مدیرعامل بورس کالا در گفت‌وگو با «ابتکار» تشریح کرد رخ نمایی سکه در قالب ابزارهای جدید

گروه اقتصادی- مهشید خیزان: مقوله بورس ارز که از سال‌ها پیش مطرح شده بود، در سال جدید به دنبال مطرح شدن تک نرخی شدن ارز، دوباره جان گرفت و بورس کالا نیز به حمایت از آن به پا خاست. آنطور که مشاهده می‌شود با راه اندازی معاملات گواهی سپرده و معاملات اختیار معامله خرید و فروش، بسیاری از افراد حقیقی هم به سمت بورس کالا آمده اند. البته ازسوی دیگر ممکن بود با راه اندازی این نوع معاملات، عملا تک نرخی شدن ارز منتفی شود که به گفته حامد سلطانی نژاد، مدیرعامل بورس کالا این معاملات در راستای دستور سازمان بورس انجام شده و قرار است بورس کالا با استعانت از تجربیات بورس‌های کالایی دنیا، نوسانات نرخ ارز را پوشش دهند. در همین راستا و البته معاملات و بازارهای دیگری که قرار است در برنامه‌های بورس کالا قرار بگیرد به گفت‌وگو با حامد سلطانی نژاد پرداختیم که مشروح آن را از نظر می‌گذرانید:
جناب سلطانی نژاد، باتوجه به استقبال از قراردادهای اختیار خرید و فروش، پیش بینی می‌کردید از این موضوع چنین استقبالی صورت بگیرد یا خیر؟
هدف از راه اندازی قراردادهای مشتقه، این بود که ما بتوانیم در شرایط مثبت بودن بازار، گزینه‌هایی را برای سرمایه‌گذاران داشته باشیم و هم در شرایطی که بخش عمده ای از بازار ممکن است پیش بینی کاهشی داشته باشد، باید شرایطی را فراهم کنیم که آنها بتوانند سرمایه‌گذاری را انجام دهند و منبع پیش بینی شان از بازار منتفع شوند.
اینکه این همه تاکید داریم بازار حتما ورود داشته باشد، دلیل این است که درواقع در اقتصادهای دنیا اینکه من به یک جای مشخصی مراجعه کنم و کالایی را بخرم یا بفروشم، یک مزیت برای اقتصاد محسوب می‌شود. به این مفهوم که اگر ما یک بازار فعال داشته باشیم، مثل این می‌ماند که خون در رگ اقتصاد جاری است. درحالی که اگر بازار وجود نداشته باشد و همه چیز دستوری باشد، قیمت‌ها به موجب دستور و تعیین توسط نهادها انجام شود، آن موقع اقتصاد سیال و متکی به بخش خصوصی نخواهد بود. این ابزارهایی که راه اندازی می‌شود، به این موضوع کمک خواهند کرد که آن بازار شکل بگیرد؛ همچنین اگر کسی پیش بینی فراز و فرود در بازار دارد هم می‌تواند در این بازار نقش آفرینی کند.


اما خاص اختیار معامله، یک ابزاری است که مزایایی نسبت به ابزارهای دیگر دارد؛ یکی از مزیت‌هایش بیمه است؛ یعنی سرمایه‌گذارانی هستند که به دنبال بیمه کردن سرمایه‌گذاری خودشان هستند. در رسانه‌ها معمولا وقتی سرمایه‌گذاران ضرر می‌کنند، بحث بیمه کردن سرمایه‌گذاریشان را مطرح می‌کنند؛ درحالی که پوشش ریسک‌های بازاری در دنیا عموما توسط بیمه‌ها انجام نمی‌شود. در اصل بیمه‌ها به نوعی مسئول پوشش ریسک‌های خاصی هستند، مثل ریسک‌های عملیاتی و نرخ ارز.
