اخبار ویژه

    بلومبرگ: بایدن برای مهار قیمت نفت به توافق با ایران نیاز دارد عضو شورای روابط خارجی آمریکا خطاب به دولت بایدن تاکید کرد احیای توافق با ایران و آرامش دادن به بازار نفت از این طریق، هوشمندانه‌‌تر از سفر به عربستان و امارات است. در تلاشی بیهوده برای کاهش قیمت بنزین «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا با سفر به کشور‌های حاشیه خلیج فارس این خطر را افزایش داده که ایالات متحده را در منطقه‌ای که باید از آن خارج شود بیشتر درگیر کند. در این میان، احیای توافق هسته‌ای با ایران می‌تواند تصمیمی هوشمندانه‌تر باشد.  «اما اشفورد» که با اندیشکده «شورای آتلانتیک»هم همکاری می کند، در تحلیلی که خبرگزاری بلومبرگ منتشر کرده می نویسد: بعد از چند ماه گمانه زنی، کاخ سفید تایید کرد که سفر جو بایدن به خاورمیانه، شامل عربستان سعودی نیز می‌شود. این تصمیم، تصویری حیرت‌انگیز از بایدن است که در طول کمپین انتخاباتی خود وعده های دیگری می‌داد و موضوع قتل خاشقچی را محکوم می کرد. گزارش‌ها همچنین حاکی از آن است که آمریکا در آستانه امضای یک پیمان امنیتی جدید با امارات متحده عربی است.  البته عربستان سعودی به لطف تولید نفت جایگاه منحصر به فردی در اقتصاد جهانی دارد و آمریکا نمی‌تواند و نباید تمام روابط خود را با ریاض قطع کند. مشکل بزرگ‌تر آن است که این موضوع برای حمایت از منافع ایالات متحده کمک چندانی نمی‌کند در حالی که به طور بالقوه واشنگتن را به تعهدات جدید در منطقه ملزم می‌سازد. بارز ترین مزیت، ظرفیت سعودی‌ها برای پمپاژ نفت بیشتر به بازار‌های جهانی است. دولت هم‌چنین پیشنهاد کرده که سفر بایدن توافق ابراهیم را بیشتر تقویت کند و شاید به عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل منجر شود و تضمین کند که کشور‌های منطقه جبهه موثرتری علیه ایران تشکیل دهند. با این وجود، هر دو تغییر، پیشتر بدون دخالت ایالات متحده در حال انجام بودند. جدیدترین افزایش تولید که سازمان کشور‌های صادرکننده نفت در ۲ ژوئن با آن موافقت کرد صرفا برنامه‌های موجود را تسریع نمود و پیش بینی می‌شود که تنها  حدود ۲۰۰ هزار بشکه در روز به بازار اضافه کند. تغییر سیاست بایدن بدون شک ناشی از تمایل به انجام کاری در مورد قیمت گاز داخلی است. با این وجود، این رویکرد کمک چندانی به جریان انرژی نمی‌کند و در عوض او متحمل هزینه‌های استراتژیک قابل توجهی می‌شود. اما راه حل‌های بالقوه دیگری نیز وجود دارند. در نهایت، حل بن‌بست بر سر بازگشت دوباره آمریکا به توافق هسته‌ای ایران که منجر به لغو تحریم‌ها علیه تهران می‌شود و می‌تواند روزانه یک میلیون بشکه نفت را وارد بازار‌های جهانی کند با چشم‌اندازی که تولید نفت ایران افزایش می‌یابد. مانع اصلی احیای توافق هسته‌ای، خودداری بایدن از حذف نام سپاه پاسداران از فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی وزارت امور خارجه است. انجام این کار در کنگره نامطلوب قلمداد خواهد شد. با این وجود، این کار تاثیر عملی اندکی بر فعالیت‌های سپاه خواهد داشت. احیای توافق هسته‌ای، مزایایی را برای سیاست خارجی نیز به همراه خواهد داشت. مهم‌تر از همه، جلوگیری از یک جنگ احتمالی بین ایران و شرکای خاورمیانه‌ای آمریکا و یک مسابقه احتمالی تسلیحات هسته‌ای منطقه‌ای را به دنبال خواهد داشت. در نهایت، سیاست افزایش حمایت ایالات متحده از کشور‌های خلیج فارس یک سیاست واقع گرایانه کمتر زیرکانه و بیشتر یک قمار ناامیدانه برای بهبود قیمت نفت است.   