زلزله ترکیه می‌توانست در تهران رخ بدهد

آرمان ملی- احسان انصاری: میزان قربانیان زلزله ترکیه به بیش از20 هزار نفر رسیده و جهان با یک فاجعه انسانی در منطقه مرزی ترکیه و سوریه مواجه شده است. این در حالی است که احتمال افزایش تعداد قربانیان تا چندین برابر نیز وجود دارد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی ابعاد مختلف این زلزله بزرگ با دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشگاه زلزله شناسی گفت‌وگو کرده است. زارع معتقد است: « شرایط به شکلی است که زلزله‌ای که در ترکیه رخ داد می‌توانست در تهران رخ بدهد. نکته مهمی که وجود دارد این است که هشدارهایی که در شرایط کنونی نسبت به زلزله در تهران، خوی، تبریز و... داده می‌شود به نوعی فرصت طلبانه است. به هر حال شرایط زلزله خیزی این شهرها در شرایط کنونی با یک ماه و یا حتی یک سال قبل هیچ تفاوتی نکرده است. امروز تنها به این دلیل درباره احتمال وقوع زلزله‌های بزرگ در ایران صحبت می‌کنیم که این اتفاق در ترکیه رخ داده است. این در حالی است که تاکنون هشدارهای زیادی درباره احتمال زلزله در تهران و دیگر مناطق کشور داده شده واما به این هشدارها توجه نشده است.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.  زلزله ترکیه و سوریه چه ویژگی‌هایی داشت که تعداد قربانیان زیادی داشته است؟ 
در زلزله ترکیه یک گسل در حدود20 کیلومتر دچار گسیختگی شده و100 ثانیه نیز طول کشیده تا گسل ببرد. بزرگای8/7 ریشتر نیز تقریبأ بزرگ‌ترین بزرگایی است که ما انتظار داریم در فلات و پوسته قاره‌ای رخ بدهد. همه شواهد این زلزله نشان می‌دهد که ما در ماکسیمم قرار داریم. من در چند روز گذشته رسانه‌های ترکیه را نیز دنبال می‌کردم. به نظر می‌رسد هنوز ابعاد حادثه و میزان خرابی‌ها و تلفات برای دولت ترکیه نیز مشخص نیست. آنچه عنوان شده این است که درحدود10 استان آسیب دیده و در حدود5/8 میلیون جمعیت نیز در این استان‌ها ساکن بودند. اگر وضعیت سوریه را نیز در نظر بگیریم حدود7 میلیون نفر در پهنه‌ای زندگی می‌کرده‌اند که میزان زلزله در آنجا شدت داشته است. این در حالی است که تعداد جمعیتی که در پهنه اصلی زلزله قرار داشته‌اند جمعیتی بین500 هزار تا700 هزار نفر بوده است. به همین دلیل باید عنوان کرد یک فاجعه انسانی در ترکیه و سوریه رخ داده است. جمعیتی که در معرض آسیب قرار دارند جمعیت قابل ملاحظه‌ای است و به همین دلیل باید عنوان کرد زلزله‌ای که در ترکیه و سوریه رخ داده جزء بدترین اتفاقاتی بوده که قابل انتظار بوده است. اتفاق بدتری که می‌توانست رخ بدهد این بود که همین اتفاق در استانبول رخ می‌داد. اگر چنین اتفاقی در شهری با جمعیت بالا مانند استانبول رخ می‌داد ما با یک فاجعه بسیار بزرگ‌تر از این مواجه بودیم. با این وجود در شرایط کنونی نیز زلزله در مرز ترکیه و سوریه رخ داد که از نظر سیاسی و اجتماعی با ناآرامی‌هایی مواجه است و به همین دلیل چالش‌ها در چنین مناطقی بیشتر خواهد بود. 
