خداحافظي طولاني با اسكوچيچ

روز گذشته دراگان اسكوچيچ سرمربي تيم ملي ايران از سمت خود بركنار شد و طبق گفته مدير رسانه‌اي تيم ملي كارلوس كي‌روش جاي او را گرفت. در فيلم خداحافظي طولاني به كارگرداني فرزاد موتمن و تهيه كنندگي علي حضرتي كه جايزه بهترين بازيگر مرد را براي سعيد آقاخاني در جشنواره فيلم فجر به همراه داشت، قهرمان اصلي فيلم كسي است كه به اتهام قتل محاكمه و تبرئه شده اما جامعه هيچ‌وقت نمي‌پذيرد كه او بي‌گناه است. يحيي در تمام طول مدتي كه با جامعه درگير است با خيال همسر خود به زندگي مي‌پردازد بدون اينكه متوجه باشد همه چيز تمام شده.  دراگان اسكوچيچ هم يك جورهايي يحياي فيلم خداحافظي طولاني است. مردي كه از همان روز اول نشستن روي نيمكت تيم ملي با اتهام ارتباط با دلال‌ها مواجه شد و در تمام طول اين مدت، يعني از بهمن ۱۳۹۸ تا همين روز گذشته نتوانست ديگران را قانع كند كه چنين چيزي صحت ندارد و او صرفا با توجه به توانايي‌هاي خودش به اين جايگاه رسيده. همانطور كه يحيي تا آخر فيلم در چشم مردم به عنوان قاتل باقي ماند، دراگان هم با لفظ «سرمربي خونه‌به خونه» مورد تحقير قرار گرفت و حتي ثبت بهترين نتايج تاريخ تيم ملي در راه رسيدن به جام جهاني هم باعث نشد منتقدان او ذره‌اي عقب  بنشينند.  دراگان اسكوچيچ در تمام طول اين نزديك به سه سال روي لبه تيغ حركت كرد؛ با خيال نشستن روي نيمكت تيم ملي در بزرگ‌ترين آوردگاه جهان. در حالي كه هر روز و هر هفته شايعه بركناري‌اش به گوش رسيد. رسانه‌ها در طول اين مدت بارها با او خداحافظي كردند اما اسكوچيچ هر بار با رمز «اي بادهاي سرد مخالف منم درخت/ بايد كه ريشه‌هاي مرا جست‌وجو كنيد» كه شعري است از كامران رسول‌زاده، از گرداب حوادث سالم بيرون آمد و خودش را تا فاصله ۷۵ روز مانده تا جام جهاني هم كشيد. جايي كه ديگر هيچ كاري از كسي برنيامد و بالاخره اين خداحافظي طولاني به پايان رسيد. 
برخي مي‌گويند نوع رفتار با اسكوچيچ نمك‌نشناسي بوده چون او در بدترين شرايط هدايت تيم ملي را قبول كرد و بهترين نتايج را به ثبت رساند. برخي مي‌گويند كارما انتقام او را از فوتبال ايران خواهد گرفت. عده‌ ديگري هم معتقدند با وجود اينكه او بايد جايش را به يك مربي بزرگ‌تر مي‌داد، شايسته احترام بيشتري بود و اين اتفاق زودتر از اينها بايد رقم مي‌خورد. نه اينكه مدام بين ماندن و بركناري لنگ در هوا بماند و درست در فاصله دو ماه تا جام جهاني حكم اخراجش را دريافت كند. 
كارما يا دست طبيعت يا آه مظلوم قابل اثبات و اندازه‌گيري نيست. هر نتيجه‌اي تيم ملي با هر مربي در جام جهاني بگيرد به هزار و يك المان بستگي خواهد داشت. تنها مساله قابل بررسي واقعيتي است به اسم فاصله فرسنگي ما از رفتار حرفه‌اي در فوتبال. نيازي به ليست كردن تمام اتفاقاتي كه در دو، سه سال گذشته در فوتبال ايران رخ داد نيست. همه مي‌دانند چه اتفاقاتي رخ داده و حالا در چه وضعيتي هستيم. 
نگه داشتن اين واقعيت در پس ذهن‌مان كمك مي‌كند بفهميم چرا فوتبال ملي‌مان پيشرفت نمي‌كند. بفهميم چرا مدام از ژاپن و كره و عربستان عقب مي‌مانيم. چرا قهرمان آسيا نمي‌شويم. چرا تيم‌هاي باشگاهي‌مان سال‌هاست دست‌شان به جام اي‌سي‌ال نرسيده. و چراهاي بسيار ديگر. فوتبال ايران چه در سطح مديريت و چه در سطح امكانات آماتور است و از يك فوتبال آماتور انتظار چنداني نمي‌رود. فوتبالي كه بلد نبود با يك سرمربي موفق حتي اگر او را نمي‌خواهد چطور برخورد كند. حالا در تاريخ ثبت مي‌شود كه يك خداحافظي طولاني به بدترين شكل و نامحترمانه‌ترين حالت ممكن به پايان رسيد.