روزنامه خراسان
1401/06/23
احیاگر قصیده خراسانی
«من خراسانیام این است کمال من/ که سخن گویم با سبک خراسانی». 22 سال از درگذشت احمد کمالپور، متخلص به «کمال» میگذرد؛ شاعری که وقتی در 13 سالگی، پدرش را از دست داد، برای امرار معاش، به شاهنامهخوانی می پرداخت، خطی خوش داشت و خوشنویسی هم میکرد. بنا به اعتقاد بسیاری از کارشناسان شعر، کمال پور قصیده سبک خراسانی را به کمال رساند و در سرودن اشعار آیینی هم توانا بود. او قصیدهها و غزلهای پرشماری در وصف اهل بیت(ع) به ویژه امام رضا(ع) و امام حسین(ع) سروده است. از جمله اشعار آیینی او در مدح امام حسین(ع) میتوان به این ابیات اشاره کرد: «حسین آمد و آمد سفیر آزادی/ حسین آمد و بنمود خلق را ره راست/ حسین آمد و در دست او زمام جهان/ حسین آمد و او خود جهان مستوفاست/ حسین جان نبی و نبی است جان حسین/ حسین آینه چهره رسول خداست». از احمد کمالپور به همراه غلامرضا قدسی، ذبیحا... صاحبکار، علی باقرزاده و محمد قهرمان، به عنوان یاران خراسانی رهبر انقلاب یاد میشود. در پی درگذشت احمد کمالپور در 23 تیر 1379، رهبر انقلاب در پیامی نوشتند: «مرحوم احمد کمال، سخنسرایی بزرگ و ارجمند بود که هم خلعت فاخر قصیده خراسانی، به شخصیت انسانی او جلال و جمال بخشیده بود و هم خصال والای او مایه آبرو و زینت شعر فارسی گشته بود. او مردی پاک سیرت، پارسا و پرهیزگار، آزاده و بلند نظر بود. او گوهر و شعر و هنر را به بازار سوداگریهای مادی نبرد و قدر آن را نشکست. او زبان گویای خود را در خدمت بزرگداشت ارزشهای معنوی و دینی - و نه اهانت به آن - به کار گرفت. او دلی مؤمن، روحی بردبار و مهربان، تنی متواضع و خاکسار و اندیشهای پاک و تابناک داشت. او پهلوانی فروتن و شاعری حقگو و هنرمندی دیندار بود. با شرافت و پاکدامنی زندگی کرد و با سربلندی و نیکنامی به دیدار حق شتافت». در ادامه گفتوگوی ما را با مصطفی محدثی خراسانی درباره شعر و شخصیت زندهیاد کمالپور میخوانید. ترغیب شاعران نسل جدید به قصیده سرایی مصطفی محدثی معتقد است، برای شناخت شخصیت احمد کمالپور باید به مجموعهای از فضیلتهای او اشاره کرد. او میگوید: «ایشان را باید با شعرش، با شخصیت اش، با آداب معاشرتش و تأثیرش بر فضای ادبی خراسان و انجمنهای ادبی به ویژه انجمن فرخ شناخت. این مجموعه، باعث شد او شخصیت منحصر به فردی در بین شاعران قرن اخیر در خراسان باشد و نامش در کنار تعداد انگشت شماری از شاعران مانند ذبیح ا... صاحبکار، قدسی، باقرزاده، قهرمان، شفیعی کدکنی و اخوان ثالث مطرح شود». این شاعر در ادامه، درباره جایگاه کمال در شعر خراسان میگوید: «احیای قالب قصیده و ترغیب شاعران به این قالب را مدیون احمد کمال هستیم. او نشان داد که این قالب همچنان ظرفیت دارد و میشود از ظرفیتهای قصیده، به ویژه ظرفیت موسیقایی آن بهره گرفت. میدانید که سرودن قصیده به سبک خراسانی ویژگیهای خاصی دارد از جمله استواری، پختگی زبان و استفاده از ظرفیتهای موسیقایی در