برای کاظمی آشتیانی برای رضایی نژاد

حلاوت حملات غافلگیرکننده حماس به اسرائیل،نه تنها به کام مردم ستم دیده فلسطین نشست بلکه در تهران و سایر شهرهای کشور نیز،امواجی از شور و شعف در پی آورد.البته در این میان،دکتر صادق زیبا کلام،استاد پیش کسوت علوم سیاسی از مواضع مجلسیان در حمایت علنی و صریح از حماس خرده گرفت و نسبت و رابطه این حملات با منافع ملی ایران را در معرض سوال و احیانا تشکیک قرار داد. شاید هم اینک،همچون دکتر زیبا کلام بخشی از افکار عمومی هم،از خود بازپرسند که آیا نسبتی میان منافع ملی ایران و«طوفان الاقصی»برقرار و قابل احراز است؟آیا می توان فارغ از باورها و تعلقات دینی و با رویکرد منافع ملی طلبانه نیز از آن چه بر سر اسرائیل آمده،به غایت خرسند بود و استقبال کرد؟مگر اسرائیل خبط و خطایی درحق ایران مرتکب شده است که حال از تاوان سنگینش، باید بر حماسه حماس درود فرستاد و آن را رویدادی مبارک در دایره منافع ملی ایران هم تعریف و تلقی کرد؟نگارنده این سطور می کوشد از منظری ملی به این پرسش ها پاسخ گوید و امید آن که در اقناع خوانندگان گرانمایه به مطلوب نایل آید. از دی ماه تلخ 1384 تا... 14دی سال 1384 است که مردم ایران خبر ناباورانه درگذشت دکتر سعید کاظمی آشتیانی را می شنوند؛دانشمند تراز اول و پر آوازه ای که پای فناوری سلول های بنیادی را به پژوهشگاه«رویان»گشود و از این رهگذر،تحول علمی شگرفی را در تاریخ معاصر ایران رقم زد.با این وصف،درگذشت کاظمی آشتیانی در44سالگی و در حالی که هنوز می توانست تا سال ها مردم ایران را از خدمات علمی و پژوهش های کم نظیر خویش بهره مند و محظوظ کند،شک و شبهه های فراوانی را بر انگیخت.بعدها کاشف به عمل آمد که گویی این دانشمند ایرانی توسط اسرائیل«ترور بیولوژیک»شده است تا ایرانیان،دیگر خیال ورود به ساحت فناوری های راهبردی نوین را در سر نپرورانند و آن را به اهلش وانهند!پیام اسرائیل در موجز ترین عبارات همین بود و اکنون باید مصرانه پرسید که آیا بر پایه موازین بین المللی،دولت ها می توانند از پیشرفت های علمی کشورها حتی با توسل به ترور جلوگیری کنند؟بازهم دی ماه است؛منتها 22 دی 1388 که دکتر مسعود علیمحمدی،یکی از فیزیک دانان برجسته کشور در حوزه ذرات بنیادی در مقابل منزلش ترور می شود و به شهادت می رسد.اما ماشین ترورقصد و سودای توقف نداشت و در 8 آذر1389واول مرداد 1390،مجید شهریاری و داریوش رضایی نژاد را از ادامه خدمات عالمانه به مردم ایران بازداشت.پس از ترور رضایی نژاد است که «اشپیگل»به نقل از یک مقام اطلاعاتی اسرائیل،این رویداد را نخستین اقدام جدی رئیس وقت موساد اعلام می کند.این سلسله ترورهای هدفمند تا 7 آذر1399 و با شهادت محسن فخری زاده ادامه می یابد و عجب آن که قدرت های جهانی دم بر نمی آورند که مگر می توان به صرف مخالفت با دولت ها، به ترور نخبگان ملت ها دست یازید؟ تامین منافع ملی با تحریم و نقض حاکمیت سرزمینی؟! تلخی گزنده این ترورها از آن رو دو چندان می نمود که دربطن خود نقض حاکمیت ملی ایران را حمل می کرد.به دیگر سخن،اگر بنا شود که دانشمندان یک کشور حتی در سرزمین آبا و اجدادی خویش از امنیت جانی بی نصیب و بهره باشند آیا نتیجه و ثمره منطقی چنین شرایطی،بازگشت بی چون و چرای کشورها به عصر استعمار نخواهد بود؟دکتر زیبا کلام می توانند به سهولت به این نکته پاسخ دهند که  آیا متحدان اسرائیل در شورای امنیت،سد و مانعی در برابر نقض مکررحاکمیت سرزمینی ایران طی این ترورها پی افکندند یا با سکوت خویش،عملا بر ادامه آن صحه نهادند؟افزون بر پرونده حجیم ترورها در داخل خاک ایران،آیا مواضع صریح و بی پرده و پروای اسرائیل علیه توافق هسته ای وتاکید تل آویو بر لزوم ادامه تحریم ها علیه مردم و نه صرفا حاکمیت سیاسی ایران که سال هاست مرارت جانکاه آن را با تار و پود وجود خویش لمس می کنند،از توجیه منطقی شادکامی ها در پی حماسه حماس قاصر و ناتوان است؟تضعیف روز افزون اسرائیل به ضرس قاطع،مترادف و ملازم منافع ایران دردست کم 2 ساحت لغو تحریم ها و پاسداشت دستاوردهای علمی کشور است که نمی توان چشم انصاف و منطق بر آن فرو بست.تحولات 2 دهه اخیر و به ویژه بدعهدی برجامی متحدان غربی اسرائیل گواه آن است که اگر تل آویو با فراغت و آسودگی خاطر با جغرافیای پیرامون خود هم آغوش شود، گام های بلندتری را علیه ایران برمی دارد که در نخستین وهله،مردم کشورمان را به سوگ منافع ملی می نشاند.