تغييرات فرهنگي راه نجات زنان از چرخه خشونت

نيره خادمي
قصه خانه امن آتنا از محله‌هاي خاك سفيد تهران شروع شد، وقتي سال ۸۵ تعدادي دانشجوي دانشگاه تهران روزهاي جمعه از غربي‌ترين نقطه پايتخت به شرقي‌ترين نقطه‌اش مي‌رفتند تا در پارك، مسجد يا هر جاي ديگري با بچه‌ها درس بخوانند. كار، داوطلبانه بود و فكر مي‌كردند با اين كار، آينده بچه‌ها تغيير خواهد كرد ولي بعد‌تر متوجه شدند مساله، فقط بيسوادي نيست و با انواع آسيب‌هاي اجتماعي از جمله كودك‌آزاري، اعتياد و خشونت عليه زنان و دختران آشنا شدند. «زهرا افتخارزاده» يكي از همان دختران بود كه ۱۹ سال داشت. داروسازي مي‌خواند و همراه ساير دانشجويان، تجربه كار با آسيب‌هاي اجتماعي را شروع كرد. ابتدا همراه موسسه سلام رحمان بود و بعد از پايان تحصيل در رشته داروسازي، كارشناسي ارشد رشته مددكاري اجتماعي را خواند و حالا به عنوان بنيانگذار و مدير در موسسه خيريه ارتقاي كيفيت زندگي زنان و خانه امن آتنا فعال است. خانه امن آتنا، پناه زنان و دختران در معرض خشونت از حدود ۵ سال پيش در تهران فعال است، مجوز سازمان بهزيستي را دارد ولي غيردولتي است و بودجه آن با كمك‌هاي مردمي، تامين مي‌شود. «اعتماد» هفته گذشته در همين صفحه، گزارشي از زندگي سه نفر از زنان قرباني خشونت كه به اين خانه امن پناه برده‌اند را منتشر كرد و حالا در گفت‌وگو با افتخارزاده به سابقه اين مركز، مساله خشونت، روند پذيرش زنان در اين مركز و جزيياتي در اين باره پرداخته است. او مي‌گويد تا تير ماه امسال حدود ۲۳۳ نفر با ميانگين سكونت ۹ ماهه، مهمان خانه امن آتنا بوده‌اند و اگر زن يا دختري در معرض خشونت است، مي‌تواند با شماره‌هاي اين مركز تماس بگيرد. «در اكثر موارد با مرتكب خشونت تماس مي‌گيريم و در دفتر مركزي با او قرار مي‌گذاريم. اگر براي تغيير شرايط از طريق مشاوره، درمان و زوج‌درماني مايل به همكاري باشد، در اين زمينه اقدام مي‌كنيم و حتي هزينه‌ها از سوي مركز پرداخت مي‌شود، پس از طي پروسه‌هاي درماني و مشاوره اگر خواست طرفين و مخصوصا زن خشونت‌ديده، بازگشت به خانه باشد، نظر تيم مددكاري هم اين است كه حتما مرتكب خشونت، حق طلاق، حق حضانت و يك حق مالي به صورت خانه يا ماشين در محضر به همسر بدهد و همچنين تعهد بدهد كه خشونت را تكرار نمي‌كند تا بازگشت به خانه صورت گيرد.»
