نمی‌توان مرگ برجام را اعلام کرد

آرمان ملی- احسان انصاری: چرا رئیس‌جمهور اوکراین در اظهارات اخیر خود ایران را تهدید کرد؟ آیا در شرایطی که ایران به صورت رسمی نسبت به جنگ اوکراین اعلام بی‌طرفی کرده در حقوق بین‌الملل می‌توان برای ایران نقشی در جنگ اوکراین در نظر گرفت؟ در چنین شرایطی و در حالی که وضعیت برجام با پیچیدگی‌های زیادی مواجه بود مسائل حقوق بشری مطرح شده درباره ایران به چه میزان پیچیدگی‌های وضعیت برجام را تشدید خواهد کرد؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات و تحلیل چشم‌انداز پیش‌روی ایران با دکتر حشمت‌ا... فلاحت پیشه، تحلیلگر روابط بین‌الملل و رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت‌وگو کرده که در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. زلنسکي رئيس‌جمهور اوکراين در اظهارات اخير خود نسبت به مداخله ايران در جنگ اوکراين هشدار داده و ايران را تهديد کرده است. ادعاي اوکراين درباره نقش ايران در جنگ اين کشور به چه ميزان در عرصه بين‌الملل قابل قبول خواهد بود؟
براساس کنوانسيون‌هاي بين‌المللي در صورت بروز جنگ بين دو کشور اعلام بي‌طرفي و جانبداري از يک کشور در جنگ کفايت مي‌کند و کشوري که درباره يک جنگ اعلام بي‌طرفي مي‌کند از نظر حقوق بين‌الملل نبايد در مظان اتهام قرار بگيرد. البته از اين موضوع درباره ايران سوءاستفاده‌هاي زيادي صورت گرفته است. در طول جنگ هشت ساله ايران و عراق، 36 کشور جهان و در حدود350 شرکت آمريکايي و اروپايي از صدام حمايت مي‌کردند و به وي اسلحه و ادوات جنگي مي‌فروختند. برخي از کشورهاي اروپايي و آمريکايي در مجهز کردن صدام به سلاح شيميايي نيز نقش داشتند. به همين دليل طرحي در مجلس هشتم توسط بنده مطرح شد که در نهايت نيز به تصويب مجلس رسيد. در اين طرح موضوع احقاق حق قربانيان ايران نسبت به جناياتي که صدام مرتکب شده بود مطرح شد. هدف از ارائه اين طرح نيز شکايت از شرکت‌هاي خارجي بود که صدام را در جنگ عليه ايران مجهز کرده بودند. در آن زمان يک ميليارد بودجه براي اين طرح در نظر گرفته شد که در نهايت در اين زمينه سهل‌انگاري صورت گرفت و پيگيري‌هاي لازم صورت نگرفت. نکته مهم در اين زمينه اين است که همه36 کشوري که در جنگ ايران و عراق از صدام حمايت مي‌کردند به صورت رسمي اعلام بي‌طرفي مي‌کردند. در شرايط کنوني بالاترين تنوع تسليحاتي در جنگ‌هاي دنيا امروز در جنگ اوکراين قابل مشاهده است. در اين جنگ از کشورهاي مختلف از ترکيه گرفته تا آمريکا تسليحات وجود دارد. اين وضعيت درباره اغلب کشورهاي اروپايي نيز وجود دارد و اغلب اين کشورها به اوکراين تسليحات نظامي داده‌اند. اين در حالي است که ايران که نزديک به 30 سال است با روسيه ارتباط نظامي دارد در زمينه پهپادها مورد اتهام قرار گرفته است.
