شوک استرا، سایه‌روشن «بی‌نشان» و پشت‌پای کیسینجر به اوکراین


 
 
 


رای پرونده استراماچونی صادر شد
محکومیت  45 میلیارد تومانی استقلال!
 
گروه ورزش/بالاخره و بعد از تعویق های چند باره، سرانجام رأی دادگاه CAS درباره پرونده آندره‌آ استراماچونی سرمربی ایتالیایی و سابق استقلال صادر شد و همان رأی که پیش از این توسط فیفا صادر شده بود، مورد تأیید قرار گرفت.هجدهم آذر سال 1398 بود که بعد از تعلل  مدیران وقت باشگاه استقلال برای جلب رضایت آندره‌آ استراماچونی، این مربی ایران را به مقصد ترکیه ترک کرد تا از این طریق به کشورش ایتالیا برود. دستیاران استراماچونی نیز همراه سرمربی ایتالیایی استقلال از ایران رفتند تا این آغازی باشد برای باز شدن یکی از پرونده های جدید و جنجالی فوتبال ایران. از همان زمان پایان این داستان معلوم بود و قرار نبود تغییری در سکانس های تکراری فوتبال ایران ببینیم! استرا شکایت کرد و فیفا به نفع این مربی ایتالیایی حکم داد و مدیران وقت استقلال هم برای زمان خریدن و البته فرار خودشان به دادگاه عالی ورزش شکایت کردند تا بار غرامت میلیاردی را به دوش وارثان خود بیندازند! همان طور هم شد و این بار هم داستان غم انگیز فوتبال ایران خط به خط تکرار شد. بعد از شکایت استراماچونی ابتدا در آبان سال 99 بود که فیفا با صدور رأی به سود استراماچونی، استقلال را محکوم به پرداخت یک میلیون و 300 هزار یورو کرد که آبی ها با بردن این رأی به دادگاه حکمیت ورزش خواستار کاهش مبلغ مذکور شدند و سرانجام نیز این رأی در دادگاه CAS مورد تأیید قرار گرفت.باشگاه استقلال با محکومیت در این پرونده که پیگیری آن به وکلای خارجی سپرده شده بود، علاوه بر مطالبات مربی ایتالیایی باید جریمه تاخیر بابت اعتراض به دادگاه CAS و همچنین حق‌الوکاله سنگینی را به وکلای خارجی پرداخت کند. براساس رای صادر شده، باشگاه استقلال ملزم به پرداخت مبلغی حدود یک میلیون و چهارصد هزار دلار است و باید دید مدیران فعلی باشگاه، چالشی را که از دوره‌های قبلی ایجاد شده چگونه پشت سر می‌گذارند. با احتساب قیمت یورو مسئولان باشگاه استقلال باید رقمی معادل 45 میلیارد تومان به سرمربی ایتالیایی پرداخت کنند.با توجه به این که استقلال به تازگی در بازار نقل و انتقالات حضور فعالی داشته بی تردید مدیران این تیم کار سختی برای تامین این مبلغ خواهند داشت. از سوی دیگر نپرداختن غرامت تایین شده در موعد مقرر می تواند حسابی برای باشگاه استقلال گران تمام شود و به همین دلیل تامین بودجه مورد نیاز برای پرداخت غرامت به استراماچونی در روزهای آینده اولویت اول و آخر آجورلو و همکارانش خواهد بود.
 
 
 
 
سایه‌روشن «بی‌نشان»
سریال جدید شبکه 3با بازی پرویز فلاحی‌پور، مجید واشقانی و مریم کاویانی، در قسمت‌های اولیه چه کیفیتی داشت؟
 مائده کاشیان  
 
