۵ هدیه حیات‌بخش یک ماما

خانواده‌اش بخشیدند تا شاید بتوانند داغی را که بر دل‌شان نشسته کمی آرام کنند. عزیزترین‌شان را از دست داده بودند، اندوه و دلتنگی برایشان تابی باقی نگذاشته بود. با این حال سعی کردند با اهدای زندگی به کسانی‌که با مرگ فاصله‌ای ندارند، کمی خود را تسکین دهند.

خانواده‌ اخلاقی با این بخشش، مرهمی گذاشتند بر دل تنگ و پردردشان؛ سارا جان داد اما جان هم بخشید. با مرگش، زندگی شد برای آنانی که امیدی به زنده ماندن نداشتند. تصادف، زندگی را از سارا گرفت، تا چند نفر دیگر بتوانند جانی دوباره بگیرند‎.

حادثه‌ای تلخ

ماما، مدرس فن بیان و مدرس زبان انگلیسی جمعه شب بود که خبر تصادفش آوار شد بر سر خانواده‌اش. چهار خواهر و یک برادر بودند. پدرشان از سال ۶۳ از افغانستان به ایران مهاجرت کرده و در قم زندگی می‌کنند. همه خواهر و برادرها تحصیل کردند. تنها برادرش لیسانس عمران دارد و خواهر کوچک‌تر دانشجوی رشته هوشبری است. سارا هم که لیسانس مامایی داشت، اما جمعه گذشته همه رویاهایش پرواز کردند و به پایان رسیدند. شامگاه جمعه وقتی سارا بر ترک موتورسیکلت پسرعمه‌اش نشست نمی‌دانست سرنوشت سیاهی در انتظارش است. غضنفر اخلاقی، پدر ساراست مردی که با همراهی دیگر اعضای خانواده رضایت دادند تا اعضای بدن دخترش اهدا شود. «سارا استاد فن بیان بود، کلاس‌هایی در این رابطه برگزار می‌کرد و دانشجو داشت. آن روز جمعه هم مراسمی به مناسبت عیدفطر در فرهنگسرای قم برگزار کرد. سخنران مراسم بود. وقتی مراسم تمام شد فیلمبردار اصرار داشت که فیلم را همان روز تحویل دهد. ساعت ۱۱ شب و دیروقت بود. با رفتن سارا مخالفت کردم اما می‌گفت مجبور است. خواهرزاده‌ام همراهی‌اش کرد. موتورسیکلت داشت. سارا با کیف لپ‌تاپ و وسایل کارش سوار موتور شد و رفتند. فیلم را گرفتند اما در راه بازگشت این حادثه اتفاق افتاد. یک خودرو با موتور خواهرزاده‌ام برخورد می‌کند. سارا سرش به ماشین می‌خورد و خونریزی مغزی می‌کند.»

تلاش‌های تیم پزشکی

سارا خیلی سریع در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شد. پزشکان تلاش کردند تا هوشیاری او را بالا نگه دارند، اما تلاش آنها فایده‌ای نداشت. سطح هوشیاری سارا مدام کمتر و کمتر می‌شد. چند روزی به همین منوال گذشت. پدرش می‌گوید هرشب تا صبح بالای سرِ دخترش بوده به امید آنکه چشمانش را باز کند و یک‌بار دیگر بتواند با او حرف بزند، اما اندام‌های حیاتی بدن سارا با دستگاه کار می‌کرد و جداکردن این دستگاه‌ها یعنی بازایستادن تپش قلب او. پدر و مادر و خانواده‌اش شرایط سختی داشتند. امیدشان را از دست نداده بودند و انتظار بازگشت دخترشان را به زندگی داشتند. آنچه حال سارا را وخیم می‌کرد، ضربه محکمی بود که به سر او وارد شده بود. همین هم کار را برای ادامه درمان او سخت کرد، تا جایی که پزشکان پس از چند روز تلاش برای زنده نگه‌داشتن سارا به خانواده او گفتند که شانس بازگشت به زندگی این دخترجوان تقریبا به صفر رسیده و تنها کاری که می‌شود انجام داد، اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند است. کاری که البته نیاز به رضایت پدر و مادر او داشت. والدین این جوان با اینکه در غم از دست‌دادن دخترشان در شوک بزرگی بودند، اما بزرگوارانه با اعطای اعضای بدن سارا موافقت کردند.

تصمیم راسخ

«سارا از روزی که ماما شد در درمانگاه حضرت ابوالفضل(ع) فرم اهدای عضو را پر کرد. به ما و برادر و خواهرهایش هم همیشه درباره اهدای عضو می‌گفت. او دختر خیرخواهی بود و در زمان حیاتش هم هرکاری می‌توانست برای کمک به دیگران انجام می‌داد. همین هم شد که ما به تصمیمش احترام گذاشتیم.»

پدر سارا می‌گوید: «۱۶ اردیبهشت همراه دخترم به تهران آمدیم. در بیمارستان پایتخت جداسازی اعضا انجام شد و بعد هم با همان آمبولانس به قم برگشتیم و دخترم را در قبرستان بقیع دفن کردیم.»

این پدر با اینکه هنوز صحبت‌کردن از سارا برایش دشوار است و به سختی می‌تواند جلوی گریه‌اش را بگیرد اما از تصمیمی که خودش و همسرش درباره سارا گرفته‌اند، راضی است: «دخترم آرزوهای زیادی داشت. وقتی در بیمارستان به ما گفتند که او مرگ مغزی شده، دنیا روی سرم خراب شد، اما از آنجایی که سارا دختر یاری‌رسانی بود و تصمیمش این بود که پس از مرگ هم کمک‌رسان باشد از اهدای اعضای بدنش خوشحالیم.»

نجات ۵ بیمار

کارشناس مسئول واحد پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی گفت: «سارا اخلاقی، ماما، جوان ۲۹ ساله جمعه بر اثر سانحه تصادف دچار مرگ مغزی شد و با رضایت خانواده ایثارگرش اعضای حیاتی او به بیماران نیازمند لیست پیوند اعضا اهدا شد.»

ولی‌الله صمدی می‌گوید: «متقاضیان دریافت کارت اهدای عضو می‌توانند با مراجعه به پایگاه اطلاع‌رسانی www.muq.ac.ir در بخش «ثبت‌نام از متقاضیان اهدای عضو پس از مرگ نام‌نویسی کنند.»

او گفت: «این سومین مورد از اهدای عضو از ابتدای سال ۱۴۰۲ در قم است.»

سارا اخلاقی که از اتباع افغانستانی است و در قم زندگی می‌کند، با اهدای قلب، کبد، دو کلیه و ریه‌اش به پنج نفر جان دوباره بخشید.