 نوع فروپاشی ساختمان‌ها در ترکیه که به یک باره یک ساختمان چندین طبقه فرو می‌ریزد به چه دلیل است؟آیا این موضوع به نوع ساختمان سازی‌ها بازمی‌گردد و یا به‌شدت زلزله؟ 
فروپاشی یکباره ساختمان‌های چند طبقه در ترکیه و ایران تصویری از آسیب پذیری ما را در مقابل زلزله را نشان می‌دهد. عمق زلزله اول حدود ۲۰ کیلومتری زمین بوده است و زلزله دوم در عمق ۱۵ کیلومتری رخ داد. هم عمق و هم بزرگای قابل ملاحظه هر دو زلزله باعث شد این رخدادهای لرزه‌ای در گستره وسیع جغرافیایی احساس شود. بیشتر ترکیه بر روی ورقه زمین‌ساختی آناتولی واقع شده است که بین دو ورقه اصلی اوراسیا و آفریقا و یک ورقه کوچک به نام عربی قرار دارد. با جابه‌جایی ورقه‌های بزرگ‌تر آفریقا و عربی، ترکیه به معنای واقعی کلمه فشرده می‌شود، در‌حالی‌که ورقه اوراسیا مانع هر حرکت به سمت شمال می‌شود. بنابراین، ترکیه بر روی چندین گسل قرار دارد. گسل آناتولی شمالی، جایی که ورقه‌های آناتولی و اوراسیا به هم می‌رسند از جنوب استانبول تا شمال شرقی ترکیه امتداد دارد. گسل شرق آناتولی حدود 650 کیلومتر از ارتفاعات شرقی ترکیه تا دریای مدیترانه امتداد دارد، از آنجا به سمت جنوب می‌چرخد و به انتهای شمالی سامانه بزرگ شکستگی‌هایی می‌رسد که ورقه‌های آفریقا و عربی را از هم جدا می‌کند. با وجود تلاش و پیشرفت ترکیه مدرن برای تاب‌آوری در برابر زلزله، ترکیه برای رویارویی با زلزله ناآماده باقی مانده است. بسیاری از ساختمان‌های استانبول مدرن‌ترین و توسعه‌یافته‌ترین شهر ترکیه مطابق با استانداردهای ایمنی در برابر زلزله ساخته نشده‌اند. فقر کلی کشور نیز عاملی برای تعداد زیاد مرگ‌و‌میر در زلزله است. تورم این کشور در دسامبر 2022 پس از رسیدن به بالاترین حد در 24 سال اخیر در ماه اکتبر به 64. 2 درصد رسید. درگیری‌های مداوم بین پ‌ک‌ک و ارتش ترکیه نیز بسیاری از روستایی‌ها را مجبور به ترک خانه‌ها و زمین‌های خود و اسکان مجدد در شهرها و شهرستان‌ها در اقامتگاه‌های موقت کرده است. این خانه‌ها هنگام وقوع زلزله به‌راحتی تخریب می‌شوند. ترکیه میزبان 


3. 6 میلیون پناه‌جوی سوری است که بیش‌ترین تعداد پناه‌جویان در جهان را از این درگیری‌ها در جهان دارد. با سرازیر‌شدن آنها به ترکیه، استانداردهای ایمنی فراموش شده است و آنها به سادگی به سقف بالای سر خود بسنده می‌کنند. به نظر می‌رسد زمین‌لرزه‌های 17 بهمن 1401 ترکیه در یکی از آسیب‌پذیرترین مناطق خاورمیانه، باری مضاعف بر مردمی محروم و به‌شدت آسیب‌پذیر در دو سوی مرز ترکیه و سوریه است. 
