دعوای درونی

گروه گزارش
جبهه پايداري و طيف منتسب به محمدباقر قاليباف دوباره در حال زدن يكديگرند؛ اين‌بار با زبان رسانه و نه از زبان نمايندگان. اين دور از دعواي جريان رييس مجلس با جريان نزديك به ابراهيم رييسي، ميان دو رسانه «صبح‌نو» نزديك به قاليباف و «رجانيوز» نزديك به جبهه پايداري و از حاميان دولت رخ داده است. اين دعواي رسانه‌اي نيمه‌هاي تير ماه گذشته آغاز شد و دو طرف همچنان در هر فرصتي كه به دست بياورند، ضربه‌اي به طرف مقابل‌شان وارد مي‌كنند و اين‌بار رسانه نزديك به قاليباف به صورت روشن برخي «محافل نزديك به دولت» را به فعال شدن عليه مجلس متهم كرده است. به نظر مي‌رسد اين دعواها با اهداف و دورنمايي فراتر از انتخابات مجلس دوازدهم شكل گرفته است. اين دو طيف كه خود را در عرصه قدرت بي‌رقيب مي‌دانند، براي تصاحب كامل قدرت خيز برداشته‌اند؛ انتخابات مجلس دوازدهم و رياست‌جمهوري 1404 براي هريك از اين طيف محافظه‌كار، بقاي در قدرت را به دنبال خواهد داشت. اگر بنا به دسته‌بندي باشد، دولت را بايد دولت جبهه پايداري حساب كرد و مجلس را، مجلس نواصولگرايي يا همان طيف قاليباف. اين دو در سايه حذف اصلاح‌طلبان به عنوان رقيب سنتي‌شان ديگر نيازي به وحدت ندارند و حالا براي قبضه كردن قدرت در حال زد و خورد سياسي هستند.
 
حمله پايداري‌چي‌ها به قاليباف


ماجرا از پيوستن ايران به «پيمان شانگهاي» آغاز شد؛ آنجا كه ايران با گذشت بيش از دو دهه، سرانجام توانست با رفع موانع به اين پيمان منطقه‌اي بپيوندد. روند پيوستن ايران از دولت محمد خاتمي شروع شده بود و هنگامه پيوستن ايران، تحريم‌هاي بين‌المللي مانع از تكميل روند پيوستن شده بود و بعد از برجام و زدوده شدن قطعنامه‌هاي سازمان ملل از گرده تهران، نهايتا ايران به اين پيمان اضافه شد.
از نظر «رجانيوز» اين اقدام، حركتي خارق‌العاده و دستاوردي بزرگ محسوب مي‌شود كه آن را هم بايد براي دولت ابراهيم رييسي فاكتور كرد. از همين رو، اين وبسايت به دليل آنچه «برخورد عادي» روزنامه صبح‌نو خوانده، به اين نشريه حمله‌اي تند كرد. وبسايت نزديك به جبهه پايداري، در مطلب 16تيرماه، پيوستن ايران به شانگهاي را «موفقيت راهبردي» توصيف كرده و نوشته بود: «جريان رسانه‌اي نواصولگرا اما همچون «روزنامه صبح‌نو» يا با اين دستاورد همچون يك رويداد عادي برخورد يا سعي كردند آن را دستاوردي فرادولتي و معلول شرايط جهاني تلقي كنند». اين وبسايت خيلي زود نوك پيكان حمله خود را به سمت قاليباف گرفت و آورده كه «در واقع خط خبري- رسانه‌اي بخشي از اطرافيان رييس مجلس با رويكرد رسانه‌اي برخي از چهره‌هاي جريان ضدانقلاب همچون علي افشاري هم‌راستا بود!» «رجا نيوز» در ادامه حملاتش به قاليباف و طيف سياسي منتسب به او نوشته كه «البته اين اولين‌باري نيست كه نواصولگرايان از موفقيت دولت رييسي در سياست‌خارجي ناراحت مي‌شوند؛ بعد از توافق راهبردي ايران با عربستان اصولگرايان همراه با جريان رسانه‌اي اصلاحات تلاش كردند تا اين موفقيت را از دولت سيزدهم تمييز دهند... فارغ از اين مسائل اما دليل ناراحتي نواصولگرايان از دستاوردهايي كه به اسم دولت سيزدهم تمام مي‌شوند هم مشخص نيست.» اما