ارتش بسیار مجهز صهیونیست  در باتلاق غزه

ارتش رژیم صهیونیستی با برخورداری از حمایت همه‌جانبه امریکا و متحدان اروپایی آن با دستیابی به تجهیزات و فناوری نظامی و برخورداری از سطح بالای اطلاعات، یکی از پیشرفته‌ترین ارتش‌های جهان به‌شمار می‌رود. هسته‌های اصلی و پایه این ارتش را گروه‌های ترور و جنایت، چون «هاگانا»، «ایرگون» و «پالماخ» تشکیل می‌دهند که از ۱۹۲۰، یعنی پیش از تشکیل رژیم اشغالگر صهیونیستی تأسیس شده و از حمایت ارتش انگلیس که قیمومت اراضی فلسطین را داشته، برخوردار بوده‌اند. با خروج ارتش انگلیس و همزمان با اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی، سلاح‌های انگلیسی در اختیار ارتش صهیونیستی قرار گرفت و از همان زمان این ارتش از حمایت و پشتیبانی دولت‌های غربی برخوردار بود که در سالیان اخیر بیشتر کمک را دولت امریکا به این ارتش جنایتکار می‌کند.  بر طبق برآوردها، ارتش رژیم اشغالگر فلسطین در سال ۲۰۲۳،  ۱۶۹ هزار و ۵۰۰ نفر نیروی انسانی فعال در نیروی زمینی، هوایی و دریایی داشته و ۴۶۵ هزار نفر نیروی ذخیره در اختیار دارد. این ارتش بیش از ۲ هزار و ۲۰۰ دستگاه تانک و بیش از این خودروی زرهی و بیش از ۵۰۰ عراده توپ داشته و نیروی هوایی آن ۳۳۹ فروند هواپیما در اختیار دارد که ۳۰۹ فروند آن جت تهاجمی، شامل ۱۹۶ فروند اف ۱۶، ۸۳ فروند اف ۱۵ و ۳۰ فروند اف ۳۵ است. در نیروی دریایی رژیم صهیونیستی هم ۴۹ شناور جنگی و پنج زیردریایی استفاده می‌شود که از پیشرفته‌ترین انواع به حساب می‌آیند. این ارتش، رکن اصلی شکل‌گیری و تداوم حیات منحوس رژیم اشغالگر صهیونیستی است که پایه شکل‌گیری دولت بلکه عنصر اصلی اشغالگری و توسعه‌طلبی با تکیه بر جنایت و ترور به‌شمار آمده و همواره از حمایت امریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه برخوردار بوده است، به‌گونه‌ای که با وجود سابقه آشکار و سنگین نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت، هیچ واحدی از آن در فهرست تنبیهی امریکا و متحدان اروپایی‌اش قرار نداشته و تمامی جنایات آن با حمایت یا چشم‌پوشی قدرت‌های غربی همراه بوده است. باوجود چنین ارتشی سران جنایتکار رژیم صهیونیستی، این تصور را داشته‌اند که می‌توانند با تکیه بر مشت آهنین تمامی اهداف توسعه‌طلبانه و اشغالگرانه خویش یعنی اشغال تمامی اراضی فلسطین و حتی نگه داشتن اراضی اشغالی لبنان، سوریه و اردن را تثبیت کرده و هیچ اثری از فلسطین و فلسطینی باقی نگذارند. همان‌گونه که این ارتش پایه اصلی و اعتماد تمامی مهاجرین صهیونیست به اراضی اشغالی فلسطین برای داشتن امنیت و کسب رفاه و اطمینان از آینده زندگی در این سرزمین غصبی، با ایجاد بازدارندگی در برابر هرگونه مبارزه و مقاومت نیز به‌حساب می‌آمده است. اما پیروزی بزرگ مقاومت در عملیات طوفان‌الاقصی در ۱۵ مهرماه گذشته و تلفات و خسارات سنگین صهیونیست‌ها در برابر این گروه چریکی، نه‌تن‌ها هیمنه پوشالی ارتش و دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی را درهم شکست، بلکه توان بازدارندگی این رژیم، در برابر تهدیدات احتمالی و اطمینان نسبت به آینده را برای زندگی در اراضی اشغالی به شدت زیر سؤال برد. نخست‌وزیر افراطی