با خروج ناگهانی سریال «آتش سرد» ساخته رضا ابوفاضلی از کنداکتور شبکه دو در آستانه پخش، دو مجموعه جدید دیگر تلویزیون یعنی «بی‌نشان» ساخته راما قویدل و «راز ناتمام» کاری از علی امانی به ترتیب از جمعه و شنبه روانه آنتن شبکه یک و سه شدند. سریال «راز ناتمام» ابتدا از زمان حال و پرداختن به ماجرای امنیتی قصه آغاز شد و برای ارزیابی آن زود است، اما قصه «بی‌نشان» از همان قسمت اول شروع شد و مخاطب در جریان فضای کل قصه و شخصیت‌ها قرار گرفت. در قسمت اول و دوم سریال جدید راما قویدل چه گذشت؟ قصه کنجکاوی‌برانگیز سریال «بی‌نشان» درباره «شهاب ادهم» سردبیر یک سایت خبری و خبرنگار پیش کسوت است که دغدغه مبارزه با فساد اقتصادی را دارد، به مشکلات اقتصادی مردم می‌پردازد و شخصیت درستکار و جسوری است. موازی با این موضوع، ماجرای ازدواج دختر «شهاب» با جوانی به نام «مسعود» که خانواده ثروتمندی دارد نیز روایت   و به چالش‌های این ازدواج پرداخته می‌شود. فعالیت‌های «شهاب» برای افشای فسادهای اقتصادی و از طرف دیگر نفوذ برادرزاده او به پشت پرده زندگی سلبریتی‌ها می‌تواند مخاطب عام تلویزیون را با خود همراه کند. مضاف بر این که پرداختن به فساد و رانت، هرچند بدون ذکر نام و نشانی، همواره جذابیت خاص خود را برای بیننده دارد که در این مورد نیز به نظر می‌رسد برگ برنده اصلی سریال تازه راما قویدل، همین موضوع است. لطمه شعار و مستقیم‌گویی به سریال یکی از ایرادهای مهم سریال «بی‌نشان»، انتقال حرف و پیام‌های قصه با شعار و به صورت کاملا رو و مستقیم است. این شعارزدگی و مستقیم‌گویی از نام خبرگزاری قصه یعنی «بیدارنیوز» گرفته تا دیالوگ‌ها و اتفاقات در اجزای مختلف سریال دیده می‌شود. در یکی از سکانس‌های قسمت اول، شخصیت «شهاب» سراغ خواهرزاده‌اش می رود که به دنبال اخبار زرد و افشاگری درباره سلبریتی‌هاست. او «متین» را نصیحت می‌کند، باید و نبایدهای پرداختن به این اخبار و راه و رسم کار برای «مردم» را به او می‌آموزد. نصیحت‌ها در دیالوگ‌های «متین» هم به شیوه دیگری ادامه پیدا می‌کند و او در پاسخ می‌گوید، هدفش این است که مردم از سلبریتی‌ها بت نسازند و هویت واقعی آن‌ها را بشناسند! طبیعتا مطرح کردن این موضوعات با شعار و به صورت مستقیم، جذابیت خاصی برای مخاطب ندارد. تصویر پرهیجان از خبرنگاری نقطه ضعف دیگر «بی‌نشان» تصویر غیرطبیعی از حرفه خبرنگاری است. «شهاب» به عنوان یک فرد کارکشته و باسابقه، بدون مستندات و مدارک کافی درباره منشأ ثروت اشخاص صحبت  و آنان را به استفاده از رانت متهم می‌کند. استقبال کاراکتر «شهاب» از دردسر و دادگاهی شدن، کار کردن تا دیروقت در تحریریه سایت به تنهایی نیز از مواردی است که کاراکتر او را به شخصیتی اغراق‌شده و غیرقابل باور تبدیل کرده است. در عین حال افشاگری‌های «شهاب» علیه رانت، واجد نوعی هیجان است که جذابیت‌هایی برای تماشاگر دارد. شخصیتی که البته برای مبارزه با فساد، هزینه می‌دهد و بازداشت می‌شود و می‌تواند به نوعی یک قهرمان در امر مبارزه با فساد اداری و اقتصادی لقب گیرد. این شخصیت مسئولیت سردبیری «بیدارنیوز» را برعهده دارد، اما در دو قسمت ابتدایی سریال دیدیم که بیشتر وظایف یک خبرنگار را انجام می‌دهد. تصویری که از خانواده «شهاب» نشان داده می‌شود نیز همراه با اغراق و کلیشه‌هاست. او در کنار همسر و دخترش زندگی خوبی دارد و مخاطب شاهد خانواده‌ای خوشبخت است که مدام با مهربانی و آرامش با یکدیگر صحبت می‌کنند. بازی متوسط بازیگران در چنین شرایطی و با وجود ایراداتی که درباره شخصیت‌پردازی کاراکترها وجود دارد، انتظار نمی‌رود بازیگران سریال نیز عملکرد عجیب و غریبی داشته باشند. به عنوان مثال، طبیعتا شعارزدگی شخصیت «شهاب» و رفتارهای غیرقابل باور این کاراکتر، روی بازی پرویز فلاحی‌پور بی‌تاثیر نخواهد بود، بنابراین نمی‌توان کار این بازیگر باسابقه در «بی‌نشان» را جزو بازی‌های خوب او به حساب آورد. کاراکتر مریم کاویانی نیز در نقش مادر مهربان و آرام خانواده، از تصویری که از نقش‌های او در ذهن مخاطب نقش بسته، دور نیست. نیلوفر پارسا و مجید واشقانی نیز نقش پیچیده و سختی نداشته‌اند بنابراین نمی‌توان بازی بازیگران سریال را امتیاز ویژه‌ای برای «بی‌نشان» دانست.             