 
شما دانشجوي داروسازي بوديد و بعد از طي جرياناتي به سمت مددكاري اجتماعي و تاسيس موسسه و خانه امن آتنا سوق پيدا كرديد. از زمان كار داوطلبانه در زمينه آسيب‌هاي اجتماعي تا به امروز كه به صورت تخصصي در حوزه زنان و خشونت خانگي فعاليت داريد، چه تغييراتي در تفكرات شما در اين باره ايجاد شده است؟


سال ۸۵ زماني كه فعاليت داوطلبانه در زمينه آسيب‌هاي اجتماعي در محله خاك سفيد را همراه برخي از دوستان شروع كردم، ۱۹ ساله بودم. جوان بوديم و رشته‌هاي‌مان غيرمرتبط بود. آن زمان افراد كمي از رشته‌هاي علوم انساني و مرتبط به‌ طور داوطلبانه در اين كار وارد شده بودند درحالي كه غيرمرتبط بودن افراد مشغول در اين حيطه، آسيب‌هاي زيادي به ما و به گروه هدف ما وارد مي‌كرد. متاسفانه، تصور اينكه كار خير است و هر فردي، صرف انسان‌دوستي مي‌تواند وارد زندگي اين افراد شود و براي آنها تصميم‌گيري كند، خيلي نادرست بود. در آن سال‌ها با آسيب‌هايي مواجه بوديم كه اصلا نمي‌دانستيم چه كاري درباره آنها انجام دهيم. اين فضا و اتفاقات باعث شد بعد از داروسازي، ارشد مددكاري اجتماعي بخوانم اگرچه در دانشكده‌ها و مخصوصا رشته‌هاي علوم انساني كه عمدا هم عقب نگه داشته شده‌اند، خبر خاصي نيست. تحصيل در ارشد مددكاري و ورود به فضاي مددكاري و نه لزوما دانشكده، باعث تغييراتي در كار من شد. نخستين تغيير، انجام كار به صورت سازماني و تخصصي بود. من و هم‌گروهي‌ها به بهزيستي رفتيم و براي موسسه ارتقاي كيفيت زندگي زنان آتنا مجوز گرفتيم تا اين‌بار كار تخصصي و علمي انجام دهيم و نقش نيروهاي داوطلب غيرمرتبط كمرنگ‌ شود. آسيب‌هاي اجتماعي، حساس است و نمي‌شود كه افراد صرفا به خاطر كسب تجربه كار انساني، وارد حريم خصوصي آدم‌ها شوند. نبايد فكر كنيم چون نيازمند كمك هستند، زندگي آنها زمين آزمايش است و هر كسي مي‌تواند هر چيزي از ذهنش را روي آنها آزمايش كند. افراد طبقات ديگر اجتماع، در صورت بروز مشكل براي خود بهترين متخصصين را پيدا مي‌كنند و هيچ‌وقت اجازه دخالت فردي ناشي، صرف اينكه انسان خوبي است را نمي‌دهند، چون اين كار آسيب‌رسان است. دومين تغيير و تفاوت جدي ما اين بود كه زنان و دختران را به عنوان گروه هدف خود مشخص كرديم. تا قبل از آن به همه آسيب‌هاي اجتماعي ورود مي‌كرديم اما مددكاري اجتماعي كمك كرد تا بفهميم گروه هدف، بايد مشخص، اختصاصي و كوچك‌تر باشد تا كار، علمي و عميق انجام شود.
چرا به اين نتيجه رسيديد؟
موضوعات علوم انساني بسيار پيچيده‌تر از اين است كه با آن برخورد مي‌شود و اساسا به همين دليل در كشور ما سازمان‌هاي بسياري در زمينه آسيب‌هاي اجتماعي كار مي‌كنند ولي نتيجه آن‌طور كه بايد نيست. ما بين گروه‌هاي مختلف، زنان و دختران را به دو دليل انتخاب كرديم؛ تجربه خوبي در محله خاك سفيد تهران داشتيم، ضمن اينكه تبعيض مضاعف و سيستماتيكي درباره آنها در جهان و در كشور ما وجود دارد. ابتدا كارمان را به صورت خاص با زنان سرپرست خانوار آغاز كرديم؛ كساني كه همسر آنها فوت كرده يا جدا شده باشد يا بدهمسر باشند. ضمن اينكه ما اصرار داريم كه از كلمه بدهمسر استفاده كنيم، چراكه بدسرپرست و بي‌سرپرست، نادرست است. زنان، افراد بالغي هستند كه نيازي به سرپرست ندارند و كلمه بدسرپرست، فقط براي كودكان قابل استفاده است.
