انتخابات فرانسه نقطه پايان دوقطبي سياسي جمهوري پنجم

در فاصله زماني كوتاه باقيمانده تا برگزاري دور اول انتخابات رياست‌جمهوري فرانسه در بيست‌ويكم فروردين‌ماه و در حالي كه به نظر مي‌رسد شرايط داخلي، اروپايي و بين‌المللي جاري بيش از هر زمان ديگري زمينه انتخاب مجدد آقاي امانوئل مكرون رييس‌جمهور فعلي فرانسه را از ميان كانديداهاي موجود با اما و اگرهايي مساعد‌تر ساخته است، چشم‌انداز و افق دوقطبي سياسي و سنتي دوران جمهوري پنجم متشكل از سوسياليسم و ليبراليسم در فرانسه آشكارتر از هر دوره ديگري در حال افول و غروب خود است.
 اگرچه جرقه‌هاي اوليه اين رخداد در انتخابات رياست‌جمهوري سال ۲۰۱۷ فرانسه و پس از پيروزي آقاي مكرون، با وارد آمدن ضربات اوليه فروپاشي حزب سوسياليست فرانسه و جدا شدن كانديداهاي جناح راست (ليبرال) از زادگاه خود زده شد، ليكن پيروزي آقاي مكرون در آن دوره، شوك بزرگي در حيات سياسي فرانسه پس از جنگ جهاني دوم و بازيافت دموكراسي در جمهوري پنجم ايجاد كرد.  آقاي مكرون سياستمداري جوان از حزب سوسياليست و وزير اقتصاد دولت آقاي فرانسوا اولاند رييس‌جمهور سوسياليست وقت فرانسه، با جدايي از حزب زادگاه سياسي خود و گردهم آوردن شخصيت‌هايي از دو جناح سوسياليست و ليبرال در مجموعه جديد التاسيس «حزب جمهوري در حركت»، فرانسه را رو در روي انتخاب جديدي در روند سياسي خود قرار داد كه در نظر داشت تاريخ‌ساز و تحول‌آفرين باشد، كه نتيجه مورد نظر وي را به همراه نياورد.  آقاي مكرون ضمن بر هم زدن معادله قديمي بازي دو حزبي سنتي اين كشور يعني سوسياليست‌ها و گليست‌ها، محوري را تحت عنوان سازماندهي«ايدئولوژي مبتني بر دوگانگي محافظه‌كار – پيشرو»، ابداع نمود كه طي پنج سال حكومت و به‌رغم تمامي تلاش‌ها و ابتكارات به خرج داده شده، محيط اجتماعي - سياسي فرانسه ظرفيت پذيراي آن را از خود نشان نداد.  به زعم بسياري از ناظران تحولات سياسي - داخلي فرانسه نشات‌گرفته از انتخابات رياست‌جمهوري اين كشور، انتخابات جاري فرانسه صحنه آخرين كارزار چهره‌هاي بسيار شناخته‌شده دوران مبارزات انتخاباتي گذشته و حال فرانسه كه كمتر به وابستگي‌هاي سياسي - حزبي آنها مي‌توان استناد نمود، است. در درجه اول خانم مارين لوپن كانديداي حزب راست افراطي و هماورد شكست‌خورده در دور دوم انتخابات رياست‌جمهوري سال ۲۰۱۷ در مقابل آقاي مكرون است كه براي سومين بار كانديداي رياست‌جمهوري شده و خود را در معرض آزمايش قرار داده است.   آقاي ژان لوك ملا نشون كمونيست سابق و كانديدا  ي«چپ‌هاي راديكال» به احتمال فراوان آخرين باري خواهد بود كه مبارزه انتخاباتي خود را براي رياست‌جمهوري در شرايط تحول سياسي فعلي فرانسه در حال گذار به سر انجام مي‌رساند.  و بالاخره آقاي امانوئل مكرون رييس‌جمهور فعلي در تلاش براي توفيق در مسيري است كه دو رييس‌جمهور قبل از وي در فرانسه آقايان ساركوزي و فرانسوا اولاند از انتخاب براي بار دور دوم رياست‌جمهوري خود ناكام بودند. لازم به يادآوري است كه فرانسوا ميتران شخصيت كاريزماي حزب سوسياليست فرانسه و آقاي ژاك شيراك رييس گليست‌هاي اين كشور در دهه‌هاي گذشته و از اوايل سال ۱۹۸۰ تا اواسط سال 2000 هر كدام با دو نوبت رياست‌جمهوري در مجموع بيش از يك ربع قرن در كاخ اليزه و از سوي احزاب سياسي خود، بر مقدرات فرانسويان حاكميت نمودند. البته در اين بين شخصيت كاريزماي ديگري به نام آقاي اريك زمور نيز جلب نظر مي‌كند كه در جناح راست افراطي در مقابل خانم مارين لوپن قرار دارد، هرچند نظرسنجي‌ها حكايت از فاصله قابل توجه وي نزد افكار عمومي در رقابت با خانم لوپن دارد و به همين دليل از شانس كمتري براي صعود به دور دوم انتخابات برخوردار است. ضمنا بر پايه همين منابع و نظرسنجي‌هاي انجام‌گرفته، ميزان مقبوليت آقاي زمور، حتي از آقاي ملا نشون هم بسيار كمتر است.  