دادخواهي مادرانه

مهدي بيك اوغلي| صورت خسته و نگاه دردمند مادري كه فرزند دلبند خود را از دست داده، يكي از تكان‌دهنده‌ترين تصاويري است كه هر انساني ممكن است با آن برخورد كند. تصويري از يك روياي سبز بر باد رفته كه پاييز غمناك جايگزين آن شده است. در نگاه مادران كيميايي وجود دارد كه سنگ‌ترين اجسام را آب و سخت‌ترين قلب‌ها را نيز نرم مي‌كند. حال و روز نسرين شاه‌كرمي، مادر نيكا نيز اين روزها باراني است، ابرهاي همه عالم انگار اين روزها در دلش مي‌گريند. اما به گفته خودش دردناك‌تر از درد و ناراحتي برآمده از هجران دختر دلبندش برخي تهمت‌هاي ناروا است كه به فرزندش مي‌زنند. از صدا و سيما گلايه‌ها دارد كه هر چه خواست و توانست درباره نيكا سخن گفت بدون اينكه فرصتي را براي او و خانواده‌اش براي دفاع از شخصيت و هويت نيكا فراهم سازند. زماني كه از مطالبه‌اش مي‌پرسم، «تحقق عدالت» را تنها خواسته‌اي عنوان مي‌كند. خواسته‌اي كه به‌ طور طبيعي ذيل حقوق تعريف‌شده هر انساني قرار دارد. مادري كه معتقد است، نيكا نه‌تنها نشانه‌اي از خودكشي در رفتارش نداشته، بلكه منشا سرزندگي، نشاط و اميد براي اطرافيانش نيز بوده است. اين گفت‌وگو روايت مادري است كه هيچ مطالبه‌اي جز تحقق عدالت درخصوص فرزندش ندارد. عدالتي كه همگي در هر سطح و جايگاه نسبت به تحقق آن مسووليم. «اعتماد» باتوجه به مسووليتي كه در انعكاس اخبار روي دوش خود حس مي‌كند و با عنايت به اين واقعيت كه به‌رغم اظهارنظرهاي طرف‌هاي مختلف هرگز فرصتي براي گفت‌وگوي شفاف دراختيار مادر نيكا قرار نگرفته، گفت‌وگويي را براي بازتاب نظرات مادر نيكا ترتيب داده تا به سهم خود كمكي به تحقق عدالت و روشن شدن حقيقت شود كه خردمندان گفته‌اند، حقيقت و آگاهي بزرگ‌ترين فضيلت در همه اعصار و هنگامه‌ها است.
   خانم شاه‌كرمي! قبل از هر چيز به نظرم خوب است، گفت‌وگو را درباره پيگيري‌هاي حقوقي كه براي پرونده نيكا شاه‌كرمي تدارك ديده‌ايد، آغاز كنيم. آيا وكيلي براي پرونده انتخاب كرده‌ايد؟
من خودم وكيلي براي پيگيري پرونده انتخاب نكرده‌ام، حال اين روزهايم نامساعد است. خواهرم گفته برايم وكيلي اختيار كرده، اما تا به امروز نه خبري از اين وكيل شده، نه كاري انجام داده و نه اينكه من و ساير افراد خانواده، اميدي به تحقق مطالبات‌مان از اين طريق داريم. حس خوبي ندارم تصوير نيكا يك لحظه از جلوي ديدگانم نمي‌رود و لبخندش در ذهنم حك شده است. من مادرم و احساس تنهايي و بي‌پناهي مي‌كنم.
  شما به عنوان يك مادر داغدار كه دختر جوانش را از دست داده چه خواسته‌اي از مسوولان و نظام سياسي  داريد؟
مشخص است كه بچه من در تجمعات اعتراضي اخير حضور داشته و همانجا هم كشته شده است. به نظرم شواهدي هم در اين زمينه وجود دارد. مي‌خواهم ابهامات پرونده فرزندم بررسي شود و كساني كه مسوول اين حادثه تلخ هستند، مسووليت  خود را بپذيرند. مي‌خواهم ابهامات پرونده نيكا بدون اعمال فشار و به صورت شفاف بررسي شود.


  آيا مداركي از حضور نيكا در تجمعات داريد؟
بارها با نيكا تماس تلفني داشتم، اين مدارك و اسناد وجود دارد. البته زماني كه با نيكا صحبت مي‌كردم براي اينكه نگران نشوم به من دلداري مي‌داد و سعي مي‌كرد اطلاعات كمي بدهد، اما بعد از اصرار فراوان به من مي‌گفت كه در فلان منطقه در تجمعات حضور دارد. سر و صداهاي پيراموني تماس نيز حاكي از حضور نيكا در تجمعات بود. سر و صداهايي كه نشان مي‌داد ماموران به سمت بچه‌ها آمده‌اند و آنها فرار مي‌كنند. تماس قطع مي‌شد و بعد دوباره تلاش مي‌كردم تا با او صحبت كنم.
