باخت ایران در دالان زنگزور

آرمان امروز: دالان زنگزور که پيش از اين تحت عنوان کريدور ترکستان شناخته مي شد و قرار بود با حذف مسير ايران، انتقال نفت و گاز به ترکيه از مسير آذربايجان صورت گيرد. پروژه اي که در دو دوهه گذشته از سوي ترکيه، کشورهاي غربي اسرائيل وآذربايجان در دست اجرا بود حال با جنگ ارمنستان و آذربايجان که در نهايت با واگذاري قره باغ به آذربايجان همراه بود حال اين پروژه را با سرعت بيشتري همراه کرده است موضوعي که به اعتقاد کارشناسان  : منابع انرژي درياي خزر نقشه ژئوانرژي و جغرافياي انرژي جهان را تحت‌تاثير قرار خواهد داد و خزر محور پروژه کمربند جاده انرژي خواهد شد و کشورهاي اروپايي با استفاده از اذربايجان عضو جديد خود تمامي گاز خزر را از طريق ترکيه و با حذف  ايران به دست خواهند آورد. به گفته کارشناسان ايران در حوزه خزر به سهم 13 درصدي خود اکتفا کرده که اين رويکرد باعث حذف ايران از ميلياردها دلار انرژي خواهد شد.
فريدون برکشلي رئيس دفتر مرکز مطالعات بين‌المللي انرژي وين در ارزيابي پروژه احداث دالان زنگزور و تبعات آن بر ايران مي گويد: پروژه کريدور ترکستان که حالا مدتي است با نام دالان زنگزور از آن نامبرده مي‌شود با هدف حذف مسير ايران براي انتقال نفت يا گاز براي انتقال به ترکيه از مسير آذربايجان است. يک طرح بيست ساله که ترکيه، کشورهاي غربي، اسراييل و آذربايجان که آن را به عنوان يک پروژه استراتژيک در دست اجرا داشتند و منتظر فرصت و شکل‌گيري نظم نوين منطقه درياي خزر بودند. پس از جنگ ارمنستان و آذربايجان و توافق ايروان براي واگذاري قره‌باغ طرح شتاب بيشتري پيدا کرد.
وي با بيان اينکه تخمين‌هاي وزارت انرژي امريکا، حکايت از آن دارد که درياي خزر 292 ميليارد فوت مکعب گاز دارد و تسلط بر آن اهميت بسيار زيادي دارد، افزود: در چهارچوب اين طرح تقريبا تمام گاز درياي خزر به سمت ترکيه و از آنجا به اروپا و مديترانه متصل مي‌شود. بنابراين اهداف و دستاوردهاي بديهي اقتصادي، سياسي و استراتژيک براي آنکارا و باکو در پي دارد.
رئيس دفتر مرکز مطالعات بين‌المللي انرژي وين تصريح کرد: تفکيک منافع هر يک از کشورها، از اين کريدور شايد چندان آسان نباشد. سرعت تحولات ژئواستراتژيک منطقه ‌و جهان به حدي زياد است که مزايا يا معايب، و چالش‌ها و فرصت‌ها ممکن است دائم تغيير کنند، در يکديگر ترکيب و يا تفکيک شوند. جمهوري آذربايجان با تمام قوا مي‌کوشد تا به عنوان يک کشور اروپايي شناخته شود و متعاقبا براي عضويت در ناتو، اقدام کند. از طرف ديگر ترکيه مي‌کوشد تا وارد پيمان شانگهاي شود و همراه چين، هند و روسيه به عنوان يک قدرت مسلط مورد توجه و حمايت قرار گيرد. ترکيه و آذربايجان هر دو بنا دارند از زواياي منافع خود با غرب و شرق هماهنگي ايجاد کنند. امريکا و اتحاديه اروپا، حامي گسترش ناتو به مرزهاي جنوبي روسيه و تنگ کردن حلقه حصار خود در منطقه آسياي ميانه و قفقاز هستند. اسرائيل هم طبعا منافع ويژه‌اي دارد، از يک طرف در پي تقويت حوزه امنيت عرضه و حمل و نقل انرژي در مديترانه است و از سويي مي‌خواهد که سهم ويژه‌اي از منابع انرژي حوزه درياي خزر به دست آورد. بنابراين هر يک از طرف‌ها منافع خود را دارند و بر پايه آن اهداف مسير خود را در منطقه تنظيم مي‌کنند. به طوريکه عرض کردم، اين پروژه از دو دهه پيش مطرح شد. کاندوليزا رايس وزير خارجه اسبق امريکا، مبتکر اين طرح بود و در دوران بوش پسر ‌حتي پس از آن مرتب به رفت و آمد بين کشورهاي منطقه مشغول بود.