چرا اين موضوع که روسيه پهپادهاي خود را از ايران گرفته تا به اين ميزان براي کشورهاي اروپايي مهم شده است؟آيا اين رويکرد نوعي بهانه‌جويي بين‌المللي به شمار نمي‌رود؟
اولين بار اين روس‌ها بودند که عنوان کردند پهپادهاي ايراني نتوانسته‌اند انتظارات روسيه را برآورده کنند. همين موضوع باعث برخي اتهامات عليه ايران شد. به همين دليل اتفاقي که امروز در اوکراين رخ داده نقض بي‌طرفي ايران به شمار نمي‌رود. ضمن اينکه موضوع پهپادهاي ايراني در جنگ اوکراين را گنده کرده‌اند و بيش از اندازه به آن پرداخته‌اند. در شرايط کنوني فشارهاي زيادي روي ايران وجود دارد که اين موضوع نيز به يکي از سياست‌هاي فشار تبديل شده است. نکته ديگر اينکه تا زماني که آمريکايي‌ها از گزينه نظامي عليه ديگر کشورها استفاده مي‌کنند ترديد نکنيد که هر جايي که سلاح آمريکايي مورد استفاده قرار مي‌گيرد به يک محل آزمايش براي مقابله با تسليحات آمريکا و ناتو تبديل مي‌شود. در شرايط کنوني نيز در جنگ اوکراين از طالبان گرفته تا کشورهايي مانند کره شمالي که آمريکا همواره آنها را به جنگ تهديد مي‌کنند از جنگ اوکراين به عنوان يک مانور و آزمايشي براي مقابله با تجهيزات آمريکا و ناتو استفاده مي‌کنند. اين شرايطي است که آمريکايي‌ها به وجود آورده‌اند. به همين دليل من معتقدم آقاي زلنسکي بايد اين نکته را نيز در نظر بگيرد که بخش عمده مقابله با سياست‌هاي آمريکا و ناتو از سوي کشورهايي است که همواره از سوي آمريکا به جنگ و مقابله تهديد شده‌اند. اين در حالي است که اين طبعيت جنگ در جهان امروز است.


موضوع برجام پيچيدگي‌هاي خاص خود را داشت که در شرايط کنوني مسائل حقوق بشري در ايران نيز به اين پيچيدگي‌ها افزوده است. اين در حالي است که اتحاديه اروپا نيز به همين دليل تحريم‌هايي را عليه ايران اعمال کرده است. آيا با توجه به اين شرايط برجام را بايد تمام شده بدانيم؟
در موضوع برجام و روابط بين ايران و آمريکا يک فراتحليل وجود دارد. به همين دليل اگر به اين فراتحليل توجه کنيم همه تحليل‌ها اشتباه به شمار مي‌روند. فرا تحليل بين ايران و آمريکا اين است که آمريکا همواره به دنبال کنترل قدرت ايران بوده است. اين اتفاق گاهي با کنترل فناوري‌هاي هسته‌اي ايران صورت گرفته و يا در برخي مواقع با کنترل توانايي منطقه‌اي ايران با ايجاد اتحاديه‌هاي منطقه‌اي صورت گرفته است. واقعيت ديگر اين است که آمريکا در هر شرايطي تلاش مي‌کند قدرت چانه‌زني ايران را کاهش بدهد و در اين زمينه از همه ابزارهايي که در اختيار دارد استفاده مي‌کند. آمريکايي‌ها همواره از اتفاقاتي که در ايران رخ داده براي تضعيف قدرت چانه‌زني ايران استفاده کرده‌اند. موضوع برجام نيز شامل همين رويکرد است. در ابتدا نيز نمي‌شد موضوع برجام را به معناي ترميم رابطه بين ايران و آمريکا قلمداد کرد. هر دو کشور مي‌دانستند که با برجام نيز اختلافات دو کشور برطرف نخواهد شد. نکته ديگر اينکه در چند مقطع دو طرف امکان توافق را از دست دادند. در شرايط کنوني نيز مهم‌ترين موضوعي که برجام را به محاق برده انتظار براي برگزاري انتخابات کنگره در آمريکاست. بايد تلاش کرد توافق برجام را به عنوان يک برگ برنده و يک شعار انتخاباتي مطرح کند. به همين دليل هنگامي که بايدن به نتيجه مورد نظر نرسيد عکس اين وضعيت شکل گرفت و در شرايط کنوني ما مشاهده مي‌کنيم که در داخل آمريکا هر دو حزب جمهوري خواه و دموکرات عليه برجام صحبت مي‌کنند.
