اخبار ویژه

 
گزارش رادیو فردااز ناوگان پهپادی خطرناک ایران رسانه‌های بدنام آمریکایی که تا چند سال پیش ادعا می‌کردند پیشرفت‌های موشکی و پهپادی ایران «فتوشاپ» است، بر قدرتمندی تولیدات پهپادی کشورمان اعتراف کردند.
وبسایت رادیو فردا وابسته به سازمان سیا در گزارشی نوشت: اظهارات مقام آمریکایی درباره احتمال کاربُرد پهپادهای ساخت ایران از سوی روسیه در جنگ اوکراین، بسیاری را متعجب ساخت.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا، گفت که «اطلاعات ما حاکی از آن است که دولت ایران در حال آماده شدن برای انتقال صدها پهپاد، از جمله پهپادهای مسلح، در یک جدول زمان‌بندی تسریع‌شده به روسیه است».


تعجب از این جهت بود که آیا پهپادهای ساخت ایران از نظر فناوری و عملکرد آن قدر پیشرفته‌اند که به چشم روسیه بیایند و روسیه بخواهد از آنها در یک جنگ تمام‌عیار استفاده کند؟
روسیه فناوری ساخت پهپاد را از اسرائیل اخذ کرده است. به علاوه، در زنجیره تأمین قطعات پهپادهای ساخت خود، به شدت نیازمند قطعات وارداتی است و به نظر می‌آید تحریم‌های اعمال‌شده علیه روسیه، روند تأمین قطعات برای این پهپادها را به شدت دچار مشکل کرده و بعید است روسیه بتواند با تیراژ بالا پهپاد تولید کند.
از ابتدای جنگ، روسیه از چین خواسته بود تا در مورد برخی اقلام دفاعی از جمله پهپادها به مسکو کمک کند. اما به نظر می‌رسد که شرکت‌های چینی از بیم تحریم آمریکا و اروپا از همکاری با روسیه خودداری کرده‌اند.
دست روسیه خیلی باز نیست و از این رو ایران تنها انتخابی است که مسکو در تأمین پهپاد برای میدان جنگ اوکراین دارد.
ایران از حیث تنوع، یکی از متنوع‌ترین مجموعه‌های تولیدی پهپاد را دارد. انواع و اقسام پهپادهای شناسایی، هجومی و انتحاری از سوی ایران ساخته شده و در میدان‌های واقعی جنگ در سوریه، لبنان، فلسطین، عراق، یمن و همین طور کشورهای غیر از خاورمیانه مانند ونزوئلا و اتیوپی آزمایش شده و به کار رفته است.
حملات پر سر و صدایی مانند حمله به تأسیسات آرامکوی عربستان و سایر شهرهای این کشور و یا حمله به امارات متحده عربی، از جمله به بخشی از فرودگاه ابوظبی در اواسط ژانویه ۲۰۲۲، در کارنامه این پهپادها قرار دارد. این پهپادها حتی رکورد انهدام سامانه پاتریوت ارتش عربستان را دارند و اسرائیل هم آنها را به عنوان یکی از تهدیدهای بسیار جدی برای خود تلقی می‌کند.
این پهپادها ارزان هستند و کاربردشان هم راحت است. ایران آنها را به راحتی تمام تولید می‌کند و شماری از این پهپادها مسلح و انتحاری مانند شاهد-۱۲۹، ابابیل-۵، مهاجر-۶، و شاهد-۱۳۶ توانسته‌اند ارزش نظامی خود را اثبات کنند.
روسیه هم از نزدیک در جریان کاربرد این پهپادها بوده و در جریان جنگ داخلی سوریه، نیروهای ارتش روسیه بارها در کنار ارتش سوریه و نیز نیروهای ایرانی با این پهپادها کار کرده‌اند.
تصاویر منتشر شده از جنگ سوریه بارها نشان می‌داد که چگونه پهپادهای شناسایی ساخت ایران بر فراز ادلب یا حلب پرواز می‌کنند و سپس جنگنده‌های روسیه با بهره‌گیری از اطلاعات به دست آمده از این پهپادها، منطقه مورد نظرشان را بمباران کرده‌اند.
به نحوی مشابه، این پهپادها بارها اقدام به هدایت آتش توپخانه روسیه با مهمات هدایت‌شونده موسوم به «کراس نپول» به سمت مواضع معارضان دولت سوریه کردند.
