آيا مهندسي زمين به دزدي ابرهاي ايران مي‌انجامد؟

توزيع بارندگي در شمال باختري ايران و نواحي همجوار تركيه تحت اثر عوامل مختلف هواشناسي مانند گردش جوي، توپوگرافي و سامانه‌‌هاي اقليمي محلي قرار دارد. در روزهاي اخير اخباري منتشر شده مبني بر اينكه ابرهاي باران‌زا در تركيه منجر به بارندگي مي‌شوند و در سرزمين مجاور در شمال‌غربي ايران نمي‌بارند. اين موضوع را برخي به مهندسي اقليم يا مهندسي زمين نسبت داده‌اند؛ بدان معني كه ابرهاي ايران عمدا دزديده مي‌شوند! حتي سخن از هارپ نيز به ميان آمد؛ موضوعي كه هر گاه زلزله مهمي رخ مي‌دهد نيز به آن اشاره مي‌شود.   درياچه اروميه در شمال‌غربي كشور بزرگ‌ترين درياچه ايران و دومين درياچه بزرگ آب شور جهان بود (تا قبل از آنكه در سال 1402 خشك شود). سطح آب درياچه اروميه در سال‌هاي اخير به دليل خشكسالي و استفاده بي‌رويه از منابع آبي براي آبياري به‌ شدت كاهش يافت. اين كوچك شدن درياچه ممكن است بر شرايط اقليمي محلي اثر بگذارد و اين موضوع با اين فرض است كه خود درياچه بر اقليمي محلي اثر مي‌گذارد. اثر درياچه بر اقليم محلي با تجزيه و تحليل سري‌هاي زماني داده‌هاي متغيرهاي اقليمي (دما، فشار بخارو رطوبت نسبي) از سوي هواشناسان و اقليم‌شناسان مطالعه شده است. نتايج بررسي داده‌هاي دهه‌هاي 40 تا 80 شمسي نشان داده نواحي نزديك درياچه پارامترهاي اقليمي نوسانات كمتري را نشان مي‌دهند و آشكارا تحت اثر درياچه اروميه -در مقايسه با نواحي دورتر- بوده‌اند. اثرهاي درياچه بر اقليم محلي با افزايش دما افزايش يافته كه بيشترين اثر در تابستان و كمترين آن در زمستان است. با وجود كاهش سطح درياچه، شرايط اقليمي محلي همچنان تحت اثر درياچه اروميه، اما به ميزان كمتري هست.
درياچه اروميه در استان آذربايجان غربي از حدود سال 1376 رو به كاهش سطح آب گذاشت و در دهه 80 شمسي شروع به خشك شدن كرد. اين درياچه هنگام پرآبي ششمين درياچه نمك جهان با مساحت آب حدود 6000 كيلومتر مربع بود. منطقه درياچه اروميه همچنان و از ابتداي مهر 1402 بسيار كم‌باران است به نحوي كه طي سه ماهه اول سال آبي 1403-1402، نسبت به مدت زمان مشابه سال گذشته 2.4 درصد كاهش و در بلندمدت 40درصد كاهش بارندگي نشان داده است. سطح وسيعي از درياچه كاملا خشك شده است. در بخش‌هاي شمالي تراز آب درياچه اروميه نسبت به سال گذشته 14 سانتي‌متر كاهش يافته است. گزارش مي‌شود كه مساحت درياچه اروميه در پايان پاييز1402، 686 كيلومتر مربع است و آب آن به 930 ميليون مترمكعب رسيده است. براي احياي درياچه اروميه انتقال آب از سد كاني سيب و در فاز اول سالانه 300 ميليون مترمكعب انتقال آب پيش‌بيني شده است. تصفيه‌خانه فاضلاب شهر اروميه به عنوان دومين پروژه با هدف احياي درياچه اروميه در آينده به بهره‌برداري مي‌رسد تا 51 ميليون متر مكعب پساب تصفيه شده به درياچه اروميه منتقل شود. اين پروژه مهم در سال 1395 