رضايتمندي مشت نمونه خروار است

اين ضرب‌المثل پركاربرد، بيان مي‌دارد بخشي از هر چيز نشان‌دهنده كيفيت و خصوصيت كل آن چيز است. در كشور ما فعاليت‌هاي زيادي از طرف حاكميت، قوا، نهادها و البته طرفداران موفقيت انقلاب اسلامي صورت مي‌گيرد كه متاسفانه بعضي از ابتدا نمي‌تواند رضايت مردم را جلب كند و بعضي علي‌رغم سرمايه‌گذاري زياد و جذب رضايت مردم كم‌كم با سوءمديريت دچار ايجاد نارضايتي مي‌گردد. لذا براساس اين ضرب‌المثل كل نظام و حاكميت و مديريت كشور زير سوال مي‌رود. مثال‌هاي زيادي را مي‌توان زد كه مبناي آن ضرب‌المثل مشت نمونه خروار باشد. بعد از 43 سال از پيروزي انقلاب اسلامي كم‌كم در مسيري افتاده‌ايم، اكثر تلاش‌ها از نظر عده كثيري منفي تفسير گرديده و درجه محبوبيت نظام رو به كاهش و نارضايتي رو به فزوني است.  يكي از نمونه‌ها مي‌تواند متروي تهران باشد كه خود دستي در طراحي، اجرا، بهره‌برداري از آن در طول 30 سال گذشته داشته‌ام. پديده‌اي كه مي‌توانست و مي‌تواند نقش مهمي در رضايتمندي مردم در امر حمل و نقل عمومي، ترافيك، كنترل آلودگي هواي تهران، صرفه‌جويي در وقت مردم و كاهش مصرف سوخت و در نتيجه بيماري‌ها ايفا نمايد.  سال 1352 طرح خيابان-مترو براي حمل و نقل تهران تصويب شد. سال 1354 شركت راه‌آهن شهري تهران و حومه (مترو) تاسيس گرديد. طراحي جزييات خطوط مترو در سال 1356 به حدي رسيد كه كلنگ اولين خط زده شد. سال 1357 انقلاب اسلامي پيروز شد، ساخت مترو نيز ادامه پيدا كرد، 2300 متر از تونل و بخشي از سه ايستگاه از خط يك ساخته شد. سال 60 دلواپسان وقت از ادامه ساخت پروژه مترو جلو‌گيري و شركت مترو را منحل نمودند. با تلاش مجمع نمايندگان تهران از جمله رياست آن آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني با خطبه‌اي در سال 1363 و پيگيري‌هاي بعدي ساخت مترو مجددا از سال 65 آغاز و سال 1377 اولين خط آن به طول 30 كيلومتر در ابتداي دولت اصلاحات افتتاح گرديد. 
از آن به بعد سالانه 10 كيلومتر به خطوط مترو اضافه و به كمك حمل و نقل عمومي تهران آمد. امروز با افتخار 150 ايستگاه مترو در 7 خط فعال است و مي‌تواند در صورت تامين واگن حداقل با 5 ميليون و حداكثر 7 ميليون سفر در روز مشكل مردم تهران را حل كند، ولي به دلايل مختلف، كمتر از 2 ميليون سفر را البته همراه با نارضايتي در پيك مسافري به دليل فاصله طولاني اعزام قطارها در اكثر خطوط به سرانجام مي‌رساند. يعني به جاي اعزام هر دو دقيقه يك قطار در زمان پيك مسافري در تمام خطوط، در خطوط 1 و 2، فقط 5 دقيقه يك قطار و در خطوط ديگر 7 و 15 و 20 دقيقه يك قطار و در خط فرودگاه امام خميني 90 دقيقه يك قطار اعزام مي‌شود.  مي‌دانيم كه به قيمت امروز براي متروي تهران حداقل نزديك به 6 ميليارد دلار هزينه شده است تا رضايت مردم كسب شود. مي‌توانستيم با هزينه‌هاي معادل يك ميليارد دلاري در طول 10 سال گذشته يعني حدود 100 ميليون دلار در سال به اوج رضايتمندي در حمل و نقل عمومي تهران برسيم، متاسفانه چنين اقدامي صورت نگرفت و به‌‌‌رغم  6 ميليارد دلار سرمايه‌گذاري انجام شده، باعث نارضايتي بيش از حد مسافران در ساعت پيك مسافري هستيم، به صورتي كه مجبوريم براي جداسازي زن و مرد در مترو نيز آدرس غلط هم بدهيم و مردم نيز فرهنگ مناسب استفاده از مترو در شلوغي با تنه زدن به يكديگر را از دست بدهند. 