غفلت از خزر
وي در ادامه با اشاره به اجرايي شدن پروژه زنگزور و حذف ايران از نقش‌آفريني در حوزه انرژي خزر گفت: به نظر مي‌رسد که ايران در درياي خزر، بازي را واگذار کرده است. براي مدت زمان طولاني غفلت ديپلماتيک و ديپلماسي داشته‌ايم. مرزهاي بين‌المللي در شمال غربي ايران در حال تغييرند و اين به زيان منافع ملي جمهوري اسلامي است. ترکيه و آذربايجان در تلاشند تا يک محور تقريبا 30 کيلومتري را از آنِ خود سازند. بنابراين در بعد ژئوپليتيک، زمينه را از دست خواهيم داد و برتري استراتژيک خود را که تا حدي به يمن اختلافات ارمنستان و ترکيه و آذربايجان دراختيار داشتيم، از کف خواهيم داد. به علاوه درابعاد اقتصادي هم سهم ايران از انرژي درياي خزر، در ابهام قرار خواهد گرفت. برکشلي تاکيد کرد: در حقيقت سهم 13 درصدي هم در هاله‌اي از ابهام قرار خواهد گرفت. البته مي‌توان براي مصارف داخلي از آن استفاده کرد ولي زمينه صادرات گاز برايمان فراهم نيست و يا با حمايت ترکيه، ‌آذربايجان قابل تحقق خواهد بود. ما سال‌ها است که براي بهره‌برداري از گاز کف درياي خزر تلاش مي‌کنيم. بارها اخبار و گزارشاتي مبني بر کشفيات حجم بالايي از ذخاير گاز منتشر شده، اما در عمل گازي به سر چاه نرسيده است. زماني در بحث‌هاي تقسيم منابع درياي خزر نگران و ناراحت بوديم که در سمت ايران، نفتي نيست و فقط گاز هست. اکنون که بازار گاز پيشران نفت و ساير منابع انرژي شده است، گازي هم استخراج نمي‌کنيم.
وي بيان داشت: درياي خزر يعني خليج فارس ثاني. منابع انرژي درياي خزر نقشه ژئوانرژي و جغرافياي انرژي جهان را تحت‌تاثير قرار خواهد داد. خزر محور پروژه کمربند جاده انرژي خواهد بود. جمهوري آذربايجان به پيمان آتلانتيک شمالي يک ناتوي انرژي هديه خواهد کرد. هديه‌اي که تحمل يک جنگ فرسايشي تازه مانند اوکراين را براي ناتو مقرون به صرفه و بلکه مطلوب خواهد کرد.
رئيس دفتر مرکز مطالعات بين‌المللي انرژي وين ادامه داد: ايران بخش قابل ملاحظه‌اي از برتري استراتژيک خود را از دست خواهد داد. متاسفانه ايران در سال‌هاي اخير و پس از فروپاشي اتحاد شوروي در منطقه آسياي ميانه و قفقاز حضور استراتژيک کمرنگي داشته است. گمان محافل بين‌المللي و اتاق‌هاي فکر دنيا جملگي بر اين باور بودند که ايران در منطقه دست بالا خواهد داشت، اما با گذشت زمان مواضع ايران حالت انفعالي پيدا کرد.
وي خاطرنشان کرد: ترکيه بزرگ‌ترين منتفع دالان زنگزور تلقي مي‌شود. اين کشور بدون در اختيار داشتن منابع نفت و گاز، انتقال انرژي از منطقه درياي خزر را در اختيار مي‌گيرد و با اين برگ برنده، در سطح منطقه و جهان بازي‌ها خواهد کرد
برکشلي بيان داشت: اتحاديه اروپا هم از اين پروژه استقبال مي‌کند. در حقيقت يکي از مهم‌ترين خواست‌هاي اروپا، تنوع‌بخشي به منابع تامين گاز و انرژي است. در اتحاديه اروپا، تنها يونان از اين تحولات و تقويت نقش ترکيه نگران است. بقيه کشورهاي اروپا قطعا از شکل‌گيري اين کريدور استقبال مي‌کنند. برخي از مقامات اروپايي هم بابت نارضايتي جمهوري اسلامي ايران و اقدامات احتمالي ابراز نگراني داشته‌اند.
وي خاطرنشان کرد: در حقيقت بحث اصلي در مورد راهکارهاي پيش‌رو براي ايران است، تقريبا در هيچ‌يک از معادلات شرايط به سود ايران نيست. ايران کارت مهمي براي بازي در اختيار ندارد. اقدامات تلافي‌جويانه هم خطرناک و پرريسک است. در هفته جاري نانسي پلوسي سخنگوي مجلس نمايندگان امريکا به ايروان رفت. او  ماه قبل که به تايوان سفر کرده بود، سلسله مناقشاتي را دامن زد. ارامنه در واشنگتن و نزد عناصر تاثيرگذار سياسي کنگره آمريکا، نفوذ و لابي‌هاي قدرتمندي دارند. بنابراين بايد ديد که نتيجه ديدار پلوسي از ارمنستان چگونه تاثيري بر تحولات منطقه و موقعيت اين کشور بر جاي خواهد گذارد.