اين جملات با واكنش تندتري از سوي «صبح‌نو» مواجه شد؛ اين روزنامه در شماره 17 تير ماه خود، در مطلبي ابتدا از عملكرد رسانه‌اي خود دفاع كرد و با «راديكال» توصيف كردن جبهه پايداري، نوشت: «جهان موازي راديكال‌هاي پايداري، چگونه است و چرا ايشان به فانتزي‌گرايي و خيال‌بافي علاقه دارند؟» اين روزنامه در بخش ديگري از مطلب خود، «حمله اخير عليه صبح نو» را در قالب «شكاف درون جريان اصولگرايي و ناب‌گرايي راديكال» دانسته است. ناب‌گرايي احتمالا بايد هم‌معني با همان «خالص‌سازي» علي لاريجاني باشد؛ واژه‌اي كه لاريجاني در بيانيه‌اي از آن استفاده كرد و به مذاق محافظه‌كاران خوش نيامد.
 
ضد حمله به حمله پايداري‌چي‌ها
به نوشته روزنامه نزديك به رييس مجلس، «در جهان‌بيني «رجانيوز»ها، هر كسي كه در محدوده گروه آنها تعريف نشود، انواع انگ‌ها را مي‌خورد و هر كسي كه در دايره آنها تعريف شود، انقلابي‌ترين نيرو و فرد تلقي مي‌شود. با چنين جهان‌بيني صلب و بسته‌اي، بسياري از نيروها از قطار انقلاب پياده شده و تنها كساني كه رجانيوزي فكر و عمل كنند، انقلابي پنداشته مي‌شوند». صبح‌نو در ادامه رجانيوز را داراي نگاهي «تنگ‌نظرانه» دانست كه «همواره سعي داشته شكاف و تفرقه را به درون جبهه انقلاب بكشاند».
اينكه رسانه نزديك به قاليباف، درباره طيف سياسي نزديك به ابراهيم رييسي و جبهه پايداري، مشخصا از تلاش براي كشاندن «شكاف و تفرقه» به درون «جبهه انقلاب» مي‌گويد، حكايت از اختلاف‌هاي عميقي است كه در اردوگاه محافظه‌كاران ايجاد شده است. اين اختلافات البته پيش از انتخابات مجلس يازدهم هم آشكار بود اما با نزديك شدن به موعد انتخابات اسفند 1398، طيف محافظه‌كار براي جلوگيري از انشقاق در اردوگاه‌شان، تن به مصالحه و تدوين ليست مشترك دادند؛ عمق اين اختلافات آنقدر هست كه آنها در ميداني بدون رقيب، انگار به صورت دستگرمي مي‌خواستند طعم وحدت را بچشند. پس از انتخابات و شكل گرفتن مجلس، همچنان متحد باقي ماندند؛ اتحادي كه با نزديك شدن به زمان انتخابات رياست‌جمهوري سيزدهم، كم‌كم سست و بي‌اعتبار مي‌شد. چند روز پس از تعطيلات نوروز 1400 و در حالي كه احتمالاتي مبني بر حضور محمدباقر قاليباف به عنوان نامزد در انتخابات رياست‌جمهوري مطرح مي‌شد، برخي نمايندگان نزديك به جبهه پايداري و مخالف قاليباف، او را به دستكاري بودجه پس از تصويب در مجلس متهم كردند. احتمالا اين ادعا براي قاليباف به معناي هشدار براي عدم ورود به قلمرويي بود كه از آن او نبود؛ يعني قلمروي رياست‌جمهوري كه ابراهيم رييسي پس از تحمل شكست سنگين بهار 1396 از جانب حسن روحاني، در فكر آن بود؛ چنانكه مجتبي توانگر از نمايندگان نزديك به قاليباف يك روز پيش از ثبت‌نام رييسي در انتخابات، در توييتي از برنامه‌ريزي رييس وقت قوه قضاييه از فرداي شكستش در انتخابات قبلي خبر داد: «شُبهه‌اي‌ كه آيت‌الله رييسي را متهم مي‌كنند يك‌شبه به فكر رياست‌جمهوري افتاده و عملا بدون برنامه در دولت آينده حضور خواهد داشت عرض مي‌كنم كه ايشان از ۳۰ارديبهشت۹۶ براي حضور در انتخابات سيزدهم رياست‌جمهوري خود را آماده مي‌كردند و كاملا آماده اداره با قوت دولت هستند. مگر منعي باشد».
