برای خبرنگاران و صاحبان قلم

محمدهادی جعفرپور وکیل دادگستری  
بهانه‌ نگارش اين يادداشت برابر با روزخبرنگار بود که نمي‌دانم به کدام علت و دليل تقديرش چنين رقم خورد تا به عوض آنکه در آن روز بر صفحه‌ روزنامه‌ بنشيند برابر با چنين روزگاري منتشر شود. روزهايي که فضاي رسانه و اطلاع‌رساني با فيلترينگ مواجه شده است. يکي از نمايندگان مجلس با صداي رسا مي‌گويد مردم خيالشان راحت واتساپ و اينستاگرام از فيلترينگ خارج نخواهد شد و لذا انشاا... ملت به روبيکا اقبال کنند... تقويم روزگار را که تورق مي‌کنيم هرازچندي، مناسبتي مي‌بينيم واجد تعزيت وتسليت يا تبريک و تهنيتي در اين بين برخي مناسبت‌ها و فلسفه وجودي‌شان عجيب ذهن وفکر آدمي را درگير مي‌کند که از قضا وجه اشتراک غالب اين روزها قلم است و آفرينش بر صفحه روزگار. از روز قلم تا مناسبت‌هاي متنوعي که در پاسداشت نويسنده، کتاب، خبرنگار و... در تقويم اين سرزمين تعريف شده‌اند که اگر اندکي به فضاي ذهن وفکر مجال وسعتي بيش از آنچه مي‌بينيم داده شود خروجي اين وسعت ديد چيزي نخواهد بود جز آنکه غالب ايامِ ميمون و خجسته روزگار مرهون قلم و آفرينش است، گويي قلم ابزار خلقت است و صاحب قلم خالق و بدين‌سان حرمت و تکريم قلم و صاحب قلم امري است واجب و از اوجب واجبات. از جنگ‌ها و خونخواهي‌ها تا آتش‌بس و حکم به صلح و آرامش، حتي همين فيلترينگ آزار‌دهنده‌ ابتدا بر نيش قلم نشسته و سپس در هيبت قاعده و قانون به منصه ظهور مي‌رسد. اما در اين بين آنچه از جوهره‌ قلم بر صفحه روزگار با عنوان خبر و گزارش نقش مي‌گيرد واجد رسالتي است سنگين و شريف بر دوش عزيزاني که با عنوان شريف خبرنگار شناخته مي‌شوند، انتشار خبر و نگارش خبر تکليفي است که جز با خلوص نيت و تطهير روح از دورويي و دروغ حاصل نخواهد شد. رسالت و تکليف ذاتي خبرنگار زماني عينيت مي‌گيرد که امنيت به معناي تمام و اکمل کلمه براي او تحقق يافته غم نان نداشته، رزقِ طيب و طاهر به دنبال او بيايد نه اينکه او براي قوتي نان و سقفي بالاي سر صبح تا شام خيابان گز کند. اگر باور داريم که قلم ابزار خلقت است و صاحب قلم خالق، مهيا کردن شرايط مناسب و حرفه‌اي براي به منصه ظهور رسيدن رسالت خبرنگار مقدمه واجب تحقق شعارها و وعده‌هاي انقلابي است که غايتش برافراشته شدن پرچم عدالت بوده و ولي‌نعمت شدن ملت و اين مهم نه بر صفحه تاريخ و تقويم بلکه در عمل به وعده‌ها تبلور خواهد يافت چراکه به سياق مَثَل به عمل کاربرآيد به سخنداني نيست. گويي ديرزماني است که حرمت خبرنگار و تکريم واقعي ايشان به صندوقچه فراموشي سپرده شده، صاحبان چنين رسالت مقدسي را به سمت و سوي رپرتاژ و گزارش نويسي سوق داده‌اند. خبرنگاران مورخان معاصر هر روز و لحظه‌اي از تاريخ سياسي، اجتماعي، فرهنگي و... جامعه هستند که اگر ذهن و فکرشان را دغدغه‌اي جز اجابت تکليف حرفه‌اي خويش پر کند عاقبت آن جامعه هر چه باشد خير و صلاح نخواهد بود. کاش براي يکبار هم که شده به عوض همايش‌هاي صوري و شادباش‌هاي بي‌مفهوم به فلسفه وجودي اين حرفه فکر مي‌کرديم، کاش براي يکبار هم که شده به آثار و تبعات مهم و قابل توجه تعريف درست و منطبق بر واقعِ حرفه شريف خبرنگاري فکر مي‌کرديم. با اين همه نه به رسم مالوفِ شادباش‌هاي دلخوش کن و به اميد تحقق ايده‌آل‌هاي حرفه خبرنگاري براي خبرنگاران واقعي سرزمينم، آنان که شرافت‌شان را وثيقه قلم خويش کرده‌اند، آرزو مي‌کنم روزي را که حرمت و تقدس قلم و صاحبان قلم به غايت مطلوب درک شود.