چشم‌انداز ارز زیر سایه بهره بانکی

*میثم رادپور- با توجه به تاریخچه نوسانات ارزی کشور، دولت تا جایی که توانسته است نرخ ارز را ثابت نگه داشته و آنجایی که شاهد جهش نرخ ارز بوده‌ایم به دلیل هیجانات بازار بوده است. این موضوع در همه دولت‌ها ثابت بوده است و دولت دوازدهم نیز از این روند مستثنا نیست. بازار ارز آزاد نیست و قسمت مهمی از آن تحت کنترل بانک مرکزی است.
اما اینکه کاهش نرخ بهره بانکی بر افزایش قیمت ارز چه میزان تاثیر دارد نیز خود قابل بررسی است. به هر روی زمانی که هزینه فرصت نرخ سود بهره بانکی را پایین می‌آوریم کالاهای دیگر در بازار جذابیت بیشتری پیدا می‌کنند. دلیل این موضوع هم مشخصا سوئیچ و تغییر آحاد جامعه به سمت کالاهای جذاب‌تر مثل ارز، طلا، سکه و حتی مسکن است. جریان غالب و طبیعی در بازار همین تغییر بازار هزینه فرصت است.البته این نکته مهم را فراموش نکنید که کاهش نرخ بهره بانکی در همه سررسیدها به طور موازی انجام نشده است. این کاهش نرخ در حالی صورت گرفته که نرخ سپرده‌های بلند‌مدت همچنان با درصد قبلی تمدید شده و کاهش نرخ بیشتر شامل سپرده‌های دیداری روزشمار است. اگر سیاست کاهش نرخ بهره بانکی به همین شکل همچنان ادامه پیدا کند و با مشکلی جدی مواجه نشود به طور کلی برای طی روند اقتصاد کشور مثبت است.
بر اساس آنچه بانک‌ها تصمیم گرفته‌اند اگر سپرده‌گذاری تصمیم به خروج سرمایه خود از بانک و سپرده‌گذاری دوباره بگیرد، نرخ سود بانکی به سپرده‌های دیداری تغییر می‌کند و همین موضوع موجب خواهد شد سپرده‌گذاران در راستای سرمایه‌گذاری در بازار تامل و توجه بیشتری کنند.از سویی دیگر دلیل اصلی بانک مرکزی برای اجرای این تصمیم از بین بردن فاصله ایجاد شده بین نرخ تورم و نرخ سود بانکی است. بر اساس محاسبات نرخ تورم به اندازه کافی پایین بود و این کاهش به نوعی دلیلی برای باز کردن مجرایی است تا رونق به اقتصاد کشور بازگردد. به هر حال هزینه فرصت جامعه را تحریک می‌کند تا سرمایه خود را به سمت بازارهای دیگر سرریز کند. بانک مرکزی هم این امکان را پیدا خواهد کرد تا سرریز به وجود آمده را کنترل کند.اما افزایش 100 تومانی قیمت ارز خیلی هم نگران‌کننده نیست. به هر روی مدت‌هاست که قیمت ارز تثبیت شده و فشارها بر ارز همچنان باقی است و این فشارها نه فقط به دلیل تورم بلکه نصف شدن قیمت نفت و بازگشتن به دوران قبل از تحریم به دلیل توافق برجام و دلایل متعدد دیگر بوده است.این نکته قابل ذکر است که 90 تا 100 درصد تورم انباشته داشته‌ایم و تعدیلی صورت نگرفته است. از سویی دیگر ذخایر ارزی کشور به دلیل کاهش نرخ نفت کاهش پیدا کرده است. این موضوعات موجب بدهکاری بیشتر دولت می‌شود. این بی‌اعتمادی ارزش پول را کاهش می‌دهد و خود موضوعی خطرناک برای نظام بانکی کشور است. از سویی دیگر وضعیت نظام بانکی کشور مساله‌دار شده است و همین موضوع باعث کاهش اعتبار ریال نیز می‌شود. دولت اما ناگزیر این فشارها را طبق روال سال‌های قبل کنترل می‌کند و در نهایت سعی در تثبیت نرخ ارز دارد. اما در بلند‌مدت باید دید این فشارها چگونه کنترل می‌شود. به هر روی بازار تا زمانی که هیجان‌زده نشود و احساس نگرانی نکند تغییرات اساسی و جدی در ارزش ریال ایجاد نمی‌شود. اما کنترل این هیجانات خود به تنهایی کار ساده‌ای نیست و نیازمند توجهی جدی است. این هیجانات گاهی غیر‌قابل کنترل نیز می‌شوند. کاهش نرخ بهره به هر ترتیب زمینه‌های ایجاد دارایی‌های دیگر را فراهم می‌کند و همین موضوع موجب افزایش سرعت در بالارفتن نرخ کالاهای جایگزین خواهد بود. اما امید است که بانک مرکزی هجوم سرمایه‌ها به بازار‌های جایگزین را کنترل کند. همچنین از آنجایی که سیاست‌های بانک مرکزی شفاف اعلام نشده است، هیچ اطلاعی از آنچه پیش خواهد آمد در دست نیست، این امکان وجود دارد که بانک مرکزی خود تصمیم گرفته باشد قبل از وارد شدن شوک به بازار ارز به صورت کنترل شده افزایش قیمت ارز را ایجاد کند. اما اگر این روند انجام شود اولین بار بعد از انقلاب اسلامی است که قبل از شوک به بازار قیمت‌ها از سوی بانک مرکزی به شکل کنترل‌شده افزایش پیدا کرده است. بر اساس شرایط کنونی اقتصاد کشور، بانک مرکزی عاقلانه تصمیم گرفته است. نرخ بهره بانکی به هیچ عنوان نظام‌مند نبوده است و در هر شرایطی سپرده‌گذاران امکان دریافت بیشترین میزان سود بانکی را داشته‌اند. فراموش نکنید که تثبیت قیمت ارز در بلند‌مدت آن هم در شرایط کنونی اقتصاد کشور باعث افزایش فشارها می‌شود.
از همین رو هر روز که می‌گذرد فشار بر قیمت ارز کشور بیشتر شده و در نهایت به نفع اقتصاد نیست. همچنین بازار هم قابل کنترل نیست و نمی‌توان پیش‌بینی روشنی ارائه داد. اما افزایش قیمت ارز به هیچ عنوان دور از ذهن نیست و اتفاقی کاملا طبیعی است.


*کارشناس اقتصادی ارز
Maysam.radpour@gmail.com