عملا اين نماينده نزديك به قاليباف با اين توييت، خواسته كه در لفافه درباره برنامه بلندمدت رييسي براي تصاحب صندلي رياست‌جمهوري افشاگري كرده باشد؛ در حالي كه رييسي پس از ثبت‌نام در انتخابات در بيانيه‌اي كه قرائت كرد، گفته بود: «خدايا تو شاهدي كه هيچگاه دنبال مقام و قدرت‌طلبي نبوده‌ام و در اين مرحله نيز برخلاف ميل و مصلحت شخصي و تنها به منظور انجام وظيفه در جهت اجابت توده مردم و جوامع نخبگان و رعايت مصالح اجتماعي و رفع رنج مردم و ايجاد اميد پا به عرصه گذاشته‌ام». در اين شرايط قاليباف كه سال 1396 هم طي فعل و انفعالاتي به نفع رييسي كنار كشيده بود، باز هم نتوانست در اين ميدان بي‌رقيب شركت كند و باز هم يك شانس ديگر را از دست داد. شايد يكي از علت‌هاي خصم طيف نزديك به قاليباف نسبت به پايداري‌چي‌ها، همين موضوع باشد چرا كه روزهاي بعد از شكست ابراهيم رييسي از حسن روحاني، نزديكان قاليباف در مصاحبه‌هاي مختلف رسانه‌اي تاكيد مي‌كردند كه اگر رييسي به نفع قاليباف كنار كشيده بود، نتيجه‌اي ديگر حاصل مي‌شد.
 
چرا سكوت كرده‌ايد؟!
«صبح نو» در ادامه به طعنه‌هاي دو سال پيش «رجانيوز» به مرحوم آيت‌الله صافي گلپايگاني و متهم كردن او به بي‌بصيرتي و «تقليد سياسي از نيروهاي سكولار» اشاره كرده است. اين روزنامه جملات خطاب‌شده به مرحوم صافي گلپايگاني را «خجالت‌آور» خوانده و آورده كه «حمله به مرجعيت، جزو صفات انقلابي‌گري است يا مخصوص سوپرانقلابي‌هاست؟ اگر قرار به انگ‌زدن باشد كه همين سايت، شايسته چنين انگ‌هايي است، گرچه مرام ما بر خلاف اين سايت و اين گروه، انگ‌چسباندن نيست». در ادامه نيز دليل حمله به اين مرجع تقليد را بابت تاكيدش بر «آشتي با كشورها در ديدار با محمدباقر قاليباف» دانسته است و نوشته «در آن برهه ايران با عربستان و تعدادي ديگر از كشورهاي عربي منطقه، در تعامل نبود و حمله رجانيوز عليه آن مرجع بزرگ، نشان مي‌داد كه اين ‌رسانه با سياست خارجي تعامل‌گرا، از اساس مخالف بوده است». اما روزنامه نزديك به قاليباف، به همين بسنده نكرده و نوشته اگر رجانيوز با سياست خارجي دولت رييسي «موافق است، چرا دو سال پيش، به آيت‌الله حمله كرد و اگر مخالف است چرا الان، در موضوعاتي مثل تفاهم با سعودي يا مذاكرات برجامي صدايي از او در نمي‌آيد و سكوت كرده است». در ادامه نتيجه‌گيري كرده كه «شايد رجانيوز اين روزها صرفا مشغول تحمل سياست خارجي دولت سيزدهم باشد و شايد هم نسبت به برملا ساختن مكنونات قلبي خود، هراس دارد».