تناسبها، موازنهها و تصویرها. اگر کسی مکتب قصیده خراسانی را دریافته باشد، استفاده از ظرایف این قالب، میتواند خیلی تأثیرگذار باشد. کمال، ثابت کرد این قالب همچنان این ظرفیت را دارد که در خدمت مضامین و دغدغههای انسان امروز قرار بگیرد. یکی از جوانهای همدوره ما که خیلی خوب توانست این مسیر را پی بگیرد، مرتضی امیری اسفندقه است که به نظر من یکی از قصیده سراهای درخشان نسل امروز است. او تحت تأثیر آموزشهای کمال به موفقیت رسید». عرض ارادت به امام هشتم و بزرگداشت خراسان محدثی خراسانی، اشعار آیینی احمد کمال را درخشان توصیف میکند و درباره این اشعار او میگوید: «شاعران پیش کسوت خراسان، به دلیل حضور در جوار بارگاه امام رضا(ع) و رشد یافتن در فضای مذهبی مشهد، اشعار آیینی فراوانی سرودهاند. انجمنهای ادبی آیینی مشهد که این شاعران از جمله احمد کمال به آنها رفتوآمد داشتهاند، یکی انجمن سرگرد نگارنده بود و دیگری انجمنی که در حرم امام رضا(ع) تشکیل میشد. قصاید و غزلیات کمال که به امام رضا(ع) تقدیم شدهاست، برجستگی خاصی دارد. این اشعار، هم عرض ارادت به امام رضا(ع) است و هم توصیف و بزرگداشت خراسان به عنوان مهد فرهنگ و ادب فارسی. این دو محور در اشعار رضوی کمالپور در هم تنیده شدهاند». روایت شیرین حضور شفیعیکدکنی در کتابخانه کمال محدثی خراسانی در دوره جوانی مراوده زیادی با زندهیاد کمالپور داشته و خاطرات زیادی با او دارد. او میگوید: «من اولین بار زندهیاد کمال را در کودکی و در خانه محمود فرخ دیدم. بعدها که مسئولیت انجمن شعر حوزه هنری را به عهد گرفتم، با امیری اسفندقه و حسن حسینی به انجمن فرخ میرفتیم. آقای کمال به ما چند نفر توجه ویژه داشت و گاهی ما را با اصرار در ردیف جلوی جلسه می نشاند و میگفت حتماً شعر بخوانیم. روزی با امیری اسفندقه برای احوال پرسی به منزل زندهیاد کمال در حوالی بازار سرشور رفتیم و ایشان برای ناهار ما را نگه داشتند. ناهار را در اتاق کتابخانهشان خوردیم. ایشان تعریف میکردند، خیلیها به این اتاق آمده و رفتهاند. یک بار محمدرضا شفیعی کدکنی آمد و از صبح تا شب، غرق کتابها بود. به قدری که من حوصلهام سر رفت و دنبال کار خودم رفتم و هرازگاه سر میزدم و میدیدم او همچنان مشغول است و 10-20 کتاب را دور خودش چیده و ورق میزند. مثل این بود که به گنجی دست یافته است. محدثی افزود: من توفیق داشتم در چند سفر در محضر آقای کمال پور باشم. ایشان انسانی بسیار خوشمشرب، باحوصله و خوشسخن بودند».پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
کنکور نمایش خانگی در نیمسال اول 1401
روبهرو شدن اصولی با دخالتهای خانواده همسر
واگذاری کتابخانه های کانون، شائبه یا واقعیت؟
رمز گشایی از سرقت های باند «کلاف کش ها»
بازی خطرناک علی اف با ثبات منطقه
فتنه تغییر مرزها در قفقاز
مگاپروژه 20 میلیارد دلاری
ورود به شانگهـای از مسیر سمرقند
احیاگر قصیده خراسانی
جوابیه شرکت مخابرات به گزارش خراسان
دردسرهای پانسیون نشینی