حکایت کلاس‌های درس امام

  دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان
«... قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بی‌سواد(رضاخان) را بر یک گروه چند میلیونی چیره می‌کند که حرث و نسل آنها را دستخوش شهوات خود کند. قیام برای نفع شخصی است که الان چند نفر کودک خیابانگرد را در تمام کشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حکومت داده. قیام برای نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتی کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده. قیام برای خود است که موقوفات مدارس و محافل دینی را به رایگان تسلیم مشتی هرزه‌گرد کرده و نفس از هیچ‌کس درنمی‌آید. قیام برای نفس است که چادر عفت را از سر زن‌های عفیف مسلمان برداشت و الان هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جاری است و کسی علیه آن سخنی نمی‌گوید...‌ هان ‌ای روحانیین اسلامی! ‌ای دانشمندان دیندار!... امروز شماها در پیشگاه خدای عالم چه عذری دارید؟...»1
این جملات بخشی از نامه‌ای است که حضرت امام خمینی رحمهًْ‌الله‌علیه به تاریخ 15 اردیبهشت 1323 نوشته (که اصل آن اینک در کتابخانه وزیری یزد موجود است) و ضمن افشای حکومت پهلوی، مردم را به قیام علیه آن دعوت نمودند.
حضرت امام پس از آن نیز کتاب «کشف اسرار» را به رشته تحریر درآوردند و در انتهای آن کتاب، پس از ذکر آیاتی از قرآن و توضیح مفصلی در باب احکام و قواعد و قوانین اسلامی نوشتند:


«... هم‌میهنان عزیز، خوانندگان گرامی، برادران ایمانی، جوانان ایران دوست، ایرانیان عظمت‌خواه، مسلمانان عزت‌طلب، دینداران استقلال‌خواه: اینک این فرمان‌های آسمانی است، این دستورات خدایی است، این پیام‌های غیبی است که خدای جهان برای حفظ استقلال کشور اسلامی و بنای عظمت به شما ملت قرآن و پیروان خود فرستاده، آنها را بخوانید و تکرار کنید و در پیرامون آن دقت ‌نمایید و آنها را به کار ببندید تا استقلال و عظمت شما برگردد و پیروزی و سرافرازی را دوباره در آغوش گیرید...»2
«کشف اسرار» در واقع نشانه روحیه مبارزاتی و انقلابی امام بود، در شرایط و وضعیتی که چندان اعتقادی به مبارزه صریح سیاسی و علنی نداشتند و در واقع با برنامه‌ای درازمدت، پیگیر تربیت روحانیون و شاگردانی آگاه و مبارز بودند تا بتوانند عَلم مبارزه را از درون حوزه علمیه بلند کنند.
تربیت شاگرد و روحانی مبارز
حضرت امام خمینی(رحمهًْ‌الله‌علیه) با توجه به شرایط سیاسی/ اجتماعی ایران، به این نتیجه رسیدند که پرورش و تربیت طلاب، روحانیون و مدرسین آگاه و مبارز برای حوزه‌های علمیه می‌تواند بستر مناسب رشد اسلام و شناساندن صحیح آن به توده‌های مردم باشد. مردمی که پس از شناخت اسلام آن‌گونه که هست، قطعا به رهبری روحانیت مبارز، علیه رژیم ستمشاهی و اربابان غربی‌اش قیام خواهند کرد و پایه‌های ظلم و جور را برخواهند انداخت.
در چنین اوضاع و احوالی که تقریبا تمامی صداهای مخالف و منتقد خاموش شده و کلیه نیروهای سیاسی اعم از ملی‌گرا و چپ و راست به گوشه‌ها خزیده بودند، در بخشی از یکی از شهرهای مرکزی ایران یعنی قم، مرکزی علمی/ دینی به نام حوزه علمیه قم، با حضور روحانیون و علمایی همچون حضرت امام فعالیت خود را از سرگرفت.
براساس اسناد موجود، حضرت امام خمینی(رحمهًْ‌الله‌علیه) به‌دنبال مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری عازم قم شدند و در هنگام بنیادگذاری حوزه در کنار ایشان حضور داشتند.3 حوزه تازه‌نفس قم آرام و درونی تحولی را از سر می‌گذراند و گویی همچون آتشی زیر خاکستر، خود را برای نهضتی عظیم آماده می‌ساخت.