 
جز انگ‌زدن هيچ هنري نداريد
اين روزنامه هرچه به پايان مطلب كه نزديك مي‌شود، حملات بيشتري را متوجه رجانيوز و جريان جبهه پايداري مي‌كند؛ در ادامه نوشته كه «امثال رجانيوز جز انگ‌زني به طيف‌هاي جبهه انقلاب، هنر ديگري ندارند و فهم و درك‌شان از سياست و سياست‌ورزي، اساسا در قواره اداره كشور نيست». به نوشته اين روزنامه «غايت نهايي رجانيوز از اتهام‌زني اخير، تلاش براي بر هم زدن شاكله وحدت نيروهاي اصيل و اصلي اصولگرايي در شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب باشد كه نقشي بي‌بديل در راه دادن نيروهاي وابسته به رجانيوز به ليست «ايران سربلند» در اسفندماه سال 98 ايفا كرد كه اگر چنان نمي‌شد، نيروهاي دل‌پسند رجانيوز، خواب صندلي‌هاي سبز بهارستان را هم نمي‌ديدند».
«صبح‌نو» وبسايت «رجانيوز و دسته ياران» را «بزرگ‌ترين اپوزيسيون دولت سيزدهم» دانسته كه «در تمام دو سال قبل، كاري جز تلاش براي مصادره دولت به نفع خود صورت نداده‌اند و سعي در حذف بقيه جريان‌ها و طيف‌هاي اصولگرا داشته‌اند. حتما چنين نگرش‌هايي به ضرر دولتي است كه بايد حمايت همه طيف‌هاي اصولگرايي، نه فقط يك طيف خاص را همراه داشته باشد. كنش درست دولت، مرزبندي با چنين گرايش‌هاي انحصارطلبانه‌اي است». اين روزنامه همچنين تاكيد كرده كه «گويا رجانيوز به نمايندگي از اصولگرايان راديكال، با حمله به نواصولگرايان، به دنبال ايجاد رقابت درون جبهه انقلاب است؛ شبيه سلوك قبلي آنها در اكثر انتخابات‌ها». البته اين جمله صبح‌نو آنچنان هم پر بي‌راه نيست؛ در ادوار انتخابات تا پيش از اسفند 1398، جبهه پايداري همواره در آرزوي رسيدن به قدرت بوده‌اند و حاضر به ائتلاف با ديگر طيف‌هاي محافظه‌كاران نمي‌شد. حتي در انتخابات رياست‌جمهوري 1392، وقتي ريش‌سفيدهاي محافظه‌كاران و به خصوص مرحوم مهدوي‌كني تصميم گرفتند كه از ميان نامزدهاي محافظه‌كار تنها يك نفر بماند، سعيد جليلي نامزد مطلوب پايداري‌چي‌ها نه تنها حاضر به انصراف نشد، بلكه بنا به روايت‌هايي از پاسخ دادن به تماس‌ها و پيغام‌هاي ريش‌سفيدمآبانه محمدرضا مهدوي‌كني هم امتناع مي‌كرد.