ما اگر در یک طبقه بندی کلی ریسک را به دو دسته ریسک مالی و عملیاتی تقسیم کنیم، ریسک‌های عملیاتی توسط بیمه‌ها پوشش داده می‌شوند و ریسک‌های مالی توسط ابزارهای مالی.
آپشن از این جهت که یک دارایی را در تاریخ مشخص می‌توان خرید و یا به فروش رساند، برای من که تولیدکننده هستم بهتر است که از آپشن فروش استفاده کنم، چون نگران این موضوع هستم که قیمت‌ها کاهش پیدا کند. اما برای کسی که خریدار است، بهتر است از آپشن خرید استفاده کند.
یک خاصیت دیگری که آپشن دارد، این است که می‌تواند برای بحث تنظیم بازار هم استفاده شود. مثلا فرض کنید ما در کشورمان همیشه نگران افزایش قیمت گوشت هستیم. افزایش قیمت این محصول ناشی از افزایش قیمت نهاده‌های دامی است. برای اینکه از افزایش بی رویه قیمت نهاده‌های دامی جلوگیری کنیم، می‌توانیم این آپشن را از طرف یک تنظیم کننده بازار استفاده کنیم. می‌توان از طریق این تنظیم گرها محصولاتی مانند جو و ذرت دامی را طریق آپشن خریداری کنند؛ ضمن اینکه آنهایی که می‌خواهند محصول جو را پیش خرید کنند، کل پول جو یا ذرت را دیگر پرداخت نمی‌کنند.
آپشن با سلف و نسیه تفاوت دارد؛ بنابراین افراد با یک پول حداقلی می‌توانند خودشان را در مقابل افزایش یا کاهش قیمت‌ها بیمه کنند. در مورد قیمت گوشت و مرغ هم به همین صورت است. بورس‌ها زمانی که شکل گرفتند، برای این بود که همان بازار وجود داشته باشد. این بازار لزوما متشکل از تولیدکنندگان نبود، برخی تجار هم بودند. اینها بعد از یک مدت که دور هم جمع شدند، به این نتیجه رسیدند که معاملات نقدی فقط برایشان کارساز نیست و می‌توانند برای آینده هم معامله کنند. اما در مورد آینده تصمیم گرفتن، یک قراردادی مثل سلف خوب است اما کافی نیست. شما باید کل پول را یکجا پرداخت کنید، درحالی که در قرارداد مشتقه اینطوری نیست. در سلف اجبار دارید که حتما به تعهدات قراردادی عمل کنید اما در اختیار به این صورت نیست.
بنابراین ابزارهای مالی مزیت‌های بسیاری دارند؛ ما در بورس کالای ایران ابزار اختیار را روی سکه طلا راه اندازی کردیم، دلیل این بود که از سال 87 قرارداد مشتقه فیوچرز را راه اندازی کردیم که بازار نسبتا موفقی هم بود. طبق آمار از سال 87 تا امروز حدود 120 هزار میلیارد تومان معاملات قرارداد آتی سکه داشتیم. در ابتدا هیچ کسی فکر نمی‌کرد روزی رقم این قراردادها به اینجا برسد. بازیگرهایی هم داشتیم که با این بازار آشنا بودند، به همین خاطر برای راه اندازی آپشن، بهتر است که شروعش روی کالایی باشد که سابقه بیشتری داشته است. یکی از الزامات اینکه بازار مشتقه موفق بشود این است که ما در مورد آن دارایی که می‌خواهیم بازار مشتقه راه بیندازیم، یک بازار نقد یا روزانه داشته باشد که در مورد سکه وجود دارد. مردم روزانه قیمت سکه را دنبال می‌کنند و روزانه مبادلات سکه وجود دارد. بنابراین به این جمع بندی رسیدیم که این معاملات را روی سکه راه اندازی کنیم.