لذا شرايط كنوني صحنه انتخابات رياست‌جمهوري فرانسه، عمدتا تحت‌تاثير حضور سه شخصيت داراي ظرفيت بالقوه براي رسيدن به دور دوم انتخابات در اوايل ارديبهشت ماه است و نتيجتا ساير كانديداهاي عمدتا متعلق به احزاب كوچك‌تر از ظرفيت چنداني در نزد افكار عمومي براي صعود به دور دوم انتخابات برخوردار نيستند.  ژان لوك ملانشون در حالي كه نمايندگي گروهك‌هاي چپ جديد را كه از  خاكستر سوسيال دموكراسي در فرانسه‌ زاده شده‌اند، يدك مي‌كشد، «جنبش فرانسه نافرمان» را در سال ۲۰۱۶ متشكل از طرفداران محيط زيست و اكولوژيست‌ها و همچنين «پوپوليست‌هاي چت فرانسه» كه با جدايي از طبقه ليبرال حزب سوسياليست فرانسه، زاييده شده در دوران فرانسوا ميتران، پايه‌گذاري كرده است. ديدگاه‌ها و نظرات آقاي ملانشون مبتني بر «پوپوليسم چپ» در نگرشي معني‌دار و مبارزه‌جويانه به هژموني اجتماعي و فعاليت‌هاي جمعي بوده و خود را نماينده و كانديداي «اقليت‌هاي محروم و غيربرخوردار و دورماندگان از عدالت اجتماعي» قلمداد مي‌كند. در مقابل خانم مارين لوپن بر «تغييرات زودهنگام و بطئي» براي وضعيت و شرايط بخش وسيعي از جامعه «حاشيه مرزهاي راست محافظه‌كار و اولترا ملي‌گرا» تاكيد دارد. بر پايه اميال و آرمان‌هاي مورد نظر وي، حركت تدريجي خانم مارين لوپن روياي رياست‌جمهوري فرانسه را در سر مي‌پروراند كه اگر اين اتفاق كه محتمل هم نيست رخ دهد به معني تغيير اساسي در زندگي سياسي فرانسوي‌ها و تحميل هزينه سنگين اجتماعي سياسي را به همراه دارد. و سرانجام آقاي امانوئل ماكرون رييس‌جمهور فعلي فرانسه مطرح است كه از ابتداي مبارزات انتخاباتي سال ۲۰۱۷ بر «ملغمه‌اي «تحت پوشش» هماهنگي بين ليبراليسم و حاكميت مستقل» تاكيد داشته و به قول برخي ناظران تحولات سياسي - انتخاباتي فرانسه وي را تبديل به چهره اصلي «مركزگراي راست» فرانسه كرده است و با اين حركت درصدد گره زدن خود با ايده و تفكر «نافرجام» ژيسكاردستن رييس‌جمهور پيشين و فقيد فرانسه است كه خواستار يكپارچگي و متحد ساختن «حساسيت‌هاي» گوناگون جناح راست فرانسه بود و سرانجام به يك «خودراي مستبد ليبرال» تبديل و بالاخره هم با سنت جمهوري‌خواهي فرانسه به يك‌باره قطع ارتباط كرد.  در نتيجه چنانچه بر پايه اين برداشت حركت كنيم، انتخابات آتي فرانسه بيانگر تصويري از عمق دگرگوني در شرف وقوع در جامعه فرانسه معاصر است كه سه جناح در حال رقابت «محافظه‌كار اولترا ملي»، «پوپوليسم چپ» و «ليبراليزم خودراي و مستبد» قصد پر كردن شكاف تدريجي ايجاد شده بين «راست جمهوري‌خواه لاييك» و «چپ سوسيال دموكرات» را دارند كه روزگاري به «همزيستي» با احزاب مخالف براي حكومت كردن در جمهوري پنجم فرانسه هم تن داده بود و به هر تقدير فضاي جديد مي‌بايد به‌طور قطع در آينده سياسي فرانسه در اروپا و فضاي بين‌المللي در دهه‌هاي آتي مورد ملاحظه قرار گيرد.