موسسه آتنا و خانه امن با چه هدفي راه‌اندازي شد و حالا چه ساختاري دارد؟
آتنا در تمام سال‌هاي فعاليت تا به امروز به ساختاري تبديل شد كه تمام اسكلت اصلي آن، موظف هستند و داوطلب نيستند و در اين اسكلت، داوطلبيني هم به افراد موظف كمك مي‌كنند. ساختار ما ممكن است از منظر فعاليت‌هاي داوطلبانه، ساختار خوبي نباشد اما من اين كار را در راستاي تخصصي شدن مي‌دانم ضمن اينكه همواره دغدغه داشتم كه نكند چنين رويه‌اي روح انساني كار را از بين ببرد، بنابراين افراد موظف هم از بين كساني انتخاب شدند كه داوطلب و علاقه‌مند بودند. تغيير مهمي كه با راه‌اندازي آتنا در برنامه‌هاي مداخله‌اي ما ايجاد شد تاكيد بر توانمندسازي بود. نمي‌خواستيم باعث تخريب عزت نفس افراد شويم چون تمام هدف مددكاري، كمك به شناخت علايق، استعداد و توانمندي‌هاي فرد است تا خود را تقويت كند و روي پاي خود بايستند، بنابراين بخش مهم فعاليت‌هاي ما به جاي فعاليت خيريه‌اي احتمالا آسيب‌زا، بايد بر پايه توانمندسازي باشد و خروجي كار هم افراد مستقلي باشند. اگرچه در ابتدا، فرد مراجعه‌كننده به‌طور منطقي نياز به خدمات و حمايت‌هايي دارد چون در آن شرايط، امكانات و دسترسي ندارد ولي مهم اين است كه مديريت شود و به تدريج در طول زمان، خدمات و حمايت‌ها كاهش يابد. در سال‌هاي فعاليت ما چه از سال ۸۵ كه داوطلبانه بود و چه از سال ۹۳ و تاسيس موسسه ارتقاي كيفيت زندگي زنان، زنان و دختران زيادي به ما مراجعه مي‌كردند كه به دلايلي متفاوت، فاقد سرپناه موثري بودند و حتي به خاطر خشونت خانگي، امنيت جاني نداشتند و مجبور به ترك خانه شده بودند. ما به شيوه‌هاي مختلف به آنها كمك مي‌كرديم تا اينكه دغدغه فعاليت در زمينه خانه‌هاي امن را پيدا كرديم. متوجه شديم بهزيستي، پروتكلي درباره خانه‌هاي امن دارد بنابراين سال ۹۷ با رهن و اجاره خانه‌اي، براي افراد فاقد سرپناه موثر اين كار را شروع كرديم و بعد به پيشنهاد بهزيستي تبديل به نخستين خانه امن غيردولتي استان تهران شديم كه همچنان هم آتنا، تنها خانه امن غيردولتي استان تهران است. از آن پس به صورت تخصصي‌تر، وارد بحث خشونت خانگي شديم. ما در سال‌هاي فعاليت از نظر تجربي و علمي به طرح جامع آتنا با نگاه سيستمي رسيديم و كل خانواده را درنظر مي‌گيريم يعني در مراجعه زن خشونت‌ديده، براي او پرونده باز مي‌شود اما تمام جنبه‌هاي زندگي او را در كميته‌هاي مختلف پزشكي، روانشناسي، آموزش تحصيلي و مهارتي، حقوقي و توانمندسازي درنظر مي‌گيريم. توانمندسازي از مهم‌ترين بخش‌هاي ماست و در سه كارگاه خياطي، آشپزخانه و شيريني‌پزي پيگيري مي‌شود. افراد از روز اول در همان‌جا، حين آموزش اشتغال هم دارند. اين عزيزان با حكم قضايي به خانه امن مي‌آيند و ما تلاش مي‌كنيم كه اين خانه‌ها كه حالا تعداد آنها به ۴ خانه در تهران رسيده است، استانداردهاي لازم را داشته باشد. در همه اين فضاها هم مددكارهايي براي
به تعادل رساندن حال روحي و رواني افراد و مديريت زندگي گروهي در آن مجموعه‌ها حضور دارند.