از سال 94 ما گواهی سپرده سکه را راه اندازی کردیم، آن هم به نوعی بازار نقد خیلی خوبی بود. طلا با خیلی از کالاها همبستگی دارد؛ بنده اگر خودم را در مقابل تلاطمات قیمتی طلا پوشش بدهم و یک استراتژی‌هایی داشته باشم، می‌توانم در مورد قیمت نفت و ارز هم خودم را پوشش بدهم. بنابراین قراردادهای مشتقه یک بازاری را تشکیل می‌دهند که نقدشوندگی را افزایش
می دهد، ازطرفی بازارهای مشتقه بازار اهرم ساز هستند؛ یعنی شما با پرداخت مبلغ کوچکی یک قرارداد بزرگ را مدیریت می‌کنید. این یعنی اینکه نقدینگی کمتری از شما استفاده می‌شود. مفهوم دیگر آنکه شما با پول کمتری می‌توانید درواقع یک قراردادهایی را مدیریت کنید که در اقتصاد می‌توانند رقم‌های بزرگی داشته باشد.
به طور مثال در مورد نفت، به موجب قراردادهای مشتقه روزانه حدود 120 میلیون بشکه نفت مبادله می‌شود. اما کل تولید نفت دنیا، در خوش بینانه ترین حالت روی 80 میلیون بشکه است. یعنی اینکه خاصیت اهرمی وجود دارد، ازطرف دیگر خیلی از افرادی که وارد قراردادهای مشتقه می‌شوند، قصد تحویل ندارند. دنبال این هستند که ریسک‌های قیمتی را در بازار مشتقه پوشش بدهند اما در مورد نفت کالایشان را خرید کنند.
با این کار احتمال دارد خرید از بورس کالا کم شود و بازار بیرون نقش عمده را همچنان بازی کند؟
بورس‌های کالایی دو تا بازار دارند، یکی بازار نقد و دیگری مشتقه. آن فردی هم که می‌خواهد خرید کند اگر آن دارایی در بازار نقد معامله شود، از همان بازار نقد خریداری می‌کند.
در مورد بیمه‌ها، وقتی فردی در موقعیت خرید قرار می‌گیرد، اگر از موقعیتش استفاده کند به نفعش خواهد بود اما اگر استفاده نکند وجه تضمین را از دست داده؛ با این وضع به نفع فرد نیست که از بازار بیرون سکه خریداری کند؟
شما درواقع به جای آنکه پول 10 تا سکه را الان در فیوچرز پرداخت کنید، پول یک سکه را پرداخت می‌کنید و در موقعیت ده تا سکه قرار می‌گیرید. اگر استراتژی شما استراتژی پوشش ریسک باشد، شما در هیچ حالتی زیان نمی‌کنید. اگر استراتژی سرمایه‌گذاری داشته باشید، بله ممکن است در یک حالت‌هایی هم ضرر کنید که البته ضرر چندانی نخواهد بود. پیش بینی می‌کنم ظرف 4 سال آینده اکثر معاملات مشتقه ما از طریق الگوریتم باشد؛ یعنی از ماشین کمک گرفته شود برای اینکه استراتژی سرمایه‌گذاری تعیین شود.
هم اکنون با راه اندازی معاملات فیوچرز آنلاین، حدود 70 درصد معاملاتمان از طریق اینترنت انجام می‌شود، همچنین تناوب معاملات هم بیشتر شده است. زمانی اگر من می‌خواستم سکه بخرم باید به کریمخان یا 15 خرداد می‌رفتم. الان این امکان فراهم شده که شما در خانه بنشینید و از طریق اینترنت خرید و فروش انجام دهید. از این طریق نوسانات قیمتی کنترل می‌شود و حتی سکه تقلبی هم دریافت نخواهید کرد.