 
حمله دوباره پايداري‌چي‌ها به قاليباف
فرداي اين پاسخ «صبح‌نو»، وبسايت «رجانيوز» موضوعي ديگر را دستمايه حمله تند ديگري به قاليباف كرد. موضوع پس گرفتن ملكي بود كه محل «خانه انديشمندان علوم انساني» بود. شهرداري عليرضا زاكاني اين ملك را از اين انجمن بازپس گرفت و همين باعث انتقادات تند رجانيوز از قاليباف شد. حمله به قاليباف بابت اين بود كه ملك مدنظر در زمان شهرداري قاليباف به «خانه انديشمندان علوم انساني» داده شد. رجانيوز در واكنش به انتقادات از بازپس‌گيري نوشته كه «جاروجنجال‌هاي رسانه‌اي امروز اصلاح‌طلبان حاصل بي‌تدبيري‌هاي قاليباف در زمان رياست شهرداري تهران است‌. او با باج دادن به جريان‌ غربگرا‌ و اميد بستن به بهره‌برداري از حمايت و سبد راي آنها، يكي از بهترين اموال شهرداري را به صورت «حبس مطلق» به اصلاح‌طلبان هبه كرد تا با خيال راحت به تئوريزه كردن افكار و ارزش‌هاي خود بپردازند!» پيش از اين هم رجانيوز معتقد بود كه قاليباف براي جذب آراي قشر «خاكستري» در تلاش است. در بحبوحه اعتراضات سال گذشته كه پس از جان‌باختن مهسا اميني دختر 22 ساله در مدت زمان بازداشتش در پليس امنيت اخلاقي رخ داد، حملات تندي به قاليباف و عزت‌الله ضرغامي وزير گردشگري انجام داده بود. رجا نيوز نوشته بود: «اين افراد در آرزوي ديرينه خود سعي دارند تا در مقاطع مختلف با اظهارات اينچنيني به قول خودشان بدنه خاكستري جامعه را جذب كرده و ايشان را در دامان انقلاب حفظ كنند؛ خواه عقب‌نشيني در برابر خواسته‌هاي ناحق شورشيان باشد خواه همكاري با ظريف و وزيرخاجه بالقوه قلمدادكردن وي».
 
حمله روزنامه طيف قاليباف به دولت
اما بخش مهم ماجرا به چند روز پيش بازمي‌گردد؛ زماني كه روزنامه نزديك به قاليباف با اسم رمز «سوپر انقلابي‌ها» به دولت و هوادارانش كه همان پايداري‌چي‌ها باشند، حمله و آنها را به ساخت سناريويي عليه رييس مجلس متهم كرد.
اين مطلب كه با تيتر «كارگرداني تخريب» منتشر شده، اولين جمله از آن، خط و ربط و هدفش را مشخص كرده است: «در سه سال و يك ماه كه از عمر مجلس يازدهم مي‌گذرد، ماشين تخريب نيروهاي سوپر‌انقلابي، هيچگاه عليه اين نهاد و به‌خصوص رييس آن، يعني محمدباقر قاليباف خاموش نشده است». «صبح‌نو» با اشاره به لايحه عفاف و حجاب، آورده كه «اين روزها راديكال‌ها براي حمله به قاليباف، در حال بهره‌برداري از آن هستند». اشاره «صبح نو» به جنجال‌هاي چندي پيش است كه طي آن پايداري‌چي‌ها محمدباقر قاليباف را به سنگ‌اندازي در مطرح كردن و به سرانجام رساندن طرح عفاف و حجاب متهم كردند. مرتضي آقاتهراني رييس كميسيون فرهنگي و به فاصله‌اي كوتاه كاظم صديقي رييس ستاد امر به معروف و نهي از منكر، گفته بود كه مجلس «جلوي طرح عفاف و حجاب را گرفته است. شما مردم بايد وكلاي خود در مجلس را بازخواست كنيد.» آقاتهراني هم در اظهاراتي گفته بود: «طبق قانون، كميسيون مي‌توانست پس از گزارش، طرحي داشته باشد كه آن را نيز به دنباله اين گزارش ارايه دهد، ولي چه كنم كه رييس مجلس با طرح آن در صحن علني موافقت نكرد.» اشاره آقاتهراني به گزارش عفاف و حجاب است كه كميسيون فرهنگي پيش از سال نو در صحن مجلس قرائت كرده بود. در پاسخ به اين انتقادات، مجتبي توانگر نماينده نزديك به قاليباف دو نامه تند و تيز خطاب به صديقي و «جوانان پايداري» نوشت كه نهايتا دوطرف آتش‌بس دادند.