قاتلان شهید بهشتی حامیان فتنه سبز بودند مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی ‌ادعا کرد: اگر بهشتی امروز در میان ما بود، در حصر بود(!) مسیح مهاجری در نشستی به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله دکتر بهشتی در کانون توحید گفت: مسائل مختلفی از ابعاد شخصیتی شهید بهشتی در محافل مختلف گفته می‌شد، ولی سراغ ندارم که درباره برخی از اقدامات عملی ایشان مطالبی گفته شده باشد. بنابراین بحث امروز نسبت به مطالب همیشگی متفاوت است و توجه کردن به آن اندکی حوصله می‌خواهد.وی گفت: شهید بهشتی سیدالشهدای انقلاب اسلامی ‌ایران بود. در زمینه برجستگی‌های شخصیتی شهید مظلوم بهشتی، من همیشه روی مظلومیت ایشان تأکید دارم به دو دلیل اول اینکه امام روی این موضوع تاکید داشتند و دوم اینکه کسانی که ایشان را به شهادت رساندند بزرگترین ظلم را در حق تاریخ کردند. مهاجری خاطرنشان کرد: پایه و اساس شخصیت معنوی آیت الله بهشتی را صداقت تشکیل می‌داد. ایشان هیچ چیزی را برتر از صداقت نمی‌دانست. آقای بهشتی هرگز دروغ را در هیچ زمینه و اندازه‌ای برنمی‌تابید. وی ابراز عقیده کرد: حالا که دروغ را به‌عنوان یک اصل می‌بینیم متوجه می‌شوم که آقای بهشتی چرا تا این اندازه روی صداقت تاکید می‌کردند. وی افزود: تدوین قانون اساسی یکی از اقدامات آقای بهشتی برای معرفی اسلام در تراز جهانی بود. ایشان معتقد بود که باید قانون اساسی به گونه‌ای باشد که سایر کشورها از آن الگو بگیرند. مسیح مهاجری گفت: اگر شهید بهشتی امروز در میان ما بود، در حصر بود برای اینکه مسائلی را که در کشور وجود دارد، برنمی‌تابید. درباره این سخنان آقای مهاجری گفتنی است شهید بهشتی از بن دندان به اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی ‌و اصل ولایت فقیه معتقد بود و جان گرامی ‌خویش را هم بر سر دفاع از این ارزش‌ها نهاد و حال آن که سران فتنه در اثر خیانت آشکار به این آرمان‌ها در حصر قرار گرفتند. فتنه سبز در سال 88 که توسط سران فتنه اداره می‌شد، تا به جایی پیش رفت که به امام و رهبری و ولایت فقیه و جمهوری اسلامی‌ و سپس ساحت امام حسین (ع) هتاکی کردند و با این وجود امثال موسوی با وقاحت، فتنه‌گران هتاک را مردمان خداجو نامیدند. آقای مهاجری در حالی تلویحا سنگ میرحسین موسوی را به سینه می‌زند، که خوش‌خدمتی‌های موسوی موجب شد ضدانقلاب و منافقین و گروهک‌های تروریستی به علاوه آمریکا و انگلیس و اسرائیل، علنی از او حمایت کنند. ننگ از این بالاتر که دشمنان اسلام و انقلاب از موسوی حمایت کردند و حال آن که همان‌ها سفارش‌دهندگان و مجریان دو عملیات ترور شخصیت و ترور فیزیکی شهید بهشتی بودند. آقای مهاجری به درستی از صداقت