یک‌راه‌شدن قوا

یک‌راه‌شدن یا یکدست‌شدن قوا؟! این پرسشی به‌واقع مهم است و اگر منصفانه و بدون تعصب به آن پاسخ داده شود، راه مهمی را خواهد گشود. در میان منتقدان وضع موجود، معروف است که سه‌قوه حاکم را قوای یکدست‌شده در یک فرآیند مهندسی‌شده می‌دانند و این را همچون یک اتهام سنگین هر روز تکرار می‌کنند. اما در این دوره قوا یکدست شده‌اند یا یک‌راه؟ یکدست‌شده‌اند در چشم‌پوشی روی خطا‌های هم؟! یا یک‌راه شده‌اند در مانع‌هم‌نشدن در مسیر پیشرفت و کمک به یکدیگر و گرفتن خطا‌های یکدیگر؟ این سخن رئیس دستگاه قضا که «در چهار دهه گذشته تا الان، مؤثر‌ترین گزارش‌های بازرسی در دولت سیزدهم انجام شده است که براساس آن ۲۱۰ گلوگاه و بستر فساد شناسایی و به دولت اعلام شد و با آنکه در مقاطعی اگر این موضوع اعلام می‌شد دولت‌ها برافروخته می‌شدند، اما رئیس دولت سیزدهم تقدیر و تشکر کرد و دستور پیگیری داد»، نشان می‌دهد که این یک‌راهی است نه یکدستی.
اتهام‌زن‌ها که از جبهه اصلاحات هستند، البته خود سابقه درخشانی در استقلال قوا ثبت نکرده‌اند و همین‌حالا نیز راهبرد استقلال و تفکیک‌قوا ندارند. خاطرات مرحوم هاشمی نشان می‌دهد که خاتمی یک‌سال پس از پیروزی در انتخابات، پاشنه در اتاق مرحوم را از جا کنده تا رئیس‌قوه «یکدست با خود» را در نظام بگنجاند؛ و در همان اتاق برای تغییر ترکیب نمایندگان مجلس برنامه‌ریزی می‌کرده است: «آقای [سیدمحمد]خاتمی، به دفترم آمد در مورد رئیس احتمالی قوه قضائیه بعداز آقای [محمد]یزدی صحبت کرد. مایل است، افرادی مثل آقای [سیدمحمد موسوی]خویینی‌ها و یا آقای [سیدکاظم]نورمفیدی و یا آقای [سیدمصطفی]محقق داماد منصوب بشوند و در درجه بعد، افرادی مثل آقای [سیدحسن]طاهری خرم‌آبادی یا سیدمحمود هاشمی [شاهرودی]».
این تمامیت‌خواهی پس از فقط یک سال از ریاست‌جمهوری خاتمی، نوبر بود. اکنون نیز سعید حجاریان با روزنامه اعتماد مصاحبه می‌کند و خلاصه و مفید آن مصاحبه آن است که «همه استعفا بدهند و بروند کنار تا ما برگردیم». خاتمی و دوستانش اینچنین تمامیت‌خواه بودند وقتی تمامیت‌خواهی مد نبود و اینچنین بر همین راهبرد همه‌چیزخواهی و همه‌چیزخواری در روزی که تابلوی ضدیت با یکدست‌شدن قوا در دست گرفته‌اند، ادامه می‌دهند. حسین مرعشی هم که در همان خاطرات مرحوم هاشمی سوابق غیرقابل دفاعی دارد، در اظهارات خود نیز نشان داده است که چگونه اصلاح‌طلبان در پشت تابلوی دموکراسی‌خواهی و لیبرال دموکراسی و اخلاق سیاسی و نجابت و صدق که همیشه در دست داشته‌اند، پنهان می‌شدند و کار‌ها را از طریق لابی فسادانگیز و دور از چشم مردم و صندوق‌های رأی و از طریق بازی ناپاک سیاسی پیش می‌بردند. او در مطلبی که با فشار حزب مشارکت مجبور شد آن را اصلاح کند، گفته بود: «دوستان حزب مشارکت و متحدانشان مرتب پیش آقای هاشمی می‌رفتند که آقا! شما بیایید. من می‌گفتم بچه‌ها! این بازی را با آقای هاشمی نکنید. شما که نمی‌خواهید از آقای هاشمی حمایت کنید، شما می‌خواهید که با بودن آقای هاشمی کاندیدایتان تأیید صلاحیت شود. شما دارید هاشمی را برای خودتان هزینه می‌کنید.»
