افزایش امید برای توافق هسته‌ای

حسن بهشتی پور تحلیلگر مسائل بین‌الملل  
 
 
***


ما از 23 مرداد سال 1381 که منافقين يک کنفرانس مطبوعاتي در هتلي در واشنگتن گذاشتند، تا امروز 20 سال دقيقا از اين موضوع مي‌گذرد و ايران را با پرونده‌سازي‌هايي که اسرائيل، آمريکا، انگليس با کمک فرانسه و آلمان انجام دادند، دچار مشکلات متعدد کردند. بنابراين هر کسي که مذاکره مي‌کند از طرف جمهوري اسلامي ايران است و معتقدم که به دور از اينکه اختلاف نظر سياسي داشته باشيم يا نداشته باشيم، هر ايراني بايد از کساني که در صحنه مذاکره هستند، حمايت کند. اما به هر حال از لحاظ فني و تخصصي آن نکاتي که به نظرمان مي‌رسد را بايد يادآور شويم که ان شاءا... بشود به يک توافق خوب و قابل اجرا دست پيدا کنيم. درباره اشاره آقاي باقري با توافقي که با روسيه انجام شده، واقعيت اين است که اولا اين توافق در حد يک تفاهمنامه است و حتي به يک موافقتنامه نرسيده است. نکته مهم ديگر اين است که تحت تاثير جنگي بوده که روسيه در اوکراين به راه انداخته و تحريم‌هاي شديدي که عليه روسيه اعمال شده. بنابراين درست است که سياست دولت سيزدهم به خوبي مبني بر نزديک شدن به همسايگان است و دارد اين سياست در کل پيش مي‌رود، اما توافقي که با روسيه به دست آمد، بيشتر تحت تاثير جنگ روسيه در اوکراين و تحريم‌هاي بين‌المللي بوده است. نکته‌اي که ايشان به درستي اشاره کرد، بحث تماس با آقاي شمخاني و هماهنگي که با آقاي اسلامي انجام شده، است که توانسته‌اند کمتر از يکساعت گاز اگزوفلورايد را به پانصد سانتريفيوژ تزريق کنند. اما اين ناشي از چه بوده است؟ برخلاف تبليغاتي که گفته مي‌شد صنعت هسته‌اي ايران نابود شد، اما صنعت هسته‌اي ايران به رشدو نمو خود ادامه داده و توانسته به طرز موفقيت‌آميزي سانتريفيوژهاي نو و جديدي را وارد مدار کند. موضوع ضرب الاجلي که 11 بار تکرار شده اما ايران اعتنايي نکرده و به تهديد رابرت مالي توجه نکردند، بسيار نکته مهمي است که يکي از قوت‌هاي مذاکره به حساب مي‌آيد. درمورد بحث رسانه‌اي شدن مذاکرات و اينکه جزئيات آن را با مردم در ميان بگذارند را هيچ‌کس تاييد نمي‌کند و کاملا هم درست است که مذاکره کننده نبايد تحت فشار رسانه‌اي قرار بگيرد. در عين حال مي‌خواهم روي اين نکته تاکيد کنم که به هر حال هر مذاکره يک پيوست رسانه‌اي مي‌خواهد. بايد همان‌طور که الان آقاي باقري صحبت کردند که کار بسيار خوبي هم انجام شده، بايد براي هر مرحله هم يک پيوست رسانه‌اي مي‌گذاشتند. اينکه طرف مقابل بيايد و فضاسازي کند و از رسانه‌ها استفاده کند و ما نتوانيم، يک مشکل اساسي است و ما بايد با اين مشکل مقابله کنيم و يکي از راه‌ها اين است که از کارشناسان مجرب رسانه استفاده کنيم تا براي هر مرحله از مذاکرات بتوانند يک پيوست رسانه‌اي خوب تهيه کنند که هم حرف زده باشيم و هم نکاتي را نگوييم که مذاکره کننده را دچار مشکل کند. نکته ديگر اينکه بعد از هشت سال و نيم قرار بوده که ايران به IR6 برسد ولي امروز مي‌رسد، باز هم نشان دهنده اين است که توان هسته‌اي ايران با قدرت و قوت ادامه داشته به‌ويژه بعد از ارديبهشت سال 97 که آمريکا از برجام خارج شد، ايران به تلاش‌هايش ادامه داده تا توانسته به اين موفقيت‌ها دست پيدا کند. در مورد خروج اورانيوم از کشور در دور قبل 10 تن اورانيوم غني شده را از کشور خارج کرديم و به ازاي آن 130 تن اورانيوم طبيعي تحويل گرفتيم. اين يک دستاورد بود براي اينکه بالاخره اين نسبت يک به 10 رعايت شده بود و ذخاير خوبي بود براي اينکه بتوانيم اورانيوم براي غني کردن داشته باشيم. اينکه توانسته‌ايم 250 تن اورانيوم تحويل بگيريم هم خوب بود که آقاي باقري ذکر مي‌کردند چه مقدار اورانيوم غني شده را مي‌خواهيم