شهید بهشتی یاد می‌کند اما به روی خود نمی‌آورد که سران فتنه، سنگ بنای فتنه و آشوب‌انگیزی را بر دروغ تقلب در انتخابات گذاشتند؛ دروغی که خاتمی ‌در پستوها بارها تاکید کرد باور ندارد اما مصلحت هم نمی‌بیند علنی اعلام کند چون بخشی از حامیانشان در آن صورت ریزش می‌کنند! نهایتا این که آقای مهاجری بررسی کند و ببیند رویکردش کجا به انحراف رفته که  رسانه‌های معاند انقلاب و دشمنان مرام و منش شهید بهشتی، از برخی مواضع آقای مهاجری و روزنامه‌اش ابراز ذوق‌زدگی می‌کنند و مو به مو بازتاب می‌د‌هند؟!   آمریکا از ترس تلافی ایران خود را پشت اسرائیل پنهان می‌کند یک روزنامه صهیونیستی نوشت: نگرانی‌های آمریکا از ایران قابل درک و توجیه نیست. این بسیار زشت است که مقامات واشنگتن تلاش کنند پشت اسرائیل پنهان شوند و ما را مقصر بدانند.  روزنامه اسرائیل هیوم در تحلیلی به قلم ایال زیسر، استاد تاریخ دانشگاه تل‌آویو، مقامات آمریکا را به ترس در برابر ایران متهم کرد و نوشت: معلوم نیست که چرا هر بار که انفجاری در یکی از تاسیسات هسته‌ای ایران گزارش می‌شود یا یکی از مقامات سپاه در تهران ترور می‌شود، مقامات ارشد ناشناس در واشنگتن اعلام می‌کنند که آمریکا مسئول این عمل نبوده و احتمالا مسئولیت این ماجرا بر عهده اسرائیل است و اقدام انتقام‌جویانه ایران باید متوجه اسرائیل شود. در سال‌های اخیر شبه‌نظامیان طرفدار ایران در عراق هدف قرار گرفتند. مقامات ارشد آمریکایی که نگران بودند کسی در عراق یا ایران حساب این اقدام را از آنها تسویه کند و به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق حمله کند- کاری که ایرانی‌ها انجام می‌دهند - با عجله گفتند که اسرائیل پشت این حملات بوده است. هفته گذشته نیز همین اتفاق افتاد، زمانی که مقامات ناشناس پنتاگون گفتند اسرائیل بدون درخواست مجوز از آمریکا، علیه اهداف ایرانی عمل می‌کند. تنها یک مورد بود که آمریکایی‌ها عادت خود را ترک کردند و آن زمانی بود که خودشان فرمانده وقت سپاه قدس و مردی را که پشت سر پروژه گسترش ایران در منطقه ما بود، در ژانویه 2020 از میان برداشتند. آمریکایی‌ها معمولا در مقابل ایران با تردید و سازش رفتار می‌کنند. و به این ترتیب وقتی ایرانی‌ها در تابستان 2019 به تاسیسات نفتی عربستان و امارات حمله کردند، آمریکایی‌ها اصلا پاسخی ندادند. آنها با وجود اینکه این دو کشور متحدان نزدیک آمریکا هستند، پاسخی ندادند. حتی زمانی که پایگاه‌های ایالات متحده توسط فرستادگان ایران در منطقه مورد حمله قرار گرفت، پاسخ ایالات متحده ناچیز بود. ایالات متحده مهم‌ترین متحد اسرائیل است و به چند مقام ناشناس نباید اجازه داد دوستی و تعهد آمریکا به امنیت اسرائیل را زیر سؤال ببرند. با این وجود، چیزی مبهم و ناسالم در مورد این درزهای مکرر وجود دارد که القا می‌کند اسرائیل پشت تنش‌های منطقه‌ای است. نگرانی آمریکا در مورد ایران نه قابل درک است و نه قابل توجیه. ایران کشور بزرگ و مهمی است و نیازی به شروع جنگ بی‌جهت با آن نیست. اما در عین حال نیازی به اغراق در قدرت آن هم نیست. این ناشایست است که مقامات در واشنگتن همواره تلاش کنند پشت اسرائیل پنهان شوند و ما را مقصر بدانند.   