با این سوابق درخشان تمامیت‌خواهی و بازی‌های ناراست سیاسی، ادعای یکدست‌شدن قوا که ترجیع‌بند همه اتهامات اصلاح‌طلبان در دو سال اخیر به سه‌قوه است، قافیه باخته است. آقای اژه‌ای اکنون درست در همان روزی که رئیس‌جمهور به تبریز می‌رود تا دستاورد‌های دولت را رونمایی کند، به مازندران می‌رود و از ناکارآمدی و کم‌کاری مدیران دولتی در گمرکات پرده برمی‌دارد. هر سفر دیگر او به گمرکات جنوب یا نقاط دیگر کشور نیز که بالای سر مدیران ناکارآمد دولتی حاضر می‌شود، علی‌الاصول باید به مذاق دولت ناخوش می‌آمد، اما این یک‌راه بودن با دولت مانع آن شده است که در کشف فساد‌ها و ناکارآمدی ها، کوتاهی و همدستی شود. اگر دولت دیگری بود که از نظر منتقدان، یکدست با قوه قضائیه نبود، در این‌گونه مواقع تلاش قوه را تخریب فاز تبلیغاتی دولت در افتتاحیه‌ها قلمداد می‌کرد، اما این دولت به‌زعم آنان یکدست، از کشف فساد‌های قضایی استقبال هم می‌کند. اژه‌ای خودش چند روز پیش در گفت‌وگوی تلویزیونی همین اتهام یکدستی را به‌نوعی پاسخ داد: «گذشته ما این را ثابت کرده که بین مسئولیت و رفاقت تفاوت قائل هستیم. اگر امروز یک فسادی در دستگاه اجرایی ببینیم، به هیچ عنوان از این تخلف و فساد صرف نظر نمی‌کنیم. یا برعکس آن ما اگر توقع بی جایی از دولت داشته باشیم، رئیس‌جمهور این توقع را نمی‌پذیرد».


او دو سه هفته پیش نیز رویکرد کلی دو قوه را روشن می‌کند: «من و رئیسی ۴۰ سال است که دوستی و برادری داریم. اگر این هم نبود امروز وظیفه خود می‌دانستم تا برای تحقق شعار سال که مهار تورم و رشد تولید است، با تمام توان به دولت و شخص رئیس‌جمهور کمک کنم. دشمن می‌خواهد میان قوا و رؤسای قوا، اتحاد و انسجام وجود نداشته باشد که البته کور خوانده‌اند».
این وضعیت را بگذارید در کنار مرام و منش اصلاح‌طلبان که مرحوم هاشمی در خاطراتش می‌گوید او را برای پذیرفتن ریاست قوه قضائیه زیرفشار می‌گذاشتند و او نمی‌پذیرفته. برای چی؟ چون دنبال قلب و تغییر احکام قضایی بوده‌اند: «دکتر... آمد و برای یک دکتر متخصص زنان که به اتهام تجاوز به مریض خود، محکوم شده است، استمداد کرد.... عصر آقای حسین مرعشی آمد و خواست برای آقای کرباسچی از رهبری، طلب عفو کنیم.»
یکدست‌شدن یعنی اینکه یک پزشک به بیمارش (احتمالاً در حالت بیهوشی) تجاوز کرده و شما استقلال رأی قوه را تحمل نکنید و از مرحوم، طلب لابی‌گری برای بخشش او را داشته باشید! یا نتوانید هم‌حزبی خود را در زندان تحمل کنید.
تفکیک یک‌راهی و یکدستی در رفتار قوای کنونی مصادیق زیادی دارد و اصلاح‌طلبان نیز هرچه را که بتوانند با جرئت و اطمینان تکذیب کنند، خاطرات مرحوم را نمی‌توانند و آن خاطرات خوب نشان می‌دهد که اتهام یکدستی چقدر سست و سیاسی است. نیز نیک می‌دانند که هیچ سه‌قوه‌ای را در هیچ نظامی و با هر مقدار همدلی سیاسی نمی‌توان یکدست به آن معنا که مدعی‌اند، کرد. این یک محال سیاسی است. اما از این فرآورده‌ای که به اسم یکدستی قوا ساخته‌اند، آورده خودشان را دنبال می‌کنند.