دم خروس داووس

مجمع جهانی اقتصاد در داووس قبلا مکانی برای دیدن و دیده شدن بود اما ایده گرد آوردن ثروتمندترین و با نفوذترین افراد جهان حول محور یک دستور کار مشترک برای جهان، با آشکار شدن واپس‌گرایی سیاست‌های ارائه شده توسط شرکت‌کنندگان در آن، زرق و برق قبلی خود را از دست داده و باعث افزایش بدبینی شهروندان عادی نسبت به نیت‌های پیدا و پنهان زرسالاران و زورسالارانی شده که به سبک خدایگان المپی عصر یونان بوستان، قصد دارند از فراز آلپ بر مردم خدایی کنند. نقطه اوج بدنامی داووس در دوران همه‌گیری کرونا و به واسطه موسس آن شکل گرفت. مساله اما فقط این نبود که اجلاس ۲ سال به تعویق افتاده و دست آخر برخلاف سنت همیشگی در زمستان سترون و برف‌پوش کوه‌های آلپ سوییس، بهار گذشته  در هوایی داغ در دهکده داووس برگزار شد. کلاوس شواب، موسس آلمانی این مجمع در دهه ۱۹۷۰ میلادی است که ابتدا تحت عنوان «مجمع مدیریت اروپایی» شناخته می‌شد اما از اواخر دهه ۱۹۸۰ تبدیل به بزرگ‌ترین کنفرانس سرمایه‌داری با رویکرد جهانی‌سازی شد. این تاجر سابق که هنوز هم سکان این مجمع را در دست دارد، اینک با عنوان پرتبختر «آقای داووس» شناخته می‌شود. او در سال‌های اخیر ضربه‌های بدی را یکی پس از دیگری به اعتبار بین‌المللی این مجمع وارد آورده است. در حقیقت غرور فزاینده شواب به اتکای رهبری آلپین‌های جهانی باعث شده وی اسراری را هویدا کند که نشان‌دهنده کارکرد مستکبرانه مجمع جهانی اقتصاد است. مثلا شواب در کمال شگفتی درباره چگونگی نفوذ این سازمان به دولت‌‌های مختلف برای استخدام یا اجیر کردن مهره‌های نفوذی صحبت کرد. او با همان خودبزرگ‌بینی خاص آلپی‌ها، اصطلاح «بازنشانی بزرگ» را ابداع کرد و  درباره آن کتابی نوشت که تنها چند ماه پس از همه‌گیری کرونا در  تابستان 2020 منتشر شد. آقای داووس در آن کتاب  از ایده‌ای بی‌شرمانه سخن گفت مبنی بر اینکه بیماری همه‌گیر، الهامبخش  «تصویری تازه از دنیای ما» است. او این ایده فضاحت‌بار را در زمانه‌ای مطرح کرد که بسیاری از جوامع کره زمین به بهانه کنترل همه‌گیری، به دستور دولت‌های‌شان- که بسیاری از اعضای آنها از اعضای دائم مجمع داووس بودند - قفل شده بود. در حالی که قرنطینه‌های عمومی مردم را نسبت به تغییر اجباری در سبک زندگی دائمی‌شان بدبین کرده بود، این آلمانی متوهم از مزایای دفن سبک زندگی بشری -که او سبک زندگی قدیمی می‌خواند- دم می‌زد. عجیب آنکه درست در آخرین رویداد WEF قبل از همه‌گیری کرونا در اکتبر 2019 در نیویورک، شواب این ایده‌ها را تبلیغ می‌کرد. در آن زمان مجمع داووس تمرینی برای دوران بحران همه‌گیر بشری به نام «رویداد 201» برگزار کرد. شواب درباره آن گفت: «این تمرین، رهبران کسب و کارها، دولت‌ها و مسؤولان امنیت و سلامت عمومی را برای رسیدگی به یک سناریوی فرضی همه‌گیری جهانی گرد هم می‌آورد». این فرضیه بیش از حد