روزنامه آرمان ملی
1401/05/23
«سایه» ات مستدام
علی رزاقی بهار روزنامهنگارتعجببرانگيز است که سايه اين فخر شعر و ادب پارسي نه اهل درس و مکتب بوده و نه هيچ تحصيلات آکادميکي داشته است و تا کلاس 11 بيشتر درس نخواند تا مسير زندگياش چيز ديگري باشد. او در نوجواني مدتي به کلاس خياطي، آشپزي، خراطي و منبتکاري رفت، به نوازندگي ويولون مشغول بود و حتي به سمت وزنهبرداري و کشتي رفت، مدتها کارمند کارخانه سيمان شد و به تلويزيون ملي رفت و براي خود نام و آوازهاي دست و پا کرد. همين شوريده حالي او بود که هوشنگ ابتهاج را چهرهاي چند وجهي کرد. علاوه بر شعر و شاعري، به موسيقي علاقهمند و مسلط بود، فعاليت سياسي ميکرد و کلامش اندوه عجيبي داشت؛ اندوهي که باعث شده بود شعر و لحن او مورد توجه بسياري از جوانان و ميانسالان دهههاي 50 و 60 قرار بگيرد. و در هر مناسبت و رويدادي قطعهاي از شعرهاي او با همان صداي جادويي و آرام گوشها را نوازش دهد. فلسفه زندگي ابتهاج يک باور منحصر به فرد بود. در عين رضايت از زندگي و عاشق آن بودن از مرگ هراسي نداشت. و زندگي را برابر با لذت شنيدن بتهون و صداي شجريان ميدانست. اين آدم فرهنگدوست و اهل فرهنگ اگرچه سالها زندگي در غربت را برگزيد اما بيشتر از هر شاعر معاصر ديگري در وطن مورد توجه و محبوب بود. شايد بدون اغراق او تا چند روز پيش محبوبترين چهره فرهنگي ايران بود و شايد يکي از آخرين بازماندگان نسل طلايي فرهنگ ايران از نسل محمدرضا شجريان، پرويز مشکاتيان، محمدرضا لطفي و... که قدرش آنطور که بايد دانسته نشد. سايه اين شاگرد نيما و رفيق شهريار، اخوان، محمدرضا شفيعي کدکني و... در شرايطي جهان را ترک کرد که سايه او هميشه بر شعر و هنر ايران زمين مستدام است.
سایر اخبار این روزنامه
سرنوشت خودرو درانتظار لوازم خانگی
مردی که با دردهایش هم ارتباط گرفت
بازخوانی آنفلوآنزای اسپانیایی در عصر کرونا
تحقق وعدهها عامل ترمیم اعتماد عمومی
کاهش تورم نسبت به گذشته
ادعای ترور بولتون و حمله به رشدی در آستانه توافق هستهای
نگران عادی شدن فقر باشیم
زمینه کودتای۲۸مرداد
فرودگاههاي کشور سنددار ميشوند
تن دردمند، جان گفتوگوگر
«سایه» ات مستدام