الماس ملی

محمد رشوند: درست در شبی که تیم‌ ملی فوتبال کشورمان با تک‌گل مهدی طارمی از سد تیم‌ ملی قدرتمند اروگوئه گذشت، چند صد کیلومتر آن‌طرف‌تر در قلب شهر میلان، تیم‌ ملی فوتبال ایتالیا موفق به شکست هم‌گروه ایران در جام‌جهانی شد. رسانه‌های انگلیس که از این شکست نگران بودند، نیم‌نگاهی به بازی ایران داشتند و چند رسانه این کشور تلویحا نوشتند بهتر است خوش‌خیالی را تمام کنیم، چرا که تیم‌ ملی فوتبال ایران از ستاره‌های تاثیرگذاری مثل طارمی، آزمون و حتی سامان قدوس بهره می‌برد.  در همان وضعیتی که انگلیسی‌ها و طبیعتا 2 تیم دیگر هم‌گروه ما در جام‌جهانی در حال تماشای هنرنمایی شاگردان کی‌روش بودند، متاسفانه یک فضای «غیرورزشی» و «دوقطبی» پیرامون تیم‌ ملی فوتبال کشورمان شکل گرفت تا کسی از این 2 بازی تیم‌ ملی مقابل اروگوئه و سنگال لذت نبرد.  بدون شک اگر قرار به شگفتی‌سازی تیم‌ ملی فوتبال ایران در دوحه باشد، موثرترین ستاره ایران کسی نیست جز مهدی طارمی؛ ستاره بی‌بدیل این روزهای پورتو که یک‌تنه جور این تیم بندری را در لیگ کشور پرتغال می‌کشد اما در کمال ناباوری این روزها شاهد ارتعاش صداهای عجیبی از سوی رسانه‌های داخلی کشورمان علیه طارمی هستیم.   منظورمان رسانه‌های آن سوی آبی نیست، بلکه دقیقا همین‌هایی که این سوی آب منتشر و پخش می‌شوند. یکی در تحلیلی عجیب و غریب مدعی می‌شود از آنجایی که تیم کی‌روش تنها با یک مهاجم مرکزی بازی می‌کند، سردار آزمون آن تک‌مهاجم ما در جام‌جهانی است و طارمی باید از روی نیمکت بازی را نظاره‌گر باشد! باور می‌کنید؟  از سویی یک رسانه دیگر سعی دارد با ایجاد یک دوقطبی سیاسی در قبال تیم‌ ملی نشان دهد آزمون سوی مردم است و طارمی دقیقا رو‌به‌روی آنها. اما آیا این ادعا واقعیت دارد؟ مهدی طارمی نخستین بازیکن ایرانی بود که بعد از فوت خانم مهسا امینی در شب بازی پورتو و استوریل، بدون آنکه سر و صدای رسانه‌ای راه بیندازد و شوآف کند، با دستبند مشکی وارد زمین شد و با به ثمر رساندن تک‌گل پیروزی بخش پورتو ستاره تیمش شد. طارمی اگر اهل جنجال‌های رسانه‌ای بود، می‌توانست همان شب عکس‌هایش را بازپخش کند و با گرفتن یک ژست مردمی فریاد بزند. او مثل همیشه کاری را که باید می‌کرد، کرد. وقتی در کارت بهترین باشی، چه نیازی به تبلیغ و سر و صدا؟  در حالی که احساسات بخش قابل توجهی از مردم تحت تاثیر مرگ تراژیک مهسا امینی بود؛ طارمی یک مچ‌بند مشکی به دست کرد تا با خانواده‌ این دختر همدردی کند.  اما آبشخور جنجال بزرگ علیه مهدی دقیقا مربوط به همان لحظه‌ای بود که در بازی با اروگوئه به عنوان بازیکن جانشین وارد زمین شد و تک‌گل پیروزی‌بخش تیم‌ ملی فوتبال ایران را به ثمر رساند. طبیعتا این مهم‌ترین پیروزی تاریخ ایران مقابل یک تیم بود که در سابقه‌اش قهرمانی جام‌جهانی دیده می‌شد. مهدی شادی کرد و سایر بازیکنان هم به او پیوستند؛ یک کار کاملا تیمی، یک اقدام کاملا فوتبالی.  