تحويل بدهيم که به ازاي آن 250 تن اورانيوم طبيعي را تحويل بگيريم. چون نسبت اينها با هم فوق‌العاده مهم است و بايد ببينيم در توافقي به چه نسبتي اورانيوم غني شده 67/3درصد (سه مميز شصت و هفت صدم درصد)، چه نسبتي اورانيوم 20درصد و چه نسبتي اورانيوم 60درصد هست واگر اينها از کشور خارج شود، مجموعه‌اش مهم است که ببينيم به نسبت آن 250 تن چقدر مي‌شود. بنابراين طبيعي است که اورانيوم 20درصد خيلي بيشتر از اورانيوم 67/3درصد نياز دارد و همچنين اورانيومي که 60درصد غني شده خيلي بيشتر از اورانيوم طبيعي استفاده شده. در مورد تضميني که آقاي باقري توضيح دادند واقعيت است که خيلي خوب است گفته‌اند دو سال و نيم بعلاوه شش ماه را مي‌توانند فرصت قائل شوند که اگر به هر دليلي طرف آمريکايي از توافقي خارج شد، جايگزين کنند. اما مساله اساسي سر اين موضوع مهم است که حالا آمريکا چه تضميني دارد که چنين توافقي را اجرا بکند. چون قبلا هم پذيرفته بوده ولي متأسفانه حتي قطعنامه 2231 را زير پا گذاشت و بنابراين هيچ تضميني در مورد اجراي آن وجود ندارد و اميدواريم که طرف اروپايي لااقل اين را اجرا کند. مهم‌ترين تضمين توافق دو طرف براي اجراي يک توافق است. مراحل چهارگانه اجرا نيز تقريبا برجام است اما متوجه بحث تصويب مجلس نشدم. اگر آنها به تصويب کنگره رساندند، ما مي‌توانيم به تصويب مجلس برسانيم و نيازي نيست تا به تصويب کنگره آمريکا نرسيده باشد، مجلس ما آن را تصويب کند.
مصوبات کميسيون به‌صورت اجماعي نيز خيلي خوب است و قبلا هم همين‌طور بود. اما بحث اين است که اگر يک طرف مخالفت کرد و اجرا نکرد، چه بايد کرد؟ اين قسمت خيلي حائز اهميت است. در مورد آژانس هم که توضيح دادند، تطبيق روند فني و سياسي مهم است که در ادامه توضيح مي‌دهم. خيلي مهم است که اين موضوع را چگونه حل کرده‌اند. سه عبارتي که اشاره شده گنجانده شود، يک عبارت در بخش تصميم و دو عبارت در ترتيبات اجرايي را متوجه نشدم و بايد منتظر بود که ببينيم اجلاس شوراي حکام که در اواسط شهريورماه است با اين موضوع چگونه برخورد مي‌کند و اين توافق را چگونه مي‌خواهند اجرا کنند. چون در برجام آن ترتيباتي که مربوط به پي‌ام‌دي بود، کاملا روشن بود و مشخصا بعد از گزارش آژانس، شوراي حکام جلسه گذاشت و موضوع را ترسيم کرد. ضمن اينکه موارد پرسش‌هاي سه‌گانه جزو پي‌ام‌دي نيستند و موضوعات جديدي است که از سال 2018 به بعد مطرح شده و اين موضوع نيز بايد شکافته شود. درباره اسنپ‌بک هم گفته‌اند در برجام آمده که در قطعنامه 2231 نمي‌شود که کلا حذف کنيم فقط بنا شد کمي اين ابزار را معقول‌تر کنيم. قيد و شرط آورديم اين اتفاق زماني ممکن است که مبتني بر گزارش آژانس باشد و اگر کشوري هم به‌طور نامعقول اسنپ بک کرد، بقيه کشورها بايد اقدام او را جبران کنند. امري که چندان محکم به نظر نمي‌رسد و منطقا هيچ اميدي به اينکه کشورهاي ديگر بتوانند کار را جبران کنند، نبايد داشته باشيم چون عملا در ارديبهشت ماه سال 97 ديديم که هژموني ايالت متحده آمريکا، بخش مالي و اقتصادي‌اش چربيد. در مورد اينکه آمريکا قطعا در دور اول خارج نخواهد شد نيز چنين قطعيتي وجود ندارد. واقعيت اين است که در همين دوره بايدن هم متأسفانه طرف آمريکايي مي‌تواند خارج شود ولي به نفع آمريکا نيست که خارج شود و احتمال آن هم بسيار کم است و ما اميدواريم که چنين نشود. در مورد اين موضوع به نظر مي‌رسد که بايد واقع بين باشيم، همين قدر که يک فرصت خوبي واقع مي‌شود و اگر واقعا همين پنج سال و نيم بتواند فراهم شود، خيلي خوب است. نگاهم اين است که حتي اين دوسال و نيم دوره بايدن يک فرصت و امکاني فراهم مي‌کند براي اينکه بتوانيم اقتصاد خودمان را بازسازي کرده و ضربه پذيري‌اش از تحريم‌ها را کم کنيم.