موضع گيري دو حزب جمهوري‌خواه و دموکرات در آمريکا عليه برجام به چه معناست؟آيا اميدها براي به نتيجه رسيدن برجام در حال کمرنگ شدن است؟
واقعيت اين است که هر کدام از دو حزبي که در انتخابات کنگره به پيروزي دست پيدا کنند آمريکا به مذاکرات هسته‌اي برجام بازخواهد گشت. البته اين به معناي اين نيست که آمريکا به دنبال کاهش تنش با ايران خواهد بود. آمريکايي‌ها مي‌دانند که در زمينه‌هايي مانند پرونده هسته‌اي و توان موشکي و عمق استراتژيک موشکي ايران که با ايران اختلاف دارند اگر سياست چالش را در پيش بگيرند اين ايران است که سياست‌هاي خود را پيش خواهد برد. اين در حالي است که چالش‌هاي هژمونيک در جهان به شکلي افزايش پيدا کرده که قدرت مانور ايران را بيشتر کرده است. آمريکا در راستاي راهبرد امنيت ملي خود در نيمه نخست قرن بيست و يکم به اين نکته آگاهي دارند که چالش اصلي هژموني بين اين کشور و چين و روسيه است. به همين دليل اوباما، ترامپ و بايدن هر کدام به شکل‌هاي مختلف تلاش مي‌کنند پرونده هسته‌اي ايران را به نتيجه برسانند تا بتوانند به چالش اصلي آمريکا در آينده بپردازند. هنگامي که ما بدانيم آمريکا برجام را به عنوان يک سياست کنترلي در مقابل ايران در پيش گرفته است نبايد مرگ برجام را اعلام کرد.
در چنين شرايطي رفتارشناسي دولت رئيسي در مقابل برجام و سياست کنترلي آمريکا را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟آيا دولت ايران اقدامات متناسب با شرايط موجود انجام مي‌دهد؟
در ايران مجموعه سخناني که درباره برجام صورت مي‌گيرد صحبت‌هايي است که توسط مسئولان وزارت امور خارجه مطرح مي‌شود. در ابتدا ما بايد جايگاه افراد را در وزارت خارجه مشخص کنيم. در شرايط کنوني برخي که در وزارت امورخارجه مسئوليت دارند نقش سخنگوي اين وزارتخانه را ايفا مي‌کنند. در هر دولتي بايد افرادي وجود داشته باشند که در زمينه حل چالش‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي نقش موثري داشته باشند. اغلب کساني که در وزارت خارجه مسئوليت دارند در نقش سخنگو هستند و بيشتر در حوزه ديپلماسي عمومي فعاليت مي‌کنند. اين در حالي است در کشورهاي ديگر مسئولان سياست خارجي چارچوب‌هاي محل مناقشه را مشخص مي‌کنند و پيشنهادهاي خود را در اين زمينه اعلام مي‌کنند. پس از اينکه چارچوب اين پيشنهادها مشخص شد اين پيشنهاد در نهادهاي بالادستي مورد بحث و در نهايت تصميم گيري قرار مي‌گيرند. اين در حالي است که در شرايط کنوني رويکردي که ايران در پيش گرفته عدم پرداختن به برجام است و به همين دليل وزارت امور خارجه تلاش مي‌کند در اين زمينه ديپلماسي عمومي را شکل بدهد. در اين زمينه در برخي مقاطع نيز وزارت امور خارجه دچار اشتباهات تاکتيکي مي‌شود.
چه اشتباهات تاکتيکي؟
نمونه بارز اين موضوع زماني است که آمريکايي‌ها نوعي استغنا از برجام را اعلام مي‌کنند، اما مسئولان وزارت امور خارجه مرتب از برجام صحبت مي‌کنند. من معتقدم اين وضعيت از نظر تاکتيکي اشتباه است. واقعيت اين است که در شرايط کنوني در ايران و آمريکا ديپلماسي همچنان به عنوان مهم‌ترين گزينه به شمار مي‌رود. در چنين شرايطي هر دوطرف تلاش مي‌کنند از امتيازهايي که در اختيار دارند براي کاهش قدرت چانه زني طرف مقابل و افزايش قدرت چانه زني خود استفاده کنند. من معتقدم پس از انتخابات کنگره در آمريکا دوباره زمزمه‌هاي احياي برجام در دولت بايدن آغاز خواهد شد. در شرايط کنوني آمريکايي‌ها مي‌دانند که در چالش هژموني که در دنيا شکل گرفته هر روز در حال از دست دادن فرصت‌ها هستند. به همين دليل نيز آمريکا به اين نکته آگاهي دارد که اگر برجام به نتيجه نرسد مديريت تحولاتي که در آينده مرتبط با ايران است دچار چالش‌هاي اساسي خواهد شد.