هزينه‌ موسسه از كجا تامين مي‌شود؟
در حال حاضر مجوز آتنا از سمت سازمان بهزيستي است ولي كاملا غيردولتي است تا به حال يك ريال هم كمك دولتي دريافت نكرديم و صددرصد با كمك‌هاي مردمي اداره مي‌شود. اين باعث مي‌شود كه هميشه نگران و در تب و تاب به دست آوردن كمك‌هاي مردمي و منابع مالي باشيم.
زنان خشونت‌ديده براي استفاده از خدمات خانه امن بايد چه مراحلي را طي كنند؟
اگر زن و دختري، تحت هر نوع خشونتي است مي‌تواند از شنبه تا پنجشنبه ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر با شماره‌هاي موسسه آتنا (66926630) كه در سايت مركز وجود دارد، تماس بگيرد. در اين تماس از آنها شرح ماجرا گرفته مي‌شود و اگر خشونت اورژانسي باشد، فرد در تهران باشد و امنيت جاني نداشته باشد، به سرعت براي مشاوره و مددكاري با او قرار گذاشته مي‌شود و بعد از بررسي شرايط پذيرش مي‌شوند. افرادي كه شرايط اورژانسي دارند، اما در تهران نيستند با راهنمايي همكاران ما به مركز مداخله در بحران شهر خودشان معرفي مي‌شوند. درباره موارد غيراورژانس داخل و خارج تهران، افراد به بخش روانشناسي و مشاوره وصل مي‌شوند و طي ارتباط با مركز هر زمان شكل خشونت تغيير كرده و نياز به مشاوره حقوقي داشته باشند، به بخش مددكاري ارجاع داده مي‌شوند. بسياري از اين افراد هم از سوي مراكز ديگر ازجمله بهزيستي، دادسرا يا مددكاري بيمارستان‌ها به ما معرفي مي‌شوند.
رويكرد شما در برابر مرتكب خشونت چگونه است؟
در اكثر موارد با مرتكب خشونت تماس مي‌گيريم و در دفتر مركزي با او قرار مي‌گذاريم. اگر براي تغيير شرايط از طريق مشاوره، درمان و زوج درماني مايل به همكاري باشد، در اين زمينه اقدام مي‌كنيم و حتي هزينه‌ها از سوي مركز پرداخت مي‌شود. پس از طي پروسه‌هاي درماني و مشاوره اگر خواست طرفين و مخصوصا زن خشونت‌ديده، بازگشت به خانه باشد، نظر تيم مددكاري هم اين است كه حتما مرتكب خشونت، حق طلاق، حق حضانت و يك حق مالي به صورت خانه يا ماشين در محضر به همسر بدهد و همچنين تعهد بدهد كه خشونت را تكرار نمي‌كند تا بازگشت به خانه صورت گيرد. در بسياري موارد اما مرتكب خشونت، اصلا درمان و مشاوره را شروع نمي‌كند و همكاري ندارد يا خانم به قدري آسيب‌ديده است كه نمي‌خواهد تحت هيچ شرايطي به آن خانه برگردد؛ در اين شرايط با مشاوره حقوقي وكلاي داوطلب، مراحل قانوني شروع مي‌شود تا احتمالا فرد جدا شود.