 
دفاع تمام‌قد از رييس
اين روزنامه اصلاح‌طلبان و پايداري‌چي‌ها را در يك سبد گذاشته و نوشته «در فرصت 9ماهه تا انتخابات مجلس دوازدهم، راديكال‌هاي هر دو جناح اصلاح‌طلبي و اصولگرايي، روند حملات خود عليه مجلس و رياست مجلس را شدت بخشيده‌اند تا به خيال خود بتوانند ثمره اين حملات را در انتخابات بچينند». در ادامه دفاعي تمام‌قد از قاليباف شده است و نوشته كه او در قامت رياست مجلس «تمام توان خود را به كار بست تا با قدرت نهاد پارلمان را احيا كند اما طيف‌ها و نيروهاي معارض او، اعم از اصلاح‌طلبان و اصولگرايان تندرو، در يك همكاري مشترك، پروژه تخريب او و مجلس يازدهم را آغاز كردند».
اين روزنامه در بخش ديگري از اين مطلب خود، سفرهاي موسوم به «نظارتي» رياست مجلس را از جمله دلايل «حملات» به قاليباف دانسته و نوشته كه «البته اين مساله تنها به سفرهاي داخلي رييس مجلس محدود نشد و سفرهاي خارجي او همچون مورد روسيه در اسفندماه 1399 هم از جمله پروژه‌هاي مفصل آنها بود كه اوج تخريب اصلاح‌طلبان و شبهه‌ انقلابيون عليه رييس مجلس را به منصه ظهور رساند». سفر قاليباف كه مورد اشاره قرار گرفته، به يك چالش در سياست خارجي تبديل شده بود؛ به خصوص آنكه ديدار برنامه‌ريزي شده قاليباف با ولاديمير پوتين رييس‌جمهوري روسيه از سوي مسكو لغو شد. آن زمان رجانيوز با انتقاد از قاليباف و اطرافيان او نوشته بود: «سفر قاليباف به مسكو و انتقال پيام رهبرانقلاب به پوتين در حاشيه‌ اين سفر و سپس لغو ديدار مستقيم وي با پوتين به دليل پروتكل‌هاي بهداشتي كاخ كرملين از سوي منتقدين رييس مجلس مورد تمسخر قرار گرفته و از سوي ديگر توسط تيم مشاوران و نزديكان قاليباف به مانوري براي كسب اعتبار سياسي تبديل شده است.» رجانيوز با «اغراق‌گويي» توصيف كردن دفاع مشاوران قاليباف از سفرش به مسكو نوشته بود: «هزينه‌سازي براي حيثيت جمهوري اسلامي ايران آن‌هم در ارتباط با كشورهايي كه بيشترين اشتراك مواضع را در سال‌هاي اخير با ايران داشته‌اند نشان از آن دارد كه محمدباقرقاليباف بايد تجديدنظر جدي در اطرافيان و نيروهاي رسانه‌اي خود داشته باشد». انتقادات به قاليباف و تيم مشاوران و رسانه‌اي او در اين سفر، روزنامه نزديك به رييس مجلس را به اين نتيجه رسانده كه منتقدان قصد «زدن» قاليباف را داشته‌اند.
فعالیت برخي متصلین به دولت عليه مجلس
روزنامه نزديك به قاليباف در ادامه از «فعال شدن برخي محافل و نهادهاي متصل به دولت عليه مجلس» خبر داده و آورده كه «اگرچه اين انتظار مي‌رفت كه با روي كارآمدن دولت رييسي، از حجم انتقادات عليه مجلس و قاليباف كاسته شود و دولت و مجلس در همكاري تنگاتنگي با يكديگر بتوانند به حل مشكلات و مسائل مردم بپردازند اما تخريب‌ها با سويه و رويه ديگري به پيش رفت». در ادامه تاكيد شده كه پس از گذشت حدود دو سال از دولت رييسي، «همچنان قاليباف از سمت اصلاح‌طلبان و طيف سوپر انقلابي، مورد انتقاد و هجمه قرار مي‌گيرد». اين روزنامه انتقادها از رييس مجلس در حوزه استيضاح‌ها را نمونه‌اي از آنچه «تخريب‌ها» خوانده، توصيف كرده و نوشته «در نمونه‌اي از اين تخريب‌ها مي‌توان به تلاش‌هاي رسانه‌هاي نزديك به اين جريان‌ها براي زيرسوال بردن عملكرد نظارتي مجلس به‌خصوص در حوزه استيضاح‌ها اشاره كرد؛ موضوعي كه اگرچه به بهانه استيضاح و كنار رفتن وزير پيشين صمت صورت گرفت اما در واقعيت بيشتر با اهداف سياسي و براي تخريب عملكرد قاليباف عملياتي شد».
