چرا باید به غرب بی‌اعتماد بود؟

ایران به غرب بی‌اعتماد است و بر مذاکرات مشروط با نتیجه متوازن تأکید دارد. این رویکرد ایران بر بنیاد رفتار عمل‌گرایانه استوار است که بخش عمده آن نتیجه تجربه دیپلماسی عملی با غرب است. مروری بر روند ۱۲ ساله مذاکرات هسته‌ای و دقت در رفتار بازیگران غربی با دولت‌های مختلف در ایران می‌تواند به فهم منطق ایران در مذاکره با غرب کمک کند.

ایران در ۱۲ سال گذشته مذاکره با طیف‌های جمهوریخواه و دموکرات در امریکا و چپ‌گرا و راست‌گرا در اروپا را تجربه کرده است. شناخت رفتار جریان‌ها و چهره‌های مختلف غربی در مذاکرات گذشته می‌تواند دلیل اصرار ایران به مذاکرات مشروط را روشن کند. بررسی‌ها مؤید این است که رفتار طرف غربی در این دوره در چارچوب اصل بازی با عدد صفر بوده است. اوباما برجام را امضا، اما با تمدید قانون «داماتو» آن را نقض می‌کند و تا پایان دوره دولت روحانی به تعهدات عمل نمی‌کند. ترامپ توافق برجام را خلاف منافع امریکا معرفی می‌کند و از آن خارج و خواهان برجام جدید با سر موضوعات جدید می‌شود. بایدن که از او به عنوان جمع بین راهبرد اوباما و ترامپ یاد می‌شود، همزمان با دعوت به مذاکره برای احیای برجام، مطالبه‌گری فرابرجامی را مطرح می‌کند و بر حفظ تحریم‌ها و اعمال تحریم‌های جدید اصرار دارد؟!
از طرف ایران نیز پرونده مذاکرات، تجربه مدیریت جریان‌های مختلف اصلاحات (دولت خاتمی، مجلس اصلاحات، حسن روحانی، دبیرشورای عالی امنیت ملی (۱۳۸۴ - ۱۳۸۲)، جریان منتسب به اصولگرایی (احمدی‌نژاد، لاریجانی و جلیلی)، مدیریت دولت نیابتی تدبیر و امید (روحانی و ظریف) با اختیارات کامل و تصمیمات وسیع را با خود دارد. در این میان دولت روحانی بیشترین زمان را در اختیار داشت؛ دو سال در دوره خاتمی (۱۳۸۴ - ۱۳۸۲)، هشت سال کامل دوران ریاست جمهوری (۱۳۹۲-۱۴۰۰) یعنی به مدت ۱۰ سال مدیر ارشد تیم مذاکره‌کننده بودند و بیشترین فرصت و اختیارات را برای توافق داشتند. این در تاریخ دیپلماسی ایران بی‌سابقه است. به عبارتی دولت روحانی از نظر تعداد توافقنامه (سعدآباد، بروکسل، پاریس، ژنو ۵ و ۶، لوزان تا توافق نهایی برجام)، میزان امتیازدهی و شکست، رتبه نخست را دارد. تعلیق نقد غنی‌سازی، نسیه گشایش‌های اقتصادی


الف) دولت اصلاحات: دولت اصلاحات به ریاست خاتمی، (دوره بوش پسر) با مدیریت حسن روحانی با فراغت و گشاده‌دستی تمام سه توافقنامه بی‌سابقه (سعدآباد، تهران و پاریس) را با غرب منعقد می‌کند و به شکل یکجانبه، تعلیق غنی‌سازی اورانیوم به مدت دوساله را می‌پذیرد، یعنی درست تا پایان دولت اصلاحات و آغاز دولت جدید. نکته قابل تأمل اینکه هیچ توازنی میان تعهدات ایران با تعهدات طرف غربی در این توافقنامه‌ها وجود ندارد، بماند که غرب حتی به تعهدات حداقل هم عمل نکرد.
- در توافقنامه تهران (سعدآباد)، ۲۹ مهر۱۳۸۲، ایران در مقابل این جمله که اروپا از ارجاع پرونده هسته‌ای به شورای امنیت جلوگیری خواهد، توقف تزریق گاز به سانتریفیوژ‌های مرکز نطنز و بازرسی‌های گسترده از مراکز هسته‌ای را می‌پذیرد.
- در توافقنامه بروکسل (چهارم اسفند ماه ۱۳۸۲) خاتمی بدون هیچ پیش‌شرطی تعلیق ساخت قطعات یدکی سانتریفیوژ‌ها در نطنز و توقف ساخت و آزمایش سانتریفیوژ‌ها را می‌پذیرد.