برای روسیه، به دست آوردن تعداد زیادی پهپاد هجومی یا انتحاری مغتنم خواهد بود.
ایران ناوگان پهپادی بزرگی دارد و این ناوگان هم دارای ارزش نظامی قابل توجهی است. به علاوه هیچ منع قانونی در مورد صادرات تسلیحات از سوی ایران به روسیه طبق قطعنامه‌های شورای امنیت و حقوق بین‌المللی وجود ندارد. ادای منتقدان را در نیاورید 5 سال دبیر ستاد اقتصادی دولت بودید! دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی در دولت سابق در حالی درباره شرایط اقتصادی اظهار نگرانی می‌کند که دو بار حضور و مشورت وی در دولت‌های روحانی و هاشمی، به بدترین فجایع اقتصادی و رکوردهای تورمی دامن زد.
مسعود نیلی در دوره‌های مختلف مسئولیت‌های مهمی در دولت‌های مرحوم هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و حسن روحانی داشته است و همواره در بزنگاه‌های تاریخی مسئولیت خود را رها کرده است.
به گزارش روزنامه ایران، وی اخیراً در گفت‌و‌گویی اعلام کرده که زندگی برای مردم بسیار سخت‌تر خواهد شد و اقتصاد ایران در برابر شوک‌های وارده بی‌دفاع است.
در شرایطی مسعود نیلی از تورم مزمن و رشد نقدینگی بالای بلندمدت در کشور صحبت می‌کند که خود یکی از مدیران اقتصادی بوده است. وی پنج سال در یکی از حساس‌ترین پست‌های اقتصادی دولت تکیه زده بود و به‌دلیل نفوذ زیادی که در دولت داشت، توانست ایده‌های اقتصادی خود را اجرایی کند، اما همان‌گونه که بسیاری از کارشناسان پیش‌بینی می‌کردند به محض تغییر شرایط بیرونی و تصمیمی که در خارج از مرزهای اقتصاد ایران گرفته شد، شرایط درونی اقتصاد ایران نیز به هم ریخت و بر همین اساس نیلی استعفا داد.
در واقع بخش عمده شرایطی که اقتصاد ایران دچار آن شده زاییده تفکرات و اقدامات اشتباهی است که در زمان مسئولیت مسعود نیلی در کسوت یک مشاور ارشد اقتصادی اتخاذ شده است. بنابراین وی باید بدون فرافکنی و فرار به جلو مسئولیت و نقش خود را در این شرایط بپذیرد و به آن اقرار کند. اینکه تا چه حد سیاست‌های اشتباه دولت قبل در رشد نقدینگی و کسری بودجه و درنتیجه تورم مزمن و بالا نقش داشته است.
در مقابل باید گفت تمام آمار و گزارش‌های رسمی از مراجع رسمی نشان می‌دهد که اقدامات بسیار ارزشمند و بزرگی در جهت بهبود ریشه‌ای اقتصاد ایران انجام شده است و نویدبخش آینده‌ای به مراتب بهتر از سال‌های قبل است.
بر اساس گزارش بانک مرکزی رشد نقدینگی به‌عنوان مهم‌ترین عامل تأثیرگذار بر شاخص تورم و متغیری که مسعود نیلی روی آن تأکید ویژه‌ای دارد، پس از 9 سال در فروردین ماه امسال منفی شد. از ابتدای آغاز به کار دولت سیزدهم و بخصوص در فصل بهار امسال نیز متغیرهای پولی اقتصاد ایران مسیر خود را تغییر داده است.
آمار بانک مرکزی نشان می‌دهد که نرخ رشد نقدینگی در فروردین ماه امسال علاوه براینکه پس از 9 سال دوباره منفی شده، به کمترین سطح در ۱۶ ماه اخیر نیز رسیده است.
