دستاورد 1400

دستاورد‌ها، يك نتيجه‌اي مشخص و قابل اندازه‌گيري هستند
به قطع مي‌توان گفت كه زبان مهم‌ترين ابزار ارتباطي انسان‌هاست كه بدون آن، تفاوت چنداني بين انسان و ساير حيوانات نيست و براي همين است كه انسان را حيوان ناطق گويند. در تورات و در «سِفر پيدايش» داستاني هست كه اهميت زبان را براي جوامع بشري نشان مي‌دهد. آن داستان چنين است كه بعد از توفان نوح، همه انسان‌هاي بازمانده از توفان در بابل ساكن شدند و همگي به يك زبان سخن مي‌گفتند تا اينكه بابليان بر خداوند كفر ورزيدند و خداي متعال براي تنبيه آنان عذاب فرستاد و آن عذاب اين بود كه آنان زبان همديگر را نفهمند و هر كس به زباني متفاوت سخن بگويد و همين سبب شد كه آدميان در جهان متفرق شدند و هر قومي به سرزميني رفت و اين‌گونه شد كه زبان‌هاي مختلف پديد آمد. در مثنوي معنوي هم داستاني وجود دارد كه اهميت زبان را در ايجاد ارتباط و تفاهم نشان مي‌دهد و اينكه خيلي وقت‌ها، جنگ‌ها و جدل‌ها به خاطر نداشتن زبان مشترك است. مولانا در آن داستان نقل مي‌كند كه چهار نفر فارس و عرب و ترك و رومي، يك درهم داشتند و بر سر آنكه با آن يك درهم چه بخرند با هم نزاع مي‌كردند، يكي مي‌گفت انگور، يكي مي‌گفت عنب، يكي مي‌گفت اُزوم و آخري مي‌گفت استافيل و اين هر چهار، يك معني داشت و چون زبان هم را نمي‌فهميدند، دعوا و زد و خورد مي‌كردند. خيلي وقت‌ها نزاع‌هاي ما به دليل عدم فهم گفته‌هاي يكديگر است. البته نه اينكه همه نزاع‌ها ناشي از اين عدم فهم يكديگر باشد ولي قطعا اگر زبان مشتركي وجود نداشته باشد، احتمال نزاع افزايش پيدا مي‌كند. اما اين عدم مفاهمه، الزاما ناشي از عدم وجود زبان مشترك نيست كه گاهي ممكن است زبان و كلمات مشترك باشند ولي فهم ما از آن كلمات تفاوت داشته باشد. شايد بازگويي مثالي از آنچه براي خودم اتفاق افتاده، به روشن شدن موضوع كمك كند. 
من، حدود دو سال است كه يك سوال را مكرر پرسيده‌ام كه يا مطلقا جوابي از هيچ كس دريافت نكردم يا جواب‌ها ربطي به سوال من نداشته. سوال اين بود كه «دستاورد تحريم انتخابات 1400 براي مردم چه بود؟» مشكلي كه در تمامي پاسخ‌ها ديدم، اين بود كه گويا پاسخ‌دهنده، معناي كلمه «دستاورد» را مترادف «اثر» دانسته و آثار تحريم را معادل دستاورد مي‌داند. توضيحي در اينجا ضروري است. اگر فرزند من در امتحانات كنكور شركت كند، قبول يا رد شدن او در كنكور، يك دستاورد مثبت يا منفي است و خوشحالي و ناراحتي من يا خود او از قبولي يا مردودي‌اش در كنكور، اثر حاصل از اين نتيجه است. اگر دقت كنيم، دستاورد، يك نتيجه‌اي مشخص و قابل اندازه‌گيري است در حالي كه خوشحالي يا ناراحتي را نمي‌شود اندازه گرفت و حتي اگر بگوييم خيلي خوشحال يا خيلي ناراحتم، مقدار اين خيلي، اصلا معلوم نيست. دستاوردها، قطعا اثراتي به همراه دارند ولي اثرات، الزاما خودشان دستاورد نيستند، بلكه ممكن است پيامدهاي آن به دستاورد منجر شود. مثلا ممكن است از خوشحالي حاصل از قبولي فرزندم، چند روزي با انرژي بيشتري كار كنم و درآمد بيشتري داشته باشم كه اينجا، آن درآمد بيشتر كه قابل محاسبه و اندازه‌گيري است، دستاورد محسوب مي‌شود و نه آن خوشحالي.
از دل انتخابات رياست‌جمهوري 1400، دولت جناب آقاي رييسي بيرون آمد. اين اتفاق برآيند همه عواملي است كه سبب‌ساز آن شدند و نتيجه آن، محصول تلاش همه كساني است كه باعث به قدرت رسيدن ايشان شدند؛ حالا بعضي بيشتر و بعضي كمتر. از رياست‌جمهوري ايشان، بسياري خوشحال و بسياري ديگر ممكن است كه ناراحت شده باشند، اما اين خوشحالي يا ناراحتي، اثر حاصل از اين انتخاب است و نه دستاورد آن. دستاورد آن، همين چيزي است كه امروز با آن دست به گريبانيم؛ تورم افسارگسيخته، گراني روز به روز كالاها، تحريم‌هاي جديد، افزايش لحظه به لحظه بهاي ارز و بسياري ديگر كه همه مي‌دانيم و لزومي به تكرارش نيست. دقت كنيد كه وقتي مي‌گوييم تورم، گراني، تحريم و نرخ ارز، همگي قابل اندازه‌گيري و مورد به مورد قابل استناد است ولي مثلا نمي‌گويم «افزايش فشارهاي بين‌المللي»، چون خود اين فشار قابل اندازه‌گيري نيست، بلكه مي‌شود با استناد به هر مورد تحريم جديد، گفت كه اين نشانه افزايش فشار است. در هر صورت همه اينها، دستاوردهاي به قدرت رسيدن دولت جناب آقاي رييسي است و به‌رغم ادعاي اين دولت، هيچ نشانه‌اي كه تغييري در وضعيت حاصل شود، ديده نمي‌شود، بلكه با اين جمله نقل شده از جناب آقاي مخبر، معاون اول دولت كه «همين است كه هست»، افزايش تورم، افزايش بهاي كالاها، افزايش نرخ ارز، افزايش تحريم‌ها و بسياري افزايش‌هاي ديگر و در نتيجه بسياري از كاهش‌ها در زندگي مردم، حداقل با همين سرعت ادامه خواهد داشت و تا وقتي دست فرمان قطار همين و دولت همين باشد، تغييري هم حاصل نخواهد شد.