چالش حجاب و فرصت‌های فرهنگی پیش‌روی ما

پیامد‌های فرهنگی آنچه از شهریور سال ۱۴۰۱ بر اثر جنجال مرگ مشکوک مهسا امینی در کشور بروز و ظهور یافت، این روز‌ها بیش از همه در قالب چالش حجاب به چشم می‌خورد که مواجهه دقیق و هوشمندانه با آن می‌تواند برای انقلاب اسلامی یک فرصت مغتنم باشد.
تحلیل ضدانقلاب داخل و خارج از برخی کشف‌حجاب‌ها در حریم عمومی این است که این تازه موج اول ماجراست و انقلاب اسلامی باید آماده مواجهه با موج‌های بعدی باشد، اما حقیقت ماجرا این است که به نظر می‌رسد این چالش اجتماعی می‌تواند به‌طور عادی و تا حدودی دستگاه‌های فرهنگی را از نخوت و سستی بیرون آورد و دست‌کم در ماه‌های آتی شاهد چاره‌جویی‌های فرهنگی به نسبت رویکرد‌های پلیسی و امنیتی در بحث حجاب باشیم. در این‌باره نسبتاً استیصال برخی مسئولان فرهنگی نیز قابل تأمل است، اما همین که همه متفق‌القولند کم‌کاری‌های فرهنگی دستگاه‌ها کار را به جایی رسانده که در آن قرار داریم، خود یک حرکت روبه‌جلو محسوب می‌شود.
اتفاق مبارک و تغییری که در نگاه و رویکرد برخی دستگاه‌ها قابل‌مشاهده است، این است که پیش از این گویا مدیران و مسئولان فرهنگی در مسئله حجاب روی نقش پلیس حساب ویژه‌ای باز کرده بودند و انگار همین کافی بود که بخشی از جامعه صرفاً بنا به ملاحظات پلیسی حداقل‌های حجاب را در معابر عمومی رعایت می‌کردند و لابد همین کافی بود، ولی اتفاقات هفت، هشت ماهه اخیر نشان داد سپردن بخش عمده کار به دست پلیس و فراغ‌بال فرهنگی غرق شدن در انفعالی اشتباه بوده است. هرچند نقش پلیس در مبارزه با رفتار‌های سازماندهی شده فرهنگی و اجتماعی در ترویج بی‌بندوباری را نمی‌توان انکار کرد. باند‌هایی که از ضدانقلاب و سرویس‌های جاسوسی ارتزاق می‌کنند تا فرهنگ غرب را در جامعه اسلامی رواج دهند، نیاز به مبارزه از طریق فعالیت‌های امنیتی و پلیسی دارند، اما بر هیچ ناظر منصفی پوشیده نیست که از سیاستگذاران و مجریان فرهنگی کارنامه درخشانی به جای نمانده است.
در سینما، تئاتر، موسیقی و تلویزیون نه تنها کار ایجابی خاصی برای ترویج حجاب صورت نگرفته، بلکه بعضاً شاهد بوده‌ایم که حتی ظرفیت‌های دولتی و حکومتی ناغافل و در کمال کج‌فهمی در اختیار ترویج فرهنگ غرب و ضدسبک زندگی اسلامی قرار گرفته است. سال‌ها بسیاری از کاراکتر‌های منفی در آثار نمایشی زنانی بودند که روی ظواهر سبک زندگی اسلامی و ایرانی تأکید داشتند و این جلوی چشم مدیران ما رقم می‌خورد. آثاری که اغلب از طریق سیاستگذاری و زیر نظارت مسئولان جمهوری اسلامی و با پول بیت‌المال تولید و روانه پخش و اجرا شده‌اند و در کمال تعجب با فرافکنی تولید‌کنندگان همواره از گزند انتقاد‌های جدی در امان مانده‌اند. به هر حال چالش حجاب در جامعه در حال حاضر در کنار راهکار‌های فرهنگی بلندمدت نیاز اساسی به راه‌حل‌های فرهنگی کوتاه‌مدت نیز دارد.
کم‌کاری سینما، تئاتر موسیقی و عرصه‌های هنری دیگر را نمی‌توان در چند ماه جبران کرد، اما می‌توان با ارائه ایده‌های تازه که در کوتاه‌مدت جواب می‌دهد شاهد تأثیرگذاری فرهنگی بر جامعه‌ای بود که اغلب مردم در آن مسلمان هستند و نسبت به شعائر اسلامی خود را ملزم می‌دانند. آنچه غیرقابل انکار است این است که بخش قابل توجهی از کشف‌حجاب‌ها سازماندهی شده نیست و صرفاً از روی ناآگاهی و لجبازی صورت می‌گیرد. مأموریت آن دسته از دغدغه‌مندان و دوستداران انقلاب اسلامی در برهه کنونی ارتباط‌گیری با این دسته از مردم است. راه‌های گفتگو با این قشر از جامعه که تحت تأثیر رسانه‌های بیگانه کشف حجاب می‌کنند، می‌تواند آغازی برای یک راه تازه باشد، راهی که ضدانقلاب قطعاً آن را برنمی‌تابد.