با حضور علمای گرانقدری همچون آیت‌الله‌العظمی حائری و امام خمینی در قم، تدریس نکات مغفول اسلام به‌خصوص اجتماعیات آن مجدداً در حوزه باب شد و اساتید و مراجع برای گروهی از شاگردان‌شان این مباحث را برگزار کردند.
اما امام خمینی همزمان در کنار دروس فوق، درس اخلاق را نیز آغاز نمودند که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود و به نوعی پیوند حوزه علمیه با زندگی مردم محسوب می‌شد. در واقع این اخلاقیات به نوعی سبک زندگی دینی را به آنان آموزش می‌داد که در غوغای مدرنیسم و تجدد وارداتی، سال‌ها بود به فراموشی سپرده شده بود.
بهره‌مندی اقشار مردم از درس اخلاق امام
در آغاز، این جلسات بسیار محدود بود و حضرت امام از کتاب «منازل‌السائرین»، مسائل معنوی، معارف الهی و راه تهذیب و تزکیه نفس را برای معدود شرکت‌کنندگان در این کلاس‌ها بازگو می‌کردند. اما به تدریج دامنه این درس و جلسات که به کلاس‌های درس اخلاق معروف گشت، گسترش یافت و هر هفته، یک روز در سطح حوزه تشکیل می‌شد که علاوه ‌بر روحانیون، صدها نفر از کسبه، کارگران و بازاریان شهرستان قم نیز در جلسه درس اخلاق شرکت می‌کردند.4
به تدریج شعاع و آثار روحی و معنوی این محفل روحانی به آنجا رسید که اهالی دیگر شهرستان‌ها و مرکز نیز مطلع گشته و هر هفته راهی قم می‌شدند تا محل درس اخلاق امام در مدرسه فیضیه، مملو از جمعیت شود. استقبال فراوان و اظهار علاقه شایان مردم به این مجلس، امام خمینی را بر آن داشت که جلسه را در هر هفته دو روز پنجشنبه و جمعه برقرار سازند تا عموم طبقات بتوانند با تطبیق وضع کسب‌وکار خود در این مجلس درس شرکت کرده و از سخنان آموزنده و سازنده ایشان استفاده ببرند.5
عمال رژیم رضاخانی درصدد تعطیلی این کلاس‌ها و مجالس برآمدند و سرانجام با فشار و زور و کارشکنی، امام را ناچار ساختند تا برنامه درس اخلاق مدرسه فیضیه را به مدرسه حاج ملاصادق که در محلی دورتر بود، منتقل سازند.
امام در حوزه به تدریس فلسفه و فقه و اصول و اخلاق و تالیف مشغول شدند و از محضر ایشان روحانیون بسیاری برخوردار شده و درس گرفتند، روحانیون و طلابی که هریک بعداً از مبارزین و انقلابیون فعال در پیشبرد نهضت و انقلاب اسلامی بودند. حضرت امام حوزه علمیه قم را به منزله مدرسه‌ای برای آماده ساختن طلاب جوان در جهت مبارزه پیگیر و خستگی‌ناپذیر درآورده و از این راه به سایر طبقات و اقشار اجتماعی نیز آگاهی سیاسی بخشیدند، در واقع دیدگاه‌های سیاسی اجتماعی خود را در درس‌های حوزه مطرح کرده و به عموم اقشار مردم منتقل ساختند. بسیاری از روحانیون مبارز از همین کلاس‌های حضرت امام‌، درس مبارزه و انقلاب را آموختند و بعد از آن وارد عرصه نهضت شدند.
در شرایطی که اهمّ فعالیت حضرت امام خمینی در سال‌های مابین 1300 هجری شمسی که به حوزه علمیه قم آمدند و تحصیل خود را پی گرفتند تا 1340 که به‌طور علنی وارد مبارزات سیاسی شدند‌، در پیرامون فراگیری و تدریس علوم مختلف اسلامی و فقهی و تربیت و پرورش شاگردان و روحانیون و طلاب مبارز یعنی مبارزه ریشه‌ای و مبتنی بر پایه‌های محکم ایدئولوژیک، و در اختیار داشتن آگاهی‌های تاریخی- اجتماعی و سیاسی‌، می‌گذشت، اما در همان دوران هم از موضع‌گیری‌های سیاسی در موارد تعیین‌کننده غافل نبودند.