يا شركت واحد اتوبوسراني در سال 1321 تاسيس شده و بايد هم‌اكنون حداقل 5 ميليون سفر در روز را به سرانجام برساند، ولي متاسفانه حداكثر  2 ميليون سفر مديريت مي‌شود. علت آن عدم تامين اتوبوس كيفي و غيرآلاينده است كه باعث نارضايتي مردم شده. جالب اينكه هر روز داد و فرياد مي‌زنيم كه دنبال رضايتمندي مردم و برخورد با ترك فعل‌ها هستيم. تهران در طول اين سال‌ها قدرت حمل و نقل عمومي كيفي و در شأن مردم خود را از دست داده، واگن و اتوبوس برقي يا گازي به اندازه كافي تزريق نشده و بلايي نابخشودني بر سر مردم تهران در حال نزول است، پس در اين مورد هم نارضايتي جدي در قشر ضعيف جامعه تزريق مي‌كنيم. لذا بايد براي تهران 9000 اتوبوس برقي تامين كنيم. 10 كارخانه اتوبوس و واگن‌سازي در كشور داريم كه از بيكاري رنج مي‌برند. سال مهار تورم و توليد هم هست، ولي مي‌بينيم كه اتفاق جديد و اميدوار‌كننده‌اي نمي‌افتد.  بزرگراه‌هاي تهران را كه از مرز 500 كيلومتر عبور كرده است را با هزينه به قيمت امروز حدود 5 ميليارد دلار ساختيم، به دليل چند رمپ و لوپ و پل كه ساخته نشده و ايجاد چند ورودي و خروجي بي‌مورد و خارج از استاندارد مهندسي ترافيك در ساعات پيك، ترافيك غيرقابل تحمل باعث نارضايتي جدي شهروندان مي‌شود، ولي در صورت سرمايه‌گذاري بهينه در حدود 50 نقطه شبكه بزرگراهي كارايي بزرگراه‌ها به مراتب بيشتر و رضايتمندي واقعي ايجاد مي‌كند. حداقل 35 فرهنگسراي زيبا، وسيع و با امكانات در سطح شهر تهران ساخته‌ايم كه به دليل تك صدايي و تنگ نظري، مردم از آن استفاده بهينه نمي‌كنند. با پرداخت هزينه‌هاي گزاف جاري و هزينه‌هاي مربوط به برنامه‌ها، رضايتمندي لازم را ايجاد نمي‌كنيم. احتياج است كه به جد مطلوب‌نگر باشيم و از تمام سرمايه‌گذاري‌ها در سطوح مختلف استفاده حداكثري و بهينه و سطح بالاي رضايتمندي را دنبال كنيم.  در اطلاع نگاشت سايت رهبري به ضرب‌المثل مشت نمونه خروار در مقابل القاي نااميدي توسط دشمن اشاره و عنوان شده كه ما داريم پيش مي‌رويم و اتفاق‌هاي مهمي را برشمرده‌اند ازجمله روش جديد درمان سرطان، رونمايي از ماهواره‌بر، رونمايي از موشك جديد، رونمايي از پالايشگاه فراسرزميني، چند نيروگاه برق، بزرگ‌ترين تلسكوپ جهان، با برچسب پيشرفت الگوي پيشرفت ملت ايران. بله ما در ايران اقدمات مثبتي را به سرانجام مي‌رسانيم. هزينه مي‌كنيم، ولي با عدم استفاده بهينه و قابل لمس براي مردم، نارضايتي مي‌تراشيم كه اثر معكوس هم ايجاد مي‌كند.  لذا بايد سعي شود در برنامه هفتم با بررسي نمونه‌هاي بارز نارضايتي‌ها در كشور، به‌‌رغم سرمايه‌گذاري‌هاي ميلياردي براي هر يك راه‌حل مناسب آن عرضه و به آن عمل شود تا رضايتمندي در كشور روز به روز بالا رفته و باعث اميدواري شده و انقلاب اسلامي جايگاه خود را در ميان مردم مجددا پيدا ‌كند. 
باتوجه به شرايط موجود كشور، متاسفانه قبلي‌ها روحيه كار ندارند و جديدي‌ها كار بلد نيستند و عجولانه تصميم مي‌گيرند و ابلاغ مي‌كنند و بعد معلوم مي‌شود يا خلاف قانون است يا قابل اجرا نيست و البته بعضا تصميم نمي‌گيرند و بلاتكليف رها مي‌كنند. شايد بيشتر از گذشته زحمت مي‌كشند ولي پيش نمي‌روند. بايد تا دير نشده فكري اساسي كرد. وگرنه براساس ضرب‌المثل مشت نمونه خروار مردم همه نارضايتي‌ها را از كل حاكميت مي‌بينند.