آماري از تعداد مراجعه به موسسه و خانه امن آتنا داريد؟ تا به حال چند نفر پذيرش شده‌اند؟ چند نفر به زندگي مشترك بازگشته‌اند و پرونده جدايي چند نفر موفق بوده است يا اينكه چند نفر با مداخله آتنا از چرخه خشونت خارج شده‌اند؟
از ابتداي تاسيس خانه امن آتنا تا تير امسال حدود ۲۳۳ نفر با ميانگين سكونت ۹ ماهه، مهمان ما بوده‌اند. خانواده‌هايي هم داشتيم كه يك تا دو هفته مهمان ما بوده‌اند كه يا مشكل‌شان حل شده و رفته‌اند يا به ميل خودشان رفته‌اند، اما تعداد آنها كم است. ۴۳درصد از افراد مراجعه‌كننده، به محيط قبل برگشته‌اند و ۴۴درصد به محيط‌هاي جديد رفته‌اند؛ جدا شده‌اند و زندگي خود را با مرتكب خشونت ادامه ندادند. از ميان افرادي كه دوباره به محيط‌هاي قبل برگشتند هم حدود ۱۳درصد با تكرار خشونت مواجه شده‌اند. از كل پرونده‌هاي آتنا - چه آنها كه به محيط قبل برگشتند و چه آنها كه به محيط جديد رفته‌اند- حدود ۵۹درصد تيم مددكاري با ترخيص فرد موافق بوده است. در ۲۵درصد كل پرونده‌ها تيم مددكاري مخالف ترخيص فرد بوده و تكرار خشونت در اين پرونده‌ها حدود ۲۲درصد بوده است.
به ‌طور كلي تعريف شما از خشونت عليه زنان چيست؟
هرگونه خشونتي مبتني بر جنسيت كه منجر به آسيب فيزيكي، رواني يا جنسي باشد خشونت عليه زنان است. وقتي در جامعه‌اي خشونت عليه زنان به ‌طور سيستماتيك زياد باشد حتما در خانه و خانواده هم بيشتر خواهد بود و نگاه مردسالارانه حاكم بر اجتماع و فرهنگ مي‌تواند بر شدت آن موثر باشد.
در جهان چگونه به اين موضوعات توجه مي‌شود؟
در دنيا به اين موضوع اهميت داده مي‌شود و قوانين پيشگيرانه زيادي براي آن وجود دارد. نگاه كلي اجتماع، درباره خشونت عليه زنان نيز به ضمانت اجرايي قوانين و پيشگيري از آن كمك مي‌كند. البته باز هم اين‌طور نيست كه قوانين، باعث ريشه‌كن شدن خشونت عليه زنان شده باشد و از آنجايي كه در آن كشورها آمارهاي مرتبط به چنين مواردي، دقيق سنجيده مي‌شود همچنان به دلايل مختلفي آمار بالايي از خشونت خانگي وجود دارد اما اين سيستم حمايتي حاكميتي از زنان، به اشكال مختلف وجود دارد. شايد حمايت به صورت خانه امن نباشد و حتي مرتكب خشونت از خانه اخراج شود. خواسته ما هم اين است كه قوانين به آن سمت برود و مرتكب خشونت، مورد مجازات قرار بگيرد و به جاي آواره شدن زن و بچه، او به زندان برود و از فضاي خانه دور شود.
در اين مسير چه سختي‌ها و مشكلاتي داريد؟
مشكلات ما بسيار متنوع و در ابعاد مختلفي است، ازجمله مشكلات مالي كه بايد مدام كمك‌هاي مردمي را جذب كنيد ضمن اينكه موضوع كار طوري است كه لزوما همه آدم‌ها در زمينه آن كمك نمي‌كنند. تهديدات مرتكبين خشونت عليه پرسنل مركز يكي ديگر از مسائل است. اينكه بعد از هر دادگاهي پيام تهديدآميز از سوي آنها داده مي‌شود، ممكن است به موسسه بيايند و درگيري ايجاد كنند و ما بايد براي تامين امنيت با ۱۱۰ تماس بگيريم و اين اقدامات باعث كاهش احساس امنيت مددكاران و اعضاي موسسه و فرسودگي شغلي موثر است. يكي ديگر از موارد خارج كردن فرد در معرض خشونت از آن چرخه است، چراكه اغلب اين افراد با مرتكب خشونت در رابطه‌اي عاطفي قرار دارند و خروج از چنين رابطه‌اي، تروماي سختي را به همراه دارد و ممكن است حتي آنها چندين‌بار بروند و دوباره برگردند بنابراين كمك كردن در اين حوزه تا زماني كه فرد خود را پيدا كند، سخت است. مساله ديگر، مشكلات قانوني است و بسياري از افراد