چنان‌که به جز مواردی همچون نامه سال 1323 ایشان و همچنین کتاب کشف اسرار، در تمام دوران حضور آیت‌الله بروجردی، به‌عنوان مشاور و حتی نماینده سیاسی ایشان در جلسات مختلف شرکت داشتند.
امواج علم و فضیلت شاگردان حوزه درس امام
قریب به اتفاق آیات عظام و علمای اعلام حوزه‌های علمیه در همان زمان اتفاق‌نظر داشتند که اساسا کلاس‌های درس حاج آقا روح‌الله مجتهدپرور بوده، محصلین و دانش‌پژوهان را استقلال فکری بخشیده و راه و روش استنباط احکام را به آنان می‌آموزد. از همین‌رو بود که از جلسه‌های درس امام طی سال‌های تدریس ایشان، صدها نفر مجتهد صاحب‌نظر و آگاه فارغ‌التحصیل شدند که بعضا خود صاحب کلاس و حوزه درس گشتند و صدها طلبه و روحانی را از علم و دانش خویش بهره‌مند ساختند.6
حدود هزار نفر از فضلاء و صاحب‌نظران محقق و دانشمند که امام(رحمهًْ‌الله‌علیه) را به‌عنوان استادی دانا، صاحب‌نظری توانا و عالمی بی‌همتا می‌شناختند، در کلاس‌های درس ایشان زانوزده و از آن دریای مواج علم و فضیلت بهره‌مند می‌شدند و آنگاه که کلاس درس امام پایان می‌یافت، انبوه شاگردان در مسیر مسجد سلماسی تا مدرسه فیضیه موج می‌زدند و حالتی روحانی به خیابان ارم و حومه صحن مطهر حضرت معصومه(علیها‌السلام) می‌بخشیدند.
در سال‌های آخر پیش از دستگیری و تبعید امام خمینی(رحمهًْ‌الله‌علیه)، تعداد شاگردان درس‌شان، از 1200 نفر متجاوز شده بود که تقریبا یک برابر و نیم شاگردان درس مرحوم آیت‌الله بروجردی در سال‌های آخر زندگی آن مرحوم بود.7
تعداد بسیاری از علما و فضلا حوزه علمیه قم در سال‌های دهه 40 و 50، در علوم منقول یا معقول و یا هر دو رشته، افتخار شاگردی امام خمینی(رحمهًْ‌الله‌علیه) را داشته و از مکتب پرفیض ایشان کسب دانش کردند. از حوزه درس بزرگ مرجعی که حدود 30 سال بهترین و بزرگ‌ترین کرسی درس شیعه را برعهده داشت، صدها نفر عالم، فاضل و مجتهد فارغ‌التحصیل شده و به اطراف و اکناف کشور پراکنده شدند تا آرمان‌ها و اهداف بلند او را در سرتاسر این سرزمین و همچنین سایر کشورهای اسلامی ترویج کرده و نشر دهند.
نقش حضرت امام خمینی(رحمهًْ‌الله‌علیه) در پیشبرد و ترقی محصلین و دانشمندان حوزه علمیه قم از لحاظ فضل و دانش به حدی بود که با تبعید ایشان، ضربه شکننده‌ای به این حوزه بزرگ علوم دینی وارد آمد و صدها تن از فضلا و دانشمندان قم از کلاس‌های پرارج و گرانمایه ایشان بی‌بهره و محروم ماندند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- صحیفه امام- جلد 1- صفحه 21 تا 23
2- امام خمینی رحمهًْ‌الله‌علیه- کشف‌الاسرار- بی‌نا- بی‌جا- صفحه 334
3- نهضت امام خمینی- جلد اول- سید حمید روحانی- موسسه چاپ و نشر عروج
4- همان
5- همان
6- همان
7- نهضت امام خمینی- جلد اول- سید حمید روحانی- موسسه چاپ و نشر عروج