نتیجه اقدامات دولت جدید، کاهش سرعت رشد نقدینگی تا اردیبهشت ماه سال‌جاری بوده و انتظار می‌رود این روند تا پایان سال نیز تداوم داشته باشد. اتفاقی که باعث می‌شود در ماه‌های پیش رو با وجود اجرای سیاست مردمی‌سازی یارانه‌ها و رشد نرخ تورم در خرداد، به‌صورت پلکانی شاخص تورم رو به کاهش گذارد و نتایج مثبت آن درکنار اقتصاد ملی برای مردم نیز نمایان شود. از پادویی برای دولت ترامپ تا تبرئه بایدن و حمله به مجلس انقلابی متهم پرونده جعل نظرسنجی و فروش اطلاعات به بیگانگان می‌گوید؛ آقای روحانی به جای این که امروز از مصوبه هسته‌ای مجلس در آذر 1399
ابراز تأسف کند، همان موقع به پیشنهاد وی استعفا می‌داد.
روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم عباس عبدی نوشت: در روز عید غدیر‌، آقای روحانی در دیدار با همکاران خود در دولت سابق گفت که «‌ای کاش گرفتار مصوبه هسته‌ای مجلس نمی‌شدیم تا می‌توانستیم در اسفند ۱۳۹۹ برجام را احیا کنیم.» هرسیاستمداری که به گذشته نگاه می‌کند‌، از این‌ای کاش‌ها! فـراوان دارد. همه هنگامی که به تاریخ برمی گردیم‌، حسرت می‌خوریم که‌ ای‌کاش چنان می‌شد و چنین نمی‌شد. در بسیاری از موارد هم این‌ای کاش‌ها! از روی استیصال است و معلوم نیست که اگر محقق می‌شد‌، وضع جامعه بهتــر از این بود اگربدتر نبود. ولی در هر حال جامعه و سیاست را باای کاش! نمی‌توان فهم یادرست کرد. باید دید در همان زمان چه کاری می‌بایست انجام می‌شد که نشد. اجازه دهید به ۳ سال پیش برویم. پس از حوادث بسیار تاسف‌بار آبان ۱۳۹۸‌، از سوی نواصولگرایان حملات بسیار شدیدی علیه دولت روحانی سازماندهی واجراشد.در ۱۷ آذر ۱۳۹۸ یادداشتی با عنوان «ایده انتخابات زودرس» نوشتم و در بخشی از آن آمده بود که: «هیچ حکومت و دولتی حتی در شرایط عادی نیز نمی‌تواند و مجاز نیست که با این حد از تنش‌، مدیریت خود را تداوم دهد.در بیشتر نظامهای سیاسی شیوه‌هایی را برای چنین موقعیت‌هایی پیش‌بینی کرده‌اند. کسب رای اعتماد مجدددولت‌ها برای ادامه کار از این جمله است. یا انحلال پارلمان و رأی‌گیری دوباره یا استعفای نخست‌وزیر و رئیس‌دولت و... همه شیوه‌هایی برای عبور از وضعیت ناپایدار مدیریتی هستند. پس از اعتراضات اخیر‌، بعید است که از این پس دولت حتی قادر به اتخاذ تصمیمات جاری خود باشد‌، چه رسد به اینکه بخواهد تصمیمات مهم بگیرد.... راه‌حل ســوم انتخابات زودرس ریاست جمهوری است. انتخاباتی که می‌تواند همراه با انتخابات مجلس انجام شود.»
وی با بیان این که پس از روی کار آمدن مجلس جدید در خرداد 99 نیز خواستار استعفای روحانی شده بود، می‌نویسد: «باید از آقای روحانی پرسید؛ آیا فکر نمی‌کنید که بایک استعفای حرفه‌ای و نه لزوماً اعتراضی‌، می‌توانستیدمانع از سنگ‌اندازیهای بعدی نواصولگرایان علیه برجام شوید؟ و آیا در این صورت باز هم امروز در حسرت تصویب آن قانون بودید؟ پاسخ را نمی‌توان با قاطعیت گفت‌، ولی به نظرم با آغاز به نوشتن قانون هم می‌توانستید استعفا دهید تا مانع از تصویب چنین قانون زیانباری شوید.
درباره این نوشته روزنامه اعتماد چند موضوع را باید یادآور کرد. نخست این که زمزمه ضرورت استعفای روحانی و کناره‌گیری دولتش، بخشی از پروژه زنجیره‌ای بود که مزدوران دولت ترامپ، همزمان در عراق و لبنان برای ایجاد بی‌ثباتی و آشوب دنبال می‌کردند و اتفاقاً توانستند کشور را به کام ناآرامی و آشوب بکشانند. بنابراین هماهنگی عبدی با بعثی‌ها و بقایای داعش در عراق و عناصر بدنام مثل جعجع و جنبلاط قابل تأمل است.
