«باشگاه» در مسیر قله

  [ مهدی جابری]  زمینه‌های ایجاد باشگاه دانش‌پژوهان جوان در دوران ریاست‌جمهوری مقام معظم رهبری و به واسطه دغدغه ایشان برای رشد علمی کشور فراهم شد و تا سال 1389 در اوج باقی ماند، اما در برهه‌ای به خاطر سیاست‌های مدیران اجرایی کشور برای کوچک‌سازی دولت، با سازمان ملی استعدادهای درخشان ادغام شد و از شرایط ایده‌آل و دوران اوج خود فاصله گرفت؛ تااینکه با حمایت‌ها و البته تذکرات رهبر انقلاب مجددا در سال 1399 به عنوان سازمان مستقل شناخته شد، اما فعالیت‌های آن مسکوت ماند. این مجموعه در نهایت، از پاییز 1401 فعالیت خود را به طور جدی آغاز کرد تا نقطه امیدی برای دانش‌آموزان المپیادی و برگزیدگان نخبگانی کشور باشد.در شرایطی که آیین رسمی احیای این باشگاه به زودی با حضور رئیس‌جمهوری برگزار خواهد شد، به سراغ سیدرضا حسینی، رئیس باشگاه دانش‌پژوهان جوان، رفتیم و درباره سرگذشت این باشگاه با او به گفت‌وگو نشستیم. حسینی، دارنده مدال برنز المپیاد ریاضی، فارغ‌التحصیل سمپاد قائمشهر-مازندران، عضو بنیاد ملی نخبگان و دانشجوی مقطع ‌‌دکترای مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف است.

ایده تشکیل و ایجاد باشگاه دانش‌پژوهان جوان چگونه و در چه زمانی مطرح شد؟
در سال 1365یک خلأ بزرگ در کشور احساس شد و آن تعداد اندک فارغ‌التحصیلان کشور در رشته ریاضی فیزیک در مقطع دبیرستان بود. به‌طوری که در کل کشور سالانه حدود 12هزار فارغ‌التحصیل در این بخش داشتیم. این خلأ بزرگ در کشور، مسئولان را به فکر راهکار و اتخاذ تدبیر مناسب واداشت تا بتوانند دانش‌آموزان را مطابق با نیازهای کشور به سمت رشته ریاضی فیزیک سوق دهند.
بر همین اساس، مطالعه درباره شرایط کشورهای دیگر در این زمینه آغاز شد و به این نتیجه رسیدند که در بسیاری از کشورها، موضوعی به نام المپیادهای علمی در حوزه‌های تخصصی وجود دارد که حتی در سطح جهانی نیز برگزار می‌شود و طوری که همین شرایط موجب شده است نخبگان این کشورها به سمت رشته‌های علمی ازجمله ریاضی فیزیک بروند.در دوران ریاست‌جمهوری مقام معظم رهبری بود که این موضوع به‌طور جدی پیگیری شد و ایشان به‌طور کامل از ایده برگزاری المپیاد علمی حمایت کردند. بنابراین در سال 1366نخستین المپیاد ریاضی کشوری به‌معنای واقعی و با حمایت دولت در ایران برگزار شد و برگزیدگان آن به‌عنوان تیم ملی المپیاد ریاضی ایران به مسابقات جهانی اعزام شدند، البته لازم به ذکر است که مسابقه ریاضی در کشور، سه سال قبل از آن با حمایت انجمن ریاضی شروع شده بود، اما در سال 1366شکل جدی‌تری به‌خود گرفت. دولت به‌طور ویژه از این موضوع حمایت کرد و هم اینکه عنوان آن به المپیاد تغییر یافت و مهم‌تر اینکه برگزیدگان آن برای نخستین بار به المپیاد جهانی اعزام شدند.همان تیم اعزامی به المپیاد جهانی، با رئیس‌جمهوری وقت که حضرت آقا بودند، دیدار داشتند و کار رسانه‌ای ویژه‌ای با حمایت دولت برای آن بچه‌ها انجام شد. با وجود مخالفت‌های خارجی، (خیلی از کشورها) حاضر به پذیرش جمهوری اسلامی ایران در المپیادهای جهانی نبودند و نظرشان این بود که کشور ما در مرحله اول باید چندین سال کسب تجربه کند، اما اصرار دولت ایران مؤثر واقع شد.
جالب است که ما همان سال در بین 44کشور، رتبه 26را کسب کردیم و موفق به کسب یک مدال برنز جهانی شدیم، اما یکی از کشورهایی که خیلی مخالف حضور ما در المپیاد جهانی بود، پایین‌تر از ایران و در رتبه 28قرار گرفت.