 آیا از نظر زمین شناسی این احتمال وجود دارد که چنین اتفاقاتی در ایران نیز رخ بدهد؟ 
بله؛ این احتمال وجود دارد. شرایط به شکلی است که زلزله‌ای که در ترکیه رخ داد می‌توانست در تهران رخ بدهد. نکته مهمی که وجود دارد این است که هشدارهایی که در شرایط کنونی نسبت به زلزله در تهران، خوی، تبریز و... داده می‌شود به نوعی فرصت طلبانه است. به هر حال شرایط زلزله خیزی این شهرها در شرایط کنونی با یک ماه و یا حتی یک سال قبل هیچ تفاوتی نکرده است. امروز تنها به این دلیل درباره احتمال وقوع زلزله‌های بزرگ در ایران صحبت می‌کنیم که این اتفاق در ترکیه رخ داده است. این در حالی است که تاکنون هشدارهای زیادی درباره احتمال زلزله در تهران و دیگر مناطق کشور داده شده، اما به این هشدارها توجه نشده است. در شرایط کنونی که در ترکیه این اتفاق رخ داده برخی تازه متوجه این هشدارها شده‌اند که هر احتمالی ممکن است درباره وقوع زلزله در تهران و یا شهرهای دیگر ایران رخ بدهد. طرح چنین مسائلی در جامعه به نوعی پمپاژ نگرانی است. با این وجود من متوجه نمی‌شوم که چرا این هشدارها همیشگی نیست و به محض اینکه چنین اتفاقی در یک کشور دیگر رخ می‌دهد همه هشدار می‌دهند اما پس از مدتی دوباره همه چیز فراموش می‌شود و به روال گذشته باز می‌گردد. پس از وقوع زلزله در ترکیه در درون ایران برخی سخنان تند و هیجانی عنوان می‌شود که معمولا نیز به جایی نمی‌رسد و نتیجه بخش نیست. امروز برخی نسبت به تلفات میلیونی زلزله در تهران صحبت می‌کنند، اما پس از مدتی که فضا تغییر کرد به فراموشی سپرده می‌شود و دیگر کسی به این هشدارها توجه نمی‌کند. 
 درباره احتمال زلزله در تهران و احتمال تلفات میلیونی هشدارهای زیادی داده می‌شود؟ آیا این احتمال وجود دارد که این هشدارها روزی رنگ واقعیت به خود بگیرد؟ 
لازم می‌دانم در این زمینه تأکید کنم که شرایط امروز تهران با یک ماه و یا یک سال گذشته تفاوتی نکرده و همان خطری که در گذشته وجود داشت در شرایط کنونی نیز وجود دارد. واقعیت این است که تهران به عنوان مهم‌ترین کانون جمعیتی کشور که روی گسل‌های فراوانی وجود دارد باید مهم‌ترین ناحیه از نظر ریخت زلزله قلمداد شود. برخی از مسئولان می‌گویند از حوادث گذشته درس گرفتیم، این جمله غلطی هم نیست. ولی در عین‌حال باید نگاه کنیم، ببینیم که چقدر کارهایی برخلاف درس‌های زلزله‌های گذشته انجام داده‌ایم. روندی که در 50‌ سال اخیر، به‌ویژه 20‌ سال اخیر، در شهر تهران اتفاق افتاده، آن را به سمتی پیش برده که وضع زیست عادی‌اش هم متناسب نیست. مشکل تهران متمرکز که این‌همه در معرض زلزله و سایر سوانح است، در جهت خنثی کردن درس‌هایی بوده که از زلزله‌های پیشین گرفته‌ایم. مثلا در انتهای کوچه مسجد در ولنجک، روی گسل شمال، برج‌های دوقلو احداث شده است. حتی اگر مطلقا گسل را هم در نظر نگیرید، آن منطقه زمین مناسبی حتی برای آمدوشد عادی هم نیست. درحالیکه این برج‌ها به نوعی نماد تهران مدرن است. حتی درجنوب تهران هم اگر از سمت بهشت زهرا(س) حرکت کنید، با خیلی از ساختمان‌های نو مواجه می‌شوید که تجمع جمعیتی بالایی هم دارند. خیلی از اینها در جاهایی ساخته شده‌اند که اگر زلزله‌ای به بزرگی 5 ریشتر هم اتفاق بیفتد، می‌تواند شدت لرزش زمین را سه تا چهار برابر و حتی گاهی بیشتر کند. در تهران در گذشته زلزله‌های زیادی رخ داده و این احتمال وجود دارد که در آینده نیز چنین اتفاقی برای شهر تهران رخ بدهد. ما باید در زمینه زلزله خیزی تهران و البرز یک حساب ویژه باز کنیم و تدابیر لازم را برای آن در نظر بگیریم. ما باید به شکلی برنامه‌ریزی کنیم که میزان ریسک تلفات بالای زلزله در تهران کاهش پیدا کند. مجموعه اقداماتی در این زمینه باید صورت بگیرد که کار یک نهاد و فرد نیست، بلکه نیاز به یک کار جمعی است. از سوی دیگر تنها کار مطالعاتی نیز کافی نیست و نیازمند کارهای اجرایی نیز در این زمینه هستیم. 