ثانیاً نویسنده روزنامه زنجیره‌ای با موذی‌گری تلاش دارد تقصیر به سرانجام نرسیدن مذاکرات احیای برجام را متوجه مجلس انقلابی کند که قانون اقدام متقابل در برابر کارشکنی‌های آمریکا را تصویب کرد و آمریکا را با همه عهدشکنی‌ها و گردن‌کشی‌هایش تبرئه نماید.
آقای عبدی باید توضیح دهد که اگر عهدشکنی و کلاهبرداری و خباثت آمریکا در برجام قطعی است - که جای انکار ندارد، قطعی است- در مذاکرات دو سال اخیر، چه چیزی در پیشنهادهای طرف آمریکایی فرق کرده بود که بشود برمبنای آن توافق کرد: آیا پذیرفته بود که تحریم‌های دو برابر شده در پسابرجام را لغو کند تا ایران بتواند انتفاع پایدار اقتصادی داشته باشد؟ یا پذیرفته بود تضمین معتبری برای عدم تکرار کارشکنی و نقص توافق ارائه کند؟
اگر هیچ کدام این توقعات حداقلی ایران را نپذیرفته بود که واقعیت هم همین است، چرا امثال عبدی اصرار دارند آمریکا را تبرئه کنند و مجلس انقلابی را که خواستار اقدام متقابل و متوازن در اجرای تعهدات برجام شده، متهم سازند؟ سند درباره پادویی برای دستگاه تبلیغاتی آمریکا،
‌از این روشن‌تر؟! دولت در حمایت از تولیدناچار به قطع دست دلالان ‌بود ارز 4200 تومانی، ضد تولید در کشور عمل می‌کرد و دولت نمی‌توانست اصلاحات ضروری در این زمینه را به تأخیر بیندازد.
این ارزیابی را روزنامه «آفتاب یزد» از قول یونس ژائله، از فعالان اتاق بازرگانی منتشر کرد و نوشت: دولت برای نجات اقتصاد کشور، هیچ راهی جز جراحی اقتصادی نداشت.
با توجه به شرایط بد روز اقتصاد دیگر چاره‌ای پیش روی دولت نبود که جراحی اقتصادی را هر چه سریع‌تر اعمال کند.
یقین بدانید دستاوردهای این کار به زودی بر همه اقشار عیان خواهد شد.
حذف ارز دولتی باعث از بین رفتن واسطه‌ها و سوءاستفاده آن‌ها می‌شود و این امر کمک می‌کند که دولت با هوشیاری بیشتر به کارش ادامه دهد و به طور کامل روی اقتصاد متمرکز شود تا دست واسطه‌ها کوتاه شود و مردم بتوانند در رفاه بیشتری زندگی کنند.
دولت یا باید تولیدکنندگان را به حال خود رها می‌کرد و یا این که ارز دولتی را ساماندهی می‌کرد. واگذاری ارز 4200 تومانی در دولت قبل، ضربات جبران‌ناپذیری را به پیکر بازار و اقتصاد زد. اهدای این ارز، فقط دست دلال‌ها را در اقتصاد کشور زیاد کرد و ابداً کسانی که با در اختیار داشتن این ارز خرید کردند به مردم هیچ کمکی نکرد چرا که آن‌ها آمدند با قیمت کم خریدند و با قیمت روز بازار به مردم فروختند و این امر باعث شد کسانی که سرمایه‌دار هستند، سرمایه‌شان روز به روز بیشتر شود و افراد معمولی ضعیف شوند و قدرت خرید نداشته باشند.
ما در کشوری زندگی می‌کنیم که می‌توانیم در بسیاری از موارد تولیدکننده باشیم و واقعاً نیاز به این همه واردات نداریم هم از نظر پوشاک و هم خوراک کشوری هستیم که می‌توانیم نه تنها مصرف کشور را تولید کنیم که اتفاقاً حتماً پتانسیل صادرات هم داریم، چرا باید آنقدر به کشورهای دیگر وابسته برای واردات باشیم.
اگر مردم و فعالان اقتصادی بتوانند در عبور مقطع فعلی صبوری کنند، اقدام دولت می‌تواند ثبات و رونق را به بازار بدهد.