اما به واسطه فضای دوقطبی سیاسی، بعضی فعالان معروف و غیرمعروف مجازی، بیشترین هجمه را متوجه طارمی کردند. پس از این اتفاق، متاسفانه با بی‌ملاحظگی سردار آزمون و پشت پا به قوانین وضع شده در اردوی تیم ملی، فضای دوگانه‌ای در اردو خلق شد. بعد از اینکه بازیکنان موضوع را بین خود مطرح کردند، آزمون پذیرفت اشتباه کرده است. او حتی در استوری خود بعد از بازی با سنگال رسما از بازیکنان و کادرفنی بابت آن استوری عذرخواهی کرد و گفت نباید در آن زمان آن حرف را می‌زده است. با این وجود بعد از اردوی تیم ملی، مهدی طارمی هم بسان اکثر بازیکنان تیم ملی، دلنوشتی را پیرامون فضای اخیر نوشت و اعلام کرد همان‌طور که قلبش برای تیم‌ ملی می‌تپد، همه هدفش خوشحال کردن همین مردم است. او حتی صریحا گفت شغل من شاد کردن این مردم است. طارمی در بازی 2 شب قبل لیگ پرتغال مقابل براگا باز هم با بازوبند مشکی وارد زمین شد و مثل همیشه ستاره تیمش بود؛ با پاس گل و درخشش ویژه.  اما متاسفانه عده‌ای سعی بر دمیدن بی‌حاصل به آتش رو به خاموش اتفاقات اردوی تیم‌ ملی در اتریش دارند و حتی در ادعایی که حتما ورزشی و فوتبالی نیست، می‌گویند بهتر است با توجه به ضربه زن بودن سردار، او مهاجم اول تیم‌ ملی در دوحه باشد! البته قصد قیاس فنی و اینکه کدام بازیکن گلزن‌تر است را نداریم ولی نگاهی به کارنامه 6 ماه اخیر نشان می‌دهد بهترین گلزن فوتبال ایران چه در داخل و چه در خارج، چه کسی بوده است.  تصمیمات فنی با کی‌روش است اما او در چند مصاحبه بعد از حذف تیم‌ ملی ایران در جام ملت‌های آسیا مقابل ژاپن، با حسرت به غیبت طارمی که در دیدار برابر ژاپن محروم بود اشاره کرد و گفت: اگر مهدی را داشتیم آن بازی را نمی‌باختیم. طبیعتا این طارمی که به مراتب پخته‌تر و بهتر از آن طارمی است، در جام‌جهانی عصای دست کی‌روش خواهد بود و بعید است کی‌روش بهترین بازیکن تیمش را نیمکت‌نشین کند.  یادمان نرود همین مهدی طارمی بود که در چند ماه گذشته بیشترین تلاش را به عنوان یکی از بازیکنان اصلی تیم‌ ملی انجام داد تا در صورت پیروزی مهدی تاج در انتخابات فدراسیون فوتبال، مقدمات بازگشت کارلوس کی‌روش در تیم‌ ملی فراهم شود.  تصمیمات مهدی این روزها اکثرا بوی رسیدگی و تجربه می‌دهد و سخت است بخواهیم با مطرح کردن نام آزمون که او هم از بهترین‌های ما است، یک دوقطبی دروغین درست کنیم و سپس نتیجه بگیریم این یکی از آن یکی بهتر است و باید قید مهدی را زد.  شاید تنها ایراد مهدی از نگاه منتقدانش این است که عوض فعالیت گسترده در فضای مجازی، تمرکزش را به درخشش درون زمین گذاشته و در حال تبدیل شدن به بهترین نسخه موجود از خویشتن است.  مهدی طارمی شغلش شاد کردن این مردم است، دیگر بازیکن بی‌تجربه 22 ساله پرسپولیس نیست و مهم‌تر از آن بعد چند سال حضور در فوتبال اروپا، حرفه‌ای‌گری را می‌فهد و حتی با وجود اختلافاتی ولو کوچک با همبازی‌هایش، نمی‌گذارد دود این اختلاف به چشم تیم‌ ملی و سپس 85 میلیون ایرانی برود.  مهدی طارمی این روزها بزرگ‌ترین دغدغه کادر فنی حریفان ما در جام‌جهانی است. بیاییم و از داشتنش لذت ببریم، نه اینکه به زور او را متهم به حواشی سیاسی کنیم.  او اگر اهل روزه سکوت و عافیت‌طلبی بود، خودش را وارد جریان بازگشت کی‌روش به تیم‌ ملی نمی‌کرد تا حالا با بازگشت این پیرمرد کارکشته پرتغالی، ایرانی‌ها برخلاف چند ماه گذشته بیشترین امید را به تیم‌ ملی فوتبال کشورشان در دوحه داشته باشند.  این تیم‌ ملی فوتبال ما است و همان‌طور که آمادگی و هوشیاری سردار و دیگران را باید آرزو کنیم، باید قدر طارمی را بیش از همیشه بدانیم. کما اینکه او الان محبوب‌ترین فوتبالیست ایران است و البته بهترین. به همین خاطر است که این روزها مردم به اتهامات و فشارها علیه طارمی توجه نمی‌کنند.