فجر رویش‌ها

علیرضا استرابی: جشنواره‌های هنری که هر سال در دهه فجر برگزار می‌شود، برای هنرمندان عرصه‌های مختلف بویژه هنر هفتم، شبیه لحظه تحویل سال است. هنرمندان عرصه سینما در رشته‌های مختلف هم و غم‌شان این است که نتیجه تلاش سال هنری گذشته خود را در جشنواره فیلم فجر ببینند و اگر توفیق یارشان شد، سیمرغ‌های نشسته بر شانه بخت‌شان را به خانه ببرند. در سال‌های گذشته ذوق و شوق فرش قرمز جشنواره و نشست‌های نقد و بررسی متعدد نیز مزید بر علت شد تا این رویداد مهم فرهنگی در بعد خبری و رسانه‌ای ضریب بیشتری پیدا کند و به شور و هیجان آن افزوده شود. جشنواره فیلم فجر چهل‌ویکم اما چند تفاوت مهم با جشنواره‌های گذشته دارد که در ظاهر و نگاه ابتدایی شاید تهدیدی برای این رویداد مهم فرهنگی هنری محسوب شود اما در واقع فرصتی است که اصلاح مسیر و ریل‌گذاری رو به جلو برای این اتفاق شورانگیز در سال‌های آینده را رقم خواهد زد.  یکی از این تفاوت‌ها، حضور پررنگ کارگردان‌های جوان و بعضاً فیلم اولی است که سهم بسزایی در سبد نمایش فیلم‌ها دارند؛ کارگردان‌های جوانی که اکثراً سینما را با فیلم کوتاه آغاز کرده‌اند و پس از کسب تجربه و پیمودن گام‌های مهم اولیه، دانش و تجربه را در هم آمیخته و سودای کارگردانی فیلم‌های بلند سینمایی را پیدا کرده‌اند. حضور پررنگ سینماگران جوان پیامدهای مثبتی با خود دارد، از جمله امکان حضور پررنگ دیگر نقش‌آفرینان جوان تولید یک فیلم سینمایی؛ از تهیه‌کننده و بازیگر تا تصویربردار و دیگر عوامل دخیل در یک پروژه سینمایی و این اتفاق یعنی نوید یک سینمای بالنده، امیدآفرین و نشاط‌آور در آینده، چرا که تلفیق نیروی جوانی و نگاه امیدوارانه می‌تواند قوتی به جامعه سینمایی ببخشد که طعم شیرینش تا سال‌ها زیر زبان‌مان بماند و کم‌کم نتیجه این حضور جوانانه را با کسب تجربیات بیشتر و ساخته شدن فیلم‌های محکم‌تر و حرفه‌ای شاهد باشیم؛ مسیری که پله پله پیموده خواهد شد و استمرار در آن به معنای قطع نشدن مسیر معرفی جوانان به سینما خواهد بود. این حضور جوانانه به غیر از سینما، البته برای جامعه نیز پربرکت خواهد بود. نگاه جسور و دقیق سینماگران جوان پرشور به انسان و جامعه ایرانی هرچند محتمل است تلخ و سخت باشد اما بارقه‌های امید و اصلاح را نیز قطعا با خود خواهد داشت.  جشنواره چهل‌ویکم با توجه به اتفاقات تلخ چند ماه گذشته در کشور، با تحریم برخی سلبریتی‌هایی مواجه شد که بعضا یا در پروژه‌های سینمایی حضور نداشتند یا با ناجوانمردی، پس از دریافت مبالغ هنگفت قراردادهای پروژه‌های سینمایی‌شان، حاضر به حضور در جشنواره و نشست‌های رسانه‌ای فیلم نشدند و رسماً از تحریم جشنواره سخن گفتند. تصور غلط این افراد از خاستگاه‌شان و عدم فهم این مطلب که برآمدن و شناخته شدن‌شان وابسته به نمایش و دیده شدن همیشگی‌شان است، باعث شد از جشنواره‌ای دست بشویند که اتفاقا اصلی‌ترین محمل برای معرفی و نمایش این افراد است. با این حال حتی این اتفاق هم اگر منجر به بازاندیشی در مفهوم «سلبریتی» و همچنین اصلاح سیاست‌گذاری‌های فرهنگی در این باب باشد، منشأ اتفاقات خوب در آینده فرهنگ و سینمای ایران خواهد بود.  در این میان اما بودند هنرمندانی که هنر و شخصیت هنری برای‌شان جایگاهی داشت که حاضر نشدند جهت دلخوشی کاسبان تحریم جشنواره، اراده شخصی و آزادانه خود را بفروشند و با وجود هجمه‌های فراوان، متعهدانه در این جشن ملی سینمای ایران حضور پیدا کردند.  به نظر می‌رسد آینده روشنی که پیش روی سینمای ایران است، به این نکته گره خورده که مسؤولان سینمایی کشور از فرصت به وجود آمده، یعنی حضور جوانان هنرمند و مستعد و باانگیزه در کنار بهره‌گیری از هنرمندان متعهد و باتجربه این عرصه، نهایت استفاده را بکنند و با حمایت و سیاست‌گذاری‌های صحیح، از این سرمایه‌های هنر هفتم در جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی بهره بگیرند. قطعا برای تحقق یک آینده روشن برای ایران به ایجاد امید و نشاط و انگیزه برای حرکت از طریق به تصویر کشیدن این آینده نیازمندیم و این مهم تا حد زیادی با سینما برآورده خواهد شد.