رشته‌های دیگر چگونه و در چه شرایطی به مجموعه فعالیت‌های باشگاه در زمینه المپیاد افزوده شد؟
وقتی ظرفیت عظیم باشگاه دانش‌پژوهان آشکار شد، مسئولان تصمیم گرفتند که دیگر رشته‌های علمی مهم جهان را به فعالیت‌های باشگاه اضافه کنند. بنابراین المپیادهایی همچون کامپیوتر، زیست‌شناسی، شیمی و بعدها نجوم به مجموعه المپیادهای ایران افزوده شد تا حضور مؤثر در مهم‌ترین علوم بنیادین و پایه در سطح جهانی، در دستور کار باشگاه قرار گیرد.
باشگاه دانش‌پژوهان جوان از چه زمانی به‌طور رسمی دارای شخصیت مستقل شد؟
سال 1373بود که با تصویب اساسنامه در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، باشگاه از یک دفتر ذیل یک سازمان به مجموعه مستقل تبدیل و در سال 1374به‌طور رسمی یک سازمان مجزا با عنوان باشگاه دانش‌پژوهان جوان تشکیل شد.
باشگاه در آن زمان به‌معنای «جایی برای بودنِ نخبگان» مطرح شده بود و با آنچه در معنای عام متداول بود، تفاوت داشت. بر همین اساس، قرار بر این بود که بچه‌های المپیادی قبل از اعزام به مسابقات، حین برگزاری مسابقات و بعد از آن در همین فضای باشگاه حضور داشته باشند و همین‌جا در همه مراحل از آنها حمایت شود.
فعالیت‌های مستقل باشگاه از سال 1374با 6 المپیاد ریاضی، فیزیک، شیمی، کامپیوتر، ادبیات و زیست‌شناسی پیگیری شد و سال به سال شاهد بهبود و ارتقای نتایج جمهوری اسلامی ایران در المپیادهای جهانی بودیم. ما یک سال در المپیاد علمی ریاضی، رتبه نخست جهانی را به‌دست آوردیم و در بسیاری از المپیادها جزو 10کشور برتر جهان شدیم که اینها بسیار ارزشمند است و غرور ملی هم در کنار همه این دستاوردها خلق شد تا ما بتوانیم یکی از مراجع علمی المپیادهای دانش‌آموزی در دنیا باشیم.
اوضاع باشگاه روزبه‌روز در حال بهبود و ترقی بود؛ حتی در سال 1380احداث یک ساختمان برای باشگاه در دستور کار قرار گرفت و این ساختمان در سال 1381در منطقه سردار جنگل و با توجه ویژه به نیازهای علمی و نخبگانی کشور آماده شد. در حقیقت سال‌های 1374تا 1389را می‌توان با عنوان دوران شکوفایی و اوج گرفتن باشگاه دانش‌پژوهان جوان یاد کرد.
شرایط خوب و اوج درخشش باشگاه را توصیف کردید. حالا ما می‌خواهیم بدانیم که روزهای بد یا سخت باشگاه از چه زمانی آغاز شد؟
در تاریخ 27دی 1389یک تصمیم عجولانه و غیرکارشناسی، شرایط مطلوب و ایده‌آل باشگاه را برهم زد. از آنجا که برخی مسئولان وقت به‌دنبال کوچک‌سازی دولت بودند، به اشتباه دست روی باشگاه گذاشتند و آن را ذیل سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان قرار دادند و خودِ سازمان سمپاد نیز از سازمان به مرکز تبدیل شد.
به چه دلایلی می‌گویید تصمیم دولت وقت برای ادغام باشگاه و سمپاد عجولانه و غیرکارشناسی بود؟
این تصمیم به این خاطر غیرکارشناسی محسوب می‌شد که اساسنامه باشگاه توسط شورای‌عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده بود و هیچ نهاد دیگری حق انحلال باشگاه را نداشت. دیگر اینکه سمپاد، خودش یکی از مخاطبان باشگاه بود. این مجموعه در سراسر کشور دارای مدارس خاصی است که این مدارس هرسال پس از حضور یا درخشش دانش‌آموزان خود در المپیادهای ملی و جهانی، بَنر پیام تبریک نصب می‌کنند. بنابراین چنین مجموعه‌ای نمی‌تواند المپیادی را برگزار کند که خودش در این فرآیند دارای دانش‌آموزانی است که در المپیاد شرکت می‌کنند. مانند این است که سازمان سنجش که برگزارکننده کنکور است، یک مدرسه تاسیس کند و در آن برای دانش‌آموزان خودش، تدریس کنکور داشته باشد!