بایدن امتیاز نمی‌دهد اما ایران کوتاه بیاید تا برجام احیا شود(!) روزنامه زنجیره‌ای آرمان ادعا کرد: مشکل اساسی در خود برجام نیست، بلکه شرایطی است که ترامپ ایجاد کرده است. این روزنامه نوشت: «برجام به عنوان یک توافقی که حلال مشکل‌ ما در سال ۲۰۱۵ بود و توانست به عنوان یک توافق تاثیرگذار در عرصه جهانی معضلی را از دوش ایران بردارد و شرایط کشور را از لحاظ اقتصادی بهتر کند‌، الان بعد از گذشت حدود ۸ سال به دلایلی که همه می‌دانیم به نفس افتاده و تلاش‌های یکی‌، دو سال اخیر هم ظاهرا با ناکامی مواجه شده و فعلا در یک حالت تعلیق اجباری یا انسداد به لحاظ انتظارات طرفین روبه‌رو هستیم. تا زمانی که این وضعیت ادامه دارد به نظر نمی‌رسد که راه‌حل کوتاه‌مدتی برای برون‌رفت از این وضعیت پیدا شود و بتوان برجام را احیا کرد. مشکل اساسی هم در خود برجام نیست. آن‌طور که گفته می‌شود در مذاکرات احیای برجام‌، آقای بایدن متعهد شد به برجام برگردد و ظاهرا اینکه به برجام ۲۰۱۵ برگردند‌، مشکلی وجود ندارد. مشکل شرایطی هست که بعد از خروج ترامپ از برجام و تحریم‌هایی که اعمال شده و شرایط سال ۲۰۱۵ را کلا تغییر داده. اما آنچه شنیده می‌شود و گزاره درستی هست اینکه مشکل اصلی احیای برجام فعلا در گرو مسئله سپاه پاسداران از یکطرف و تضمین‌ها از طرف آمریکاست که این دو مطالبه اصلی برای احیای برجام است. در مورد اولی آمریکایی‌ها رسما به ایران اطلاع داده‌اند که دولت آمریکا نمی‌تواند سپاه پاسداران را از فهرست گروه‌های تروریستی درآورد و تحریم‌ها را بردارد. در رابطه با تضمین‌ها مسئله ساده‌تر است و سازوکار و راهکارهایی برایش پیدا شده بوده هرچند جزئیات آن بیان نشده است. آخرین موضوعی که در رسانه‌ها مطرح می‌شود پیشنهاد ایران است که برای خروج از بن‌بست سپاه‌، قرارگاه خاتم‌الانبیاء را از لیست شرکت‌های تحریمی درآورند. آمریکایی‌ها ظاهرا با این مسئله موافقت نکردند‌، البته به صورت تحلیلی می‌توان گفت سپاه پاسداران اگر در لیست گروه‌های تروریستی قرار گرفته و یا قبل آن تحریم شده بوده‌، به دلیل فعالیت‌هایی بوده که در عرصه اقتصادی می‌توانست تولید ثروت کند. بنابراین انتظار اینکه آمریکایی‌ها بخواهند موافق لغو تحریم‌ها از قرارگاه خاتم‌الانبیاء باشند‌، بدون اینکه یک توافق سیاسی بین ایران و آمریکا به دست آید‌، به نظر می‌رسد که یک مقدار ضعیف است... ما در رابطه با مسئله احیای برجام نیازمند یک تصمیم سیاسی هستیم. البته دست بایدن هم از طرف کنگره‌، لابی صهیونیست‌ها بسته است. انتخابات کنگره را پیش رو دارد و حزب دموکرات در یک فضای کاملا لرزان قرار دارد و چنان‌که امتیازی به ایران دهد‌، ممکن است منجر به شکست دموکرات‌ها در انتخابات آتی بشود». اینکه نویسنده ادعا می‌کند مشکل از خود برجام نیست، یعنی چه؟ اگر برجام به شکل متوازن و روشن و همراه با اخذ ضمانت (و همزمانی در اجرای تدریجی تعهدات و قابل برگشت بودن تعهدات ایران) تنظیم شده بود. آیا امکان داشت از همان ماه‌های اول، به شکل پیوسته نقض شود؟ اتفاقا بخشی از تحریم‌ها، در همین دوره دولت اوباما تصویب و به اجرا گذاشته شد. ثانیا مقامات دولت آمریکایی برخلاف روایت تحریف‌آمیز روزنامه آرمان، نه خواستار بازگشت به برجام، بلکه دنبال برجام‌پلاس بودند و امتیازات فرابرجامی طلب می‌کردند. اکنون هم می‌گویند ایران برای اینکه از حداقل حقوق برجامی خود بهره‌مند شود، امتیازات فرابرجامی بدهد. بنابراین نویسنده چگونه ادعا می‌کند دولت بایدن در مذاکرات متعهد شد به برجام برگردد و مشکل صرفا، ناشی از شرایطی است که ترامپ به وجود آورد؟! سوم: منظور از «تصمیم سیاسی» چیست؟ واگذاری توانمندی نظامی و نفوذ منطقه‌ای؟ عدول از حقوق حداقلی و تضمین نشدن در برجام، با خریدن وعده‌های جدید و دادن امتیازهای تازه؟! چهارم؛ موضوع تضمین کجا حل شده و حال آنکه دولت آمریکا علنا پیغام می‌دهد نمی‌تواند از طرف کنگره یا دولت بعد تضمین بدهد؟ وقتی نویسنده می‌گوید: «بایدن در صورت امتیاز دادن به ایران در انتخابات کنگره شکست می‌خورد»، آیا معنایش غیر از این است که او به ایران، امتیاز جدی نخواهد داد؟ بنابراین روزنامه زنجیره‌ای در واقع، دعوت به چگونه توافقی می‌کند؟ پنجم؛ اگر قرار نیست آمریکا امتیاز حداقلی معتبر به ایران بدهد- که نویسنده بر این باور است - پس چرا همزمان در روزنامه زنجیره‌ای نسخه «تصمیم سیاسی»(کوتاه آمدن یکطرفه ایران) را می‌پیچد؟   مقامات امنیتی اسرائیل، برجام را بهتر از نبودن آن می‌دانند روزنامه یدیعوت آحارونوت به نقل از محافل صهیونیست نوشت: توافق هسته‌ای بد آمریکا با ایران، بهتر از نبود توافق است. «یدیعوت آحارونوت» اوضاع مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران را «بسیار پیچیده» خواند و به نقل از محافل امنیتی اسرائیل نوشت: برخلاف سیاست رسمی اسرائیل، مقامات بلندپایه اسرائیلی بیشتری توافق هسته‌ای برجام را تایید می‌کنند و یک توافق بد با ایران را بهتر از نبود توافق می‌دانند زیرا برای اسرائیل زمان می‌خرد. «یوسی یهوشوع» تحلیلگر نظامی روزنامه صهیونیست به نقل از محافل بلندپایه امنیتی این رژیم نوشت: در ارتباط با برنامه هسته‌ای ایران اوضاع بسیار پیچیده است و این امر به هیچ وجه به نفع ما نیست؛ به ویژه با توجه به اینکه ایران هم اکنون به پیشرفت زیادی قبل از ساخت مواد شکافت پذیر رسیده است. توافق هسته‌ای برجام خوب نبود اما خروج آمریکا از آن باعث سرعت گرفتن پیشرفت ایران در برنامه هسته‌ای شد. برخلاف سیاست رسمی اسرائیل، مقامات اسرائیلی ارشد بیشتری این توافق را تایید می‌کنند، زیرا هر توافق بدی که امکان به دست آوردن زمان و مقدمات گزینه نظامی مناسب برای حمله به ایران را فراهم کند، بهتر از عدم وجود یک توافق است. لیست مقاماتی که از توافق آمریکا با ایران حمایت می‌کنند، شامل سرلشکر آهارون حلیفا رئیس‌بخش اطلاعات نظامی (امان)، سرتیپ عمیت ساعر رئیس‌تیپ تحقیقات، اورن ستر سرتیپ امور راهبردی و سرلشکر تل‌کالمان رئیس‌واحد ایران است. بخش اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل هم اشاره می‌کند که ژنرال بنی گانتز وزیر امور امنیتی (وزیر جنگ) درک می‌کند که این گزینه برای اسرائیل بدی کمتری دارد.