در این نوع معاملات آگاهی مردم نسبت به بورس کالا خیلی کم است. در این زمینه چه اقداماتی انجام شده است؟
بورس‌های کالایی عموما محل مبادله بیزینس‌ها هستند. یعنی شرکت‌ها در بورس کالایی باهم مبادله می‌کنند. بنابراین عموما مردم نقش خاصی در این بورس ندارند. ولی وقتی بورس کالایی به سمتی حرکت می‌کند که معاملات سرمایه‌گذاران خرد در آن وجود دارد، بله لازم است که آشنایی صورت بگیرد. بورس کالا طی سال‌های اخیر وارد این حوزه شده و می‌توان با جذب سرمایه‌های مردم به سمت تولید، اقتصاد کشور چرخاند. به هرحال وقتی به این دیدگاه می‌رسیم باید یک فضایی فراهم کنیم که سرمایه‌گذاران حقیقی هم وارد شوند.
یک بحث دیگر هم الگوهای موفقی است که وجود دارد؛ یعنی افرادی که در این بازار موفق بودند، موفقیت‌هایشان را برای مردم شرح دهند و افراد دیگر را به سمت این بازار بکشانند. زمانی که ما می‌خواستیم آپشن را راه اندازی کنیم، سراغ همان‌هایی رفتیم که سال‌ها در بورس کالا معامله می‌کردند. فکر می‌کنم دلیل موفقیت آپشن در بورس کالا هم همین بود. اما اگر صحبت از خانوارهایی می‌کنیم که یک بار به بازار مراجعه کنند، قطعا نیازی به حضور در بورس کالا ندارند؛ ولی افرادی که روزانه مبادله سکه می‌کنند می‌توانند به بورس کالا بیایند. درحال حاضر درصدد هستیم قرارداد فیوچرز و آپشن را برای ذرت و پی وی سی راه اندازی کنیم.
من آینده بازار مشتقه را در بورس کالای ایران روشن و پررونق می‌بینم، از این جهت که فعالان بازار به این سمت می‌روند که به جای اینکه در بازار نقد صرف معامله کنند، برای آینده شان هم فکر کنند. تولید همواره کار سختی است، اگر تولیدکننده غیر از دغدغه عملیات تولید دغدغه تامین مواد اولیه را هم داشته باشد، میزان ریسکش بالا می‌رود. شاید در بورس کالای ایران بشود این نگرانی‌ها را در آینده مرتفع تر کرد.
ذرت و پی وی سی تا کی قرار است که راه اندازی شود؟
ان شاالله تا پایان سال.
آیا معاملات آپشن در راستای همان بورس ارز است یا خیر و بورس ارز به طور کلی منتفی شد؟
در مورد بورس ارز آنچه ما به دنبالش هستیم، بازار مشتقه ارزی است. یک مصوبه ای مجلس دارد با عنوان قانون رفع موانع تولید که می‌گوید بانک مرکزی و مجموعه بورس تعیین تکلیف کنند که چه راهکاری دارند تا ریسک نوسانات نرخ ارز را برای سرمایه‌گذاران کاهش دهند.
از زمانی که این مصوبه ابلاغ شد، طبق دستوری که سازمان بورس به ما داد، ورود کردیم و بازار مشتقه ارز را طراحی کردیم. سیستم نرم افزاریش را هم در آوردیم و با توجه به اینکه تجربه بورس کالای ایران در مشتقات تجربه موفقی بود، سازمان بورس از ما خواست که در حوزه ارز هم کار کنیم. طرح را در شورای عالی بورس که بانک مرکزی نیز عضو آن است، بررسی کردیم. نهایتا بانک مرکزی یک اجازه ای خواست که قبل از اینکه بخواهد در مورد راه اندازی بازار مشتقه ارز تصمیم گیری شود، یک الزاماتی را برآورده کند. بحث تک نرخی بودن ارز، راه اندازی بازار بین بانکی و امکان مبادله ارز در سیستم بانکی با نرخ متقاضی، همان چیزهایی بود که بانک مرکزی به دنبال آن بود و چند تا از آنها محقق شد؛ ازطرفی بازار مبادله ای ارز در بانک‌ها تقریبا به وجود آمد.