آغاز شد اما در سال 1399 به دليل مشكلات مالي متوقف شد. مهندسي اقليم كه به عنوان مهندسي زمين نيز شناخته مي‌شود، به مداخلات عمدي و در مقياس بزرگ در سامانه اقليمي زمين با هدف كاهش اثرات تغييرات اقليمي اشاره دارد. در حالي كه روش‌هاي مختلفي براي مهندسي اقليم پيشنهاد شده است، تغيير الگوهاي بارندگي يكي از رويكردهايي است كه پيشنهاد شده است. با اين حال، توجه به اين نكته مهم است كه مهندسي اقليم موضوعي پيچيده و بحث برانگيز است و اثرات بالقوه و امكان‌سنجي آن هنوز در حال بررسي است. بنابراين نمي‌توان به سادگي هر نوع خشكسالي و نبود بارندگي را به مداخله انسان و مهندسي زمين نسبت داد.  البته مهندسي زمين دهه‌هاست كه عملا از طرقي شناخته شده و معروف در جهان اعمال مي‌شود، ولي اين كار‌هاي انجام شده هريك اثر بزرگي نداشته و عملا آب و هواي مناطق مختلف زمين را به كلي عوض نكرده‌اند. يكي از روش‌هاي تغيير الگوهاي بارندگي از طريق تكنيكي به نام بارورسازي ابرها است. باروري ابرها شامل وارد كردن مواد به ابرها براي افزايش بارندگي است. متداول‌ترين مواد مورد استفاده براي باروري ابرها يديد (يودور) نقره و يخ خشك است. اين مواد به عنوان عوامل هسته‌دهنده عمل مي‌كنند و تشكيل كريستال‌هاي يخ را در ابرها موجب مي‌شوند تا بزرگ‌تر شده و نهايتا به صورت بارش سقوط كنند. بارورسازي ابرها در مناطق مختلف جهان براي افزايش بارندگي يا جلوگيري از تشكيل تگرگ استفاده شده است. با اين حال، اثربخشي آن در تغيير قابل توجه الگوهاي بارندگي در مناطق وسيع تاييد نمي‌شود. موفقيت باروري ابرها به عواملي مانند تركيب ابرها، شرايط جوي و در دسترس بودن رطوبت بستگي دارد.  چندين چالش و محدوديت در ارتباط با استفاده از بارورسازي ابرها يا هر شكلي از مهندسي اقليم براي تغيير الگوهاي بارندگي وجود دارد. اولا پيش‌بيني الگوهاي اقليم با دقت كافي براي هدف قرار دادن مناطق خاصي براي باروري ابرها همچنان لازم است. سامانه‌هاي اقليمي پيچيده و تحت اثر عوامل متعددي هستند كه دستكاري قابل توجه بارش را در مقياس بزرگ دشوار مي‌كند. دوم آنكه حتي اگر بارورسازي ابرها در افزايش بارندگي مثلا در پهنه شمال‌غربي همسايه ايران موفق بوده باشد، هدايت مجدد باران به مناطق همسايه تركيه مستلزم كنترل دقيق الگوهاي باد است. باد نقش مهمي در تعيين حركت ابرها و بارش دارد. هدايت مجدد باران از يك منطقه به منطقه ديگر مستلزم درك ديناميك بادهای محلي و توانايي دستكاري موثر آنهاست. توجه كنيم كه مداخلات مهندسي اقليم مي‌تواند عواقب ناخواسته‌اي داشته باشد. تغيير الگوهاي بارندگي در يك منطقه ممكن است اكوسامانه‌هاي طبيعي و شيوه‌هاي كشاورزي را در هر دو منطقه منبع و هدف مختل كند. قبل از اجراي چنين مداخلاتي، بررسي اثرات بالقوه اكولوژيكي، اجتماعي و اقتصادي ضروري است. ضمنا مهندسي اقليمي نگراني‌هاي اخلاقي و محيط‌زيستي قابل‌توجهي ايجاد كرده است.