فلسفه فوتبال متفاوت پرسپولیس




سعید‌ زاهد‌یان
مصاحبه دیروز برانکو را با دقت و وسواس بخوانیم؛ دو بخش در این مصاحبه هست که همه چیز را درباره تحول پرسپولیس با برانکو نشان می‌دهد. آنهایی که فوتبال را با عشق و علاقه و دقت زیاد نگاه می‌کنند، یک چیز را فهمیده‌اند: «پرسپولیس با همه تیم‌های ایران فرق دارد.» اینکه تفاوت از کجا نشأت می‌گیرد و سرچشمه آن کجاست را همه می‌دانند؛ برانکو ایوانکوویچ!


آنچه در ذهن برانکو می‌‌گذرد یا به عبارت صحیح‌تر فلسفه کاری برانکو، عامل اصلی شکل‌گیری «این پرسپولیس» است که با همه تیم‌های لیگ، در شکل و شمایل بازی فرق دارد. انگار پرسپولیسی‌ها جور دیگری بازی می‌کنند، جور دیگری پاس می‌دهند و به شکل محسوسی در تمام بازی‌ها سوار حریف هستند. به قول فوتبالی‌ها، توپ و میدان را در اختیار دارند.
برگردیم به عقب و چند خط بالا را مرور کنیم؛ بحث ما چرایی تفاوت پرسپولیس و بقیه تیم‌ها است که در مصاحبه دیروز برانکو، کدهایی درباره آن دیده می‌شد.
برانکو در مواجهه با خبرنگاران حرف‌های زیادی زد اما دو بخش کلیدی صحبت‌های او، ما را عمیق به فکر فرو برد: «تمرینات ما طاقت‌فرساست و تنها سیدجلال حسینی از فشار تمرینات خسته بود و شکایت داشت.»
این بخش نخست صحبت‌های برانکو بود که در پی آن، به فلسفه کاری‌اش اشاره کرد که ما از آن با عنوان بخش دوم یاد می‌کنیم: «بازیکنان جدید کاملا به انتظارات ما پاسخ دادند و اعتماد مرا جلب کردند؛ البته به زمان نیاز دارند تا به خواست و فلسفه کاری و فوتبالی ما عادت کنند. هر مربی فلسفه کاری خاص خودش را دارد.»
***
کنار گذاشتن همین جملات، بدون هیچ توضیح اضافه‌ای به ما می‌فهماند که دلیل تفاوت پرسپولیس و بقیه تیم‌ها چیست: «فلسفه کاری و فوتبالی سرمربی!»
فلسفه کاری و فوتبالی برانکو در یک جمله خلاصه نمی‌شود؛ تماشای پرسپولیس از روزی که برانکو را بالای سرش داشته تا امروز که به عنوان مدعی قهرمانی در اوکراین چنان سخت و طاقت‌فرسا تمرین می‌کند که آقای کاپیتان از شدت و فشار تمرینات به ستوه آمده، نشان‌دهنده فلسفه کاری برانکو ایوانکوویچ است که آن را می‌توان در یک کلمه خلاصه کرد: «پرس!»
برانکو در دانشگاه زاگرب تحصیلات عالیه را گذرانده و نکته ماجرا اینجاست که پایان‌نامه دکتری او، بدنسازی است؛ پس با این حساب، او خیلی خیلی خوب فیزیولوژی بدن را می‌شناسد و با تمرینات چنان بر بدن‌ها شلاق می‌زند که بعد از تمرین، هیچ بازیکنی نای راه رفتن هم ندارد. او از بازیکنانی که به لحاظ فنی و تکنیکی در حد بالایی هستند و در زمره ستاره‌های لیگ قرار می‌گیرند، یک جنگجو می‌سازد که اول از همه و پیش از هر تاکتیکی، در نبردهای تن به تن پیروز باشد. او مردانی می‌خواهد که برای تصاحب توپ، آنقدر قوی و محکم باشند که «پرس» را با کمترین ضریب خطا انجام دهند و تیم را مالک توپ کنند. حالا که توپ داریم، پس بازی را «ما» می‌سازیم. از اینجا به بعد، تاکتیک و نقشه‌های سرمربی شروع می‌شود. برانکو پس از حدود 40 سال حضور در فوتبال و تجربیات مختلف، در استراتژی بازی هم فلسفه خودش را دارد که الان موضوع بحث ما نیست.