 میزان8/7 ریشتر زلزله که در ترکیه رخ داده شدت بالایی دارد. بیش‌ترین شدت زلزله که تاکنون در جهان ثبت شده کجا بوده و چه میزان تلفات داشته است؟ از نظر زمین شناسی چه مناطقی مستعد زلزله‌های بزرگ هستند؟ 
بیشترین میزان قدرت زلزله که تاکنون ثبت شده در شیلی رخ داده که5/9 ریشتر بوده و در دریا رخ داده است. به دلیل اینکه این زلزله در دریا رخ داده تعداد تلفات در حدود1000 نفر بوده است. در مورد ترکیه باید عنوان کنم زلزله ارزنجان سال ۱۹۳۹ ترکیه با بزرگای ۷. ۸ ریشتر نیز تلفات زیادی داشت و بعد از آن از نظر تاریخی زلزله با بزرگای مشابه سراغ نداریم و رخداد لرزه‌ای روز دوشنبه شدیدترین زلزله بعد از واقعه سال ۱۹۳۹ به شمار می‌آید. شهر ارزنجان که در یک حوزه فروکشش در محل اتصال سه گسل فعال؛ یعنی گسل‌های شمال آناتولی، شمال شرق آناتولی و گسل اواجیک قرار دارد، یکی از خطرناک‌ترین مناطق لرزه‌ خیز است. فعالیت‌های لرزه‌ای مهم از جمله رویدادهای ۲۷ دسامبر ۱۹۳۹ (با بزرگای ۷. ۸ ریشتر) و ۱۳ مارس ۱۹۹۲ (با بزرگای ۶. ۶ ریشتر) به این پهنه مربوط است. همچنین زلزله سال ۱۱۳۸ حلب که در جنوب پهنه زلزله زده، زمین لرزه اخیر واقع شده بود، یکی از مرگبارترین زمین لرزه‌های تاریخ به شمار می‌رود. شهر حلب در شمال سوریه بیش‌ترین تلفات را در این زلزله داشت. این زلزله در ۱۱ اکتبر ۱۱۳۸ رخ داد و قبل از آن زلزله‌ای کوچک‌تر در دهم همین ماه رخ داده بود. از زلزله حلب اغلب به عنوان سومین زمین لرزه مرگبار در تاریخ پس از زمین لرزه‌های شنسی و تانگشان چین یاد می‌شود. رقم تلفات آن ۲۳۰ هزار نفر گزارش شده است. این زمین لرزه آغاز اولین مورد از دو رشته زمین لرزه شدید در منطقه بود، اکتبر ۱۱۳۸ تا ژوئن ۱۱۳۹ و زلزله‌های شدیدتر بعدی از سپتامبر ۱۱۵۶ تا مه ۱۱۵۹. مجموعه رخدادهای لرزه‌ای اول مناطق اطراف حلب و بخش غربی را در منطقه ادسا (شانلیورفای امروزی) تحت تاثیر قرار داد و در مرحله دوم منطقه‌ای که شمال غرب سوریه، شمال لبنان را دربرمی‌گیرد و منطقه انطاکیه-  (آنتاکیای امروزی، در جنوب ترکیه)-  در معرض زمین لرزه‌های ویرانگر قرار گرفت.