پشت پای کیسینجر به غرب گرایان اوکراینی  وزیر خارجه اسبق آمریکا و چهره سرشناس در روابط بین الملل، وعده عضویت اوکراین در ناتو را اشتباه دانست و گفت: کریمه و دونباس برای روسیه حفظ خواهد شد   گروه بین الملل-هنری کیسینجر که در ۹۸ سالگی همچنان به عنوان یک چهره اثرگذار بین‌المللی در رویدادهای مهم حاضر می‌شود، سال‌هاست که در خصوص بحران روسیه و اروپا بر سر اوکراین، تحلیل‌هایی ارائه می‌کند که باب طبع بسیاری از اوکراینی‌های ضدروسیه نیست. حالا که روسیه به اوکراین حمله کرده، مواضع هنری کیسینجر حتی بیش از گذشته خشم اوکراینی‌ها را بر می‌انگیزد. طی هفته های اخیر، هنری کیسینجر به نامی خبرساز در حوزه سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است. او به صراحت به اوکراینی ها توصیه کرده است تا با الحاق بخشی از خاک خود به روسیه موافقت کنند   در غیر این صورت، بحران اوکراین به مراتب غیرقابل کنترل تر از گذشته خواهد شد. کیسینجر که خود را سیاستمداری رئالیست می داند، قبلا گسترش ناتو به شرق را به مثابه نسخه ای راهبردی در حوزه سیاست خارجی کشورش می دانست اما طی سال های اخیر، درباره موفقیت آمیز بودن این طرح جنجالی هشدار داده است.حالا وزیر خارجه اسبق آمریکا که از سال 1973 تا1977 ریاست وزارت امور خارجه ایالات متحده را به‌عهده داشت، معتقد است گسترش ناتو باید در لهستان متوقف می‌شد و اوکراین می‌بایست در روابط روسیه و غرب جایگاهی را به‌دست می‌آورد که فنلاند تاکنون داشته است . کیسینجر این دیدگاه را در مصاحبه با روزنامه «وال استریت ژورنال» بیان کرد و در پاسخ به سؤالی دراین‌باره گفت: «من معتقد بودم که لهستان و همه کشورهایی که به‌طور مرسوم بخشی از تاریخ غرب بوده‌اند، به‌طور منطقی باید عضو ناتو باشند ولی درخصوص اوکراین، من از نقشی مانند فنلاند دفاع می‌کردم. این سیاست ناتو اشتباه بود که علایمی در خصوص احتمال عضویت اوکراین ارسال کرد و نگرانی‌های امنیتی ابرازشده از سوی ولادیمیر پوتین را جدی نگرفت که اگر می گرفت  بحران کنونی در اوکراین به‌وجود نیامده بود.» این سیاستمدار کهنه‌کار آمریکایی یادآور شد که کشور اوکراین مجموعه‌ای از سرزمین‌هایی است که مردم آن ها به‌سمت روسیه تمایل دارند و مسکو نیز از لحاظ تاریخی آن‌ها را متعلق به خود می‌داند، اگرچه «بعضی از اوکراینی‌ها» با این مسئله موافق نیستند، با این حال، وزیر خارجه اسبق آمریکا معتقد است که در نتیجه حمله نظامی روسیه به اوکراین، وضعیت تغییر کرده است. به‌گفته کیسینجر، در پایان مناقشه کنونی در اوکراین نیز به‌احتمال زیاد «کریمه و منطقه دونباس» برای روسیه حفظ خواهد شد. هنری کیسینجر در بخش دیگری از این مصاحبه ابراز عقیده کرد که ایالات متحده در آستانه جنگ با روسیه و چین بر سر مسائلی قرار گرفته است که تا حدودی خود واشنگتن، بدون آن که تصوری از این که چگونه پایان خواهد یافت یا به کجا خواهید انجامید، ایجاد کرده است. بدون شک اظهارات اخیر کیسینجر(فارغ از ماهیت و محتوای آن) حکایت از نگاه ابزاری مطلق آمریکا به غرب گرایان اوکراینی دارد. به عبارت بهتر، آن چه اوکراینی ها را در قبال مواضع کیسینجر دلسرد و ناراضی کرده، مربوط به قربانی ساختن غرب گرایان اوکراینی در مسیر نگاه های تئوریک و امنیتی آمریکا به تحولات جاری در حوزه روابط بین الملل است. غرب گرایان اوکراینی از جمله زلنسکی رئیس جمهور این کشور طی سال های گذشته با بازی در زمین کاخ سفید و اتحادیه اروپا، کشورشان را به یک «زمین جنگ» تبدیل کردند. اکنون ثمره این جنگ، چیزی جز تبدیل شدن بسیاری از شهرهای اوکراین به زمین سوخته نیست. فراتر از آن، اوکراین نیز تا این لحظه به عضویت ناتو و اتحادیه اروپا در نیامده و در آینده نیز بعید است چنین اتفاقی رخ دهد. اما بر اساس نگاه کیسینجر، اکنون اوکراینی ها باید برای جبران خطای استراتژیک غرب، از قسمتی از خاک خود نیز صرف نظر کنند.