 
ساخت فيلم عليه قاليباف؟
«صبح نو» باز هم به موضوع عفاف و حجاب اشاره دارد و نوشته كه تدوين اين لايحه، «بهانه جديدي را به دست تخريب‌گران داده است تا هجمه عليه مجلس يازدهم و قاليباف را وارد دور تازه‌اي كنند». اين روزنامه باز هم از رييس مجلس دفاع كرده و نوشته «قاليباف يكي از دلايل تاخير تصويب قانون درباره عفاف و حجاب را اولا تاخير دولت در ارايه لايحه و ثانيا لحاظ همه شرايط و ساحات مربوطه مي‌داند. رييس مجلس، اخيرا در مراسم گردهمايي مبلغين قم درباره توجه به همه ابعاد مربوط به عفاف و حجاب و پرهيز از يك‌سويه‌نگري در اين باره اظهار كرد: «حجاب و عفاف يك موضوع چندساحتي است. همه توان‌مان در مركز پژوهش‌هاي مجلس، مركز تحقيقات اسلامي قم و پژوهشگران حوزوي و دانشگاهي را بسيج كرديم تا يك لايحه چندساحتي تنظيم شود.» با اين حال، برخي تصاوير منتشره از حاشيه حضور رييس مجلس در قم، نشان مي‌دهد كه عده‌اي به بهانه نقد رييس مجلس، مشغول تهيه فيلم و اتهام‌زني عليه قاليباف هستند». «صبح نو» در ادامه جزيياتي از آنچه تهيه فيلم عليه قاليباف خوانده، نوشته: «نوشتن سناريو و ساختن فيلم عليه رييس مجلس به واسطه لايحه حجاب، پرده جديدي از بازي سوپرانقلابي‌ها با احساسات طيف‌هاي مذهبي جامعه است كه يقينا بر خلاف واقعيت موجود درباره نگرش قاليباف به لايحه حجاب است. قاليباف بر محور كار فرهنگي و ايجابي علاوه بر موضوع حقوقي در اين لايحه تاكيد دارد كه انگار سوپر انقلابي‌ها را به حاشيه برده و به ساختن فيلم مصنوعي وادار كرده است». هرچند روزنامه نزديك به قاليباف، اشاره‌اي گذرا به ساخت ويديو درباره قاليباف داشته، اما مشخص نكرده كه اين ويديو شامل چه مواردي است و چه كساني دست‌اندركار آن هستند.
 
قاليباف در دو راهي
ماجراي عفاف و حجاب، به يكي از معضلات و مشكلات محمدباقر قاليباف تبديل شده است و او در دوراهي حمايت يا مخالفت با اين موضوع قرار دارد. در صورتي‌كه طيف قاليباف و شخص رييس مجلس لايحه عفاف و حجاب را در اولويت قرار ندهند و با جريان پايداري در اين زمينه همراهي نكنند، به دستاويزي براي زير ضرب بردن رييس مجلس از سوي جريانات تندرو تبديل مي‌شود و به قول «صبح نو» با «احساسات طيف‌هاي مذهبي جامعه» بازي خواهند كرد. از سوي ديگر قاليباف و قاليبافي‌ها اگر با پايداري‌چي‌ها همراه شوند تا ضمن تصويب لايحه عفاف و حجاب، مفاد اين لايحه را تندتر كنند، طيفي از بدنه اجتماعي هوادار قاليباف نسبت به او سرخورده مي‌شوند و در راي دادن به او دچار ترديد خواهند شد؛ همان طيفي كه اين روزها تندروها آنها را «مذهبي صورتي» خطاب‌شان مي‌كنند. اين روزنامه بدون اشاره به شعارهاي طيف قاليباف پيش از ورود به مجلس مبني بر بهبود معيشت و شفافيت امور كه مجلس تحت هدايت قاليباف در هيچ‌كدام هم توفيقي نداشته است، نوشته «اگرچه رييس مجلس اقدامات متعددي را در زمينه‌هاي مختلف انجام داده است اما هرچه ميزان دستاوردهاي خانه ملتي‌ها بيشتر مي‌شود، موج تخريب‌ها و هجمه‌ها هم نسبت به عملكرد رييس بهارستان بيشتر مي‌شود و طبيعي است آنان كه خود عملكردي ندارند، ناچارند براي توجيه بي‌عملي خود، اقدامات انقلابي ديگر را زير سوال ببرند». مشخص نيست روزنامه صبح نو دقيقا از كدام دستاوردهاي مجلس صحبت مي‌كند؛ احتمالا تورم‌هاي كمرشكن را جزو دستاورهاي مجلس تحت رياست قاليباف مي‌داند وگرنه دستاورد ديگري در كارنامه مجلس يازدهم ديده نمي‌شود.
