به پاکستان در خاک این کشور را بر زمین زدند، آن هم در شرایطی که ایران بیش از ۱۱۰۰ کیلومتر خط لوله ۵۶ اینچ را از عسلویه تا ایرانشهر احداث و عملیاتی کرده بود.  با وجود آنکه ایران با احداث ۱۱۰۰ کیلومتر خط لوله نشان داد عزمش برای صادرات گاز به این کشور جزم است اما طرف پاکستانی زیر فشارهای آمریکا و بعضی رقبای منطقه‌ای ایران از اجرای این قرارداد به بهانه نداشتن پول عقب کشید و این بهانه در دولت یازدهم و دوازدهم خریدار پیدا کرد، چنانکه در این دولت‌ها تلاشی برای اجرای این قرارداد انجام نشد و بازار گاز پاکستان در اختیار ال‌ان‌جی قرار گرفت. در واقع پاکستان برای پرداخت بهای ال‌ان‌جی و ال‌پی‌جی وارداتی پول داشت اما در ایران بعضا گفته می‌شد که این کشور برای پرداخت بهای گاز یا بند‌ بگیر یا بپرداز (Take or Pay) قرارداد پول ندارد.  همچنین قرارداد سوآپ گاز ترکمنستان از خاک ایران به مقصد آذربایجان روزهای نخست دی‌ماه ۱۴۰۰ وارد مرحله عملیاتی شد؛ قراردادی که برخی حجم آن را قابل توجه نمی‌دانند و معتقدند تأثیری در صادرات گاز ندارد و برخی دیگر از آن دفاع کردند. مهران امیرمعینی، معاون بازاریابی و عملیات گاز معتقد است این نخستین پروژه صادرات گاز یا سوآپ گازی ما نیست اما از دید تجارت گاز هر فعالیتی که به ایجاد درآمد هرچند اندک برای کشور منجر شود گام مثبتی است. در امضای این قرارداد چیزی که مهم‌تر است و کمتر به آن توجه شده، «تجارت» است.  به گفته مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، کشورهایی که اکنون با آنها ارتباط زیرساختی وجود ندارد، به ۲دسته تقسیم می‌شوند؛ نخست کشورهایی که شبکه زیرساخت خطوط لوله برای انتقال گاز به آن کشورها طراحی شده، مانند پاکستان و تا حدودی افغانستان و عمان که درباره این کشورها تلاش داریم زمینه اجرایی شدن این پروژه‌های طراحی‌شده فراهم و قرارداد گازی مربوطه، امضا و اجرا شود. درباره دیگر کشورهای همسایه هم که کار چندانی انجام نشده و خطوط لوله‌ای طراحی نشده است، تلاش می‌شود زمینه‌های نزدیکی با این کشورها برای تعریف پروژه‌های مشترک فراهم شود.  موضوع صادرات گاز ایران به اروپا نیز از اوایل دهه ۸۰ شمسی به‌تدریج در ایران مطرح شد و در دولت‌های مختلف همواره یکی از موارد مورد مذاکره با کشورهای اروپایی بود. سوییس، فرانسه، ایتالیا، آلمان و... همواره خواهان گاز ایران بودند اما این مذاکرات هیچ‌گاه به قرارداد منجر نشد و گاز ایران به اروپا نرسید.  چند دهه آینده دهه‌های طلایی برای گاز شناخته شده و از آن به بعد گاز ممکن است سوخت مطلوب نباشد، بنابراین کشورهای دارای منابع گاز حداکثر تلاش را برای استخراج و صادرات گاز خواهند کرد و این یک فرصت برای توسعه صادرات و تولید گاز ایران است.