و جنایتکار رژیم صهیونیستی به تصور ترمیم این شکست و بازگرداندن بازدارندگی و سد مسیر مبارزه فلسطینی‌ها و جلوگیری از تکرار چنین شکست خفت‌بار و وحشت‌آفرینی، با اعلام اهدافی، چون آزادی اسرا، نابودی حماس و خارج ساختن اداره غزه از دست حماس، تهاجم زمینی و هوایی به باریکه غزه را به اجرا گذاشت. ارتش رژیم صهیونیستی در این تهاجم با به‌کارگیری آتش سنگین و بمباران‌های گسترده، به هیچ‌کدام از از موازین و خطوط قرمز اخلاقی، حقوقی و انسانی پایبند نبود و سطح بالایی از انهدام و کشتار را رقم زد که نتیجه آن تحریک افکار عمومی و شکل‌گیری انزجار در تمامی جهان علیه صهیونیست‌ها و اربابان امریکایی و اروپایی آنان شد. برخلاف تصور صهیونیست‌ها، این کشتار و تخریب سنگین، هیچ نتیجه‌ای در نبرد زمینی برای رسیدن به اهداف اعلامی نداشت و ارتش جنایتکار رژیم، در جنگ شهری و نبرد نزدیک با رزمندگان مقاومت، باوحود برخورداری از سطح بالای فناوری و تجهیزات جنگی به انفعال افتاده و نتوانست به‌جز تخریب و کشتار کور، کار چندانی را پیش ببرد. در این نبرد‌ها که با حجم سنگین آتش و حضور زبده‌ترین نیرو‌ها و مداخله مستقیم امریکایی‌ها همراه بود، صهیونیست‌ها بیش از ۳۰۰ دستگاه تانک و خودروی زرهی خود را از دست داده و بیش از ۸۰۰ نفر از بهترین نیرو‌های خود را در آنچه جنگ با اشباح نامیده شد، از دست دادند. علاوه بر این خسارات و تلفات سنگین انسانی، حیثیت و اعتبار ارتش صهیونیستی به‌خاطر ناکارآمدی در عرصه نبرد با چریک‌های مقاومت نیز بر باد رفت و سرانجام جنگ زمینی در غزه به آتش‌بس انجامید و سرنوشتی شبیه جنگ‌های گذشته را رقم زد.  به عبارتی این بار هم ارتش رژیم صهیونیستی در گل فرو رفت و نتوانست به اهداف تعیین شده، دست پیدا کند و تنها ۸۰۰ جنازه دیگر به کشته‌های اولیه صهیونیست‌ها در عملیات طوفان‌الاقصی اضافه شد.  عواملی را که موجب این ناکامی برای ارتش جنایتکار صهیونیستی شد می‌توان در موارد زیر مورد اشاره قرار داد:  ۱- آمادگی و برتری رزمندگان مقاومت در نبرد زمینی نزدیک، ناشی از روحیه استشهادی، شجاعت و اشراف رزمندگان فلسطینی در مقابله با نیرو‌های صهیونیست و متجاوز.  ۲- بی‌تأثیر بودن شیوه‌های جنگی ارتش صهیونیستی با اتکا به انهدام و کشتار وسیع مردم عادی و بازتاب آن بر روحیه مردم و رزمندگان برای مقاومت بیشتر. ۳- انفعال و وحشت صهیونیست‌ها در جنگ شهری و در میدان خرابه‌های مسکونی و احساس مواجه بودن با اشباح. ۴- قابل ترمیم نبودن هیچ‌گونه چشم‌انداز روشن برای ارتش صهیونیستی نسبت به آینده جنگ با نگاه به روند شکست‌های پیاپی از مقاومت در گذشته؛ بنابراین بهره‌گیری ارتش از بمباران‌های سنگین و گلوله‌باران غزه و جنایت و نسل‌کشی تنها به بی‌اعتباری بیشتر این ارتش در افکار عمومی جهانی انجامید و تلاش آن‌ها برای تصرف نیز با تلفات سنگین‌تر و از دست رفتن افکار عمومی داخل رژیم منتهی شد.  به عبارتی شیوه‌های جنایتکارانه، شاید در گذشته برای غصب زمین و آواره ساختن ساکنان فلسطینی آن مؤثر بوده، اما امروز در برابر فلسطینی‌های آماده مبارزه و مقاومت بی‌نتیجه است و به مثابه ورود به باتلاق است که تنها تحرکات و دست و پا زدن‌ها به فرو رفتن بیشتر منتهی می‌شود.