زني تنها براي يک فصل

«شهلا حبيبي» نامش با «دفتر امور زنان رياست جمهوري» زنده‌ياد «آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني»پيوند دارد و راه‌اندازي دفتر امور زنان در بيش از دو دهه پيش  به‌عنوان مکانيسمي نهادين براي رفع تبعيض عليه زنان بارقه اميدي در دل‌هاي زناني تاباند که جايگاه واقعي و سهم و نقش‌شان را در مديريت کشورشان جست‌وجو مي‌کردند.  شهلا حبيبي نام‌آشناست؛ زيرا نامش با «امور زنان» پيوند خورده؛ زناني که به‌عنوان نيمي از جمعيت، کشور عزيزمان «ايران» براي رسيدن به توسعه نيازمند نقش‌آفريني آنان است. در چهار سالي که توفيق همکاري در مرکز امور مشارکت زنان را داشتم، خاطرات خوشي از ايشان از زبان همکاران مي‌شنيدم و پس از آن نيز به‌عنوان بنيان‌گذار حرکت‌هاي تأثيرگذار در مسير بهبود وضعيت زنان، البته با حمايت‌هاي شخص رئيس‌جمهور و پشتيباني‌ها و همراهي‌هاي فرزندان گرامي ايشان بانو فائزه و فاطمه هاشمي، هميشه ذکر خير او بوده و هست. البته اين به آن معنا نيست که او مديري بي‌نقص بوده و در کارش اشکالي وجود نداشته؛ کمااينکه همه مديران کشورمان از صدر تا ذيل از اين نظر قابل نقد هستند و اگر فضاي مناسب و آزاد وجود داشته باشد، با نقد و نظرها امکان اصلاح روند مديريتي کشورمان بيش‌از‌پيش مهيا خواهد شد؛ اما آنچه درخور‌توجه و 
تأمل‌برانگیز است، آن است که او با فعاليت‌هاي شبانه‌روزي و دغدغه‌مندانه در دفتر امور زنان رياست‌جمهوري راه را براي مشارکت همه‌جانبه زنان ايراني فارغ از تفاوت آرا و نظرها و اختلاف سليقه‌ها گشود؛ به‌طوري‌که درِ اين دفتر به روي صاحبان ايده و نظر بسته نبود و نيز با وجود امکانات بسيار محدود دفتر، بخش ارتباطات مردمي ملجأ و پناهگاهي براي زناني بود که تا آن زمان به دردهايشان توجهي نشده بود.  بر هيچ‌کس پوشيده نيست که اولين سفر بين‌المللي حدود 150 نفر از زنان ايراني با عنوان انجمن‌هاي غيردولتي به کنفرانس پکن به همت اين زن تلاشگر، علاوه بر تغيير نگاه جهاني به جايگاه و موقعيت زن ايراني، تغيير نگرشي در اين زنان جهان‌ديده و تجربه‌آموخته و نيز مسئولان به وجود آورد که نه‌تنها بايد بيش از گذشته احساس مسئوليت كنند و براي بهبود وضعيت زنان ايران بکوشند بلکه بايد تلاش‌ها و فعاليت‌هايشان مطابق با استانداردهاي بين‌المللي هماهنگ با قوانين داخلي کشورمان و هم‌جهت با کنوانسيون‌هاي بين‌المللي باشد تا راه هرگونه سوءاستفاده و خلاف واقع‌گويي را بر هر مقام و نهاد بين‌المللي مغرض ببندد.
باري امانتي که شهلا حبيبي پس از پايان دوره مسئوليتش به دوش خواهرانش گذاشت، با ارتقای اين دفتر به مرکز امور مشارکت زنان در دوره اصلاحات و حضور رئيس اين دفتر به‌عنوان مشاور رئيس‌جمهور در هيئت دولت، و نقش‌آفريني‌هاي به‌موقع و متناسب با شرايط و نياز روز جامعه به وسیله ايشان و همکارانش، حفاظت شد و پس از وقفه‌اي هشت‌ساله مجددا صاحبان اصلي کرسي حمايت از حقوق زنان در دولت تدبير و اميد پاي در نهادي گذاشتند که به معاونت رئيس‌جمهور ارتقا يافته بود و اينک انتظار مي‌رود اين نهاد دقيقا منطبق با شرايط روز داخلي و بين‌المللي و مطابق با اراده زنان و مطالبات واقعي آنان ايفاي وظيفه كند تا روح آن بزرگوار در خلد برين قرين آرامش بيشتري باشد.
نکته‌اي که در اين نوشتار مي‌خواهم بر آن تأکيد کنم، نقش‌آفريني بانو شهلا حبيبي پس از پايان مسئوليت دولتي‌اش به‌عنوان فعال اجتماعي حوزه زنان است؛ يعني از نوع همان دغدغه‌مندي که خانم زهرا شجاعي نيز از آن دور نماند و هر دو تلاش براي بهبود وضعيت زنان را در فضاي مدني و در بخش غيردولتي ادامه دادند و با دوري‌جستن از قدرت و امکانات دولتي از احساس مسئوليت‌شان در اين زمينه کاسته نشد. به ياد دارم وقتي پس از مدت‌ها ترديد و تأخير سرانجام پست مديريت امور بانوان وزارت کشور را پذيرفتم، دوستي از من پرسيد شما که قصد پذيرش مسئوليت داشتيد، چرا اين پست را پذيرفتيد؛ در‌حالي‌که شرايط بهتري هم برايتان مهيا بود. من درحالي‌که سعي مي‌کردم تأسف خود را از شنيدن اين کلام پنهان کنم، گفتم: پست نبود که من را به قبول انجام وظيفه در حوزه زنان وادار کرد؛ بلکه احساس وظيفه در اين حوزه من را وادار به پذيرش پست کرد. از‌اين‌رو نه قبل و نه بعد از دوره کوتاه خدمتگزاري در وزارت کشور دولت اصلاحات مديريتي را نپذيرفتم؛ اما به همان ميزان بلکه بيشتر در فضاي غيردولتي و جامعه مدني براي زنان خدمتگزاري کرده و خواهم کرد.  از‌اين‌رو براي شهلا حبيبي که زني براي تمام فصول نبود و همّ و غمش را به خدمت زنان مصروف داشت، احترام قائلم و براي آرامش روحش دعا مي‌کنم و به همين ميزان براي خواهر بزرگوارم زهرا شجاعي حرمت قائلم و براي سلامت و اثربخشي هرچه بيشتر فعاليت‌هايشان دعا مي‌کنم.  خداوند عاقبت همه ما را به خير ختم کند و کينه و نفرت و حسد و همه آثار و مظاهر شيطاني را از دل‌هاي ما بزدايد و دايره دوستي‌ها و محبت‌هايمان را روزبه‌روز گسترده‌تر کند با تخلق به اخلاق محمدي و صفات والاي الهي از‌جمله رحمانيت و رحيميت او.