بي‌حجابي مدارا يا سخت‌گيري

جناب آقاي خسروپناه دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مصاحبه‌اي كه ديروز در همين روزنامه منتشر شد، نكات مهمي را درباره حجاب و بي‌حجابي بيان كردند كه مهم‌ترين بخش آن، كاهش آمار كشف حجاب در 34 روز گذشته است. از آنجا كه حتما ايشان آمار و اطلاعاتي كه ارايه كرده براساس واقعيت‌هاي موجود و مشاهدات ميداني است و مهم‌تر اينكه از سوي يك مقام رسمي ارايه مي‌شود، نبايد در آن ترديد روا داشت. آقاي خسروپناه ميزان كشف حجاب را با پاييز سال 1401 و بحبوحه اغتشاشات نيز مقايسه كرده و بازهم بيان مي‌كند كه ميزان بدحجابي نسبت به آن دوره نيز كاهش نشان مي‌دهد. ضمنا طبق برآوردي كه ايشان اعلام مي‌كند بي‌حجابي در دانشگاه‌ها 3- 4درصد است. گرچه همين مقدار بي‌حجابي نيز براي جامعه متدين و مسوولان مقبول نيست و بايد براي كمترشدنش تلاش كرد، اما واقعيت موضوع آن است كه تا همين جا هم خلاف انتظار بوده و البته موجب اميدواري است. فراموش نكرده‌ايم كه برخي مسوولان، رسانه‌ها و چهره‌ها در اوج ناآرامي‌هاي سال پيش و سر دادن شعار «زن، زندگي، آزادي» مدعي و نگران بودند افرادي كه آن شعار را سر مي‌دهند خواهان عريان شدن زنان هستند، حال آنكه به گواهي آقاي خسروپناه وضعيت حجاب بهتر هم شده است. با اين حال بايد پذيرفت كه اگر نگاه مثبتي به موضوع وجود دارد، دليلش تنازل نظام سياسي - فرهنگي به مقوله حجاب است. در واقع بدحجابي كه تا چندماه پيش جرم‌انگاري شده و با برخورد گشت ارشاد مواجه مي‌گرديد، هم اينك نه جرم كه حتي تخلف نيز محسوب نمي‌شود و با توجه به تساهل و تسامح صورت‌گرفته توسط مسوولان انتظامي و قضايي، از هرگونه برخورد با آن صرف‌نظر شده است. همين تدبير مثبت باعث شده طيف عظيمي از افرادي كه بالقوه مي‌توانستند در جرگه ناراضيان درآيند، در آرامش به سر ببرند. در سوي مخالف اين تدبير، از سوي فرماندهي ناجا اعلام شد كه دوربين‌هاي پليس براي شكار زنان و دختران مجهز به هوش مصنوعي شده. حتي كليپ‌هايي هم ساخته شد كه فرضا يك خانم بي‌حجاب در نقطه‌اي دوردست شناسايي شده و با استفاده از تكنولوژي، چهره‌اش دقيقا شناسايي و مشخصات كامل شناسنامه‌اي و آدرس محل كار و سكونتش كشف شده است. همين موضوع، نوعي اضطراب و شايد هول و هراس در جامعه ايجاد كرد. پشت‌بند اين خبر، پلمب مراكز خريد هم يكي پس از ديگري رسانه‌اي شد و نيز اعلام گرديد ادارات و بانك‌ها از ارايه خدمت به زناني كه كشف حجاب كنند، امتناع خواهند كرد. اين اتفاقات نشان مي‌داد كه عزم جدي براي برخورد با بي‌حجابي و نه بدحجابي يا كم‌حجابي وجود دارد. با اين حال همين التهابات پرسروصدا هم به تدريج به سردي گراييد و در برخي موارد مانند مترو كه قرار بود از ورود مسافران بي‌حجاب جلوگيري كنند، بعد از 3-2 روز كلا به فراموشي سپرده شد. همزمان با اين حرف و حديث‌ها لايحه مقابله با كشف حجاب نيز جدي شد. محتواي لايحه به‌طور كلي بر نوعي سهل‌گيري بنا شده است. اين تسامح البته به مذاق افرادي معدود خوش نيامده و آن را در راستاي ترويج بي‌حجابي خواندند و خواستار برخوردهاي غلاظ و شداد شدند حال آنكه مي‌دانستند آنچه را كه خواهانش هستند سال‌هاست اجرا شده و نتيجه‌اي جز زيان به همراه نداشته است. در همه مراحلي كه در چندماه اخير طي شده، يك كليدواژه هزاران بار تكرار شده و آن «كار فرهنگي» است. همچنين گفته مي‌شود مثلا سي و چند دستگاه وظيفه‌شان را به درستي انجام نداده و همه‌ چيز را گردن پليس انداخته‌اند. در مورد كار فرهنگي تقريبا هيچ تعريفي ارايه نمي‌شود و فقط به بيان كليات اكتفا مي‌گردد. از بررسي اظهارات كساني كه تشويق به كار فرهنگي مي‌كنند چنين برمي‌آيد كه تقريبا هيچ برنامه‌اي ندارند. از سوي ديگر، درباره سازمان‌هايي كه اصطلاحا ترك فعل كرده‌اند، نوعي بي‌انصافي به خرج داده مي‌شود. انصافا همه يا اكثر آنها هرچه توانسته‌اند انجام داده‌اند. مگر آموزش و پرورش يا آموزش عالي چه بايد مي‌كرده كه نكرده؟ يا صداوسيما جز ترويج حجاب روش ديگري داشته؟ يا سازمان تبليغات، همت خود را صرف كار ديگري كرده؟ بقيه سازمان‌ها هم همين‌طور. بي‌حجابي به عنوان يكي از مظاهر فرهنگ ناصحيح، وقتي به مساله اول كشور تبديل مي‌شود قابل حل نخواهد بود.
براي هر اقدامي در اين زمينه كه عمدتا نسل جوان زير 30 سال را دربرمي‌گيرد، بايد پژوهش‌هاي حرفه‌اي و كاملا علمي انجام گيرد و مبتني بر آن با حضور همه سازمان‌ها و افراد ذيصلاح، تصميمات شدني و قابل اجرا اتخاذ شود. بدون اين كار، صد لايحه و طرح و بخشنامه و دستورالعمل هم تهيه شود، جز اتلاف وقت و بدتر شدن اوضاع نتيجه‌اي به دست نمي‌آيد. طبيعتا تا زماني كه تصميمي منطقي و فراگير اتخاذ نشود، ظاهرا چاره‌اي نيست جز اينكه بنا را بر مدارا و آسان‌گيري بگذاريم.