مراجعه‌كننده به دليل همين موضوع، نمي‌توانند به حقوق واقعي خود برسند و اين مشكلات قانوني شرايط رواني سختي را براي آنها ايجاد مي‌كند. بيش از 80درصد از پرونده‌هاي ما به كودك‌همسري مرتبط است، بنابراين وضعيت كودك‌همسري در كشور تيري به قلب ما است. اين موضوع در حيطه نگراني‌هاي ماست ولي از حيطه نفوذ ما خارج است. سياست‌هاي جمعيتي پياده شده، مي‌تواند به جاي پيشگيري، عامل مستقيم ايجاد و گسترش آسيب‌هاي اجتماعي باشد، مثلا با جمع‌آوري وسايل پيشگيري و منع آگاهي‌‌رساني درباره آن در دورافتاده‌ترين مناطق و براي فقيرترين زنان، عملا با بارداري‌هاي پي در پي، روز به روز قدرت آنان در دفاع از خود كاهش مي‌يابد. ضمن اينكه زنان طبقات ديگر، بالاخره آگاهي و روش‌هاي مقابله با آن را به دست‌ خواهند آورد بنابراين اثر اين سياست‌ها عملا بر ضعيف‌ترين اقشار است. در بحث خشونت خانگي حتي فردي شناخته شده، ممكن است در خانه به قصد كشت همسر خود را كتك بزند، چراكه او را بي‌پناه و فاقد نفوذ و قدرت مي‌بينيد. زن از نظر مالي به همسر وابسته است و از قانون حق و حقوقي ندارد، بنابراين فكر مي‌كند اگر بر او اعمال قدرت كند، نمي‌تواند از حيطه نفوذش خارج شود. ما در آتنا مشاهد مي‌كنيم اين افراد با قلدري و فحاشي مي‌آيند و مي‌خواهند زن را به چرخه خشونت بازگردانند و حتي نسبت به ما خشونت اعمال كنند، ولي مي‌بينند كه با فردي دست و پا بسته و بدون قدرت طرف نيستند و زن با حكم قضايي و پشتيباني قانوني و رسمي، حمايت مي‌شود و زن منابعي از قدرت را دارد بنابراين مناسبات‌شان تغيير مي‌كند و حتي در مواردي مشاوره را قبول مي‌كنند.
فكر مي‌كنيد آگاهي درباره موضوع خشونت عليه زنان و دختران - از هر نوع آن- تا چه ميزان براي عموم مردم جامعه ايجاد شده است؟ و اينكه درنهايت چگونه به نقطه مطلوب خواهيم رسيد؟
يكي از مهم‌ترين اتفاقات -پيش از تغييرات قانوني و حتي تغييرات فرهنگي- مطالبه افكار عمومي درباره يك تغيير است. ما در شرايط حال حاضر با نقطه مطلوب فاصله زيادي داريم و تنها بخشي از اقليت جامعه در آگاهي نسبت به اين موضوع، به نقطه مطلوب رسيده است اما بخش ديگري كه در شهرها و روستاها و تحت تاثير خرده‌فرهنگ‌هاي منطقه‌اي است اصلا آگاهي نسبت به اين موضوع ندارد. در آن بخش‌ها فضا بسته است و همچنان زنان حتي درباره به دنيا آوردن فرزند دختر، تحت فشار و خشونت شديد قرار مي‌گيرند و هنوز ممكن است كه نوزاد دختر را بلافاصله بعد از تولد، خاك كنند درحالي كه براي ما چنين چيزي غيرقابل باور است. وقتي به عنوان مسافر به اين مناطق سفر مي‌كنيد، همه ‌چيز زيبا است اما اگر مدت كوتاهي ساكن شويد و از مردم بومي درباره آن اطلاعات كسب كنيد، متوجه مي‌شويد پشت همه آن زيبايي‌ها و مهمان‌نوازي‌ها، سال‌ها چه جريان‌هاي پيچيده‌اي تحت تاثير فرهنگ مردسالاري وجود دارد و زن‌ها چطور كاملا بي‌صدا و تصوير سركوب مي‌شوند و اين اتفاقات حتي روايت نمي‌شود. تا زماني كه آگاهي در اين مناطق گسترش پيدا كند و زنان بخواهند آگاه شوند تا تغييرات گسترده ايجاد شود، راه بسياري مانده است. اگر سياست‌گذاري‌هاي كلان، از آموزش در مدرسه و رسانه وجود داشت، قطعا شرايط ما اين نبود ولي چون اين نگاه را در سياست‌گذاري كلان نداريم و در حيطه تصميم‌گيري ما نيست و شايد حتي عكس آن هم حركت ‌كند تنها راه، تغييرات تدريجي فرهنگي است تا زنان از رنج و سركوبي كه گرفتار آن هستند، نجات پيدا كنند.