نکته مهم دیگر این بود که سمپاد در سراسر کشور حدود 60هزار دانش‌آموز داشت و طبیعتا مدال‌آورانی که حدود 300نفر بودند در این جمعیت گم می‌شدند و به چشم نمی‌آمدند.
پس از ادغام باشگاه و سمپاد، چه خسارت‌ها و زیان‌هایی به باشگاه وارد شد؟
یکی از بدترین اتفاقات در آن برهه این بود که ساختمان باشگاه را غصب کردند؛ تأکید می‌کنم که به‌معنای واقعی کلمه، ساختمان را غصب کردند و به هیچ وجه قصد اغراق ندارم. آن ساختمان را به یکی از مدارس دادند و امکانات آن ساختمان را نیز غارت کردند. به‌طوری که مدیران برخی مدارس، لوازم ساختمان باشگاه را با کامیون خارج می‌کردند و به مدارس خودشان می‌بردند!
همچنین افراد و نیروی انسانی‌ای که در باشگاه و در راستای اهداف متعالی علمی و المپیادی تربیت شده بودند، در آن شرایط از باشگاه خارج شدند. هرچند تعداد اندکی از دلسوزان برای حفظ شرایط و عدم‌نابودی دستاوردهای المپیادی تلاش می‌کردند اما روزبه‌روز شرایط ما در عرصه المپیادهای علمی بدتر می‌شد و شاهد افت جایگاه و رتبه علمی کشور در این عرصه بودیم. تا جایی که در سال 1396عده‌ای با کلیدواژه عدالت آموزشی خواستار حذف کامل باشگاه و حتی سمپاد شدند!
از آنجا که نتایج المپیادی ما به هیچ‌وجه مناسب نبود، همچنین به‌خاطر اینکه دانش‌آموزان المپیادی به‌شدت نسبت به شرایط موجود باشگاه معترض بودند و نیز با توجه به تذکرات، بیانات و تأکیدات مقام معظم رهبری، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی مصوب کرد که اساسنامه باشگاه به‌عنوان یک سازمان مستقل تدوین شده و به تصویب برسد.
می‌خواهیم درباره حمایت‌های مقام معظم رهبری که به آن اشاره داشتید، بیشتر بدانیم.
در آن برهه که عده‌ای خواستار حذف کامل باشگاه و حتی سمپاد بودند، حضرت آقا به‌طور جدی مقاومت کردند و حتی بارها پیگیر شرایط باشگاه و المپیادی‌ها و خواستار جلوگیری از تضعیف موقعیت المپیادی و سمپادی کشور شدند.
ایشان در سال 1398درباره المپیادهای علمی اشاره داشتند که اینطور شنیده می‌شود که وضعیت کشور در زمینه المپیادهای علمی مناسب نیست. مقام معظم رهبری حتی به نام تعدادی از مدال‌آوران المپیادی اشاره داشتند و این در حالی بود که برخی مقامات اجرایی در آن زمان نمی‌توانستند از یک یا دو دانش‌آموز مدال‌آور نام ببرند! چون آنها از اساس اعتقادی به باشگاه و مدال نداشتند و حتی هویت باشگاه را مخدوش کرده بودند.
در همان زمان حضرت آقا یک تذکر جدی دادند مبنی بر اینکه افتخارات المپیادی کشور نباید کمرنگ شود. ایشان در سال 1399نیز در دیداری که با روسای آموزش‌وپرورش داشتند، مجددا بر همین موضوع تأکید فرمودند.
به‌طور کلی حمایت‌های حضرت آقا همواره شامل حال باشگاه دانش‌پژوهان جوان بوده است و ایشان بارهاوبارها بر اهمیت المپیادهای علمی تأکید فرموده‌اند و چندین جلسه و دیدار فقط با مدال‌آوران المپیادهای علمی داشته‌اند.
اشاره داشتید که شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در زمان دولت قبل مصوب کرد که اساسنامه باشگاه به‌عنوان یک سازمان مستقل تدوین شده و به تصویب برسد. آیا چنین موضوعی در آن زمان محقق شد؟
به‌رغم تأکید و مصوبه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، همچنان این موضوع تا اواخر سال 1400مسکوت ماند تااینکه اسفندماه 1400بعد از تحولات در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و با توجه به استقرار دولت سیزدهم، اساسنامه باشگاه دانش‌پژوهان جوان، مصوب شد. مردادماه 1401بود که اساسنامه باشگاه به‌عنوان سازمان مستقل ابلاغ شد و در پاییز آن سال، بنده به‌عنوان نخستین سرپرست باشگاه با حکم وزیر وقت آموزش‌وپرورش منصوب شدم.
