روزنامه اعتماد
1403/02/06
كتابفروش عاشق
اولين باري كه كتابهاي خريداري شده از او به دستم رسيد، خيال كردم بسته بندي منظم و دقتش در سالم به مقصد رسيدن كتابها، به خاطر جذب مشتري جديد است . اما دفعات بعد فهميدم تميزكاري و دقتش هميشگي است . قيمت پايينتر كتابها، تنوع آثار و نگرفتن هزينه پست باعث شد تا مشتري دايمي كتابفروشي مجازيش شوم . به چند نفر هم معرفيش كردم . آنها هم راضي بودند . سفارش كتابها را تكتك ميدادم و وقتي چند تا ميشد برايم ارسال ميكرد . هميشه هم منتظر ميماند تا خودم خبر كنم و كتابها را بفرستد . چند روز پيش براي اولين بار پيغام داد كه اگر اجازه بدهي كتابهاي سفارشيت را بفرستم . گفتم ايرادي ندارد . خواستم كتاب ديگري هم كه قيمت نسبتا بالايي داشت بخرم . دليل بالا بودن قيمت كتاب را پرسيدم .توضيح كه داد فهميدم قيمت پشت جلد كتاب سي درصدي هم بيشتر است . كتاب را براي خودش خريده بود و چون به شرايط بد اقتصادي خورده بود (بالا رفتن اجاره و پايين آمدن فروش و...) تصميم گرفته بود كتاب مورد علاقه خودش را هم بفروشد . نميدانم چه شد كه بعد از توضيحش پرسيدم كتابفروشي برايت حرفه است يا عشق ؟ پاسخ داد: حرفه بي درآمد و عشقي كه مجنونم كرده . به شوخي گفتم: يعني تا به حال مجنون نبودي ؟ استيكر خندهاي فرستاد و گفت: نويسنده كتاب و كتابفروشي كه اينجا، پي درآمد باشد خل است اما من مجنونم . حالا نوبت من بود كه استيكر تعجب بفرستم . دوباره شكلك خندهاي فرستاد و نوشت: راستش را بخواهي من به خاطر ليلي كتابفروش شدم ! بعد برايم توضيح داد كه يكي را دوست دارد كه كتابخوان قهاري است . اسم او هم ليلي است . پدرش هم به فكر شوي دادن او است و... داشتم باور ميكردم دارد راست ميگويد كه بيشتر از اين سركارم نگذاشت و نوشت: جدي نگير عشقي كه داخل كتابفروشي شروع شود ته تهاش ميشود عشق مهشيد و هامون ! شكلك تعجب فرستادم و پشت بندش نوشتم: پس مجنون نيستي، خُلي ! سريع پاسخ داد: با يك شوخي قضاوتم ميكني ؟ نوشتم: با شوخي نه ! با حرفه بي درآمدت ! نوشت: خدا امثال تو را از ما نگيرد . هنوز هم تك و توكي كتابخوان پيدا ميشود . هنوز نسل كتابخوانها را ملخ نخورده . بعد هم شب بخيري گفت و رفت تا بخوابد .ميخواست صبح كه بيدار شد كفش آهني بپوشد و پي جايي برود كه اجاره كمي براي شغل كتابفروشي داشته باشد.
سایر اخبار این روزنامه
اسراييلضربه راهبردي خورده است
خطر از بين رفتن بينايي يك بازداشتي
اگر روال همینطور باشد باید پزشک وارد کنیم
از پيامهاي خوانندگان
رژيم صهيونيستي بايد از سرزمينهاي اشغالي اخراج و مجازات شود
حق با آقاي ذوالنور است
پديدههاي اجتماعي و جبر مستقيم
رودي به نام زمان
روايتي پُرخون از تجربههاي زيسته
ابتكارِ پتوي نجات براي گرافيستها
كتابفروش عاشق
به حقيقت ساعتها شهادت ندادهايم
برسد به دست شما
تصوير محروميت در ايران
حق با آقاي ذوالنور است
از پيامهاي خوانندگان
بازي شكستخورده بايدن با كارت هستهاي ايران
خوب شدن حالکارگر یعنیخوبشدن حالکشور