   وقتي به عنوان مسافر به اين مناطق سفر مي‌كنيد، همه‌چيز زيبا است اما اگر مدت كوتاهي ساكن شويد و از مردم بومي درباره آن اطلاعات كسب كنيد، متوجه مي‌شويد پشت همه آن زيبايي‌ها و مهمان‌نوازي‌ها سال‌ها چه جريان‌هاي پيچيده‌اي تحت تاثير فرهنگ مردسالاري وجود دارد و زن‌ها چطور كاملا بي‌صدا و تصوير سركوب مي‌شوند و اين اتفاقات حتي روايت نمي‌شود. تا زماني كه آگاهي در اين مناطق گسترش پيدا كند و زنان بخواهند آگاه شوند تا تغييرات گسترده ايجاد شود راه بسياري مانده است. اگر سياست‌گذاري‌هاي كلان، از آموزش در مدرسه و رسانه وجود داشت، قطعا شرايط ما اين نبود ولي چون اين نگاه را در سياست‌گذاري كلان نداريم و در حيطه تصميم‌گيري ما نيست و شايد حتي عكس آن هم حركت ‌كند تنها راه، تغييرات تدريجي فرهنگي است تا زنان از رنج و سركوبي كه گرفتار آن هستند، نجات پيدا كنند.
    اگر زن و دختري، تحت هر نوع خشونتي است، مي‌تواند از شنبه تا پنجشنبه ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر با شماره‌هاي موسسه آتنا (66926630) كه در سايت مركز وجود دارد، تماس بگيرد.
 
سایر اخبار این روزنامه
وزارتخانه بي‌دفاع زمینه‌های مشارکت مردم در انتخابات محدود است آیا دستگاه قضا به اندازه تخلف‌رسانه‌ها بر عملکرد وزیرکشور هم حساس است؟ اگر مي‌گذاشتند، بهار سال گذشته VAR به ايران آمده بود پروانه معصومی هم رفت تغييرات فرهنگي راه نجات زنان از چرخه خشونت اتاق گاز يا اتاق سياست‌گذاري؟ ساماندهي نيروي انساني در آموزش و پرورش نظام تصميم‌گيري مشاركت محور از مدرسه تا ستاد آنچه بايد درباره خشونت عليه زنان بدانيد نفي خشونت‌عليه زنان راهبرد دستيابي به صلح پايدار تحصيل به قيمت جان! پاييز به گل‌هاي داوودي هم رحم نكرد! غزه قهرمان تاريخ تاثير ديالوگ در روان كودك محمد ابراهيم ابراهيمي ميراث‌دار بندر كنگ سخن گفتن از «ما» پژوهش مي‌خواهد، نه هياهو زيست نقاشانه به روايت داستان‌نويس راه‌اندازي سايت سند ايران اتاق گاز يا اتاق سياست‌گذاري؟ نفي خشونت عليه زنان راهبرد دستيابي به صلح پايدار ساماندهي نيروي انساني در آموزش و پرورش تحصيل به قيمت جان! پاييز به گل‌هاي داوودي هم رحم نكرد!