وحشتناک بود بویژه وقتی بلافاصله کرونا از راه رسید تا انگشت اتهام‌های افکار عمومی را به سوی آلپی‌ها نشانه رود که اینها همان عوامل بلای عالم‌گیر کرونا هستند. تلاش مداوم برای هماهنگی جریان جهانی‌سازی، از بالا به پایین، حول منافع مالی مبهمی انجام می‌شود که دستور کار داووس آن را دیکته کرده است و مردم عادی را تحت فشار قرار می‌دهد. نتیجه آن را در بدنامی و بدبینی گسترده جوامع نسبت به این مجمع می‌بینیم‌. هفته گذشته در داووس ۲۰۲۳ -که نخستین بار پس از ۳ سال در زمان مقرر خود برگزار می‌شد- تنها رهبر یکی از کشورهای گروه G7 شرکت کرد. این موضوع گویای آن است سازمانی که مدعی رهبری جهانی‌سازی بود، اکنون چقدر ضعیف و بی‌اعتبار شده است. جالب است که داووس دیگر حتی در کشورهای حامی سرمایه‌داری جهانی نیز تحمل نمی‌شود.‌ دانیل اسمیت، نخست‌وزیر استان آلبرتا در غرب کانادا، پس از مراسم تحلیف کابینه محلی‌اش در اکتبر گذشته، درباره WEF گفت: «من این را ناپسند می‌دانم که میلیاردرها درباره میزان کنترل خود بر رهبران سیاسی لاف بزنند. این توهین‌آمیز است... افرادی که باید دولت را هدایت کنند، مردمی هستند که به آنها رای می‌دهند. صادقانه بگویم، تا زمانی که آن سازمان از لاف زدن درباره میزان کنترل خود بر رهبران سیاسی دست نکشد، من هیچ علاقه‌ای به کار کردن با آنها ندارم». به نظر می‌رسید امسال کسانی که از سراسر کره خاکی برای موعظه بر منبر جهانی‌سازی دعوت شده بودند، دقیقاً می‌دانستند حاضران در داووس می‌خواهند چه نوع موعظه‌ای را بشنوند. اولاف شولتس، صدراعظم آلمان تنها رهبر گروه 7 کشور صنعتی بود که فکر می‌کرد با رساندن خود به بالای آلپ به معاشرت با خدایگان‌های منتخب کره زمین مفتخر می‌شود، حال آنکه غربی‌ها - بویژه اروپایی‌ها - در زندگی روزمره با هزینه‌های بالای سیاست‌های ذلیلانه دولت‌های خود دست و پنجه نرم می‌کنند؛ سیاست‌هایی که همین اربابان به غلامان حلقه به گوشی مثل او و دیگر رهبران دولت‌های جهان به اصطلاح آزاد دیکته می‌کنند. شولتس طبق دستورات آنها هزینه همان رویاهای سبزی را که اعضای کابینه ائتلافی‌اش در کارزار انتخاباتی سال گذشته وعده می‌دادند، برای ژرمن‌ها 2 برابر کرده است. کابینه او که پس از ۱۶ سال ثبات عصر مرکل روی کار آمد، زمانی که دست‌ خط انگلیسی دکتر بایدن، تجویز شده برای اتحادیه بیمار اروپایی را با تحریم انرژی مفت روسیه اجرا کرد، اقتصاد آلمان را بدون هیچ طرح پشتیبان عملی در معرض خطر قرار داد. ببینید در روزهایی که صنایع آلمان به خاطر فقدان گاز ارزان روسی به عصر زغال سنگ بازگشته و  ژرمن‌ها دوباره به جمع کردن هیزم در ماه‌های سرد سال اشتغال دارند، جناب صدراعظم چه خطابه گمراه‌کننده‌ای خطاب به مجمع جهانی اقتصاد 2023 کرده است: «مهم‌تر از همه، تحول ما به سمت یک اقتصاد بدون وابستگی آب و هوایی، وظیفه اساسی قرن ما، در حال حاضر از