روزنامه جوان
1396/05/04
اصلاح طلبان از جان ناطق چه ميخواهند؟!
در چند سال اخير اصلاحطلبان – خصوصاً در رسانه - زياد به ناطق نوري ميپردازند. اگر يك نفس عميق بكشد يا يك سرفه بكند عكس يك ميشود. واقعاً به وي علاقه مند هستند يا او را به سخره گرفتهاند؟ چرا با ناطق براي خودشان نسخه نميپيچند اما وي را براي رقيب مفيد ميدانند؟ چرا اصرار دارند او اصولگرا باشد و نوازشش كنند؟ مشكل از ناطق است يا اصولگرايان؟ مشكل از نظام است يا نفاق نوازش كنندگان؟ دكتر عبدالله گنجي در كانال تلگرامي خود نوشت: روزي ناطق نوري تشكيلاتيترين و متعصبترين عنصر راست بود. همين جماعت از ورود وي به مسجد دانشگاه براي نماز جلوگيري كردند و در انتخابات1376 _ عين امسال روحاني- او را متهم به ديواركشي جنسيتي كردند. آن روز او را ميزدند كه چرا در پازل هاشمي است و امروز او را مينوازند كه در راه و ميراثدار هاشمي است. يك روز او را رئيس مجمع ميكنند. يك روز مدير اتاق فكر دولت. يك روز او را روانه شهر نور ميكنند و يك روز از لواسان آمارش را ميدهند. يك روز اصولگراي معتدل معرفياش ميكنند و يك روز پرچمدار اصولگرايان جوهري. تا قاليباف نامه نواصولگرايي را نوشت دوباره عكس يك دو روزنامه شد(سه شنبه)كه «رنسانس اصولگرايي» و نوشتند: «ممكن است وي پايهگذار يك تحول جديد در جريان اصولگرا باشد» و باز نوشتند: «ناطق ميتواند پايهگذار احياي اصولگرايي در ايران باشد» و نوشتند «خاموشي نوري ديگر در دانشگاه آزاد» (پس از استعفا از هيئت امنا). واقعاً اين جماعت از جان ناطق چه ميخواهند؟ اگر ناطق را صاحب اين همه حسن و كمال ميدانند چرا در حلقه اصلاحطلبان مورد مشورت و مرجعيت نيست؟چرا عضو شوراي عالي يا شوراي سياستگذاري اصلاح طلبان نيست. چرا ناطق را براي همسايه مفيد ميدانند؟ اولين توهين اين مواجهه به خود ناطق است و او بايد به اين بازي پايان دهد؟ قطعاً وقتي آنان ناطق را محور اصولگرايان ميپسندند يعني به اصولگرايي بدون خاصيت و ضعيف شده ميانديشند. مگر ميشود يك جريان سياسي دنبال احيا و تقويت رقيب باشد؟پس ناطق بايد بداند كه آنان با هل دادنش به خطوط اول اصولگريان، به دنبال طرد و نابودي سياسياش هستند نه تكريم وي. به دنبال تضعيف رقيباند نه تقويت. آيا ناطق بايد تضعيفكننده جريان مادري شناخته شود؟ مگر الان اصولگرايان توصيه ميكنند چه كسي يا كساني براي محوريت اصلاح طلبان مناسبند؟ كه عكس آن نيز طبيعي باشد؟ روزي يك بار شكست ناطق در 76 را مقابل چشمش ميآورند كه ما تو را به رسميت ميشناسيم اما براي همسايه نه براي خودمان و ناطق بهخوبي اين بازي را ميفهمد. اما مشكل ناطق قبل از اينكه سياسي باشد روانشناختي است. ناطق تراز خود را رئيس قوه ميداند و دوست دارد سر باشد. مرجع باشد. محور باشد. پشت صحنه را آرايش دهد و همه برايش لنگ بيندازند. وقتي اين تراز براي او رعايت نشود دچار ناسازگاري ميشود و شده است . نقاد وضع موجود ميشود. او هر مسئوليتي را نميپذيرد و شأن خود نميداند بنابراين جايگاه تراشي براي وي دومين توهين به ايشان است. ظاهراً قرار است با يك مشت احمدينژاد تا پايان عمر دلخور بماند. چون در پسا احمدينژاد نه او توانست به اردوگاه مادري برگردد ونه اصولگرايان به فكر دلجويي و بازگشت وي افتادند. ناطق نازكش ميخواهد اما در جريان او ، هيچ كس ناز ديگري را نميكشد. برادر بزرگ ايشان در سال1376 گفت: «برادرم ذوب در ولايت است.» اما ناطق اين روزها به مولوي- ارشادي معتقد است . اشارههاي آقا را دنبال نميكند اما حتما به حكم و دستور آقا تمكين حداكثري ميكند و اين مشي نيز براي اصلاحطلبان جذاب جلوه نموده است. جذابيت ديگرش زود دست به استعفا شدن است كه با نازكشي حل ميشود. اما ناطق بايد از آنان بخواهد اگر اين همه لطف در حق من داريد، اجازه دهيد يك بار بالاي مجلستان بنشينم تا راست آزمايي صداقت و نفاق روشن شود. فقط خود ناطق است كه ميتواند اين بازي تمسخرآميز و نفاق آلوده را پايان دهد.
سایر اخبار این روزنامه
2 تريبون «تکان دهنده» و «آرامشبخش» از اقتصاد ايران!
خودروي ايراني يا نمايندگي مجاز خودروهاي چيني و فرانسوي!
مرحله گذار با پادشاهي نصفه و نيمه
ترامپ بر طبل توخالي ميكوبد
عارف نخواست پوششی باشد، خط خورد!
اصلاح طلبان از جان ناطق چه ميخواهند؟!
فشار شبکههای اجتماعی برای کابینه کارآمد، سالم و غیراشرافی
6 شركت واردات دارو 50 درصد بازار را در اختيار دارند
پا تو كفش 50 كيلو آلبالو!
حزبالله كار النصره را در لبنان تمام ميكند
آشفتگي كمسابقه در كاخسفيد
تغيير مسير ناو امريكايي بعد از شليك اخطار ايران در خليج فارس
آيا بورس ميخواهد ابوعطا بخواند؟
سرمايهگذاري ۷۰۰ ميلياردي ستاد اجرايي فرمان حضرت امام(ره) براي محروميتزدايي از لرستان
يادواره شهداي عمليات «غدير» فردا برگزار ميشود