 
دعوا تا شب انتخابات؟ شايد بعدتر حتي!
ماجراها و كشمكش‌هاي پايداري‌چي‌ها و قاليبافي‌ها تا انتخابات مجلس دوازدهم در اسفندماه و احتمالا بعد از آن هم ادامه خواهد داشت. خصوصا اينكه نمايندگان طيف قاليباف، تحركات دولتي‌ها در زمينه انتخابات را در راستاي «دخالت سازمان‌يافته» قوه مجريه در انتخابات پيش‌رو مي‌دانند. از بخشنامه معاون وزير كشور به استانداري‌ها مبني بر عدم دخالت نمايندگان در اموري كه شائبه انتخاباتي خواهد داشت، پررنگ‌ترين چالش ميان دولت و مجلس شده كه نمايندگان همچنان پاي بركناري معاون وزير يا استيضاح وزير ايستاده‌اند؛ البته كه با توجه به سابقه مجلس، به نظر نمي‌رسد گزينه دوم يعني استيضاح وزير عملي شود و در حد تهديد باقي مي‌ماند. البته اينجا ديگر دعوا بر سر بقا و همينطور در دست گرفتن يك قوه است؛ قوه‌اي كه مي‌تواند در رياست‌جمهوري 1404 نيز موثر باشد. با اين وجود گزاره خبري روزنامه نزديك به قاليباف مبني بر «فعال شدن برخي محافل و نهادهاي متصل به دولت عليه مجلس» مي‌تواند با رصد اقدامات جبهه پايداري و منسوبان آن، رمزگشايي شود؛ حمله‌اي از طيف قاليباف كه ديگر بدون هيچ‌گونه پرده‌پوشي طرف مقابل را مي‌زند و طرف مقابل هم به همين شكل.
اينكه رسانه نزديك به قاليباف، درباره طيف سياسي نزديك به ابراهيم رييسي و جبهه پايداري، مشخصا از تلاش براي كشاندن «شكاف و تفرقه» به درون «جبهه انقلاب» مي‌گويد، حكايت از اختلاف‌هاي عميقي است كه در اردوگاه محافظه‌كاران ايجاد شده است. اين اختلافات البته پيش از انتخابات مجلس يازدهم هم آشكار بود اما با نزديك شدن به موعد انتخابات اسفند 1398، طيف محافظه‌كار براي جلوگيري از انشقاق در اردوگاهشان، تن به مصالحه و تدوين ليست مشترك دادند.
«صبح نو» در ادامه جزيياتي از آنچه تهيه فيلم عليه قاليباف خوانده، نوشته: «نوشتن سناريو و ساختن فيلم عليه رييس مجلس به واسطه لايحه حجاب، پرده جديدي از بازي سوپر انقلابي‌ها با احساسات طيف‌هاي مذهبي جامعه است كه يقينا برخلاف واقعيت موجود درباره نگرش قاليباف به لايحه حجاب است. قاليباف بر محور كار فرهنگي و ايجابي علاوه بر موضوع حقوقي در اين لايحه تاكيد دارد كه انگار سوپرانقلابي‌ها را به حاشيه برده و به ساختن فيلم مصنوعي وادار كرده است».