پویایی کاملاً جدیدی برخوردار است. نه به خاطر جنگ روسیه، بلکه به دلیل فشار ناشی از آن بر ما اروپایی‌ها برای تغییر. چه رهبر کسب و کار باشید یا یک فعال آب و هوایی، متخصص سیاست‌های امنیتی یا سرمایه‌گذار، اکنون برای تک تک ما کاملاً واضح است که آینده فقط به انرژی‌های تجدیدپذیر تعلق دارد... به دلایل هزینه‌ای، زیست محیطی، امنیتی و به دلیل اینکه در درازمدت، انرژی‌های تجدیدپذیر بهترین بازده را دارد». کشور او آلمان اما فقط به راه‌اندازی مجدد نیروگاه‌های زغال‌سنگ خود اکتفا نکرده بلکه در حال تجدیدنظر در برنامه توقف تدریجی تولید انرژی هسته‌ای خود است. درباره اینکه صنعت آلمان در سال آینده چگونه عمل خواهد کرد چه چشم‌اندازی وجود دارد؟ در حالی که ابتکارات سبز، مانند واردات هیدروژن از پرتغال و نروژ، حداقل تا سال 2030 قرار نیست آغاز شود. شولتس از فرصت حضور در تریبون داووس استفاده کرد تا ابهامات اقتصادی را که آلمان در نتیجه تحریم‌های انرژی اتحادیه اروپایی علیه روسیه با آن مواجه شده از بین ببرد. به عبارت دیگر، امیدها و رویاهای سبز در این زمینه برای سرمایه‌گذاران جهانی در مرکز اولویت قرار گرفت و بدین ترتیب یک انحراف آشکار از واقعیت‌های نگران‌کننده‌تر فعلی ایجاد کردند. سبزشویی(Green washing)، اصطلاحی واقعا برازنده برای این نمایش در داووس امسال بود.  در اجلاس 2023، «سبزشویی» نیز به طرح ابتکارات ضددموکراتیک به منظور دغدغه‌آفرینی‌های مصنوعی آلپی‌ها ملحق شد. مثلا یکی از میزگردهای اختصاصی این اجلاس به «برهم زدن بی‌اعتمادی» اختصاص داشت که عنوان بهتر برای آن می‌توانست این باشد: «چگونه می‌توانیم مردم را وادار کنیم مزخرفات ما را بهتر ببلعند؟»   ریچارد ادلمن، مدیر عامل یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های ارتباطات جهانی - شرکت ادلمن به نام خودش - دست راستی‌ها را عامل خروج جهانی‌سازی از ریل دانست، البته چقدر مغتنم بود که این تاجر آمریکایی در چنان سطحی، به طور تلویحی انگشت اتهام را به سمت 2 هموطن آمریکایی‌اش و  پدرخواندگان فتنه‌های بین‌المللی -کرونا و انقلاب‌های رنگی- گرفت. این نشان می‌دهد به دورانی رسیده‌ایم که گرگ‌های بین‌المللی نیز ممکن است از سر اضطرار یکدیگر را پاره کنند. او گفت: «فرضیه من در این مورد این است که گروه‌های راست‌گرا واقعاً کار خوبی در سلب حق رای سازمان‌های غیردولتی انجام داده‌اند. آنها منابع مالی را به چالش کشیده‌اند. آنها شما را با بیل گیتس و جورج سوروس مرتبط کرده‌اند. آنها گفته‌اند شما «مردم جهانی» هستید، برخلاف آنچه واقعا هستید؛ که بومی است». راشل مردسن، روزنامه‌نگار مستقل کانادایی معتقد است ادلمن با چنین موضعی به راحتی نادیده می‌گیرد که اگر آلپی‌های داووس، واقعا آدم‌هایی بومی بودند، چه نیازی به پرواز جت‌های شخصی خود به یک رویداد کاملا جهانی و غیربومی داشتند؟ از نظر او کسانی که این آمریکایی واقعاً به آنها حمله می‌کند، مخالفانی هستند که اتفاقاً بسیاری از آنها پوپولیست و راستگرا هستند. بدون شک این واقعیت که آنها به دنبال منافع ویژه‌ای هستند که در حال حاضر بسیاری از سازمان‌های غیردولتی به آنها دسترسی دارند، منصب حرفه‌ای‌های روابط عمومی مثل  ادلمن را به  چالش می‌کشد. کسانی مثل او نگران این هستند که منابع‌شان را با راستگرایان در حال خیزش شریک شوند. اظهارات مشهورترین کارآفرین دنیا که مدت‌هاست داووس را تکفیر کرده، نسبت به این آمریکایی بسیار صریح‌تر از خانم مردسن خبرنگار است.   ایلان ماسک، بنیانگذار و مدیر میلیاردر تسلا و اسپیس ایکس که خرید جنجالی پلتفرم توئیتر توسط او موجب برداشته شدن سیاست شدید سانسور آن شد و دقیقا همین او را برای جمعیت داووس منفور کرده است، در توئیتی درباره سخنرانی ادلمن نوشت: «ادلمن یک انسان نفرت‌انگیز است. شغل او به معنای واقعی کلمه دروغگویی حرفه‌ای است!» جنگ لفظی ماسک با داووسی‌ها البته مختص رویداد امسال نبود. ماسک سپس به تمسخر درخواست شواب برای «تسلط بر آینده» که در سخنرانی‌اش در مراسم افتتاحیه امسال مطرح کرد، توئیت زد: «استاد! آینده اصلاً شوم به نظر نمی‌رسد... اصلاً  WEF/Davos (مجمع جهانی اقتصاد) چیست؟ آیا آنها سعی می‌کنند رئیس زمین باشند؟!» او سپس یک نظرسنجی را در حساب توئیتری پرمخاطب خود برگزار کرد که نشان می‌داد 86 درصد از 2.4 میلیون پاسخ‌دهنده، به این سوال که آیا مجمع داووس باید جهان را کنترل کند، پاسخ منفی دادند. ماسک در پاسخ به یکی از سخنگویان داووس که گفته بود  او از سال 2015 به این گردهمایی دعوت نشده، عدم علاقه خود را برای حضور تایید کرد و نوشت: «دلیل من برای رد دعوت داووس به این دلیل نبود که فکر می‌کردم آنها درگیر توطئه‌های شیطانی هستند، بلکه به این دلیل بود که به نظر می‌رسید خسته‌کننده باشد». به عبارت دیگر او حتی جایگاه فرابشری‌ای که آنها برای خود قائل هستند را نیز به هیچ انگاشت. این حملات برای متوهمان مدیریت بر جهان از فراز برف‌پوش کوهستان‌های سوییس گران آمده است. اگر در سال‌های گذشته این جنبش‌های محیط‌زیستی و کارگری بودند که از کف جامعه جهانی علیه داووس شعار سر می‌دادند، حالا این نخبگان خود سرمایه‌داری هستند که جایگاهش را به چالش می‌کشند. داووس واقعا هم کسل‌کننده است؛ همان‌طور که یک جلسه فرقه که در آن همه سر خود را به نشانه موافقت تکان می‌دهند، جشنی برای چرت زدن است. آخرین باری که همه چیز در داووس حتی از دور جالب بود، زمانی بود که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا در آن حاضر شد و شعار داووس مبنی بر محکومیت تغییرات آب و هوایی را رد کرد. «سی‌ان‌ان» از این حرکت برآشفت و ژانویه 2020 نوشت: «این پیام نشان‌دهنده انحراف شدید از دستورالعمل رسمی مجمع جهانی اقتصاد است که موضوع امسالش «ذی‌نفعان جهانی