کیکاوس پورایوبی نمایش بزهکاری‌های نهفته

اخیرا بیلبوردهای رنگارنگی در سطح شهر مشاهده می‌شود که بیننده با مشاهده آن یاد این قصیده معروف عمان سامانی می‌افتد: من از مفصّل این نکته مجملی گفتم، تو خود حدیثی مفصل بخوان از این مجمل.
فارغ از ظاهر فریبنده بنر، در عمق این نمایش تراژدی هدفی دنبال می‌شود که نشانگر ریزش وجدان فردیست که در‌ گام نخست انسان را آشفته و فضای عمومی را در هم می‌ریزد. تیتر بیلبوردها با این ادبیات به نگارش درآمده است: گوشی موبایل‌تان را در ازای چند هزار تومان، در برابر هر سرقتی بیمه می‌کنیم. تصورتان صحیح است، امکان دارد یک گوشی موبایل هوشمند با توجه به نوع، برند، میزان کارکرد و... چندین میلیون تومان قیمت داشته باشد و بالعکس آن ممکن است حتی یک میلیون تومان هم ارزش نداشته باشد، آن کسی که با سرعتی رعد آسا در یک لحظه آنی از دست رهگذری بی‌خبر از اطراف، گوشی موبایلش را به راحتی می‌قاپد، قطعا میزان قیمت آن را در آن زمان شاید نداند.
اینجاست که می‌توان نتیجه‌گیری کرد میزان فقر اجتماعی تناسبی عجیب با نوع بزهکاری دارد هر چقدر دامنه فقر افزایش یابد به همان میزان بزه بالا می‌رود و نوع جرم از سرقت کالاهای لوکس و پیشرفته به کالاهایی با قیمت پایین و مصرفی تنزل پیدا می‌کند که آهسته آهسته به مواد خوراکی و قوت لایموت ختم می‌شود. اصطلاحی که جامعه‌شناسان برای توصیف این نوع بزهکاری بیان می‌کنند جنون دزدی است، هر چند جنون دزدی عوامل گوناگونی دارد ولی پدیده‌های کم اهمیتی که مورد تعرض و سرقت قرار می‌گیرند را نیز شامل می‌شود، از طرف دیگر اعلام پرفورمنس آن بصورت رسمی در سطح شهر، تبلیغات بزهکاری و ضد ارزشی است که صرفا نه تنها کمکی به این اوضاع آشفته جامعه نمی‌کند و محافظتی از مال باختگان ایجاد نمی‌‌شود بلکه بنزینی بر آتش عریان نابهنجاری‌های خُرد اجتماعی می‌ریزد تا مسئله بصورت ریشه‌ای بررسی و مداوا نشود.
در این زمینه فضای مجازی باید آگاهی لازم را برای افکار عمومی ایجاد کند که برای کسب پول و درآمد، موسسات و نهادهای رسمی و غیر رسمی مجاز نمی‌باشند نوع بزهکاری‌های نهفته در جامعه را در مقطعی که مشکلات مالی و اقتصادی بیداد می کند، در سطح شهر منتشر کنند. لازم است یادآوری شود عدم پخش و تبلیغ آن به معنی نادیده گرفتن ریشه‌های آن نیست که به بوته فراموشی سپرده شود تا چنین پدیده‌های زشتی گسترش پیدا کند.


رویکرد جامعه شناسی بزهکاری عمدتا بر نظریات امیل دورکیم استواراست، این نظریات عمدتا پیچیده هستند اما تاثیر آن ها در جرم شناسی و انحرافات اجتماعی غیر قابل انکار‌اند، براساس این نظریه همانطور که جرم پدیده طبیعی است و از فرهنگ، تمدن و فضاهای هر اجتماعی ناشی می‌شود، سیر تکاملی فرهنگ‌ها باعث می‌شود مفهوم بزه، نوع و کیفیت آن نیز دگرگون شود و تجددگرایی نیز در این میان نقش مهمی پیدا کند به همین علت این رویکرد در تعریف بزه به هنجارهای اجتماعی توجه می‌کند و عملی را جرم می‌داند که برخلاف هنجارهای جامعه باشد و احساسات و وجدان گروهی یا جمعی را متاثر کند. ملاحظه می‌شود که با پیشرفت تمدن نوع جرم و شکل و شمایل آن نیز تغییر پیدا کرده است و پذیرش آن در محیط‌های مختلف بکلی دگرگون شده است. رویکرد جمعی و فضای عمومی گاهی از مسائلی به ظاهر کوچک و غیر مهم ملتهب می‌شود لیکن این پدیده به نظر در نوع خود کوچک خوانده می‌شود اما سخت وجدان عمومی را می‌خراشد.
سنجه‌های ارزیابی نشان می‌دهد انجام بزهکاری در سنین ۱۸ تا ۲۵ سالگی به اوج خود می‌رسد، توجه داشته باشیم جامعه ایران هنوز یک جامعه جوان است و وارد دوران پیری نشده، بنابراین آموزش گزاره‌های نابهنجار و قرار گرفتن در گروه‌های پرخطر با تلنگری زبانه می‌کشد، برنامه ریزی مناسب که بیشتر رابطه معناداری با اشتغال دارد جوانان را از نابهنجاری موجود دور می‌کند.
مسئولیت دولت و جامعه است که با اجرای برنامه‌های مدون و اقتباس از شیوه‌های کشورهای توسعه یافته در مواجهه با نابهنجاری‌ اقدام لازم را انجام دهند.
خلاصه کلام، پدیده‌های ضد ارزش و ضد هنجار را در مسیر دیوارها و چهارراه‌های شهر برجسته نسازیم.