حلاوت مستندنگاری از دیدار بی تشریفات مردم با رهبر انقلاب

   «اتوبوس راه افتاد و خیلی زود از سنندج خارج شد. جاده ته درّه‌ای بود و اطراف همه کوه‌های سبز از چمن و گل. جا‌به‌جا گل‌های شقایق درآمده بودند و جلوه‌شان نمی‌گذاشت گل‌های سفید و آبی و زرد و... به چشم بیایند. بعضی جاها آن‌قدر شقایق زیاد بود که انگار کسی زخمی به دل کوه زده و خون، روی دامنش پراکنده». این‌ها سطرهایی از کتاب «همپای مسافر اردیبهشت»، گزارش مهدی قزلی از سفر تاریخی رهبر انقلاب به کردستان است. این کتاب که روزهای حضور آیت‌ا... خامنه‌ای از 22 تا 30 اردیبهشت ماه 88 را روایت می‌کند، در اردیبهشت امسال از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شد. مهدی قزلی که پیش از این، تجربه سفرنامه‌نویسی و مستندنگاری را در کتاب‌های «پنجره‌های تشنه» و «جای پای جلال» داشته، در «همپای مسافر اردیبهشت» هم توانسته یک گزارش شُسته و رُفته در 126 صفحه ارائه بدهد.در حالی که خواننده را در جریان اتفاقات و جزئیات سفر قرار می‌دهد، حواسش هم بوده که با توصیف‌های بیش از حد خسته‌اش نکند. از دیگر نویسنده‌هایی که تجربه مستندنگاری سفر رهبر انقلاب را داشته‌اند، می‌توان به رضا امیرخانی اشاره کرد که روایت سفر ایشان به سیستان و بلوچستان در سال 81 را در قالب کتاب «داستان سیستان» منتشر کرد.     در ادامه، گفت‌وگوی ما را با مهدی قزلی درباره مستندنگاری و چگونگی نگارش کتاب «همپای مسافر اردیبهشت» می‌خوانید.   مستندنگاری این سفر پیشنهاد خودتان بود یا به شما پیشنهاد شد؟ حضرت آقا قرار بود به کردستان بروند و من آن موقع در گروه مجلات همشهری بودم. این طور بود که گروه همشهری طرحی داده بود که در مجلات مختلفش درباره این سفر کاری انجام دهد، اما پذیرفته نشد. دوستان پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌ا... خامنه‌ای از میان اسامی، اسم من را دیده بودند و با توجه به سابقه آشنایی، با من تماس گرفتند و گفتند به این سفر بروم. من قرار بود در این سفر به گروه رسانه‌ای برای انجام دادن کارها کمک کنم. در سفر بودن و یادداشت برداشتن همانا و بعد از سفر هم مشغول نگارش شدن همان.   یادداشت‌ها را حین سفر می‌نوشتید یا فقط نکته‌برداری می‌کردید؟ هم می‌نوشتم و هم نکته‌برداری می‌کردم. چون سرعت سفر بالا بود، هر جا می‌شد، می‌نوشتم و هر جا نمی‌رسیدم، نکته‌برداری می‌کردم.   نوشته‌ها پیش از انتشار در قالب کتاب، جای دیگری هم منتشر شده بود؟ حجم کمی از مطالب ابتدای کتاب، بریده‌بریده در سایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب هم منتشر شده بود.   چرا بین سفر و انتشار کتاب این همه فاصله افتاد؟ درباره این فاصله افتادن ناشر باید توضیح دهد. من چند ماه بعد از سفر، متن کتاب را تحویل ناشر دادم.   در مدتی که از انتشار کتاب می‌گذرد، بازخوردی از مخاطبان داشته‌اید؟ خیلی‌ها از این که کتابی عمومی درباره رهبر انقلاب منتشر شده، خوشحال شده بودند. به هر حال ابراز لطف‌هایی بوده و منتظر نقدهای جدی هم هستم.   نکته‌ای از سفر هست که ننوشته باشید و با خودتان بگویید اگر نوشته بودم، بهتر بود؟ نه. نکته‌ اصلی و قطعی نبوده که جا بماند. چیزهایی بوده که یادم بیاید، ولی جزئی بوده و اصل ماجرا را نوشته‌ و تمام تلاشم را هم کرده‌ام که با صداقت بنویسم.     کدام بخش از 16 بخش کتاب بیشتر به دل خودتان نشسته‌است؟ دو بخش از کتاب برایم خیلی جذاب بود؛ یکی، همان لحظه ورود و استقبال در سنندج که خیلی باشکوه بود و هیجان داشت. دوم، کوه‌پیمایی آیت‌ا... خامنه‌ای در آبیدر. اوضاع امنیتی کردستان در آن روزها کمی متلاطم بود و نیروهای ضدانقلاب تحرک‌هایی داشتند. این کوه‌پیماییِ کم محافظ، نکته مهمی بود. دلیل دیگر جذاب بودن این بخش هم مواجهه بدون تشریفات رهبر انقلاب با مردم بود. خیلی از کسانی که آقا را دیده بودند، تصور نمی‌کردند که آن روز به کوه بیایند.   به نظر خودتان توانستید حال و هوای آن روزهای مردم کردستان را در کتاب منعکس کنید؟ این کتاب تنها 10 درصد از چیزی است که اتفاق افتاده است. چون به هر حال من نمی‌توانستم در همه جا حضور داشته باشم. تلاشم را کردم که جزئیات زیادی از سفر حضرت آقا و حضور مردم بیاورم. باید بگویم علاقه‌ام به این مردم از قبل بیشتر شد و پایدار. احساس خوبی از انسان بودن، مهمان‌نواز و گرم بودن و زلال بودن کردها به دست آوردم. این فرصتی بود برای من که 10، 12 روز در کنار مردم کردستان باشم و آن‌ها را بشناسم و این در یک شعف عمومی اتفاق افتاد. در آن روزها کل کردستان در یک حال خوب به سر می‌برد.   هشت قطعه عکس ضمیمه کتاب شده‌است؛ این پیشنهاد شما بود؟ این قسمت هنری کتاب و این شیوه ضمیمه شدن، لطف و زحمت آقای مجید زارع بود. چون کتاب مستندنگاری بود، حتماً باید عکس می‌داشت.   نویسنده در مستندنگاری باید به چه نکاتی توجه کند؟ مستندنگاری خوب، مستندنگاری فعال است و این‌که راوی به موضوع نزدیک باشد یا در آن حضور داشته باشد. من در بطن رویداد بودم و البته در بعضی از قسمت‌ها دور بودم. فرض کنید به من و شما که کار مطبوعاتی می‌کنیم، بگویند درباره سفر سال 88 رهبر انقلاب به کردستان گزارشی بنویسید. ما منابع را نگاه می‌کنیم و متنی را می‌نویسیم، ولی انصافاً این دو خیلی با هم تفاوت دارند. امیدوارم همه آن‌ها که کار مستندنگاری می‌کنند، به نحوی سوژه را انتخاب کنند که نزدیک‌ترین ارتباط با آن را داشته باشند. نکته بعدی توجه به جزئیات در موقعیت، فضا، ارتباطات و واکنش‌هاست.