من فکر می کنم که دیگر زمینه آماده است تا این بازار راه اندازی شود. وقتی این بازار راه اندازی شود، خیلی به پوشش ریسک کمک می‌کند. در کشورهای دنیا مثلا آمریکا، در سال 1973 مشتقه ارزی راه اندازی شد. برای اینکه نرخ ارز آنها یک نرخ ارز جهان رواست، اما یک بازار ارزی را راه اندازی کردند که دلار را در مقابل واحدهای پولی دیگر تقویت کنند.
بزرگترین بازار مشتقه در سی ام ای امریکاست (بورس کالای شیکاگو). ازطرفی در کشورهای درحال توسعه مثل روسیه، کره جنوبی، برزیل و آرژانتین هم وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در این کشورها بازار مشتقه ارزی را در حدود سال 2000 تا 2003 راه اندازی کردند و واحد پولی خودشان را که یک واحد پولی جهان روا نبوده، با آن بازار مشتقه تبدیلش کردند به یک واحد پولی که قابلیت معامله در بازار را دارد.
در مورد کشورهایی مثل ما هم به نظر می‌رسد اگر می‌خواهیم این کار را انجام دهیم حتی کمی دیر شده است. در مورد تک نرخی شدن ارز نمی‌توانم نظر بدهم، به این دلیل که در مدت اخیر تلاطمات ارزی زیادی را هم شاهد بودیم اما اگر ارز هم تک نرخی نشود، بخش عمده ای که در اختیار دولت قرار ندارد می‌شود که بازار مشتقه ارزی را داشته باشیم.
راه اندازی تالار پسته به کجا رسید؟
درحال مذاکره با فعالان بازار پسته هستیم، ان شاالله تا دهه فجر راه اندازی خواهد شد. می‌خواهیم دغدغه‌های فعالان این بازار را بدانیم. هدف از راه اندازی این تالار هم این است که شرایطی فراهم شود تا بازار پسته یک بازار شفاف و نقدشونده باشد. ما بازیگران بسیار مهم و مطرحی در حوزه پسته داریم و اینها عموما نگران این هستند که آیا می‌توانند محصول خودشان را به موقع بفروشند، می‌توانند تامین مالی بکنند و آیا می‌توانند محصولشان را پشتوانه دریافت وام قرار دهند. ازطرفی یکسری کشاورز داریم که در حوزه پسته کار می کنند که اینها محصول خودشان را مجبورند در یک بازاری که خریدار تعیین می‌کند، بفروشند.
بحث بعدی اینکه در بازار صادراتی هم ما به خاطر عدم وجود یک بازار قوی در داخل و عدم تقویت بازار، بازار جهانی‌مان را از دست دادیم. ما اولین تولیدکننده پسته دنیا بودیم اما اخیرا به دومین تولیدکننده تبدیل شدیم. شاید بخشی به این دلیل است که ما یک بازار قوی برای پسته درست نکردیم. بازار قوی چندتا مولفه دارد؛ نقدشوندگی، تناوب عرضه، کشف قیمت موثر و اینکه کالایی که در آن بازار مبادله می‌شود از استاندارد قابل قبولی برخوردار باشد. اینها اتفاقاتی است که در بستر بورس امکان پذیر است. اینکه کمی ما دست به عصا راه می‌رویم دلیلش این است که همه فعالان حوزه پسته را داشته باشیم. هدف گذاری نهایی هم این است که از ابزارهای مشتقه روی پسته استفاده کنیم. کسی می‌تواند در بازار مشتقه دنیا نقش آفرین باشد که تولیدکننده یک محصول باشد یا مصرف کننده عمده.