***
تفاوت پرسپولیس با همه تیم‌های لیگ ایران، در همین فشار تمرینات ابتدای فصل خلاصه می‌شود. او بازیکن ظریف و بازیساز فانتزی نمی‌خواهد. او همه را از یک زاویه نگاه می‌کند؛ از مدافعان تا خط حمله: «آنهایی که توان پرس دارند و آنهایی که در این زمینه کم می‌آورند که در تیم برانکو جایی ندارند!»
همین فلسفه کاری برانکو بود که پرسپولیس را تغییر داد و از یک تیم نرم و اهل تعامل، به یک تیم خشن و جنگنده تبدیل ‌کرد که از شروع بازی می‌کوبد و جلو می‌رود. در چنین تیمی، محسن مسلمان ابتدا جایی نداشت و کمال کامیابی‌نیا هم هفته‌ها ثابت که صدای اعتراض منتقدان را هم بلند کرده بود تا سرانجام فلسفه کاری برانکو کار خودش را کرد. این پرسپولیس نبود که با فریادهای اعتراض‌آمیز هفته‌های نخست تغییر شکل و ماهیت می‌داد بلکه این محسن مسلمان بود که خودش را عوض کرد و شروع به تکل زدن کرد.
کامیابی‌نیا هم وقتی اعتماد سرمربی را دید، بر شیوه کارش پافشاری کرد تا هفته‌های سخت و پر انتقاد ابتدایی لیگ پانزدهم سپری شد و فلسفه برانکو جا افتاد؛ حالا ما با پرسپولیسی مواجه بودیم که از همه تیم‌ها آماده‌تر بود، بیشتر می‌دوید و بهتر پرس می‌کرد. کاشته‌های برانکو، با نتایج بهتر جوانه زد و پرسپولیس آرام آرام شکل گرفت؛ همان شکلی که برانکو می‌خواست. حالا فلسفه کاری برانکو بر بازیکنان تحمیل شده بود و از این به بعد، پالایش تیم شروع شد، بازیکنانی که در این قالب و چارچوب نمی‌گنجند کنار رفتند و خریدهای تازه که به کار سرمربی می‌آمدند، به پرسپولیس اضافه شدند.
***
پرسپولیس برای لیگ هفدهم آماده می‌شود؛ یک تیم جوان که جمع جبری انرژی بازیکنان قدیمی و جدیدش، باید از سقف تیم‌های مطرح آسیا هم بالاتر برود. در این میانه تنها جلال حسینی 34 ساله کم آورده که احتمالا شجاع خلیل‌زاده – یکی از همان‌هایی که برانکو گفته زمان می‌خواهد تا فلسفه فوتبالی‌اش عادت کند - شاکی و خسته است. پرسپولیس دور از چشم همه در اوکراین مهیای یک فصل پرتلاطم می‌شود. پرسپولیس جدید را بر  مبنای آنچه پارسال و پیرارسال دیده‌ایم می‌شناسیم اما این تیم یک تفاوت دیگر هم با تیم‌های قبلی دارد. جوان‌تر، آشناتر به فلسفه مربی و شلاق خورده آماده نبرد از همان هفته‌های نخست.
سوپرجام و شهرآورد برای باز شدن بدن‌های پرسپولیس لازم است؛ فلسفه برانکو، پرسپولیس را به سمت عبور از الاهلی حرکت می‌دهد. با عبور از این گردنه سخت، شاید تصویر یک جام که سال‌ها سرخ‌ها حسرت آن را داشته‌اند، از دور نمایان می‌ شود.
حالا فلسفه برانکو و هدف او را بهتر درک می‌کنیم. تیمی جوان که برای جام گرفتن همه را محاصره می‌کند؛ پرسینگ، ویژگی پرسپولیس برانکوست که آنها را با بقیه متمایز کرده است.