  آيا نيكا  هرگز به  شما  گفت كه  در كدام  منطقه  حاضر  است؟
در تماس‌هايي كه نيكا با من داشت، مي‌گفت اغلب در تجمعات نزديك به ميدان انقلاب، بلوار كشاورز و خيابان ولي‌عصر حضور دارد.
  يكي از ابهاماتي كه برخي آن را مطرح كردند، اين است كه چرا پس از مرگ نيكا به جاي اينكه شما درباره ماجرا اظهارنظر كنيد، دايي و خاله نيكا بيشتر در متن حوادث و ارتباط با رسانه‌ها حاضر بودند. چرا خود شما با رسانه‌ها صحبت نمي‌كرديد؟
در روزهاي ابتدايي پس از مرگ نيكا در شرايط خوبي نبودم و به هيچ‌وجه توان صحبت با رسانه‌ها را نداشتم. بنابراين خواهر و برادرم اين ارتباط را شكل دادند. در اين ميان، تصاويري درباره نيكا در صدا و سيما پخش شد، اما اين رسانه هرگز تماسي با ما برقرار نكرد كه نظر ما را هم درباره اين پرونده جويا شود. چگونه مي‌شود فقط يكطرفه درباره مرگ يك انسان صحبت كرد بدون اينكه براي طرف ديگر ماجرا فرصتي براي دفاع  قائل نشد؟
  ابهام مهم ديگر درخصوص اين پرونده، مربوط به نحوه خاكسپاري پيكر نيكا است. در شرايطي كه شما خواستار دفن پيكر نيكا در خرم‌آباد بوديد، به‌طور ناگهاني مسوولان اعلام كردند با مجوز خانواده پدري نيكا، او در يكي از روستاهاي استان لرستان به خاك سپرده شده. آيا اين مجوز اخذ شده است؟
من با خانواده پدري نيكا صحبت كردم و آنها اعلام كردند، هيچ دخالتي در دفن پيكر نيكا نداشته‌اند و اجازه‌اي از سوي آنها صادر نشده است. خانواده پدر نيكا خطاب به من گفتند كه درباره آنها فكر اشتباه مي‌كنم و موضوع دادن اجازه دفن نيكا را به‌ طور كلي انكار كردند.
  يعني بدون اجازه شما و قيم قانوني، پيكر نيكا در روستا دفن  شده است؟
بله؛ بدون اجازه خانواده ما چه خانواده خودم و چه خانواده پدر نيكا، پيكر او را در روستاي دورافتاده‌اي در لرستان به خاك سپرده‌اند. اين روستا بسيار دورافتاده است و براي من بسيار دشوار است كه براي ديدار با آرامگاه دخترم به اين منطقه دورافتاده بروم. در حالي كه اين حق من است كه محل دفن دخترم را انتخاب كنم و در كنارش زاري كنم و با او سخن بگويم.
  دليلي كه مسوولان استاني براي دفن پيكر نيكا در روستاي مورد اشاره داشتند چه بود؟
معتقد بودند دفن پيكر در خرم‌آباد ممكن است سر و صداي زيادي به راه اندازد و اين موضوع را خطرناك مي‌دانستند. من به آنها گفتم سر و صدا قبل از مرگ نيكا وجود داشته و پس از او هم ادامه خواهد داشت. اگر صداي اعتراضات شنيده شود، بدون ترديد مردم هم آرام مي‌شوند. اما آنها فكر مي‌كردند دفن پيكر در يك محل دورافتاده باعث خوابيدن سر و صدا مي‌شود.
  به عنوان مادر نيكا آيا هرگز نشانه‌هاي افسردگي و ميل به انتحار را در دخترتان ديده  بوديد؟
نيكا بچه بسيار با انگيزه، شاداب، پرانرژي و هدف‌داري بود. همواره به فكر اين بود كه همراه با هم به سفر برويم و مهاجرت كنيم. هميشه به من روحيه مي‌داد كه مشكلات زندگي را سخت نگيرم و اميدواري مي‌داد كه شرايط بهبود مي‌يابد. اصلا مگر كسي كه افسرده باشد يا قصد خودكشي داشته باشد براي اصلاح وضع موجود در تجمعات شركت مي‌كند؟ نيكا نه تنها افسرده نبود بلكه به اطرافيان خود هم روحيه مي‌داد. نيكا دختري جسور و نترس بود و فكر مي‌كنم همين جسارتش نهايتا منجر به مرگش شده است.
  فيلمي در صدا و سيما پخش شد كه در آن طرحي از تصوير يك دختر در دوربين‌هاي مداربسته در زمان ورود به يك ساختمان وجود دارد. آيا تاييد مي‌كنيد اين تصوير نيكا بوده است؟
هيچ‌كس نمي‌تواند ثابت كند كه اين تصوير نيكا بوده است. سايه‌اي در دوربين‌هاي ثبت شده، دختري كه ماسكي در صورت دارد و هيچ شفافيتي در اين تصاوير ديده نمي‌شود. معتقدم اين تصاوير مربوط به نيكا نيست.