محصولاتی مانند پسته در ایران زیاد داریم؛ برنامه‌های دیگری از این دست در دستورکار بورس کالا قرار دارد؟
روی زعفران نیز مشغول راه اندازی بازار هستیم. صحبتی که وجود دارد این است که ما همیشه صحبت از بازار داریم. وقتی بازاری می‌خواهد شکل بگیرد باید واحدهای یکسانی از آن محصول مورد مبادله قرار بگیرد. در مورد کالاهایی مثل زعفران و پسته امکان پذیر است. به این دلیل که ما استانداردهایی هم جهانی هم ملی داریم. در مورد زعفران اتفاقی که درحال شکل گیری است، گواهی سپرده زعفران است. در این راستا انبارهای مشهد را پذیرش کردیم. فرض کنید هر یک کیلو زعفران را معادل یک ورقه گواهی سپرده قرار دهیم و بازاری نقدشونده را در اختیار این بازار قرار دهیم.
برای اینکه بازار به وجود بیاید یک عده باید باشند که بر مبنای پیش بینی آنها از قیمت شروع به خرید و فروش کنند. به نظر می‌رسد که تامین سرمایه‎‌ها ازطریق صندوق‌های کالایی این کار را انجام دهند. صندوق‌ها در بازار هم نقش تامین مالی را ایفا می‌کنند و هم نقش بازارگردان دارند.
برای اینکه این بازارها هم راه اندازی شود، نیازمند بازیگر هستیم. بازیگر اولی هم که پیش بینی می‌کنیم، همین نهادهای مالی بازار هستند. البته آنها هم چون عموما روی سهام و اوراق کار کردند، یک مقدار هنوز تردید دارند که وارد بازار کالایی شوند یا خیر. زمانی که تحلیل‌های فاندامنتال در بازار داشته باشیم، بازار پرریسکی را شاهد نخواهیم بود. کالاها چون در اقتصاد واقعی به چرخش در می‌آیند، بلاواسطه در موردشان می‌توانیم اطلاعات داشته باشیم و خیلی راحت تر می‌توانیم تحلیلشان کنیم.
بورس کالا با شفافیت بیشتری که نسبت به بورس اوراق دارد می‎تواند جایگزین این بورس شود؟
بورس اوراق نیازمند علم تحلیل است؛ به همین دلیل شاید بتوان فعالان بازار را به این سمت کشاند. فقط نکته اش این است که فردی که وارد این بورس می‌شود، باید کالا بخرد. بعضا هم کالا منجر به تحویل می‌شود. بنابراین باید یکسری بازارگردان‌هایی در بازار مشتقه کالایی وجود داشته باشند که اینها بتوانند تحویل هم بگیرند.
به عنوان سوال آخر، حضور محصولاتی مانند فولاد در بورس کالا تا چه میزان توانسته به شرکت‌های خودرویی کمک کند؟
معمولا در شرایط رونق بازار، بیشتر معاملات به سمت معاملات نقدی می‌رود. الان که بازار خودرو با رکود مواجه است، نحوه فروش متنوع می‌شود، معمولا در شرایط رکود، فروش نقدی نیست. ازطرفی وقتی شرکت می‌خواهد محصولی را اعتباری بفروشد، مطمئن نیست که این کالایی را که تحویل می‌دهد، آیا پول در آینده بازمی‌گردد یا خیر. بورس یک بستر خوبی است برای اینکه از ضمانت‌های بانکی هم برای رونق تولید استفاده شود. همین الان اکثر معاملاتی که فولاد مبارکه انجام می‌دهد، در قالب ال سی‌های بانکی انجام می‌شود. هم اکنون در مورد گندم با بانک ملت همین بحث را پیش می‌بریم. از یک طرف یکسری آمار داریم که این شرکت‌ها چه سابقه ای در خرید از بورس کالا داشتند (بهداشت اعتباری شان در چه سطحی است)، بعد ازطرفی یکسری مجوز که از وزارت صنعت دارند را بررسی می‌کنیم. وقتی می‌خواهیم به آنها کد بدهیم، صورت‌های مالی شان را بررسی می‌کنیم و اظهارنامه‌هایشان را دریافت می‌کنیم.