جنابعالی اکنون رئیس باشگاه دانش‌پژوهان جوان هستید و همچنین با نزدیک به 30سال سن، جوان‌ترین معاون وزیر محسوب می‌شوید. چه زمانی و چگونه سرپرست باشگاه شدید؟
در یک مراسم با حضور المپیادی‌ها بود که من به‌عنوان مدال‌آور المپیاد و فردی که تجربه حضور علمی در کشورهای مختلف را داشتم، با وزیر وقت آشنا شدم و صحبت‌های تخصصی و کارشناسی درباره شرایط موجود، موجب شد که ایشان پیشنهاد سرپرستی من در باشگاه دانش‌پژوهان جوان را مطرح کند.
بعد از اینکه 6-5 ماه به‌عنوان سرپرست باشگاه فعالیت داشتم، دکتر صحرایی لطف داشتند و اکنون با حکم ایشان بنده به‌عنوان رئیس باشگاه دانش‌پژوهان جوان به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهم.
باشگاه دانش‌پژوهان جوان را در چه شرایطی تحویل گرفتید و آیا کاستی‌های باقیمانده از گذشته، خللی در کارها و فعالیت‌های شما ایجاد نکرد؟
از زمانی که فعالیت من به عنوان سرپرست باشگاه آغاز شد، با یک وضعیت اسفناک مواجه شدم، چون همانطور که پیشتر اشاره داشتم، ساختمان باشگاه را گرفته بودند، امکانات آن را برده بودند و نیروهای انسانی متخصص از این مجموعه خارج شده بودند و ما حتی یک نیروی رسمی در باشگاه نداشتیم. ساختمانی که از دولت قبل به عنوان ساختمان باشگاه به دست ما رسیده بود و بنده در آن مستقر شدم، در سال 1398 از آتش‌نشانی اخطاریه ایمنی دریافت کرده بود! باشگاه حتی بودجه و حساب جداگانه هم نداشت.
اینطور بگویم که ما با آرمان‌های خاصی قدم در این مسیر گذاشتیم تا باشگاه را احیا کنیم و حتی با برخی مجموعه‌ها صحبت کرده بودیم که مجددا باشگاه را به شرایط اوج خود در سال‌های دورتر برسانیم و مذاکراتی با کشورهای دیگر برای برقراری تعاملات علمی داشتیم. با بچه‌های المپیادی سابق هم صحبت کرده بودیم که به باشگاه بازگردند و برای تعالی و رشد آن همکاری داشته باشند. البته اینها آرمان‌ها، انگیزه‌ها و تلاش‌های ابتدایی ما بود، اما وقتی با شرایط باقیمانده از گذشته مواجه شدیم، ناگهان مشاهده کردیم که سطح دغدغه‌هایمان از سقف به کف رسیده است و به جای تلاش علمی و المپیادی باید دغدغه‌های اداری و ساختمانی داشته باشیم. این امر را هم در نظر داشته باشید که ما درباره نخبگانی‌ترین فضای کشور صحبت می‌کنیم، اما چنین فضایی در طول سال‌های گذشته درگیر بی‌توجهی شده بود و همین موضوع، کار ما و این دولت را سخت می‌کرد.
جا دارد اشاره کنم که بنیاد ملی نخبگان ده‌ها هزار نخبه را تحت پوشش خود دارد، اما در باشگاه دانش‌پژوهان جوان سالانه 500 نفر در المپیادهای ملی شرکت می‌کنند و کمتر از 30 نفر برای المپیادهای جهانی اعزام می‌شوند. به همین علت است که می‌گویم باشگاه را باید نخبگانی‌ترین فضای کشور بدانیم.
از صحبت‌های جنابعالی مشخص است که احیای باشگاه دانش‌پژوهان جوان را حاصل توجه و دغدغه دولت سیزدهم می‌دانید. ما می‌خواهیم اطلاعات بیشتری درباره این حمایت‌ها داشته باشیم.
