واکاوی عطش سرمایه گذاری در طلا


احمد یزدان‌پناه
اقتصاددان

حباب‌های طلا مثل سایر حباب‌های مالی است. وقتی قیمت طلا با شیب تند بیشتر از ارزش آن می‌شود، حباب طلا ساخته می‌شود. اغلب، حباب‌های مالی می‌ترکند و قیمت‌های آن دارایی‌ها سقوط و افت می‌کنند. برخلاف سایر سرمایه‌گذاری‌ها، اکثر ارزش طلا از یک پایگاه و خاستگاه اجتماعی برخوردار نیست. مردم به مسکن نیاز دارند تا در آن زندگی کنند نفت برایشان ارزشمند است، چون بنزین لازم دارند که حمل‌ونقل‌ها را برایشان ممکن می‌سازد و سرمایه‌گذاری در سهام می‌نمایند تا در سود حاصل از فعالیت‌های شرکت‌ها سهیم باشند. از طرف دیگر، بزرگترین مصرف طلا آنست که طلا به‌عنوان یک کالا، برای تولید اقلام لوکس به کار می‌رود (۷۸%) در طلا و جواهرسازی. در صنایع دیگر، مثل الکترونیک، پزشکی و دندانپزشکی هم حدود ۱۲% عرضه سالیانه آن بکار گرفته می‌شود. بقیه آن هم در معاملات مالی (یعنی ۱۰%) استفاده دارد. برخی مواقع قیمت دارایی طلا همان تلقی و برداشت و تعبیر و تفسیری را به دست ما می‌دهند که به اندازه «بن»‌های بنیادی به ما بینش می‌دهند. این می‌تواند حلقه‌ای یا یک دور خلق کند که در آن هر افزایشی در نوسانات قیمت تلقی و برداشت ما را از بنیاد‌ها تحت تاثیر قرار دهد. با بالاتر رفتن قیمت‌ها، اعتماد سرمایه‌گذار به بنیاد‌ها هم بالا می‌رود. این حلقه‌های بازخورد می‌توانند حالت خودپایا، خودتداومی، خودترمیم‌کنندگی داشته و باد کردن حباب تا آنجا ادامه پیدا کند که دیگر ادامه آن برایش ناممکن شود. این ویژگی و خصلت در مورد تورم، هم به‌خصوص در کشور‌های در حال توسعه صدق می‌کند و لذا کارزار و جدال با تورم مزمن، پرشتاب و پرنوسان آن‌ها کاری نه به همین سادگی است و ساده‌پنداری بانک‌های مرکزی و دولت‌های آن‌ها باید از اقلام عمده عدم موفقیت در کاهش رنج مردم در مقابل به حساب آورد. به هر حال، مارپیچ قیمت‌ها در مورد طلا هم وقتی طولانی‌تر از آن می‌شود که هرکس فکر می‌کرد، درنتیجه ترکیدن آنهم با قدرت تخریبی بیشتری همراه است. نسبت به سایر کالا، افزایش قیمت طلا بطور عمده به خاطر آنست که مردم فکر می‌کنند بالا می‌رود. برای مثال، مردم ممکن است به این باور برسند یا رسیده باشند که طلا برای مقابله با تورم و محافظت از منابع و منافع آن‌ها در برابر آن چیز خوبی است، لذا با سرعت گرفتن نرخ تورم به خرید آن می‌پردازند. با این همه دلیل بنیادی و اساسی در دست نیست که وقتی دلار افت می‌کند ارزش طلا می‌بایست بالا رود. پس چرا چنین است، خلاصه بدین دلیل و «بهمین سادگی» که مردم باور می‌کنند یا کرده‌اند که این امر درست است! سه سال بعد از آنکه طلا صعود کرد و در ۲۰۱۱ به ۵۰/۱۸۹۶ دلار در هر اونس رسید (گرم ۱۰۳۴۷۶۸/۳۱= ounce)، بیش ۸۰۰ دلار در هر اونس تا دسامبر ۲۰۱۵ افت کرد. در دو سال بعد قیمت طلا به ۱۳۰۰ دلار افزایش یافت چراکه دلار ضعیف شده بود. تورمی در کار نبود، و بازار سهام به رکورد تازه دست یافته بود. این دو مؤلفه در گذشته و از نظر تاریخی دو بال پرواز قیمت طلا هستند. فقط احتمال وقوع تورم می‌رفت، به خاطر آنکه دلار کاهش پیدا کرده بود و این قیمت طلا را بالا برد. در ۲۰۲۰، که اقتصاد ایالات متحده متوقف شده بود، در آگوست، قیمت طلا از مرز ۲۰۰۰ دلار عبور کرد. در ۲۰۲۱، قیمت طلا بین حدود ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ دلار در هر اونس در نوسان بود. شاید اشاره به رابطه طلا و دلار آن هم در بعد تاریخی آن و درس‌آموزی‌ها از آن برای کسانی که مرکز معاملات ارز و طلا چشم امید دارند یا حتی آن‌ها که کارآمدی آن را زیرسوال می‌برند مفید فایده باشد. تا اوایل دهه ۱۹۷۰، قیمت طلا بر پایه استاندارد طلا یا پایه طلا قرار داشت.