  اما خاله نيكا اين تصاوير را تاييد كرده است؟
اصلا خاله نيكا از كجا مي‌تواند متوجه شود كه نيكا به اين خانه رفته است؟ آيا خاله نيكا جسد او را كشف كرده كه او را براي تاييد فيلم برده‌اند؟ بايد از من مي‌خواستند تاييد يا عدم تاييد تصاوير را اعلام كنم. 
  شما ارتباطي با آن خانه ياد شده نداريد؟ اصلا مي‌دانيد خانه چه كسي بوده است؟
نيكا هميشه با من راحت بود و درباره كوچك‌ترين مناسبات ارتباطي خود با من صحبت مي‌كرد. اگر با كسي دوست بود يا ارتباطي داشت به من مي‌گفت. حتي اگر كسي درخواست دوستي از او داشت با من در ميان مي‌گذاشت، چون من او را محدود نمي‌كردم. نيكا سر نترسي داشت و شجاع بود. اگر كسي ادعا مي‌كند در آن خانه بوده بايد دقيقا مشخص كند در كدام واحد، با چه كساني و به چه دليلي در ارتباط بوده است. در حالي كه يك چنين حضوري از اساس وجود نداشته است. من مدام از او خواهش مي‌كردم كه به تظاهرات نرود ولي مي‌گفت كه دوست دارد، مطالبات خود و هم‌نسلانش را دنبال كند. كساني كه ادعا مي‌كنند نيكا در جايي حضور داشته، چرا اطلاعاتي درباره آن خانه، ساكنانش و ارتباط‌شان با نيكا نمي‌دهند.
  اگر قرار باشد سناريوي رخ داده براي نيكا را در يك يا چند عبارت خلاصه كنيد اين سناريو را چطور نظير‌سازي  مي‌كنيد؟
نيكا با گشت ارشاد مخالف بود. او يك نوجوان بود و با فشارهايي كه ماموران گشت ارشاد به او و هم‌نسلانش وارد مي‌كردند، مخالف بود. هدفش از حضور در تجمعات اعتراضي، موضوع گشت ارشاد و مطالبات زنان و جوانان بود. من بارها از او خواستم كه به تجمعات نرود، اما با توجه به شجاعتي كه داشت، در تظاهرات شركت كرد.
  آيا هيچ كدام از دوستان نيكا در تظاهرات همراهش بودند؟
چون خانواده‌هاي‌شان اجازه نداده بودند، دوستان صميمي او حضور نداشتند. اما با برخي از دختران ديگر آشنا شده بود و با آنها قرار مي‌گذاشت و به تجمعات مي‌رفت. اين افراد او را در تجمع روز حادثه ديده بودند و فرار نيكا از دست ماموران را اعلام كرده‌اند. براساس تماس‌هاي نيكا و اظهارات اين آشنايان، او فرار كرده و برخي افراد در شلوغي‌ها او را تعقيب كرده‌اند و به خاطر سر نترس و شجاعي كه داشته احتمالا در برابر آنها ايستادگي كرده و....
  روز شنبه تصويري در شبكه‌هاي اجتماعي منتشر شده كه يك دختر نوجوان را در حال اعتراض نشان مي‌دهد. برخي ادعا مي‌كنند اين تصوير نيكا است. آيا شما تاييد  مي‌كنيد؟
بله اين فيلم را ديدم، دختر نوجوان در آن فيلم  نيكاست.
  زماني كه برنامه‌هاي صدا و سيما و طرح مسائل مختلف درباره نيكا را مي‌ديديد، بدون اينكه فرصتي براي دفاع براي شما در نظر گرفته شود، چه حس و حالي  داشتيد؟
كاملا انتظار اين برخوردها را داشتم. به اطرافيان هم گفتم دروغ‌هاي زيادي هم درباره دختر مظلوم من مطرح مي‌شود كه مطرح هم شد. اين حرف‌ها زده شد تا برخي افراد مسوول، نقش خود را انكار كنند، اما قدرت خداوند بالاتر از هر نفوذي است و حق را به حق‌دار مي‌رساند. اينكه دختر نوجواني كشته شود و تهمت‌هاي زيادي هم به او زده شود، اوج بي‌انصافي است.
  از برخوردهاي عمومي مردم هم بگوييد؛ مردم چگونه با شما برخورد  داشتند؟
هيچ چيز بچه من را به من بازنمي‌گرداند. كساني كه مادرند و عزيزي دارند، مي‌فهمند كه من چه مي‌گويم. اما برخورد مردم اين روزها مهم‌ترين دليل آرامش من بوده است. وقتي دقيق به ماجرا فكر مي‌كنم، خوشحال هم مي‌شوم كه دخترم به خاطر هدف خود جانش را فدا كرده است. خدا را به خاطر اين موضوع شكر مي‌كنم كه چنين مردمي را در مسير زندگي من قرار داده است. تنها دلخوشي اين روزهاي من اميدهايي است كه مردم به ما تزريق كرده‌اند.