- در توافقنامه پاریس (۲۴ آبان۱۳۸۳) در عوض تلاش اروپا برای پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی! ایران می‌پذیرد تمامی فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی و بازفرآوری (تولید، نصب، آزمایش، سرهم‌بندی، راه‌اندازی سانتریفیوژ‌های گازی و جداسازی پلوتونیوم) را متوقف کند!
دو سال دولت خاتمی به پایان می‌رسد و طرف غربی، موفق می‌شود به مدت دو سال فعالیت‌های هسته‌ای ایران را تعطیل کند. بدون اینکه توافقنامه را نهایی و به تعهدات حداقلی‌اش عمل کند و با بهره‌گیری از اصل خرید زمان، ادامه مذاکرات را به دولت بعدی در ایران منتقل می‌کند. خلاصه، غرب در دوران مدیریت خاتمی موفق می‌شود نهایت استفاده را ببرد و با ارتقای تدریجی مطالبات و عدم‌تعهدات دولت اصلاحات را در شطرنج مذاکرات مات کند. ایران ناچار شد، یک ماه مانده به پایان دوره خاتمی غنی‌سازی را از سر بگیرد. شورای امنیت (مارس۲۰۰۶) در دوره خاتمی با تعیین ضرب‌الاجل خواهان توقف مجدد فعالیت‌های هسته‌ای شد. ایران با این باخت، وارد دولت جدید می‌شود. تحریم ایران به بهانه‌های جدید
ب) دولت منتسب به اصولگرایان با ریاست احمدی‌نژاد، مقارن با دوران اوباما در امریکا، مذاکرات را در دستور کار قرار داد و متعهد شد در چارچوب یک جدول زمانی به سؤال‌ها و ابهامات آژانس پاسخ دهد. در این دوره مذاکرات ابتدا با محوریت علی لاریجانی و سپس با مدیریت جلیلی انجام شد.
- در دوره ۲۶ماهه مدیریت لاریجانی، غرب بدون توجه به توافقنامه‌های دوره خاتمی و از موضع طلبکار وارد شد و سه قطعنامه (۱۷۴۷و۱۶۹۶، ۱۷۳۷) را علیه ایران صادر کرد و علاوه بر ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، خواهان تعلیق فرایند و عملیات غنی‌سازی اورانیوم در ایران شد. تحریم‌های جدید به بهانه موضوعات جدید در حوزه فعالیت‌های تجاری، مالی، صنایع موشکی اعمال کرد و پرونده ایران را ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد برد.
- در دوره ۶۸ ماهه مدیریت جلیلی دو توافق در ژنو و تهران و بازرسی از تأسیسات فردو (زمان خاتمی تمرکز روی نطنز بود) با غرب منعقد شد. موافقت با پیشنهاد تبادل سوخت، (توافق ژنو) و موافقت برای مبادله اورانیوم با غلظت پایین با اورانیوم غنی‌شده به عنوان سوخت رآکتور تهران (توافق تهران) از جمله فعالیت‌ها در دوره جلیلی بود. در این دوره غرب به رغم توافق‌های انجام‌شده قبلی و در حالی که مذاکرات دو طرف در شهر‌های ژنو، بغداد، استانبول، مسکو و آلماتی در حال انجام بود، اقدام به صدور سه قطعنامه (۱۸۰۳، ۱۸۳۵و ۱۹۲۹) می‌کند و محدودیت‌های مالی علیه شرکت‌ها و افراد وابسته به سپاه پاسداران و سازمان انرژی اتمی را افزایش می‌دهد. ایران نیز با مشاهده نقض تعهدات و مطالبات فراهسته‌ای غرب، در مقابل تولید چرخه کامل سوخت هسته‌ای را در مقیاس آزمایشگاهی در سال ۲۰۰۶ اعلام می‌کند غنی‌سازی را به ۲۰ درصد و فراتر از آن می‌رساند و موفق می‌شود زمینه پیوستن ایران به کشور‌های عضو باشگاه اتمی را فراهم کند. مذاکره برای مذاکره
