بررسی مبانی انتخاب شهردار

سجاد وجدانیان- محمدعلی نجفی با شعار «شهر امید، مشارکت و شکوفایی» و با 21 رای توسط شورای شهر به عنوان گزینه شهرداری تهران انتخاب شد که به‌طور قطع در نخستین نشست شورای شهر ششم به‌طور رسمی کلید‌دار پایتخت می‌شود. وی در حالی انتخاب شد که سایر نامزدها که بیش از آنکه رقیب باشند، جاده‌صاف‌کن بودند، قبل از رای‌گیری انصراف داده بودند. همچنین نجفی برنامه‌های خود را براساس قوانین بالادستی و افق چشم‌انداز شهرداری ارائه کرد که این برنامه‌ها مورد تایید اعضای شورای شهر قرار گرفت. شهردار جدید تهران که زاییده همین شهر هم هست، با دولت دوازدهم و شورای شهر همسو است و این یکپارچگی، خوشبینی‌ها نسبت به موفقیت وی در اجرای برنامه‌هایش را بیشتر می‌کند. در عین حال باید به چند نکته در رابطه با این انتخاب توجه کرد:
1- این اواخر انتقادها به شهردار قبلی و برنامه‌هایش از حد گذشته بود و از هر تریبونی علیه او صحبت می‌شد. بحث بر سر درست یا غلط بودن مخالفت‌ها با قالیباف نیست بلکه سخن از فرهنگ تخریب است که به هر شکل و قیمتی در حال نهادینه شدن در کشور است که باید فکر اساسی برای آن کرد. طبعا اگر فرهنگ قانون‌مداری حاکم بود، وضع به‌گونه دیگری رقم می‌خورد.
2- علمی کردن امور یکی از دغدغه‌های همیشگی نظام مدیریتی کشور بوده است. نظام مدیریت منابع انسانی بر تناسب شغل و شاغل تاکید می‌کند و این امر در استخدام‌ها و جابه‌جایی‌های افراد به شدت رعایت می‌شود. ولی هر اندازه در ساختار هرم کشور از پایین به بالا حرکت کنیم، توجه به این موضوع کمتر می‌شود. در این انتخاب نیز همین اتفاق افتاده است. شهرداری که یک پست فنی- مدیریتی است و توانایی «مدیریت» بر «امور فنی (شهرسازی)» برای آن لازم است، به یک فوق‌لیسانس ریاضی سپرده شده است که با وجود کوله‌باری از تجربیات مدیریتی، هیچ‌گونه علم و تجربه فنی مرتبط ندارد. هرچند احراز صلاحیت بر اساس آیین‌نامه اجرایی شرایط احراز سمت شهردار مصوب سال 1377 و توسط شورای شهر صورت گرفته است با این حال به شرط دانش تخصصی، توجه لازم نشده است. این موضوع نه‌تنها در اینجا بلکه در سایر انتخابات‌ها نیز معمولا نادیده گرفته می‌شود. مثلا در انتخابات‌های ریاست‌جمهوری در حالی دغدغه اصلی همه نامزدها بهبود وضع اقتصادی بوده که تقریبا تمام آنها دانش اقتصاد را نداشته‌اند و با مفاهیم اقتصادی بیگانه بوده‌اند؛ در انتخابات سال 88 و در جریان مناظره بین رضایی و احمدی‌نژاد، احمدی‌نژاد پس از چهار سال ریاست‌جمهوری، نمی‌دانست نرخ فلاکت چیست. در نهایت روسای دولت‌ها مجبور شدند کلید اقتصاد را به دست دیگری بسپارند و بدتر اینکه بعدا در برابر اشتباهات کلیددار، پاسخگو باشند. برای شهردار جدید تهران نیز همین صادق است. او باید گزارشات کارشناسی و علمی معاونان و مشاورانی را مدیریت کند که توانایی نقد آنها را ندارد.
اگرچه باید ادعا کرد که انتخاب نجفی به عنوان شهردار، محصول نظام سیاسی است ولی در عین حال امیدوار بود که همین همسویی، تاثیر مثبت خود را بر مدیریت شهری نشان دهد.
s.vojdanian@chmail.ir