شخص رئیس‌جمهوری محترم، وزیر محترم آموزش‌وپرورش، رئیس دفتر محترم رئیس‌جمهوری و مجموعه دلسوزان کشور که در دولت و بدنه حاکمیت حضور دارند، در این مسیر و در راستای احیای باشگاه دانش‌پژوهان جوان، همراهی ویژه و ارزشمندی داشتند. ما همان ابتدا مذاکرات و صحبت‌هایی با مقامات دولتی، وزارت آموزش‌وپرورش، سمپاد و کارشناسان و صاحب‌نظران داشتیم و کمک‌هایی را دریافت کردیم. ما و دوستان‌مان در باشگاه، در ابتدا برای ساختمان باشگاه یک فکر اساسی کردیم. خدا را شاکریم که اسفندماه سال گذشته توانستیم این ساختمان بزرگ و مناسب برای فعالیت‌های المپیادی را در بلوار مرزداران دریافت کنیم و در طول یک‌سال گذشته با کمک سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور پیگیر ساخت‌وسازها و اصلاحات متناسب با نیازهای بچه‌های المپیادی در این ساختمان بودیم که همچنان این فعالیت‌های ساختمانی ادامه دارد. امروز کلاس‌ها و فضای خوابگاهی در ساختمان باشگاه آماده شده است و پیگیر امور ساختمانی در زمینه‌های دیگر هستیم.
با سازمان اداری و استخدامی کشور وارد تعامل شدیم و مذاکرات و صحبت‌های ما تا سطح خوبی پیشرفت داشته است. همچنین با سازمان برنامه‌وبودجه مذاکراتی داشتیم تا جایی که نام باشگاه بعد از 20 سال در لایحه بودجه سال1402 آمده و این بسیار ارزشمند است.خدا را شاکریم که با همه این همراهی‌ها، در طول یک‌سال گذشته در مباحث بودجه‌ای، ساختاری، استخدامی و ساختمانی پیشرفت‌های خوبی داشتیم و حتی توانستیم اساسنامه باشگاه را به‌گونه‌ای اصلاح کنیم که با اصل فسادستیزی و به‌ویژه با تاکیدات و دغدغه‌های مقام معظم رهبری مطابقت بیشتری داشته باشد.
اهمیت وجود یک سازمان و مجموعه همچون باشگاه دانش‌پژوهان کشور را چه می‌دانید؟ این باشگاه چه تاثیری در سطح کلان برای جامعه و کشور دارد؟
المپیادهای علمی به عنوان تیم‌های ملی کشورهای مختلف در عرصه علمی محسوب می‌شود و تنها جایی است که طی آن، نهاد آموزش‌وپرورش در کشورهای مختلف هرسال به طور دقیق ارزیابی می‌شود، به همین علت حضور و درخشش در المپیادهای علمی، در سطح حاکمیتی برای کشورهای مختلف اهمیت دارد.
در کشور ما نیز درخشش دانش‌آموزان نخبه در المپیادهای علمی جهانی موجب ایجاد غرور و افتخار برای جامعه دانش‌آموزی شده است که این غرور ملی دستاورد مهمی به شمار می‌آید. بسیاری از پیشرفت‌های کشور در عرصه‌های مختلف به خاطر غرور و افتخاری است که به جامعه دانش‌آموزی کشور تزریق شد و نتایج آن در جامعه دانشجویی نیز جریان داشت و درنهایت منجر به تعالی و پیشرفت کشور شد.
ما اگر بخواهیم امثال شهید حاج‌قاسم سلیمانی و شهید فخری‎‌زاده را در عرصه علمی داشته باشیم، باید به نخبگان مدال‌آور در المپیاد توجه ویژه‌ای داشته باشیم و باشگاه، فضایی برای رشد، شکوفایی و معرفی چنین افرادی است، به همین علت توانایی و نیازهای این افراد بسیار ویژه محسوب می‌شود.
 درباره همکاران‌تان در باشگاه دانش‌پژوهان جوان برایمان بگویید.
تک‌تک افرادی که امروز در باشگاه حضور دارند، با یک دلسوزی و فداکاری خاصی وارد این فضا شدند؛ برخی از آنها مدیران شرکت‌های مهم بودند و حقوق‌های بالایی در مجموعه‌های خصوصی دریافت می‌کردند، اما همه آنها در این شرایط، حقوق ناچیز باشگاه را پذیرا شده‌اند و یک حرف مشترک دارند. این افراد معتقدند که باشگاه همان جایی است که می‌تواند نخبگان را در همین مرز و بوم نگه دارد و کشور را به قله‌ برساند. این افراد اعتقاد دارند که اینجا همان جایی است که اگر اصلاح شود، تاثیرات مثبت خود را در همه اجزای کشور می‌گذارد. از نظر من این افراد واقعا ایثارگر هستند.

سایر اخبار این روزنامه