ج) دولت تدبیر و امید، با ریاست روحانی مصادف با دهمین سال مذاکرات ایران با غرب بود. ورود مجدد روحانی این بار در قامت رئیس‌جمهور در شرایطی بود که در طول ۱۰ سال قبل به دلیل کارشکنی غربی‌ها، مذاکرات نتیجه‌ای در برنداشت. روحانی با وجود اینکه تجربه تلخ ناکامی مدیریت مذاکرات دوساله (-۱۳۸۴، ۱۳۸۲) را داشت، در گام اول مذاکرات را تا سطح وزیرخارجه ارتقا داد و در نهایت اعتماد، مذاکره چندجانبه را تبدیل به مذاکره دوجانبه با امریکا کرد. مذاکرات فشرده‌ای- از نیویورک (۳۱شهریور ۱۳۹۲) تا ژنو (۲۳ مهرتا ۱۸ آبان ۱۳۹۲) و از ژنو تا لوزان (۲۹ آبان تا سوم آذر ۱۳۹۲) - را بدون در نظر گرفتن اصول و آداب دیپلماتیک، با شتاب در دستور کار قرار داد، در سفر به نیویورک، مذاکرات چندساعته را کلید زد و در آبان ۹۲ مذاکرات سه روزه ژنو ۵ را با حضور وزیرخارجه امریکا و مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا آغاز کرد. برای اولین بار، مذاکرات پنج‌ساعته بین وزیران خارجه امریکا و ایران برگزار شد. عطش تیم ایران برای توافق، با طرح گنجاندن تضمین امنیت اسرائیل در توافقنامه و با این جمله نتانیاهو که ما هیچ تعهدی به توافقنامه نخواهیم داشت، فروکش کرد. در این دوره نیز غرب با دبه سیاسی، بدون عمل به تعهدات، موفق شد زمان توافق را به تأخیر بیندازد و عملاً مذاکره برای توافق جای خود را به مذاکره برای مذاکره داد، اما با دستور روحانی مبنی بر ضرورت توافق به هر شکل در کوتاه‌ترین زمان ممکن، مذاکره‌کنندگان مجبور می‌شوند در عین ناکامی در ژنو ۵، مذاکرات ژنو ۶ را با سرعت در دستور کار قرار دهند. غرب که شتاب‌زدگی تیم ایران را برای توافق فهمیده بود، در نهایت مطالبه‌گری متن نهایی را به امضای طرفین می‌رساند و در عرض پنج روز طرفین اعلام کردند به توافق نهایی رسیده‌اند! البته همین توافق هم که به زعم تیم ایران پایان‌دهنده تمام اختلافات و تحریم‌ها تلقی می‌شد، از نظر غرب آغازی برای مذاکره جدید بر سر موضوعات جدید بود. به عقیده روحانی و ظریف هم این یک ظفر تاریخی بود. ادعا‌ها و تفسیر‌های غرب هم از نظر دولت فرافکنی غرب برای کاهش تألمات شکست و فروکاستن از فشار افکار عمومی تفسیر و تبلیغ می‌شد.
توهم پیروزی، روحانی را به این تلقی رساند که با «برجام» پرونده هسته‌ای بسته شد و بعد از توافق ژنو، سریعاً باید مذاکرات دوجانبه با امریکا برای حل مشکلات فی‌مابین آغاز شود و روابط دو کشور به حالت عادی برگردد، از این رو با دستور روحانی، مذاکرات دوجانبه در سطح کارشناسی میان نمایندگان ایران و امریکا در «لوزان سوئیس از ۲۹مارس ۲۰۱۵، (۱۵ فروردین ۱۳۹۴) با حضور رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، «ارنست مونیز» وزیر انرژی امریکا و هیئت‌های کارشناسی دو طرف آغاز شد، اما این تلقی هم سراب سیاسی بیش نبود.
طبق توافق برجام، در مقابل تعهدات گسترده‌ای که ایران داده و در همان گام اول نیز به همه آن‌ها جامه عمل پوشانده بود، غرب متعهد شد تمامی تحریم‌های ایران در حوزه اقتصادی، صنایع بالادستی و پایین‌دستی، بیمه و کشتیرانی، بانکی و انرژی را لغو کند، اما برخلاف گفته آقایان این تعهد غرب همزمان با توافق برجام نبود، بلکه در حوزه تسلیحاتی بازه زمانی پنج‌ساله را شامل می‌شد و درباره رفع تحریم‌ها و محدودیت‌های دیگر بازه زمانی ۱۰-۱۵ سال قید شده بود، یعنی به ۱۵ سال بعد از توافق موکول شده بود. در یک حساب ساده ریاضی، یعنی هشت سال روحانی که مذاکره بود، هشت سال دولت رئیسی و دو سال از دولت بعد از رئیسی هم تحریم‌ها ادامه خواهد داشت؟! باز برد- برد با این تعریف از عجایب تاریخ دیپلماسی جهان است.
* کارشناس مسائل بین‌الملل