منسجم و پایدار» است». مردسن این سوال را مطرح می‌کند: «چرا «سی‌ان‌ان» و دیگر رسانه‌های شرکتی غربی نپرسیدند اصلا چه کسی از داووسی‌ها پرسیده که دستور کار جهانی چیست؟» مردم جهان رفته رفته متوجه شده‌اند هر چه از داووس بیرون می‌آید، مربوط به منافع خودشان است. آنها نماینده منافع هیچ ‌کس جز منافع خودشان نیستند، منافعی که اقتصادی است و به سهامداران شرکت‌ها و کارتل‌های‌شان مربوط می‌شود. مجمع جهانی اقتصاد در واقع تجمع‌گاه آنهاست نه اهالی کره زمین یا حتی دولت‌ها و منتخبان متبوع‌شان. به همین دلیل حالا که باد‌های تغییر علیه جهانی‌سازی شروع به وزیدن کرده، داووسی‌هایی که اساسا از ۴ دهه پیش دور شعار جهانی‌سازی گرد آمده بودند، اینک بر طبل اولویت‌های بومی می‌کوبند. داووس با همه شعارهایش در حال استغفار از ایده جهانی شدن است، البته ابتکاراتی هم داشته‌اند. مثلا حضور همیشه پررنگ چینی‌ها در ادوار گذشته جای خود را به لشکرکشی هندی‌ها داده است اما کاملا مشخص است جهان مورد نظر این معبد جهانی‌سازی دیگر پیوستگی و گستردگی قبل را ندارد.  تینگلونگ دای، کارشناس جهانی‌سازی در دانشکده بازرگانی  دانشگاه جانز هاپکینز- مهم‌ترین نهاد آکادمیک حاکمیت آمریکا در ایالت مریلند- بر این باور است جهانی شدن اگر چه مرده اما دست‌کم برای بقا در تلاش است. او معتقد است ما در آستانه ظهور یک اتحاد جماهیر غربی به سیاق شوروی هستیم. دای به شبکه الجزیره می‌گوید: «در سالیان آتی ممکن است شاهد ظهور پرده آهنین زنجیره تامین باشیم که در آن کشور‌های غربی سطوح بالایی از تجارت آزاد، سرمایه‌گذاری و جابه‌جایی افراد را بین خودشان حفظ کرده و پیوند‌های‌شان را با چین، روسیه و کشور‌هایی مانند آنان مورد تجدیدنظر قرار می‌دهند. این بدان معناست که تجارت آزاد کالا‌ها و خدمات در حوزه‌های حساس و استراتژیک مانند تراشه نیمه‌هادی، باتری‌های خودرو و محصولات بهداشت عمومی بشدت محدود خواهد شد و حتی زنجیره‌های تامین در معرض افزایش مقررات و فشار عمومی قرار خواهند گرفت». شاید به این خاطر بود که مهم‌ترین چیزی که هفته گذشته از مجمع اقتصاد جهانی 2023 به گوش رسید حتی دیگر اقتصادی هم نبود. شاید در این رابطه هیچ توصیفی بهتر از آنچه دیمیتری مدودف درباره مجمع امسال داووس گفت، نباشد. قائم مقام شورای امنیت روسیه و رئیس‌جمهور پیشین این کشور که یک دهه پیش خودش یکی از مشتاقان حضور در این مجمع بود، حالا آن را «ائتلاف تانک» می‌نامد. او در کانال تلگرامی خود نوشت: «در مجمع جهانی اقتصاد داووس درباره تحویل تانک به اوکراین گفت‌وگو و رایزنی می‌شود... این مایه ننگ و بی‌آبرویی برای این مجمع جهانی است. قبلا رهبران در داووس راجع‌ به موضوعات دیگر نظیر اقتصاد و چیزهای دیگر گفت‌وگو می‌کردند. اینکه شرکت‌های روسی شرکت در این مجمع را منع می‌کنند، ایده خوبی است، زیرا این مجمع دیگر پیرامون اقتصاد نیست».